حامد توکلی دارستانی

حامد توکلی دارستانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

نظریه ادبی و نسبت آن با فلسفه قاره ای (با تأکید بر نظریه های خواننده محور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه ادبی فلسفه قاره ای فلسفه تحلیلی هرمنوتیک خواننده محوری سوبژکتیویسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 19 تعداد دانلود : 269
فلسفه قاره ای در تلازم، تعامل و دیالکتیک با نظریه های ادبی،  و در نسبت با ایدئالیسم و رمانتیسم آلمانی، و با ابتناء بر سوبژکتیویسم، نقادی، سنت مندی، تاریخ گرایی و اقتدارستیزی، با بسیاری از نظریه های ادبی تأثیر و تأثر داشته است. مقاله حاضر نشان می دهد که در نزاع میان رویکرد «قاره ای» و «تحلیلی»، هریک از این دو، بر نظریه های ادبی مختلفی تأثیرگذار بوده اند. دراین میان،  فلسفه قاره ای به واسطه بینش های «ادبی» و «ذوقی» و همچنین عدم قطعیت معنا، تکثر روش (حتی ضدیت با روش)، فاصله گیری از روش های علوم طبیعی(پوزیتویستی)، وجودگرایی و سوژه محوری، محمل و مجرای مناسبی برای گسترش و کاربرد نظریه های مبتنی بر خواننده بوده است. در مقاله حاضر ضمن برشمردن خصایص مشترک ادبیات و فلسفه قاره ای، نشان داده خواهد شد که نظریه های مبتنی بر پدیدارشناسی، هرمنوتیک و نظریه های خواننده محور، در تعامل با فلسفه قاره ای بوده و بر یکدیگر تأثیرات متقابل نهاده اند. همچنین نشان داده خواهد شد که علاوه بر خاستگاه های سیاسی و دانشگاهی، که در پیدایش مکاتبی چون کنستانس دخیل بودند؛ بحران های متعدد عصر روشنگری ازجمله شکست عقلانیت و تبعات ناخوشایند سرمایه داری و گسست از معنا و رنگ باختنِ کلان روایت های مسیحی، عمیقاً بر شکل گیری نظریه های خواننده محور اثرگذار بوده اند و در این میان سوبژکتیویسم در یک ضرورت و صیرورت تاریخی و در یک موقعیت متناقض، هم مجرایی برای شکل گیری نیهیلیسم و هم پاسخی به آن بوده است..
۲.

«اقتدارستیزی» یا «اقتدارگرایی»؟ امکان یا امتناع؟ نقد و بررسی کتاب نگاهی تازه به نظریه ادبی نوشته عیسی امن خانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه ادبی اقتدارستیزی اقتدار گرایی تقلیل گرایی مقوله بندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 258 تعداد دانلود : 780
نقد و نظریه ادبی، به واسطه رویکرد بینارشته ای خود، غالباً منطوی بر مفاهیم ادبی، فلسفی، اجتماعی، تاریخی و... است. همین امر موجب پیچیدگی و سخت فهمی نظریه ها، و کاربرد و کاربست آن ها در متون ادبی می شود. کتاب نگاهی تازه به نظریه ادبی (1400) نوشته عیسی امن خانی، پژوهشی اصیل و انتقادی است که با رویکردی نو و با لسانی ساده، قصد دارد تا به تبیین و تنقیح نظریه های ادبی، سرچشمه های آن و همچنین کاربست این نظریه ها در متون ادبی، اهتمام جوید. مهم ترین اصل و فرض کتاب این است که نظریه های ادبی به واسطه «اقتدارستیزی خود بنیاد» پدید آمده اند و ظهور و پیدایش هر «نظریه» ناشی از «موازی کاری» و «تقابل» آن با نظریه (های) رقیب است. لذا فرض بنیادین کتاب مبتنی بر پیدایش «اقتدارستیزانه» نظریه هاست و بر همین اساس مؤلف محترم کل نظریه های ادبی را به سه رویکرد نظریه های مؤلف/سوژه محور؛ نظریه های مؤلف/سوژه ستیز و نظریه های ساختار ستیز، تقسیم می کند و براساس «عنصر غالب» و «شباهت خانوادگیِ» هر نظریه، آن را در یکی از سه رویکرد مذکور طبقه بندی می کند. رویکرد نوبنیاد کتاب، ضمن ارزشمندی و اصالت، که برخاسته از ذهن نو جو، نقّاد و متفطن نویسنده است، با این حال در فرایند کتابت، دچار ساده سازی و تقلیل گرایی های مکرر، اعمال محدودیت، و درنهایت «تناقض های بنیادین» شده است که در ادامه مقاله به طور مبسوط به تبیین وجوه متفاوت آن خواهیم پرداخت. مقاله حاضر ضمن خوانش و بررسی دقیق کتاب مذکور، پیشنهاد و نشان می دهد که نویسنده محترم، در چاپ های بعدی حتی ا لامکان به نکاتی چون درسنامه بودن کتاب، انعطاف پذیری بیشتر در مرزبندی میان نظریه ها، اجتناب از اعمال محدودیت در مقولات، جامع نگری و پرهیز از ساده سازی و تقلیل گرایی توجه داشته باشد.
۳.

نقد و بررسیِ کتاب: «تاریخ بدن در ادبیات» نوشته ی سید مهدی زرقانی و همکاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاریخ بدن تصوف تقلیل گرایی. گفتمان قدرت میشل فوکو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 884 تعداد دانلود : 659
کتاب تاریخ بدن در ادبیات ، نوشته ی سید مهدی زرقانی و همکاران(1398) ، به سیرِ شکل گیری بدن های مختلف و طبقه ی بندی آن ها در تاریخ ادبیات فارسی می پردازد و تلقی های مختلف درباره ی بدن را در آثار شاعران، عارفان و هنرمندان بررسی می کند. از حیث مو ضوع، کتاب حاضر بسیار بدیع و نو به شمار می آید، اما با توجه به همین نو بودن و عدمِ پیشینه ی پژوهشی مفصل، ناگزیر دچار برخی لغزش ها و نقصان هایِ «محتوایی» و «ساختاری» شده است. از آن جا که ممکن است این اثر مورد استناد و استفاده ی دیگر پژوهشگران قرار گیرد، ذکرِ پاری از لغزش های کتاب ضروری می نماید. بنابراین مقاله ی حاضر با ابتناء بر تعاطی افکار و به دور از داوری های غرض ورزانه، نگاشته شده تا با تأمل، درنگ و گفت وگو، برخی مسائل ِموجود در کتاب، مورد «بازنگری» و «اصلاح» قرار گیرند. از جمله لغزش های کتاب می توان به: خطاهای روش شناسانه، تناقض گویی، تقلیل گرایی، چارچوبِ نظری ضعیف، نظرگاهِ تک بُعدی(ایدئولوژیک)، فقدانِ برخی منابع مهم، عدم انسجام و چندپارگی در اهداف پژوهش و ...، اشاره کرد. در مقاله ی حاضر به تبیین و تنقیح برخی نکاتِ مذکور و نقدِ آن ها، می پردازیم.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان