محمد راسخ مهند

محمد راسخ مهند

مدرک تحصیلی: استاد زبان شناسی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷۱ مورد.
۴۱.

تبیین نقشی خروج بند موصولی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پردازش خروج بند موصولی وزن دستوری ساخت اطلاعی عوامل رقیب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۰ تعداد دانلود : ۸۸۵
در این مقاله سعی در پاسخ به این پرسش داریم که دلیل خروج بند موصولی در زبان فارسی چیست. از آن جاکه خروج و عدم خروج بند موصولی معمولاً به جملاتی دستوری در پدیده خروج بند موصولی، این بند از مجاورت هسته خارج شده و به جایگاهی در انتهای جمله حرکت می کند و باعث بوجود آمدن ساخت ناپیوسته می شودمی انجامد، نمی توان دلایل نحوی را در این امر دخیل دانست و باید در جستجوی دلیل یا دلایل نقشی بود که باعث جابجایی بند موصولی می شود. در این مقاله تاثیر چهار عامل طول بند موصولی، نوع فعل بند اصلی، وضعیت اطلاعی فعل و هسته بند اصلی، و وضعیت معرفگی هسته بند موصولی بر خروج بند موصولی بررسی شد. مواد این تحقیق بر اساس پیکره طبیعی زبان بوده است. تحلیل داده های تحقیق نشان داد تاثیر عوامل فوق بر خروج بندهای موصولی به یک اندازه نیست. مهم ترین تاثیر را طول بند موصولی و نسبت آن با طول گروه فعلی بند اصلی دارد. هرچه این نسبت بیشتر باشد، احتمال خروج بیشتر است. نوع فعل نیز بر خروج تاثیر دارد؛ و به طور مشخص افعال ربطی بیشترین افعالی هستند که بندهای موصولی از آنها عبور می کنند، و دلیل آن را در وضعیت اطلاعی این افعال می توان دید، که در اکثر موارد دارای اطلاع مفروض هستند. وضعیت معرفگی هسته بند موصولی نیز در خروج نقش دارد، هرچند این نقش به اندازه نقش دو عامل نخست نیست. بندهای موصولی جابجا شده، نسبت به موارد جابجانشده، بیشتر دارای هسته نکره هستند. وضعیت اطلاعی هسته بند موصولی و وضعیت اطلاعی فعل، به تنهایی نقشی در جابجایی بند موصولی بازی نمی کنند. نتایج این مقاله به اهمیت تبیین های نقشی تاکید می کند و در عین حال پیامدی رده شناختی برای توالی کلمات زبان فارسی دارد. همچنین این مقاله بر تعامل چند عامل در بروز یک پدیده زبانی، یا عوامل رقیب، تاکید می کند.
۴۳.

بررسی پیکره بنیاد مفعول نمایی افتراقی در مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جانداری مفعول مستقیم مازندرانی معرفگی مفعول نمایی افتراقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۳ تعداد دانلود : ۷۶۲
چنان چه در زبانی برای نشان دادن نقش مفعولی از نشانه حالت استفاده شود در آن زبان مفعول نمایی وجود دارد و درصورتی که نشانه حالت مفعولی تنها با زیرمجموعه ای از مفعول های آن زبان همراه شود، مفعول نمایی به صورت افتراقی می باشد. ویژگی هایی مانند معرفگی و جانداری مفعول از جمله دلائل حضور نشانه مفعولی در کنار یک مفعول در میان برخی زبان های جهان هستند. هدف از نگارش مقاله حاضر بررسی وضعیت مفعول های مستقیم دارای نشانه و بدون نشانه با توجه به جانداری و معرفگی در متون مکتوب مازندرانی است تا از این طریق رابطه بین این عوامل مشخص گردد. از رویکرد آیسن(2003) در چارچوب نظریه بهینگی در انجام این پژوهش استفاده شده است. با بررسی مفعول نمایی افتراقی در یک پیکره مازندرانی در مجموع 150 گروه اسمی مفعول مستقیم شناسایی شد و مشخص شد که هر دو ویژگی معرفگی و جانداری در حضور نشانه مفعولی در کنار مفعول مستقیم در این پیکره زبانی از زبان مازندرانی تاثیرگذار هستند.
۴۴.

واژه بست های ضمیری در گویش رایجی (آران و بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زبان های ایرانی جایگاه واکرناگل کشش به سمت راست واژه بست های ضمیری رایجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۶ تعداد دانلود : ۱۷۱۶
جایگاه پی بست های ضمیری در فارسی باستان و میانه تا حدودی ثابت بوده است و آنها در جایگاه واکرناگل، یا جایگاه دوم، یعنی پس از اولین واژه، در جمله ظاهر می شدند. این پی بست ها در اکثر زبان های ایرانی دچار تحول شده و از حیث نقش و جایگاه تغییر کرده اند. در این مقاله توزیع و نقش های مختلف پی بست های ضمیری در گویش رایجی، یا گویش آران و بیدگل، از زبان های ایرانی نو شمال غربی، بررسی شده است و در ضمن مقایسه ای هم با کاربرد این واژه بست ها در برخی دیگر از زبان های ایرانی شده است. این پی بست ها در رایجی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته، ضمیر ملکی، مفعول مستقیم و غیرمستقیم و متمم حروف اضافه به کار می روند. در رایجی این واژه بست ها دیگر در جایگاه واکرناگل به کار نمی روند و از این حیث با زبان های ایرانی باستان و میانه متفاوت اند. این پی بست ها در اشاره به فاعل منطقی جمله در زمان گذشته به صورت شناور می توانند به سازه های مختلفی قبل از فعل اضافه شوند. این واژه بست ها در نقش های دیگر به هسته خود اضافه می شوند.
۴۶.

تبیین نقشی از حذف به قرینه در جملات هم پایه زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فارسی حذف به قرینه جملات هم پایه سادگی پردازش ترتیب زمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۵ تعداد دانلود : ۵۳۰
هدف این مقاله تبیین نقشی حذف به قرینه در جملات هم پایه زبان فارسی است. ابتدا به بررسی این نکته پرداخته ایم که حذف به قرینه در کدام یک از بخش های جملات مرکب زبان فارسی امکان پذیر است، و این الگو چه نسبتی با ویژگی های رده شناختی حذف به قرینه در زبان های مختلف دارد. این مقایسه نشان می دهد در زبان های مختلف برای حذف به قرینه قاعده خاصی وجود دارد. در ادامه به تبیین نقشی حذف به قرینه در جملات فارسی پرداخته ایم این بررسی نشان می دهد که اولاً امکان حذف به قرینه در جملات مرکب فارسی تصادفی نیست و تابع قواعد خاص سلسله مراتبی است و ثانیاً پاسخ چرایی آن را می توان در عواملی نقشی، مانند سادگی درک و ترتیب زمانی، جستجو کرد.
۴۷.

تأثیر معرفگی بر نشانة مفعولی در زبان های تاتی، تالشی و بلوچی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جانداری مفعول مستقیم معرفگی مفعول نمایی افتراقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۱۸۶۸ تعداد دانلود : ۹۷۳
برخی از زبان ها که نظام حالت نمایی آشکار مفعول های مستقیم دارند، همة مفعول ها را به شیوة یکسان نشان نمی دهند و تنها حالت زیرمجموعه ای از مفعول های خود را بسته به ویژگی های معنایی و کاربردی آن نشان می دهند؛ این پدیده، مفعول نمایی افتراقی نامیده می شود. ویژگی های مرتبط با مفعول نمایی افتراقی شامل جانداری و معرفگی مفعول های مستقیم است. در این مقاله مفعول نمایی افتراقی در سه زبان ایرانی نو شمال غربی، یعنی تاتی، تالشی و بلوچی بررسی شده و از تحلیل آیسن (2003) از مفعول نمایی افتراقی بر اساس نظریه بهینگی و بر مبنای دو پیوستار جانداری و معرفگی برای بررسی نظام حالت نمایی در این سه زبان استفاده شده و استدلال شده که در هر سه زبان مفعول نمایی افتراقی وجود دارد و نقطة برش در امتداد دو پیوستار معرفگی و جانداری در آن ها نشان داده شده است.
۴۸.

بررسی معانی حروف اضافه مکانیِ فرهنگ سخن بر اساس معنی شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱۲ تعداد دانلود : ۸۹۲
هر فرهنگ نگاری با معنی سروکار دارد و آشنایی با تعاریف مختلف معنی و رویکردهای متفاوت در معنی شناسی می تواند برای وی مفید باشد. در این مقاله نگارنده کوشیده است نحوه نگرش به معنی در معنی شناسی شناختی را معرفی کند. در این رهیافت، معنی دائره المعارفی مدنظر است که با معنای فرهنگ وار متفاوت است. در این مقاله نحوه ضبط معانی حروف اضافه مکانی در فرهنگ فارسی سخن براساس معنی شناسی شناختی بررسی شده و نقاط قوت و ضعف آن براساس این الگو معرفی شده است. این مقاله نشان می دهد که آشنایی با معنی شناسی شناختی چگونه می تواند فرهنگ نگاران را در تعیین معنای کامل مدخل ها یاری کند.
۴۹.

مفعول نمایی افتراقی، نگاهی دیگر به ""را(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حالت فارسی جانداری معرفگی مفعول نمایی افتراقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۸ تعداد دانلود : ۵۱۴
مفعول نمایی افتراقی ویژگی زبانهایی است که همه مفعولها را به یک شیوه نشان نمی دهند. بوسونگ (1985) این پدیده را در برخی از زبانهای ایرانی بررسی کرده است. آیسن (2003) نشانه «را» در فارسی را نشانه ای می داند که به معرفگی و جانداری مفعولها حساس است، و این زبان را نمئنه ای از زبانهای دارای مفعول نمایی افتراقی می داند. در این مقاله نشان داده ایم برخلاف دیدگاه آیسن (2003)، نمی توان گفت «را» فقط طبقة خاصی از مفعولها در فارسی را همراهی می کند؛ زیرا اولاً می تواند در طیف معرفگی با همة مفعولها ظاهر شود و حضور آن تأثیری کلامی دارد، ثانیاً طیف جانداری نقشی در حضور «را» ندارد و ثانیاً این نشانه می تواند با مواردی از غیرمفعولها نیز ظاهر شود. پس با در نظر گرفتن این سه مورد، نمی توان دیدگاه آیسن (2003) را در مورد نقش «را» اقتصادی فرض کرد.
۵۰.

واژه بست های فارسی در کنار فعل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دستوری شدگی واژه بست مطابقه مانع سازی مضاعف سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۰۳ تعداد دانلود : ۱۸۶۰
واژه بست های ضمیری فارسی در جایگاه های متفاوتی ظاهر می شوند. در این مقاله به بررسی نقش آنها در کنار فعل پرداخته ایم و نشان داده می شود که آنها در کنار فعل دو نقش متفاوت دارند. واژه بست های فارسی در برخی ساخت ها، که به افعال مرکب پی بستی مشهورند، مانند خوابم می آید، ماتش برد و نظایر آن،که حضور اجباری دارند، به نشانه مطابقه تبدیل شده اند. آنها حاصل دستوری شدگی واژه بست ها و تبدیل آنها به نشانه مطابقه اند و این فرایند با اصل مانع سازی تبیین می شود. از طرفی، واژه بست ها در نقش نشانه مفعول، در جملاتی مانند علی را دیدمش، می زنمت و نظایر آن، واژه بست هایی منضم هستند و حاصل مضاعف سازی واژه بست اند و به نشانه مطابقه تبدیل نشده اند. این واژه بست ها فقط وقتی ظاهر می شوند که گروه اسمی مفعول و هم مرجع با آنها نقش مبتدا دارد.
۵۳.

نگاهی رده شناختی به پی بست های ضمیری در زبان تاتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زبان های ایرانی تاتی پی بست های ضمیری جایگاه واکرناگل کشش به سمت راست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۱ تعداد دانلود : ۶۹۶
در این مقاله توزیع و نقش های مختلف پی بست های ضمیری در زبان تاتی، از ایرانی نو شمال غربی، بررسی شده است. ابتدا به صورت گذرا به سیر تاریخی این پی بست ها در فارسی باستان و فارسی میانه اشاره و نقش آنها در تاتی جنوبی بررسی شده است. جایگاه پی بست های ضمیری در فارسی باستان و میانه تا حدودی ثابت بوده است و آنها در جایگاه واکرناگل ظاهر می شده اند. واکرناگل (1892) دریافت که واژه بست ها در اغلب زبان های هندواروپایی در جایگاه دوم، یعنی پس از اولین واژه، در جمله ظاهر می شوند. این پی بست ها در تاتی جنوبی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته، نشانه مفعول مستقیم و نشانه نقش اضافی به کار می روند. ضمایر پی بستی در تاتی جنوبی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته در جایگاه واکرناگل ظاهر می شوند و از این حیث با فارسی میانه مشترکند. این پی بست ها در نقش نشانه مفعول در تاتی جنوبی از جایگاه واکرناگل خارج شده اند، ولی هنوز کاملاً به جایگاه پس از فعل نرفته اند و در جایگاه سازه قبل از فعل قرار می گیرند. از این حیث نسبت به فارسی میانه، این پی بست ها به سمت انتهای جمله حرکت کرده اند؛ هرچند هنوز به جایگاه انتهایی نرفته اند. مقایسه فارسی میانه، تاتی جنوبی و فارسی جدید نشان می دهد پدیده کشش به سمت راست در زبان های ایرانی نیز وجود دارد.
۵۷.

ساخت ناگذرا در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مجهول ناگذرا جهت سببی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۶ تعداد دانلود : ۴۲۲
افعال فارسی در موارد سه گانة زیر با یکدیگر در تقابل قرار دارند: الف) متعدی بودن[1] : که به تقابل میان افعال لازم و متعدی می پردازد. فعلی که نیاز به مفعول دارد فعل متعدی و در غیر این صورت لازم است. همة افعال ناگذرا[2] و مجهول لازم هستند و همة افعال سببی نیز متعدی هستند. ب) جهت[3] : که به تقابل میان معلوم و مجهول در فارسی اشاره دارد. تفاوت این دو ساخت در ظرفیت نحوی آنهاست و از حیث ظرفیت معنایی تفاوتی با یکدیگر ندارند. ج) سببی بودن[4] : که به تقابل میان افعال سببی، غیرسببی و ناگذرا (ضدسببی) اشاره دارد. این ساخت ها از حیث ظرفیت معنایی با یکدیگر تفاوت دارند و البته این تفاوت در ساخت نحوی آنها نیز منعکس است. افعال سببی حتماً دارای عاملی[5] هستند که به ساخت غیرسببی یا ناگذرا افزوده شده است؛ افعال غیرسببی دارای عاملی هستند که در ظرفیت معنایی فعل خود آن را دارند و حاصل سببی شدن نیست و افعال ناگذرا هیچ گاه دارای عاملی در ظرفیت معنایی خود نیستند. گروهی از زبان شناسان بر این عقیده اند که افعال فارسی دارای دو جهت معلوم و ناگذرا هستند (معین، 1974 و کریمی، 2005) و گروهی دیگر علاوه بر این دو، وجود جهت مجهول را نیز در فارسی پذیرفته اند (جباری، 1382 و حق بین، 1383 و روشن، 1377). طبیب زاده (1385) افعال فارسی را دارای دو جهت معلوم و مجهول می داند و منکر جهتی به نام ناگذرا یا میانه است. در این مقاله به بررسی ساخت ناگذرا در فارسی پرداخته ایم و نشان داده ایم که ناگذرا بودن در فارسی یک جهت نیست و در واقع افعال ناگذرا در تقابل با معلوم و مجهول نیستند؛ بلکه باید آن را در تقابل با سببی بودن قرار داد؛ یعنی فعل ناگذرا با افعال سببی در تقابل است. این ساخت در فارسی دارای انواع مختلفی است که به تفصیل معرفی شده است.
۶۰.

بررسی انواع تاکید در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نحو تاکید کاربردشناسی تاکید اطلاعی تاکید تقابلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲۱ تعداد دانلود : ۷۳۸
اصطلاح تاکید [focus] حداقل در دو معنی در مباحث زبانشناسی به کار رفته است: نخست، اشاره به سازه یا عبارتی دارد که از حیث آوایی برجسته تر از سازه های دیگر جمله تلفظ می شود (جکنداف1972، ولدووی 1990، ولدووی و انگدال 1996، روت 1995)، و کاربرد دوم آن به معنای بخشی از جمله است که دارای اطلاع نو می باشد و از آن به عنوان تاکید جمله یاد می شود (جکنداف1972، ولدووی 1990، روت 1995، کیدوای 2000، ایشی هارا 2000، برونتی 2003، کولز 2003). تاکید را می توان در زبان های مختلف با استفاده از ابزار آوایی، صرفی و نحوی نشان داد. برخی زبانها از یکی از این ابزار استفاده می کنند؛ برخی دیگر از همه این ابزار برای بیان تاکید استفاده می کنند (ولدووی و انگدال 1996، زوبی زارتا 1998، کیدوای 2000). در بسیاری اوقات از ترکیبی از ابزارهای نحوی ، صرفی و آوایی برای نشان دادن تاکید استفاده می شود. در این مقاله سعی بر آن است تا نشان دهیم در زبان فارسی انواع تاکید کدامند و چه تفاوتهایی با همدیگر دارند. به این منظور سعی می شود تعریف مشخصی از تاکید ارائه شود و تفاوت آن با مبتدا [topic] ، و زمینه [ground] یا پیش انگاره [presupposition] مشخص شود. همچنین میان تاکید اطلاعی [information focus] جمله که در هر جمله وجود دارد ، دارای اطلاع نو می باشد، می تواند بخشی از جمله یا کل آن را شامل شود، و فقط شامل موضوعهای درونی [internal arguments] و متمم ها می باشد؛ و تاکید تقابلی [contrastive focus] که تاکید نشاندار است، لزوما در هر جمله ای وجود ندارد، علاوه بر داشتن اطلاع نو، معنای تقابل [contrast] یا نوعی برجستگی [prominence] در خود دارد، فقط شامل واژه یا بخشهای کوچکتر از واژه می شود، و می تواند شامل همه موضوعها و ادات [adjunct] نیز باشد؛ تفاوت می گذاریم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان