مژگان خلیلی

مژگان خلیلی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

«معرفت شناسی» و «اخلاق شک گرایی» در نسبت با «صورت زندگی» از منظر ویتگنشتاینِ کاول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امر واقع و ارزش معرفت شناسی صورت زندگی معیارهای اخلاقی استنلی کاول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 578 تعداد دانلود : 692
از منظر ِکاول نسبت میان «ارزش های اخلاقی» و «امرواقع»، از رهگذر معیارهای گرامریِ ویتگنشتاین، از یک طرف، عقلانیت پذیر نیستند و از طرف دیگر، این «ناتوانیِ» حل و فصل مسائل مربوط به وجود معیارهای گرامری اخلاقی، به هیچ وجه معقول نیست، ادعای دسترسی به عینیتِ صرف در مباحث اخلاقی هم از همین منظر، بی معناست و مفهوم نیست، چون امکانِ منطقی چنین موفقیتی فراهم نیست که بگوییم انسان از انجام آن ناتوان است یا تواناست. به عبارتی این امکان طبیعی که به روشی عقلانی نظیر علم و منطق به مسائل مربوط به قضاوت های اخلاقی، بپردازیم، وجود ندارد و از همین رهگذر مسائل اخلاق، عقلانیت پذیر نیستند. از منظر ویتگنشتاین کاول، «معنا» از درون «صورت خاص زندگی» و حینِ کاربرد «بازی زبانی» مربوط به آن درعمل، پدیدار می شود، یعنی در مسیروفرآیند پاسخگویی به یک درخواستِ اخلاقی، انسان موردِ نظر ویتگنشتاین، در موقعیت های مشخص، بسته به شرایط، با منظور و قضاوت ارزشی، به آن واقعیت واکنش اخلاقی نشان می دهد، بنابراین از نظر او، ما قبل از کاربردِ معنادارِ مفاهیم اخلاقیِ زبانی در عمل و حین یک کاربرد خاص، معنا نداریم.
۲.

تحلیل تفسیرکریپکی از «عدم تعین معنا» در فلسفه دوم ویتگنشتاین با تکیه بر گرامرِ مفهوم «شکاکیت»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفسیر کریپکی از ویتگنشتاین پیروی از قاعده عدم تعین معنا و زبان خصوصی صورت زندگی گرامر شک گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 130 تعداد دانلود : 220
تفسیر کریپکی از پژوهش های ویتگنشتاین، در دو بخشِ: «پاردوکس شکاکانه» و «راه حل زبان خصوصی» می گوید؛ محور پژوهش ها را، یک «تناقضِ شکاکانه معناشناختی» گره خورده با «پیروی از قواعد» می سازد و باید سایر مسائل مهم اش را هم در همین راستا تفسیر کرد. مسئله این پژوهش، تحلیل ناواقع گرایانه بودنِ تفسیرِ کریپکی از «معنا» از رهگذر تفسیر گرامر واژه «شکاکیت» است. کریپکی نشان می دهد «معنا» ناشی از نسبتی خاص است بین «زبان» و «واقعیت»،که طبق شرایط خاصی درون «صورت زندگی» هستند و نتیجه این که «معنا» در جریان زندگیِ عملی ما، ابعاد متنوع دارد و می تواند فقط در یکی از کاربردهایش به معنای متعین به کار رود.
۳.

وجه وجودیِ« شرّ» در آثار مانی: تبیین و سنجش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت خسروانی خیر و شر آئین مانی عدمی انگاشتن شر اگوستیونوس قدیس هستی شناسی شر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 312 تعداد دانلود : 892
ازگذشته ی دور، حل و توجیه مسئله""شرّ""، از زمره پرسش های همیشگی و دشوار بشر در مسیر فهم هستی بوده است. سابقه ودیرینه ی دراز این مسئله درعرصه دین و نیز ادبیات، نشانه ی نقش آن درجهان بینی بشر نسبت به ریشه های وجودیِ آن است و این خود یکی از دلایل مهمِ توجه ویژه ی سنت های کلامی- فلسفی به این مسئله به شمار میرود. فیلسوفان و متالهان آگاه بوده اند که توجیه ""شرّ"" در زمینه ی باور و اعتقاد دینی کاری است سترگ، و لذا تلاش آنان همواره مقرون به موفقیت نبوده است. توجیه این مسئله گاهی به ثنویت و چندخدایی انجامیده و گاهی نیز عملا به بروز تعارضات نظری منجر شده است. در دیدگاه مانی-که برخاسته از برخی سنت های کهن دینی و آیینی ایران زمین است- شرّ(یا تاریکی) داخل درسرشت موجودات زمینی و این جهانی است. کشف قوانین حاکم بر این هستیِ مرکب از خیروشرّ و روند رهایی و تطهیر از آن، غایتی است که آیین مذکور مدعی ست درپی تحقق آن است. اندیشه های مانی دربرخی مذاهبِ کهن ایرانی وغیرایرانی، درپهنه ی هند و آفریقا و آسیای میانه تاثیرخود را گذارد. ""آگوستینوس"" سال ها معتقد بود دین مانی تنها تفسیر عقلانی قابل قبول ازنحوه شکل گیری جهان است، زیرا منشا شرّ را به درستی تبیین کرده است. برخی ""شرّ"" راحاصل نقص و ضعف در اراده دانسته اند و برخی دیگر- از جمله در بسیاری از سنت های فلسفی وکلامی عالم اسلام- شرّ را نتیجه ی فقدان کمال و غیبت خیر می دانند و برای آن اصالتی قائل نیستند. مسئله ما در این نوشتار، تبیین وجه وجودی ""شرّ"" به طریقی است که در مذهب مانی تدارک شده است؛ نوعی حضور واقعی شرّ و در عین حال ضدیتِ آشکارِ آن با خیر در پهنه ی گیتی و نیز توجه به علل ثنویتی که از درون آثار مانی راه به بیرون باز می کند و بنابر ادعا، در مراحلی بالاتر به وحدت و یگانگی می رسد. اگر صرف نظر از مبدایی که مانی برای واقعیت ""شرّ"" در نظر گرفته، آن را در اثر درآمیختگی با خیر، مخلوقی زنده و یگانه با خیر ببینیم، نیازمند نگاهی پدیدارشناسانه به شرّ هستیم؛ آن هم از جنبه وجودی و نه به حیث عدمیِ آن؛ اما دراین که این تصویر بتواند در برابر نقد عقلی وفلسفی تاب بیاورد یا خیر، نکته دیگری است که تلاش می شود برخی ازکاستی های نظری آن عرضه گردد.
۴.

اسلام، مدرنیته و تجربه ی دینی: با رویکرد به مفهوم تجربه ی دینی از نگاه محمد اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدرنیته تجربه ی دینی معرفت و تجربه ی دینی خودشناسی و مدرنیته تجربه ی خدا و مدرنیته

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید تجربه دینی
تعداد بازدید : 608 تعداد دانلود : 534
تجربه ی دینیِ برآمده از سنت اسلامی ما از مبنا باتجربه ی دینی مبتنی بر مدرنیته متعارض است. موقعیت اندیشه ی فلسفیِ امروزمان بازاندیشی درباره ی مبانیِ این دو و رابطه شان را ضروری می کند. اقبال نخستین متفکر اسلامی است که با مفهومِ «تجربه ی دینی» و «مبانی علمی مدرن» به بازاندیشیِ مسائل اساسی اسلام و تبیین هایی اساساً متعارض با ماهیت مبانی آن می رسد. موضوع ما نقد پیامدهای دیدگاه او نیست، بلکه دو مسأله در روی کرد اوست: یکی معرفت مشککِ حاصل از تجربه ی دینیِ مبتنی بر «جهان بینیِ مادی»، دوم بُعد سومی به نامِ «روحانی بودن»، که به این معرفت ِمدرن اضافه می کند. این دو، برخلاف تلاش اقبال، جمع پذیر نبوده اند و امروزه دیگر رفع شدنی هم نیستند. فهم موقعیتِ دیالکتیکیِ این دو متناقضْ در بطن فرهنگ امروز، زمینه سازِ خودآگاهی به نحوه ی مواجهه ی امروزی مان باریشه ی حقیقت یا خدا و موقعیت اندیشه ی فلسفی مان است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان