مسعود اسکندری

مسعود اسکندری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

مقایسه چند نمونه از شطحیات در غزلیات عطار و سوانح العشاق غزالی

تعداد بازدید : 458 تعداد دانلود : 543
شطح، به عنوان زبان ویژه ی برخی از عرفا، همواره محل توجّه محقّقان حوزه ی عرفان و تصوف بوده است. درباره ی ویژگی و چند و چون شطح مباحث بسیاری طرح، و از دیدگاه زبانشناسی، روانشناسی، فلسفی، ذوقی- هنری و... بدان پرداخته شده است. در پژوهش حاضر شطح در زبان دو عارف نامی ایران یعنی عطار نیشابوری و احمد غزالی و در محدوده ی غزلیات عطار و سوانح العشاق غزالی مقایسه شده است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است و داده ها بر اساس مطالعات کتابخانه ای جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده است. دستاورد پژوهش ناظر براین است که عطار و غزالی دو مورد شطح: فنا و بقا و جمع و تفرقه را در اثر خویش به کار برده و هرکدام تقریباً معنی مشابهی را از آن اراده کرده اند. شطحیات در زبان عطار از نظر صوری و ساختار بیرونی عموماً بر مبنای قرار دادن دو سوی یک پارادوکس در یک مصراع و یا حتّی معطوف کردنشان به هم و یا اضافه کردن یکی به دیگری است؛ حال آنکه در کار غزالی یک شطح در متن بسط پیدا می-کند.
۲.

بررسی کارکردهای بلاغیِ ساخت های قیدی- وصفی در اشعار اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ساخت های قیدی - وصفی اخوان ثالث کارکردهای بلاغی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 122 تعداد دانلود : 270
ساخت قیدی- وصفی یعنی اینکه صفتی (هر نوع صفت) در جایگاه قید قرار بگیرد. در این پژوهش تلاش شده این مؤلفه زبانی در اشعار اخوان ثالث مورد واکاوی قرار بگیرد. مسأله اساسی این تحقیق نقطه عزیمت ذهن از زبانشناسی به تحلیل متون ادبی است که البته بحث جدیدی نیست، لیکن در این تحقیق بر عنصری از زبان یعنی ساخت قیدی- وصفی تأکید شده که نه کتب دستور زبان و نه آثاری که در حوزه شناخت و تحلیل متون ادبی براساس کارکردهایی که یک مقوله زبان می تواند داشته باشد، بدان نپرداخته اند؛ این درحالی است که دانش بلاغی نیز برای پرداختن به آن فاقد توان نظری لازم بوده است. جمع آوری اطلاعات در این تحقیق بر اساس روش کتابخانه ای بوده و داده ها بر این اساس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در پایان این نتیجه به دست آمده که اخوان ثالث از ساخت قیدی- وصفی به منظور تصویرسازی شعری و توصیف صحنه ها، ابهام ادبی و ایجاز بهره برده است.
۳.

بررسی نقش صفت در فرایند تولید و درک استعاره در اشعار حافظ بر اساس نظریه استعاره شناختی

نویسنده:

کلید واژه ها: صفت استعاره نشانداری التزامی حافظ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 305 تعداد دانلود : 109
صفت به عنوان یکی از مقولات زبان فارسی (و اساساً همه زبان ها) در کتب دستور زبان معرفی و گونه های آن مشخص شده است؛ اما تعیین نقش آن در گفتار و نوشتار و به ویژه در متون ادبی – به عنوان جزئی از کلام- چندان مورد توجه قرار نگرفته است. در پژوهش حاضر به بررسی نقش صفت در شکل گیری و درک استعاره در اشعار حافظ پرداخته شده و در آن از نظریه استعاره شناختی، به عنوان یکی از جدیدترین نظریات در بررسی های مربوط به استعاره، بهره گرفته شده است. این نظریه که در ایران تازگی دارد از طرف زبانشناسان مورد استقبال قرار گرفته و هریک در چند و چون آن کنکاش کرده اند. از جمله افراشی (1390) به وسیله نظریه نشانداری التزامی در معنی شناسی و افزودن نکات چندی آن را تکمیل کرده که در این مقاله از این نکات بهره گرفته شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای جمع آوری شده است. در پایان این نتیجه بدست آمده است که حافظ از صفت ها در جایگاه آنچه که در این تحقیق نشانداری التزامی نامیده شده است بهره برده و به منظور پیشبرد اهداف خویش – که در این پژوهش صرفاً دو هدف بازشناسی شده- یعنی تأکید بر مفهومی خاص از میان تناظرهای موجود بین دو مفهوم و همچنین تفضیل مشبه بر مشبه به یا مستعارله بر مستعار بهره برده است.
۴.

استعاره در آرای جرجانی و سکاکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره روش ها سکاکی تعاریف جرجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 230 تعداد دانلود : 123
استعاره یکی از مهم ترین ابواب علم بیان، دست کم در معنای کلاسیک آن، به شمار می آید. تعریف استقراریافتة امروز آن، که مبتنی است بر مجازی که علاقة آن مشابهت باشد، حاصل تلاش بزرگ مردانی چون عبدالقاهر جرجانی و ابویعقوب سکاکی است که توانستند این نظریه را در بلاغت اسلامی پایه گذاری کنند و تکوین دهند. نظریة استعارة جرجانی که ماهیتاً حاصل ژرف نگری در آثار پیشینیان اوست نشان دهندة بینشی کارکردگرا به استعاره است. دید قرآن شناسانة بلاغت نویسان نخستین، که جرجانی را می توان آخرین حلقة این طیف از محققان دانست که با نگاهی ویژه به قرآن به بررسی مسائل بلاغی می پرداختند، باعث می شد تا از اجزای زبان توقع ایفای نقش های مهم در قرائت آیات قرآن، و به طور کلی، متون ادبی داشته باشند. نظریة استعارة جرجانی پس از رسیدن به سکاکی در مفتاح العلوم به رغم دقت زیاد و داشتن چهارچوب مستحکم بازتابی دیگر دارد؛ نگرش ادیبانة سکاکی باعث می شود تا لزوم درنظرگرفتن کارکرد برای استعاره به دست فراموشی سپرده شود، حال آنکه جرجانی با بینشی عمیق به نقش اجزای زبان در متن دقت می کند. مقایسة آثار جرجانی و سکاکی با یکدیگر نشان می دهد که این دو، نه تنها در این مورد اخیر، بلکه در موارد دیگری نیز اختلافاتی دارند. پژوهش حاضر به بررسی این اختلافات خواهد پرداخت و اختلاف این دو را در تعریف، ماهیت، و روش برخورد با استعاره نشان خواهد داد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان