نجمه حسینی سروری

نجمه حسینی سروری

مدرک تحصیلی: استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید باهنر کرمان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۸ مورد.
۱.

از تاریخ روایی تا روایت داستانی (مقایسه شیوه های روایتگری در اسکندر نامه های فردوسی و نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 211
اسکندر شخصیتی تاریخی است که زندگی و کشور گشایی های او، در شاهنامه فردوسی و منظومه های شرفنامه و اقبالنامه نظامی دستاویزی شده است برای نقل روایت. روایت های جهان بی شمارند اما علی رغم گوناگونی شکل های روایت، هر متن روایی نیاز به واسطه ای دارد که آن را روایت کند. این واسطه راوی است و دیدگاه و شیوه های روایتگری او یکی از مهم ترین عواملی است که باعث تمایز شکل های گوناگون روایت می شود. در این نوشته، روایت های فردوسی و نظامی از داستان اسکندر، از نظر شیوه های روایتگری مورد بررسی قرار می گیرد. به این منظور، ابتدا ضمن تعریفی از روایت، به تفاوت های روایت داستانی و تاریخ روایی اشاره می شود. سپس دو متن از نظر تفاوت های راوی در دیدگاهی که انتخاب کرده اند و شیوه هایی که برای واقع نمایی داستان از آنها بهره جسته اند، مورد بررسی قرار می گیرد و نهایتا بر اساس چگونگی استفاده از گفت و گوها، توصیف ها، شیوه های انتقال در هر داستان و نیز مطابقت هر متن با قواعد ژانر، میزان توفیق راویان این روایت ها در واقع نمایی داستان سنجیده می شود.
۲.

بررسی وجوه روایتی در داستان های سندباد نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 198 تعداد دانلود : 565
از جمله بررسی هایی که در روشن کردن ساز و کار روایت ها و به طور خاص قصه ها، به موفقیت های چشمگیری دست یافته است، تجزیه و تحلیل "تودوروف" (todorov) و روش او در بررسی روایت های اسطوره ای است. وی این نوع قصه ها را از جنبه های مختلف مورد توجه قرار داده و در بررسی وجوه روایتی قصه ها، ‌به ارتباط میان شخصیت های قصه ها پرداخته است. منظور از وجوه روایتی در نظریه تودوروف، جنبه های مختلف حاکم بر روابط میان شخصیت های قصه است و از آنجا که شخصیت یکی از عناصر اساسی هر قصه ای است، درک ارتباط متقابل شخصیت های داستان، در شناخت سازوکار قصه و چگونگی شکل گیری آن، بسیار ضروری است. این نوشته، ضمن برشمردن ویژگی های روایت های اسطوره ای، "سندباد نامه" را، به عنوان روایتی اسطوره ای، از جنبه وجوه روایتی بررسی می کند و می کوشد تا با تکیه بر نظریه تودوروف به درک ارتباط متقابل شخصیت ها، در داستان های سندبادنامه دست یابد. به این منظور، ابتدا توضیحی درباره نظریه تودوروف و وجوه روایتی داده می شود و سپس ضمن بر شمردن انواع وجوه روایتی (وجه اخباری، خواستی و فرضی) چگونگی ارتباط شخصیت های قصه در داستان های سندباد نامه، با توجه به هر یک از این وجوه، مورد توجه قرار می گیرد. بررسی این ویژگی روایت در درک ساختار نهایی روایت و پیکربندی آن و نیز در شناخت شبکه ای از ارتباطات شخصیت ها که قصه بر شالوده آنها پی ریزی می شود، موثر خواهد بود.
۳.

شیوه های آغاز و پایان داستان در هزار و یکشب(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 658
هزار و یکشب با 251 روایت، نمونه عالی سبک خاص داستان پردازی در فرهنگ هند و ایرانی است و شاید بزرگ ترین مجموعه داستانی است که تا کنون توجه نظریه پردازان و پژوهشگران روایت شناسی را به خود معطوف داشته است. روایت شناسی، شعبه ای فعال از نظریه ادبی است و هدف نهایی آن، کشف الگوی جامع روایت است که تمامی روش های ممکن روایت داستان ها را در بر می گیرد. از دیدگاه روایت شناسی، روایت رشته بسته ای از حوادث است و به هر رو آن را انجامی است، همان طور که آن را آغازی است. شیوه های آغاز کردن و به پایان بردن داستان، در پیکر بندی روایت اهمیت بسزایی دارد. بسیاری از روایت شناسان، آغاز داستان را وضعیت ثابت اولیه ای می دانند که به واسطه نیرو یا نیروهایی به عدم تعادل می انجامد و در پایان با عمل نیرویی در جهت عکس به تعادل می رسد. صرف نظر از نود و یک حکایتی که ساختار داستانی ندارند، تقریبا تمام داستان های هزار و یکشب بر اساس چنین مدل روایتی آغاز می شوند و به پایان می رسند. تنها سه حکایت از وضعیت عدم تعادل آغاز می شوند و با وضعیت تعادل به پایان می رسند و یک حکایت در وضعیت عدم تعادل پایان می یابد. عبارتی نظیر «آورده اند که» سر آغاز 192 حکایت از مجموعه قصه های هزار و یکشب است که نقش عنوان داستان را هم بر عهده دارد. این عبارت ها، مخاطب (روایت گیر) درون متنی و بیرون متنی را در مورد نقش راوی در آفرینش و یا باز تولید روایت، در سطح یکسانی از آگاهی قرار می دهند و نیز، بر نوعی بی زمانی دلالت می کنند که خاص چنین قصه هایی است. عبارات پایانی بسیاری از حکایت ها نیز، کار کردی مشابه عبارت های سرآغاز داد.
۴.

مدایح سبک خراسانی و گرایش به قطب مجازی زبان با استناد به شعر منوچهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیحه سرایی قطب مجازی زبان نظریه شعری یاکوبسن معنی اندیشی شعر منوچهری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی مدیحه
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد زبانشناختی
تعداد بازدید : 619 تعداد دانلود : 19
این نوشته مبحث مجاز را از دیدگاه بلاغیون و معنی شناسان بررسی می کند و سپس ضمن توضیح نظریه شعری یاکوبسن و تعریف او از قطب مجازی زبان، می کوشد تا چگونگی سازوکار این پدیده را در اشعار شاعران مدیحه پرداز توضیح دهد. به این منظور شعر منوچهری را به عنوان بهترین نماینده سبک نیمه اول قرن پنجم از نظر تصاویر شعری، مورد دقت نظر قرار می دهد؛ عملکرد دو محور ترکیب و انتخاب را در ابیاتی از شعر او بررسی می کند و نشان می دهد که چگونه کارکرد این دو محور بر قطب مجازی زبان، مدلول را از نظام زبان به مصداق موجود در جهان خارج از زبان نزدیکتر می کند. تمامی این فرآیندها شعری را پدیده می آورد که به رغم بهره گیری از آرایه ها و زیباییهای هنری از لحاظ زبانی هر چه بیشتر به زبان ارجاعی نزدیک و همواره معنی اندیش است.
۵.

بررسی وجوه روایتی در روایتهای هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هزار و یک شب روایت شناسی در داستان نظریه تودوروف روایت اسطوره ای در داستانها وجوه روایتی در قصه ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 130 تعداد دانلود : 809
نظریه روایتی تودوروف (Todorov) و روش او در بررسی روایتهای اسطوره ای از جمله پژوهش هایی است که در روشن کردن سازوکار روایتها و به طور خاص قصه های عامیانه به موفقیتهای چشمگیری دست یافته است. وی این نوع قصه ها را از جنبه های مختلف مورد توجه قرار داده و در بحث از وجوه روایتی قصه ها به ارتباط میان شخصیتهای قصه پرداخته است. منظور از وجوه روایتی در نظریه تودوروف، جنبه های مختلف حاکم بر روابط میان شخصیتهای قصه است. از آنجا که شخصیت یکی از عناصر اساسی هر قصه ای است، درک ارتباط متقابل شخصیتهای داستان در شناخت سازوکار قصه و چگونگی شکل گیری آن بسیار ضروری است. این نوشته ضمن برشمردن ویژگیهای روایتهای اسطوره ای، هزارویک شب را به عنوان روایتی اسطوره ای و از جنبه وجوه روایتی آن بررسی می کند. به این منظور ابتدا درباره نظریه تودوروف و وجوه روایتی مورد نظر او شرحی مختصر داده می شود و سپس چگونگی ارتباط شخصیتها در روایتهای هزارویک شب، مورد توجه قرار می گیرد و در نهایت بر اساس شکل و کارکرد وجوه روایتی در چگونگی آغاز شدن قصه و تداوم و پایان آن، روایتهای هزارویک شب در شش گروه طبقه بندی می شود.
۶.

شیوه های روایت گری مولانا در داستان دفوقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمان ساختار روایت راوی مثنوی مولانا قصه ی دقوقی نحو داستان وجه سخن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : 854 تعداد دانلود : 38
"قصه ی دقوقی یکی از داستان های دفتر سوم مثنوی است. در این قصه، مولانا داستان عارف صاحب کرامتی را نقل می کند که خواستار دیدار مردان حق است و سرانجام به خواست خود دست می یابد، اما در ادامه، دعای دقوقی برای نجات سرنشینان یک کشتی طوفان زده باعث می شود تا مردان حق بار دیگر در حجاب غیاب پنهان شوند. در این نوشته، داستان دقوقی صرف نظر از معنای رمزی و عرفانی آن، با استفاده از نظریات ساختارگرایانی که به ویژگی های ساختاری روایت ها توجه کرده اند مورد بررسی قرار گرفته است. این روش با مباحث زبان شناسی ساختگرا ارتباطی تنگاتنگ دارد و اساس کار در این شیوه فروکاستن و تجزیه ی متن به کوچکترین عناصر سازنده ی آن و دقت نظر در روابط و چگونگی سازمان بندی این سازه ها است. بر این اساس، متن به دو پی رفت (دو حکایت فی نفسه مستقل) اصلی تقسیم شده است و هر پی رفت از لحاظ نوع و روابط گزاره ها (اجزای سازنده ی) آن و نیز، طرحی که به آن انسجام می بخشد بررسی شده و به عواملی که به انسجام و سازمان بندی گزاره های متن لطمه می زنند، اشاره شده است و در آخر، ویژگی های کلامی و زمانی روایت مورد توجه قرار گرفته اند. "
۷.

روایت های مطایبه آمیز هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک حکایت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات طنز طنز و مطایبه
تعداد بازدید : 548 تعداد دانلود : 59
مطایبه جهان طرفه ای از واقعیت های معکوس است که همزمان به واقعیت و ضد آن میپردازد.. بنابراین برای بررسی دقیق متن مطایبه آمیز باید به اشکال، انواع و شگردهای مطایبه توجه کرد. مطایبه میتواند به شکل هزل، هجو و یا طنز ظاهر شود و شوخیهای مبتنی بر هریک از این اشکال را میتوان در قالب های لطیفه، حکایت، قصه و... بیان کرد. در این مقاله ضمن تعریف انواع و اشکال مطایبه و ذکر نمونه هایی از قصه های مطایبه آمیز هزارویکشب، ابتدا این حکایت ها از لحاظ عنوان به سه دسته طبقه بندی گردیده، سپس از منظر صفات نوعی تیپ- قهرمان قصه ها مطالعه شده و در نهایت شگردهای خنده آور این قصه ها، ازجمله واژگونگی موقعیت، عدم تجانس، تضاد و اغراق و تصادف، پایان غیرمنتظره، اعمال غیرعادی اشخاص و ... مورد واکاوی قرار گرفته است.
۸.

هنجارگریزی نوشتاری در اشعار نصرت رحمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برجسته سازی آشنازدایی هنجارشکنی نوشتاری نصرت رحمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 540 تعداد دانلود : 894
برجسته سازی ویژگی و مشخصه زبان ادبی است. اثر ادبی به این وسیله از واقعیت موجود جهان واقع و نیز ساخت آشنای متن آشنایی زدایی می کند. برجسته سازی را می توان با هنجارگریزی زبانی، یعنی انحراف هدف مند، نقش مند و غایت مند از قواعد کلی زبان، یک سان شمرد. هنجارگریزی نوشتاری یکی از انواع هشت گانه هنجارگریزی است که «لیچ» از آن ها نام برده است و بسیاری از شاعران معاصر از این شیوه برای افزودن معنا یا معناهایی ثانوی بر واحد اولیه زبانی سود برده اند. نصرت رحمانی یکی از شاعرانی است که در اشعار خود به شکل مناسب نوشتار و پیوند آن با معنا و عاطفه شعر توجه کرده است. شکستن سطرهای شعر، تکرار واژگان و نوشتن پلکانی سطرهای شعر، استفاده از شکل تصویری اعداد، جدانویسی حروف واژه ها و استفاده از علامت نگارشی مکث (...)، مهم ترین شیوه هایی اند که شاعر از آن ها سود برده است تا تصاویر، صداها، شکل طبیعی گفتار و کنش، وقفه ها و امتداهای زمانی، حالت تأمل و تفکر و کتمان واژه، و سطر یا بندی از شعر را به خواننده نشان دهد. استفاده از این شیوه های نوشتار بر تأثیر عاطفی شعر می افزاید، خواننده را در سطح آگاهی بالاتری نسبت به شنونده قرار می دهد و او را در آفرینش شعر شریک می کند.
۹.

بحران هویت شخصیت ها در رمان «ویران می آیی» (تحلیل روایی و گفتمانی متن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پساساختارگرایی تحلیل گفتمان رمان ویران می آیی الگوی روایتی نظریه روایی تودوروف

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر رمان و رمان نو
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی تحلیل گفتمان
تعداد بازدید : 206 تعداد دانلود : 674
نوشته حاضر به تحلیل رمان «ویران می آیی» نوشته حسین سناپور می پردازد. قرائت ساختارگرایانه متن، نمونه ای خصیصه نما از یک تحلیل ساختارگرایانه متون ادبی و مبتنی بر ایده «تودوروف» درباره دستور روایت است. این بررسی نشان می دهد که می توان تمامی کنش ها را در روایت داستان «ویران می آیی»، به دو گزاره جست وجوکردن و نیافتن فروکاست. سپس با تکیه بر مفهوم مفصل بندی در رویکرد پساساختگرای تحلیل متن «لاکلو و موف»، نشان می دهد که شخصیت های اصلی داستان در جست وجوی روایتی جدید از هویت خود هستند که از طریق گفتمان غالب خانواده و حول محور گره گاه جنسیت شکل گرفته است، اما ناتوانی شخصیت ها در سامان دهی مجدد زنجیره هم ارزی که حول محور دال های اصلی مرد/زن شکل می گیرد، به معنای ناکامی آن ها در کسب هویت دیگری است که خواهان آن هستند. این نوشته همچنین نشان می دهد که مفصل بندی گفتمان متن، کاملاً شبیه به گفتمان های شکل دهنده هویت شخصیت های داستان است و به مانند آن ها و به دقت، هویت مردانه و زنانه را در قالب زنجیره های هم ارزی کاملاً مجزا سامان می دهد.
۱۰.

بازنمایی هویت طبقة متوسط مدرن شهری در آثار مصطفی مستور (تحلیل گفتمان رمان های استخوان خوک و دست های جذامی و من گنجشک نیستم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت بازنمایی لاکلا و موفه مصطفی مستور طبقه متوسط نظریة گفتمان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر رمان و رمان نو
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی مفاهیم علوم اجتماعی (هویت، سرمایه اجتماعی و ...)
تعداد بازدید : 231 تعداد دانلود : 830
هدف از این مقاله شناسایی گفتمان های طبقة متوسط در آثار مصطفی مستور است. شناسایی این گفتمان ها در نهایت یکی از مهم ترین گونه های بازنمایی زندگی شهری در ادبیات داستانی دهة 80 را تحلیل کرده است. در بخش تحلیلی این مقاله، با استناد به دو رمان مشهور این نویسنده، شیوه های بازنمایی زندگی طبقة متوسط شهری بررسی شده و با استفاده از نظریة گفتمان لاکلا و موفه، دال های محوری و شبکه های معنایی برسازندة روایت های این دو رمان شناسایی شده است. این بررسی نشان می دهد که گفتمان برسازنده روایت در این دو رمان، هویت طبقة متوسطی را بازنمایی کرده که متعلق به گفتمان های کلان تر سنت و تجدد در ایران است. پاسخ به این پرسش که این بازنمایی تا چه حد مخدوش یا انحرافی آشکار از واقعیت زندگی طبقة متوسط مدرن در ایران است، نیازمند انجام پژوهش های گسترده تر و عمیق تر جامعه شناختی و ادبی است.
۱۱.

تحلیل انتقادی گفتمان قصیده ای از سنایی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: متن تحلیل گفتمان انتقادی قصیده سنایی کردار اجتماعی کردار گفتمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 126 تعداد دانلود : 612
تحلیل گفتمان انتقادی شامل نظریه ها و روش هایی است برای مطالعه تجربی روابط میان گفتمان و تحولات اجتماعی و فرهنگی قلمروهای گوناگون اجتماعی. تحلیل گران انتقادی گفتمان بر آن اند که متن های ادبی، مثل سایر متن ها، در خدمت ارتباط اند، بنابراین، آن ها را نیز می توان با نگرش و روش انتقادی تحلیل نمود. در این پژوهش یکی از قصاید مشهور سنایی غزنوی، بر اساس روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، در سه سطح توصیف، تفسیر، و تبیین بررسی شده است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد سنایی، با ترکیب بندی ابعاد گفتمان های مسلط روزگار خود، در قالب ژانری ازپیش موجود، ساختار و نظم گفتمانی موجود و مسلط روزگار خود را بازتولید کرده است. بنابراین، قصیده سنایی، به منزلة رخدادی ارتباطی، فقط بازتابی از کردار اجتماعی روزگار او نیست، بلکه، با بازتولید نظم گفتمانی، به حفظ وضع موجود کردار و نظم اجتماعی کمک می کند.
۱۲.

فراز و فرود نقش رزمنده در روایت سه گانة «اخراجی ها»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ مردم پسند سینمای دفاع مقدس تحلیل روایت روایت های دفاع مقدس الگوی کنش گران گریماس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 622 تعداد دانلود : 646
سه گانة «اخراجی ها» از مهم ترین فراورده های فرهنگ مردم پسند در حوزة دفاع مقدس است. اخراجی ها را می توان پرفروش ترین داستان دفاع مقدس دانست. هرچند مضمون اصلی هر کدام از قسمت های سه گانة اخراجی ها متفاوت است، شخصیت های اصلی این سه گانه ثابت اند. این پژوهش با مبنا قرار دادن روایت شناسی ساختارگرا و با استفاده از الگوی مشارکت کنندگان «گریماس»، به دنبال یافتن فراز و فرودهای نقش رزمنده در روایت سه گانة اخراجی هاست. در هر فیلم در سه پی رفت، جایگاه سه نوع رزمنده مشخص شده و به تغییرات موقعیت رزمندگان مخلص، رزمندگان فرصت طلب و رزمندگان اخراجی در جایگاه های فاعل، یاری دهنده و بازدارنده توجه شده است. بررسی مجموع فراز و فرودهای سه نوع شخصیت رزمنده در سه گانة اخراجی ها، نشان می دهد که بر خلاف عنوان فیلم اخراجی ها، این رزمندگان مخلص هستند که در جایگاه محوری روایت قرار دارند و نه رزمندگان اخراجی. رزمندگان مخلص در پی رفت نهایی هر کدام از قسمت های سه گانه روایت فیلم، در جایگاه فاعل قرار می گیرند و داستان حول نقش آنها به پایان می رسد.
۱۴.

تطور شخصیت جوان مرد در ادبیات داستانی فارسی (مطالعه موردی داستان سمک عیار، «داش آکل» و قیدار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شخصیت جوان مرد شخصیت پردازی سمک عیار داش آکل قیدار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 636 تعداد دانلود : 250
در مقاله حاضر به منظور بررسی سیر حضور و تحول شخصیت جوانمرد در ادبیات داستانی فارسی، سه داستان سمک عیار، «داش آکل» و قیدار از لحاظ شباهت ها و تفاوت های شخصیت و شخصیت پردازی مورد بررسی قرارگرفته اند. انتخاب سه داستان یادشده بر این مبناست که سمک عیار، اولین اثر داستانی فارسی است که نقش عیاران در آن پررنگ تر از شاهان و پهلوانان است؛ «داش آکل»، اولین شخصیت داش مشدی در ادبیات داستانی نوین فارسی و قیدار، آخرین آنهاست. این بررسی نشان می دهد که در هر سه اثر، تفاوت قهرمان و ضدقهرمان، به روشنی بر مبنای صفت جوانمردی مشخص می شود، با این تفاوت که ضدقهرمان داستان «داش آکل» و سمک از لحاظ خصوصیات ظاهری و رفتاری شبیه به قهرمان است و ضدقهرمان داستان قیدار از این نظر نیز با قهرمان تفاوت دارد. علاوه بر این امیرخانی، مؤلفه اعتقاد به اسلام را به عناصر سازنده صفت جوانمردی اضافه کرده است اما جز این، قیدار، صرف نظر از خصوصیات ظاهری، از لحاظ سامان دهی رویدادها در جهت برجسته کردن خصوصیات شخصیت نوعی (تیپ) جوانمرد، کاملاً شبیه به سمک عیار است.
۱۶.

الفتی ساوجی و آثار او(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الفتی ساوجی ریاض الصنایع قطب شاهی روایح گلشن قطب شاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 927 تعداد دانلود : 749
الفتی بن حسین حسینی ساوجی، شاعر شیعه مذهب دربار عبدالله قطب شاه، هفتمین پادشاه سلسله قطب شاهیان، است که که در فاصله سال های 924ق تا 1098ق بر نواحی دکن، گلکنده و حیدرآباد فرمان روایی کرده اند. از زندگی الفتی ساوجی، اطلاع چندانی در دست نیست. اطلاعات اندک درباره زندگی الفتی و وجود شاعران بسیاری از شاعران که در دربارهای هند، الفتی تخلّص می کرده اند، باعث شده که برخی تذکره ها به اشتباه از او با عنوان «الفتی یزدی»، شاعر معاصر وحشی بافقی و از ملازمان دربار جلال الدین اکبر شاه گورکانی، نام برده اند و آثار او را به الفتی یزدی نسبت داده اند. دو اثر الفتی ساوجی، رساله ای در عروض و قافیه و صنایع شعری به نام «ریاض الصنایع قطب شاهی» و اثری به نام «روایح گلشن قطب شاهی» در مدح عبدالله قطب شاه و توصیف بناهای سلطنتی و برخی آداب و رسوم دربار او، تاکنون تصحیح و منتشر نشده است. این مقاله از طریق مطالعه نسخ خطی آثار الفتی ساوجی و مطالعه، تحلیل و تطبیق تاریخی آنچه درباره الفتی ساوجی در تذکره ها آمده است، می کوشد تا اطلاعاتی صحیح از زندگی و آثار وی ارائه قرار دهد. یافته های این پژوهش می تواند در مطالعات بعدی مربوط به تاریخ ادبیات و سبک شناسی ادبیات فارسی در قرن10 تا 11 هجری راهگشا باشد.
۱۷.

کانونی سازی و توزیع آگاهی در داستان خسرو و شیرین شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه داستان خسرو و شیرین کانونی سازی توزیع آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 302 تعداد دانلود : 274
کانونی سازی، یکی از راه های بیان کردن یا به دست آوردن دانش (آگاهی) در روایت است. در این مقاله، جهت درک چگونگی توزیع آگاهی در روایت شاهنامه از داستان خسرو و شیرین، این داستان از نظر شیوه های کانونی سازی مورد توجه قرارگرفته است. نتایج این بررسی نشان می دهد که وجه غالب روایت رخدادها در متن، کانونی سازی بیرونی است؛ یعنی دیدن و روایت کردن توأمان رویدادها توسط راوی-کانونی گر، به شکلی که اغلب، خواننده چیزی بیشتر از شخصیّت ها نمی داند. در کلیّت اثر، تعلیق، مهم ترین عامل انگیزش خواننده نسبت به متن است که بر اثر پیش آگاهی فراتر خواننده (نسبت به اشخاص داستان) درباره سرنوشت شخصیت اصلی ایجاد می شود و در پاره روایت های داستان، به دلیل آگاهی برابر خواننده و اشخاص داستان، برانگیختن کنجکاوی مهم ترین دلیل برای خواندن متن است. در کانونی سازی های درونی نیز بیان عواطف و ذهنیت اشخاص داستان، موجب برانگیختن کنجکاوی خواننده می شود. مهم ترین عامل انسجام متن در ژرف ساخت اثر، وجه ایدئولوژیک کانونی سازی است.
۱۸.

مقایسه سندبادنامه و بختیارنامه از نظر الگوی مشارکت کنندگان روایت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سندبادنامه بختیارنامه نظریه گریماس شخصیت نقش های روایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 411 تعداد دانلود : 74
در این پژوهش، دو داستان سندبادنامه و بختیارنامه مقایسه می شود. علت این مقایسه، شباهت ساختاری و نیز تفاوت های معنادارِ دو اثر در چگونگی کنش ها و نقش شخصیت ها و ارتباطِ میان آنهاست. مبنای این بررسی، نظریه گریماس و الگوی ارتباطی شخصیت های داستانی اوست. این الگو این امکان را فراهم می آورد تا به طور نظام مند، میزان مشارکت اشخاص داستان در وقوع رویدادها و نیز نقش انگیزه و اراده آنها در وقوع کنش ها و رخدادها دریافته شود. نتایج این بررسی نشان می دهد سندبادنامه داستانِ شخصیت های کنشگر و اراده آنهاست؛ اما بختیارنامه داستانِ قضا و قدر و سلطه بی چون وچرای آن در زندگی اشخاص داستان و روابط میان آنهاست و اینکه در این جهانِ دستخوشِ سرنوشت، زنان بیش از مردان مقهور قدرت سرنوشت و نیز نقش آفرینی مردان هستند. اگر پذیرفته شود اثر ادبی و به ویژه داستان های عامیانه ای که ساخت و پیرنگی ساده دارد، بازتاب محیط اجتماعی دوره تولید اثر است، ناگزیر باید گفت بختیارنامه به دورانی تعلق دارد که تقدیر در آن، قدرتی یکّه تاز است؛ دورانی که زنان بیش از گذشته به حاشیه رانده شده اند.
۱۹.

بررسی اجزای کلام در داراب نامه بیغمی

کلید واژه ها: داراب نامه ساختارگرایی نظریه تودوروف روایت اسطوره ای اجزای کلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 301 تعداد دانلود : 337
نوشته حاضر داستان داراب نامه را بر پایه نظریه روایت تودوروف درباره اجزای روایت، شامل اسم، صفت و فعل (شخص، ویژگی و کنش)، بررسی می کند. اساس این شیوه بررسی مبتنی است بر روشن کردن سازوکار روایت و به طور خاص قصّه هایی که تودوروف آنها را «روایت اسطوره ای» نامیده و ضمن برشمردن ویژگی های این نوع روایت ها، آنها را از جنبه های مختلف مورد توجه قرار داده-است. داراب نامه مولانا محمد بیغمی، یکی از داستان های شفاهی بازمانده از ادبیّات کهن فارسی است که صورت مکتوب یافته است. این اثر، روایت بلندی است از کشورگشایی های فیروزشاه، پسر داراب، و ازجمله آثاری است که مشخصات روایت های مورد بررسی تودوروف را می توان به روشنی در آنها دید. به این جهت، روش بررسی تودوروف در مورد اجزای کلام در روایت های اسطوره ای، در روشن کردن سازوکار روایت و ارتباط متقابل شخصیت ها و نیز چگونگی ارائه معنا در داستان داراب نامه و روایت های مشابه آن در ادب فارسی، روشی کارآمد به نظر می رسد. نتیجه حاصل از این بررسی نشان می دهدکه در داراب نامه، تنها وضعیت شخصیّت ها تغییر می کند و کیفیت و شرایط اشخاص، پیوسته ثابت و بدون تغییر می ماند. همچنین وضعیت های حاکم بر مناسبات شخصیّت های داستان را می توان در دو قانون تبعیت از نیروی برتر جامعه (شاه) و قانون وفاداری که شامل وفاداری عاشق و معشوق نسبت به یکدیگر، وفاداری دوستان و یاران نسبت به هم، وفاداری وزیران و زیردستان به شاه یا ولی نعمت خود و وفاداری عیّاران به سوگند و پیمان خود می شود، خلاصه نمود
۲۰.

تحلیل رفتار شخصیّت های اصلی داستان « زال و رودابه» بر اساس الگوی «سفر قهرمان»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زال رودابه تشرف گذار سفر قهرمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 39 تعداد دانلود : 511
«سفر قهرمان» نظریه مشهور جوزف کمپبل است که با تأثیر از نظرات یونگ و با بهره گیری از نظرات ون جنپ بنا نهاده شده است. کمپبل سه مرحله جدایی، تشرّف و بازگشت را به همراه زیرمجموعه هایشان برای الگوی خود در نظر گرفته است. این الگو و الگوهای دیگری که با تأثیر از آن پدید آمده اند پایه و مبنای نقد کهن الگویی است. در این مقاله داستان «زال و رودابه» شاهنامه فردوسی بر اساس این الگو به روش تحلیلی و توصیفی بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که داستان زال و رودابه، در کلیّات با الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل تطابق دارد اما در جزئیات و زیرمجموعه ها با الگوی ذکر شده اختلافاتی دارد. در این داستان مرحله زیرمجموعه «شکم نهنگ» دیده نمی شود، در مرحله تشرّف «وسوسه گری» وجود ندارد که بازدارنده زال از ادامه سفر باشد و در مرحله بازگشت مورد یا مواردی برای امتناع از بازگشت، فرار جادویی، رسیدن کمک و عبور از آستان بازگشت، دیده نمی شود.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان