فرهاد دریانوش

فرهاد دریانوش

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۳ مورد از کل ۱۳ مورد.
۱.

تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی به همراه مصرف مکمل دهی کوآنزیم Q10 بر بعضی عوامل بیوژنز میتوکندریایی در موش های صحرایی نر جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 992 تعداد دانلود : 417
زمینه و هدف: پروتئین تنظیم کننده بیوژنز میتوکندریایی گیرنده فعال کننده تکثیر پروکسیزوم گاما-1 آلفا (PGC-1α) به عنوان عامل اصلی مسیر سیگنالینگ در کنترل متابولیسم میتوکندری عمل می کند. در عین حال، یک عامل رونویسی به نام عامل 2 وابسته به اریتروئید عامل هسته ای-2 (Nrf2) نیز شناخته شده که با فعال سازی PGC-1α رابطه دارد و تا حدودی مشخص شده است که مسیر یکی از این دو عامل رونویسی، می تواند بر دیگری تأثیر بگذارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی به همراه مصرف مکمل دهی کوآنزیم Q10 بر مقادیر Nrf2، PGC-1α در رت های نر نژاد اسپراگوداولی بود. روش تحقیق: در این تحقیق تجربی، 36 سر رت به صورت تصادفی به شش گروه مساوی شامل گروه تمرین مقاومتی، دو گروه تمرین مقاومتی و مکمل Q10 با دوزهای 200 و 300 میلی گرم/کیلوگرم وزن، دو گروه  مکمل Q10 با دوزهای 200 و 300 میلی گرم/کیلوگرم وزن، و کنترل تقسیم شدند. مکمل به رت ها در گروه های تمرین - مکمل و مکمل، گاواژ شد. تمرین مقاومتی شامل سه نوبت با پنج تکرار بود که سه روز در هفته و به مدت هشت هفته اجرا گردید. از آزمون های تحلیل واریانس یک راهه و توکی در سطح معنی داری 05/0>p برای استخراج نتایج استفاده شد. یافته ها: بیان Nrf2 و PGC-1α به طور معنی داری در گروه های تمرین مقاومتی و تمرین مقاومتی + مکمل (دوز 200 میلی گرم/کیلوگرم) افزایش یافت (0001>p)، در حالی که در گروه تمرین مقاومتی + مکمل با دوز 300 میلی گرم/کیلوگرم (07/0>p)  و دو گروه دریافت کننده مکمل (09/0>p) تغییر معنی داری نکرد. نتیجه گیری: با توجه به اثر افزایشی ترکیب تمرینات مقاومتی همراه با مکمل دهی Q10 (با دوز 200 میلی گرم/کیلوگرم) در بهبود Nrf2 و PGC-1α؛ می توان این شیوه را در بیوژنز میتوکندریایی موثر دانست.
۲.

نقش های مربیان در ارشادگری ورزشکاران: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مربی ارشادگری ورزشکار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 758 تعداد دانلود : 50
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش های مربیان در ارشادگری ورزشکاران با رویکرد کیفی بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، در زمره پژوهش های کیفی و از نوع چندروشی بوده که برای کاوش مفهوم ارشادگری مربیان ورزش با یک فراترکیب، یافته های مطالعات جهانی و در ادامه به پشتوانه بهره گیری از پدیدارشناسی، تجارب زیسته مربیان ورزش در ارتباط با ارشادگری را مورد کاوش قرار داده است. طرح فراترکیب با استفاده از روش شش مرحله ای ساندلوسکی و باروسو انجام شد. منابع گردآوری داده ها، پنج پایگاه داده برای مطالعات خارجی و دو پایگاه داده به زبان فارسی بوده است، پس از گردآوری داده ها از روش تحلیل مضمون برای تجزیه و تحلیل استفاده گردید. طرح پدیدارشناسی با استفاده از الگوی هفت مرحله ای کلایزی انجام شد. ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختمند و مشارکت کنندگان در این بخش 20 مربی ورزش در سال 1401بودند. برای انتخاب نمونه ها از رویکرد هدفمند ملاکی، تکنیک گلوله برفی و معیار اشباع نظری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های این بخش نیز با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت. بر اساس نتایج دو طرح، طراحی الگوی نقش ارشادگری در مهارت مربیگری مربیان ورزش در قالب سه مضمون اصلی مشتمل بر پیشرفت گرایی، اخلاق محوری و توانمندسازی شناسایی گردید. نتیجه اینکه وجود مربی مسلط بر تکنیک های ارشادگری در کنار ورزشکاران می تواند آن ها را به طرز صحیح و اصولی در جهت رسیدن به موفقیت و اهداف ورزشی و حرفه ای یاری نماید.
۳.

تاثیر مداخله آموزشی تغذیه بر کالری دریافتی، میزان درشت مغذی ها، سطوح استراحتی و میزان دریافتی آهن و ویتامین D در فوتبالیست های نوجوان رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغذیه ورزشی بازیکنان فوتبال ویتامین D مداخله آموزشی تغذیه آهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 907 تعداد دانلود : 745
هدف: در کنار کالری دریافتی روزانه، ویتامین D و آهن به عنوان مواد ریز مغذی از بیشترین اهمیت در رژیم غذایی ورزشکاران، به خصوص در سنین رشد و نوجوانی برخوردار هستند. بنابراین هدف از مطالعه حاضر، تاثیر مداخله آموزشی تغذیه بر کالری کل دریافتی، سطوح استراحتی و میزان دریافتی آهن و ویتامین D در فوتبالیست های نوجوان رقابتی می باشد. روش کار:آزمودنی های این مطالعه را 63 فوتبالیست نوجوان رقابتی در سطح لیگ برتر کشور تشکیل داده اند. به منظور دستیابی به کالری کل دریافتی و میزان دریافتی ریزمغذی ها،یادآمد سه روزه از آزمودنی ها گرفته شد،سپس خونگیری به منظور دستیابی به مقادیر استراحتی ویتامین D و آهن انجام گرفت.گروه مداخله آموزشی تغذیه(41 نفر)و گروه کنترل(22 نفر)آزمودنی های پژوهش را تشکیل می دادند.گروه تجربی به مدت 4 هفته (8 جلسه 30 دقیقه ای آموزش تغذیه کاربردی و به دنبال آن 10 هفته مشاوره حضوری)با حضور در پایگاه اینترنتی و به صورت برخط آموزش دیدند.برای بررسی تغییرات درون و بین گروهی از تحلیل واریانس مختلط و آزمون های T وابسته و مستقل استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس مختلط درون گروهی بر کالری کل دریافتی، سطوح استراحتی ویتامین D و میزان ویتامین D رژیم غذایی معنادار بود (001/0=P) و نتایج آزمون های T وابسته حاکی از افزایش معنادار این متغیرها در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل بود (01/0 ≥p )..نتیجه گیری:مداخله آموزشی تغذیه موجب افزایش معنادار کالری کل دریافتی، کربوهیدرات و پروتئین دریافتی، سطوح استراحتی ویتامین D و میزان دریافتی ویتامین D رژیم غذایی فوتبالیست های نوجوان رقابتی می شود، اما بر مقادیر استراحتی و میزان دریافتی آهن رژیم غذایی تاثیری ندارد.
۴.

تأثیر هشت هفته تمرین در آب با محدودیت جریان خون بر میزان هورمون رشد، فاکتور رشد شبه انسولین یک و متابولیسم استخوان زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین در آب BFR GH IGF-1 BMD زنان سالمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 734 تعداد دانلود : 615
 این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تمرین با محدودیت جریان خون ( BFR ) در آب بر مقدار هورمون رشد ( GH )، فاکتور رشد شبه انسولین یک ( IGF-1 ) و تراکم مواد معدنی استخوان ( BMD ) زنان سالمند انجام شد . تعداد 30 نفر از زنان غیر ورزشکار ( سن 60 تا 70 سال، وزن 5/2 ± 34/72 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 07/4 ± 8/28 کیلوگرم بر مترمربع) داوطلبانه در مطالعه شرکت کردند و به طور تصادفی به سه گروه کنترل، تمرین در آب با BFR و تمرین در آب بدون BFR تقسیم شدند. هر دو گروه تمرینی تمرینات هوازی با مقاومت آب را (هشت هفته، سه روز، یک ساعت) اجرا کردند. فشار کاف در گروه تمرینی با BFR 110 تا 2 2 0 میلی متر جیوه بود. خون گیری 24 ساعت قبل از اولین و بعد از آخرین جلسه تمرینی انجام شد. از آزمون آماری تحلیل کواریانس (آنکوا) وابسته برای تحلیل نتایج استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد گروه های تمرین در مقادیر BMD ، IGF-1  و مقدار نمره T ( T-Score ) در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشتند ( 0.05 ≥ P ). در مقدار GH فقط گروه تمرین با BFR نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت ( 0.05 ≥ P ) . همچنین نتایج پس آزمون گروه تمرین با BFR در مقایسه با گروه تمرین بدون BFR در مقادیر BMD ، GH ، IGF-1  و T-Score افزایش معناداری داشت ( 0.05 ≥ P ).   پژوهش حاضر نشان داد تمرین در آب در زنان سالمند به بهبود اثر عوامل آنابولیک در جلوگیری از کاهش تراکم استخوان منجر می شود، اما تمرین در آب با BFR  دارای اثرهای مفیدتری در افزایش BMD است؛ بنابراین توصیه می شود از این تمرینات در برنامه تمرینی زنان سالمند استفاده شود.  
۵.

تأثیر مصرف حاد مقادیر متفاوت مکمل بتاآلانین بر برخی از شاخص های عملکردی دختران ورزشکار در پی آزمون یک کیلومتر تایم تریل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزمون تایم تریل رکورد ضربان قلب مکمل بتاآلانین میزان درک خستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 616 تعداد دانلود : 856
بتاآلانین مکملی است که سبب کاهش خستگی می شود. این مکمل می تواند در افراد به بهتر شدن رکورد و ضربان قلب منجر شود. هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر مصرف مقادیر متفاوت مکمل بتاآلانین بر شاخص های عملکردی در پی آزمون تایم تریل یک کیلومتر در دختران ورزشکار است. بدین منظور، 30 نفر از دختران ورزشکار شیراز (میانگین سنی 4±23 سال و میانگین وزنی 7±58 کیلوگرم) به صورت تصادفی به دو گروه دوز بالای مکمل و دوز پایین مکمل تقسیم شدند. آزمودنی ها در هفته اول دارونما (شربت پرتقال) و در هفته دوم گروه اول دوز پایین مکمل بتاآلانین به مقدار 03/0 گرم و گروه دوم دوز بالا مکمل بتاآلانین به مقدار 1/0 گرم بتاآلانین به ازای هر کیلوگرم وزن بدن مصرف کردند. سپس آزمون یک کیلومتر تایم تریل را اجرا کردند. متغیر رکورد، ضربان قلب و میزان درک خستگی در زمان های قبل، بلافاصله، 4 دقیقه و 10 دقیقه بعد از آزمون اندازه گیری شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس اندازه های مکرر و تحلیل واریانس ترکیبی، کاهش معنا داری را در میزان درک خستگی در پی مصرف بتاآلانین در دو گروه دوز بالا و پایین نسبت به پیش آزمون (001/0=P) نشان داد. رکورد در گروه دوز بالای بتاآلانین کاهش معنی داری (023/0P=) یافت و در گروه دوز پایین تغییرات رکورد معنی دار نبود (131/0P=). ضربان قلب در دو گروه دوز بالا و پایین نسبت به پیش آزمون تغییر معنی داری داشت (001/0=P). نتایج نشان داد بتاآلانین حتی با دوز پایین ضربان قلب و میزان درک خستگی را کاهش می دهد، این در حالی است که مصرف بتاآلانین با دوز بالا فقط رکورد را بهبود می دهد.
۶.

تأثیر رویکرد آموزشی تدریس بازی برای فهم (TGFU) بر یادگیری مهارت های ورزشی دانش آموزان دوره اول متوسطه در درس تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تدریس برای فهم مهارت های ورزشی تربیت بدنی دانش آموزان دوره متوسطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 684 تعداد دانلود : 919
تربیت بدنی در آموزش و پرورش همیشه به عنوان سکویی در نظر گرفته می شود که فراگیران در آن تجارب و مهارت های تمرینی خود را در ورزش های مختلف و فعالیت های فیزیکی گسترش می دهند. هدف پژوهش حاضر، تأثیر رویکرد آموزشی «تدریس بازی برای فهم» (TGFU) بر مهارت های ورزشی دانش آموزان در درس تربیت بدنی در دوره اول متوسطه بود. روش پژوهش شبه آزمایشی، طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه شاهد بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دوره اول متوسطه در شهر ارومیه بودند که از بین آن ها دو کلاس از مدارس مناطق متوسط شهر انتخاب شدند و به صورت تعیین تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. برای ارزیابی عملکرد دانش آموزان در فوتبال، از آزمون مهارت فوتبال و فرم مشاهده عملکرد میچل، اسلین و گریفین، استفاده شد. پس از محاسبه روایی و پایایی ابزار، برای تحلیل سؤالات از تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد تفاوت معنی داری بین مهارت های شش گانه دانش آموزان گروه آزمایش و گواه پس از آموزش با رویکردهای متداول و TGFU وجود دارد. بر اساس نتایج، می توان دریافت با تأکید بر ارزش های تدریس متمرکز بر یادگیرنده و برنامه مبتنی بر رویکرد تاکتیکی TGFU می توان به توانمندسازی دانش آموزان در مهارت های ورزشی کمک شایانی کرد.
۷.

تأثیر 12 هفته فعالیت ورزشی هوازی بر تغییرات کراتینین، نیتروژن اوره خون، قند خون ناشتا و تری گلیسرید در زنان چاق مبتلا به دیابت نوع 2

کلید واژه ها: تمرینات هوازی نیتروژن اوره خون کراتینین قند خون ناشتا تری گلیسرید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 166 تعداد دانلود : 771
مقدمه و هدف: ورزش مورد توجه بسیاری از بیماران دیابتی قرار گرفته است که می تواند به عنوان رویکردی مفید در حفظ سلامتی بدن، بهبود عملکرد متابولیکی بدن، کاهش خطر مرگ و میر قلبی- عروقی و همچنین در پیشگیری و درمان بیمارهای مختلف مورد استفاده قرار گیرد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر 12 هفته فعالیت ورزشی هوازی بر تغییرات کراتینین، نیتروژن اوره خون، قند خون ناشتا و تری گلیسرید در زنان چاق مبتلا به دیابت نوع 2 بود. روش شناسی: در این پژوهش، 30 زن مسن چاق با دامنه سنی 40-60 سال به صورت تصادفی انتخاب و بر اساس درصد چربی و شاخص توده بدنی به دو گروه کنترل (15 نفر) و گروه آزمایش (15 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل تمرینات هوازی از نوع فزاینده بود که 3 جلسه در هفته و به مدت 12 هفته اجرا گردید. نمونه های خونی در حالت ناشتا، قبل از شروع تمرینات و 24 ساعت پس از انجام آخرین جلسه جمع آوری شد. پس از 12 هفته تمرین، برای تجزیه و تحلیل داده ها در صورت همگن بودن داده ها از آزمون تی مستقل و در صورت غیرهمگنی از آزمون تحلیل کواریانس در سطح 05/0≥P استفاده شد. نتایج: طبق نتایج بدست آمده در مقایسه با گروه کنترل، تغییرات معناداری در سطوح پلاسمایی نیتروژن اوره خون (002/0P=)، قند خون ناشتا (0001/0P=) و تری گلیسرید (0001/0P=) وجود دارد. اما تفاوت معنی داری بین کراتینین گروه آزمایش و کنترل مشاهده نشد (61/0P=). نتیجه گیری: تمرینات هوازی می تواند موجب تسهیل روند ورود گلوکز به سلول، دفع اوره و کراتینین از بدن، لیپولیز و مصرف تری گلیسرید شود.
۸.

تأثیر هشت هفته تمرین هوازی سبک و سنگین بر ابستاتین وکوله سیستوکینین سرم موش های صحرایی نر چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابستاتین کوله سیستوکینین تمرین هوازی سبک تمرین هوازی سنگین موش نر چاق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 159 تعداد دانلود : 124
در دهه های اخیر به هورمون های رودی معدی توجه خاصی شده است. ابستاتین، هورمونی رودی معدی است که ضداشتها است. کوله سیستوکینین نیز دیگر هورمون تنظیم کننده در فرایند گوارش و ضداشتها است.هدف از انجام این پژوهش مطالعه تغییرات احتمالی هورمون های ابستاتین وکوله سیستوکینین به دنبال هشت هفته فعالیت ورزشی با شدت های متفاوت در موش های نر چاق نژاد اسپراگوداولی بود. بدین منظور 75 سر موش صحرایی نر بالغ دو ماهه با وزن 255-225 گرم به طور تصادفی انتخاب شدند. موش ها از طریق تغذیه مخصوص از دامنه وزنی 255-225 گرم به 340-300 گرم رسیدند و به طور تصادفی در گروه های کنترل و تمرین هوازی سبک و هوازی سنگین جایگزین شدند. برنامه تمرینی شامل هشت هفته دویدن روی نوارگردان جوندگان بود. در پایان پژوهش جهت اندازه گیری ابستاتین و کوله سیستوکینین سرمی با استفاده از کیت، از قلب موش ها نمونه خونی گرفته شد.داده های حاصله به صورت میانگین و انحراف استاندارد با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 05/0 بررسی شدند. نتایج نشان داد بین میانگین ابستاتین و کوله سیستوکینین در گروه های کنترل، تمرین هوازی سبک و سنگین تفاوت معناداری وجود داشت و این تفاوت بین گروه کنترل با گروه های تمرین هوازی سبک و سنگین بود. همچنین بین تغییرات ابستاتین و کوله سیستوکینین در گروه تمرین سبک رابطه معناداری مشاهده شد، اما در گروه تمرین سنگین، رابطه معناداری مشاهده نگردید. در نهایت این پژوهش نشان داد انجام تمرین باعث گردید میزان این دو هورمون کاهش یابد.
۹.

تاثیر هشت هفته تمرینات شدید غیر هوازی و مصرف مکمل امگا-3 بر فاکتورهای التهابی در موشهای نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امگا-3 اینترلوکین-17, پروتئین واکنشگر-C کراتین فسفوکیناز فعالیت ورزشی شدید غیرهوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 433 تعداد دانلود : 451
هدف از انجام این پژوهش، مطالعه مصرف امگا-3 و فعالیت ورزشی شدید غیر هوازی بر برخی عوامل التهابی در موشهای نر است. به همین منظور160سر موش نر از نژاد سوری با میانگین سنی2 ماه و میانگین وزنی 3±36 گرم انتخاب و به چهار گروه کنترل (40 سر)، مکمل (40سر)، تمرین (40 سر) و مکمل –تمرین (40سر) تقسیم شدند. در ابتدا 10 سر موش از هر گروه جهت تعیین مقادیر پیش آزمون متغیرها کشته شدند. برنامه تمرینی شامل هشت هفته و هر هفته شامل سه جلسه دویدن روی تردمیل بر اساس سرعت، شیب و مدت زمان دویدن بود. هر روز به مدت 8 هفته مقدار 2/0 میلی لیتر امگا3 به موشهای دو گروه مکمل و مکمل -تمرین خورانده شد. برای اندازه گیری سطوحIL-17، CRP وCPK از 10 سر موش هر گروه، نمونه خونی گرفته شد بدین صورت که هر دو هفته یک بار قبل از شروع تمرینات و پس از پایان تمرینات (پنج نوبت). برای تعیین تفاوت بین گروهها از روش تحلیل واریانس تعاملی (ANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد تفاوت معناداری در سطوحIL-17، CRP وCPK در بین گروهها وجود دارد. همچنین آزمون تعقیبی نشان داد این تفاوت بین گروه تمرینی با گروههای مکمل و مکمل – تمرین است (p<0.05). نتایج کلی نشان می دهد در زمانی که فعالیت ورزشی شدید غیر هوازی انجام می شود، مصرف مکمل امگا3 یا باعث کاهش و یا حداقل منجر به کاهش شیب افزایشی فاکتورهای التهابی می شود.
۱۰.

مطالعه تغییرات سطوح برخی شاخص های التهابی به دنبال اجرای یک فعالیت ورزشی تا حد واماندگی در محیط گرم و معمولی در مردان کوهنورد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پروتئین شوک گرمایی پروتئین واکنشگر C آسپارتات آمینوترانسفراز آلانین آمینو ترانسفراز آلکالین فسفاتاز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 69 تعداد دانلود : 956
پیش بینی التهاب و عوامل بیماری زا در بدن از مهم ترین و حساس ترین نقش های سیستم ایمنی است و این امر مهم بر عهده عامل های التهابی است. هدف از انجام این پژوهش مطالعه و مقایسه تغییرات سطوح پلاسمایی پروتئین شوک گرمایی، پروتئین واکنشگر C و آنزیم های کبدی به دنبال اجرای یک فعالیت ورزشی تا حد واماندگی در محیط گرم (℃2±38) و معمولی (℃2 ±24) است. ابتدا، 15 کوهنورد با میانگین و انحراف معیار وزن 1/2±6/72 کیلوگرم، قد2/1±8/177سانتی متر و شاخص توده بدنی ورزشکاران 1/1±17/23 کیلوگرم بر متر مربع انتخاب شدند و سپس در دو شرایط متفاوت یک آزمون هوازی منتخب را انجام دادند. این آزمون، آزمونی هوازی بود که با استفاده از دوچرخه مونارک انجام می شد. قبل از انجام آزمون، افراد به مدت یک ساعت در شرایط طبیعی با دمای 2 ± 24 درجه سانتی گراد قرار گرفتند و سپس از تمامی افراد نمونه خونی گرفته شد. بلافاصله افراد آزمون هوازی منتخب را تا حد واماندگی اجرا کردند و مجدداً نمونه خونی دادند. یک هفته بعد همین افراد به مدت یک ساعت در محیط گرم 2 ± 38 درجه سانتی گراد قرار گرفتند و نمونه خونی دادند و در نهایت، آزمون را تا حد واماندگی اجرا کردند و آخرین نمونه خونی از آنان گرفته شد. برای اندازه گیری پروتئین شوک گرمایی (HSP70)، آنزیم های کبدی آسپارتات آمینوترانسفراز (SGOT یا AST)، آلانین آمینوترانسفراز (SGPT یا ALT) وآلکالین فسفاتاز (ALK.PH) و پروتئین واکنشگر C (CRP) نمونه های خونی به آزمایشگاه منتقل شد. به منظور جلوگیری از تغییر ترکیبات خون، سرم گیری توسط دستگاه سانتریفیوژ با سرعت 4000 دور در دقیقه در محل انجام آزمون انجام شد. ابزار مورد نیاز شامل کیت اندازه گیریHSP70 (SPA – 812 & SPA – 810 وشرکت Stressgen – Canada)، کیت اندازه گیری CRP(مدل «منوبایند» ساخت آمریکا،با حساسیت زیاد) و کیت آنزیم های کبدی (مدلman ساخت ایران) بود. برای مقایسه تفاوت میانگین و انحراف معیار غلظت متغیرهای وابسته در مردان ورزشکار، پیش و پس از تمرین، در شرایط محیطی طبیعی و گرم از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین میزان پروتئین شوک گرمایی ورزشکاران در هر دو محیط تفاوت معنی داری در پس-آزمون و پیش آزمون وجود دارد (05/0>P) و افزایش در محیط گرم قابل توجه تر است، اما غلظت پلاسمایی CRP، AST،ALT وALP در محیط گرم و محیط معمولی پیش و پس از تمرین تفاوت معنی داری نداشتند (05/0P>). نتایج نشان می دهد واکنش پروتئین شوک گرمایی، در مقایسه با متغیرهای دیگر، به شدت تمرین و دمای محیط حساس تر است و آستانه تحریک پذیری پایین تری دارد.
۱۱.

تأثیر مصرف کوتاه مدت عصاره زنجبیل بر کوفتگی عضلانی تأخیری پس از یک جلسه تمرین در دختران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنجبیل کراتین کیناز کوفتگی عضلانی تأخیری تمرین برون گرا اینترلوکین شش درد عضلانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 645 تعداد دانلود : 20
کوفتگی عضلانی تأخیری، اغلب پس از تمرینات ناآشنا رخ می دهد و موجب دور شدن ورزشکار یا فرد مبتدی از ورزش می شود. دستیابی به روشی آسان و بی ضرر برای پیشگیری از این عارضه یا درمان آن، از دغدغه های مربیان و ورزشکاران است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر مصرف کوتاه مدت عصاره زنجبیل بر کوفتگی عضلانی تأخیری پس از تمرینات برون گرا در دختران دانشجوی غیر ورزشکار بود. به این منظور، 45 دانشجوی دختر غیرورزشکار با میانگین سن 48/2 ±02/22 سال، میانگین قد67/5±3/159سانتی متر ، میانگین وزن 8±14/57 کیلوگرم و میانگین شاخص توده بدن (BMI) 99/2±55/22 کیلوگرم بر مترمربع از میان داوطلبان به عنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه، شامل گروه تجربی اول (مصرف زنجبیل، یک ساعت پیش از آغاز تمرین)، گروه تجربی دوم (مصرف زنجبیل بی درنگ پس از پایان تمرین) و گروه کنترل (دارونما) تقسیم شدند. پروتکل تمرین به شکل 20 دقیقه پله زدن با شدت 15 گام در دقیقه در چهار مرحله پنج دقیقه ای و یک دقیقه استراحت بعد از هر مرحله در نظر گرفته شد. نمونه های خونی، به منظور سنجش مقادیر اینترلوکین-6(IL-6) و کراتین کیناز(CK) در زمان های پیش از آغاز آزمون و 1، 24 و 48 ساعت پس از پایان آزمون اندازه گیری شد. علاوه بر نمونه خونی، شدت احساس درد عضلانی نیز در زمان های یادشده اندازه گیری شد. نتایج نشان داد در تغییرات IL-6 بین سه گروه دارونما، گروه تجربی اول و دوم تفاوت معنی داری وجود دارد) 04/0 .(P=همچنین مشخص شد تفاوت معنی داری در تغییرات CK در بین سه گروه وجود دارد )01/0 (P=و این تفاوت تنها بین گروه کنترل با گروه های دیگر معنی دار بود) 032/0 .(P=از طرف دیگر مصرف زنجبیل، قبل و بعد از تمرین، هیچ تأثیر معنی داری بر احساس درد در عضلات نداشت )12/0 .(P=با توجه به یافته های این پژوهش شاید بتوان گفت به منظور جلوگیری از افزایش سطوح IL-6 و CK، مصرف زنجبیل قبل از اجرای فعالیت ورزشی ( پیشگیری) نسبت به مصرف آن پس از فعالیت ورزشی (درمان) سودمند است.
۱۲.

بررسی تغییرات شاخص های التهابی و آسیب عضلانی در موش های نر نژاد سوری بعد از هشت هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل امگا 3(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: CRP ورزش هوازی التهاب CPK EPA اینترلوکین- 17 DHA

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
تعداد بازدید : 880 تعداد دانلود : 799
یکی از وظایف مهم سیستم ایمنی، تولید اجزای محلول یا سلولی است که بدن را در برابر هرگونه التهابی حفاظت می کند. هدف از این تحقیق، بررسی تغییرات سطوح پلاسمایی اینترلوکین-17 (IL-17) ، پروتئین واکنشگر سی ( (CRP و کراتین فسفو کیناز(CPK) در موش های نر نژاد سوری بعد از هشت هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل امگا 3 است. به این منظور 170سر موش نر از نژاد سوری با میانگین سنی 2 ماه و میانگین وزنی 1±35 گرم انتخاب شدند. در ابتدا 10 سر از موش ها به منظور تعیین مقادیر پیش آزمون متغیرها کشته شده و بقیة موش ها به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل (40 سر)، مکمل (40سر)، تمرین (40 سر) و مکمل – تمرین (40سر) تقسیم شدند. هر روز به مدت 8 هفته مقدار 2 /0 میلی لیتر(g/ 0.06 mlوزن بدن) روغن ماهی (امگا-3) که حاوی DHA وEPA بود، بوسیلة گاواژ به موش های دو گروه مکمل و مکمل - تمرین خورانده شد. برنامة تمرینی حیوانات به مدت 8 هفته و پنج جلسه در هفته روی تردمیل حیوانات انجام گرفت. در پایان هشت هفته، تفاوت معناداری در سطوح پلاسمایی متغیرهای IL-17، CRP و CPK در گروه های کنترل، مکمل، تمرین و تمرین – مکمل مشاهده شد (05 /0 p<) و مشخص شد مقدار IL-17 در گروه کنترل با دیگر گروه ها، گروه تمرینی با گروه مکمل و گروه مکمل با گروه مکمل- تمرین تفاوت معناداری دارند. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد فعالیت ورزشی سطوح عوامل التهابی را افزایش می دهد، اما با مصرف مکمل امگا 3 ، میزان این عوامل التهابی تغییر پیدا می کند، هر چند تاثیر مصرف این مکمل بر این عوامل متفاوت بود.
۱۳.

تاثیر تمرینات هوازی بر لپتین و برخی هورمون ها و ارتباط آنها در دانشجویان پسر غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کورتیزول لپتین انسولین تیروکسین تری یدوتیرونین و تمرینات هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 447 تعداد دانلود : 509
هدف از این مطالعه تأثیر تمرینات هوازی بر تغییرات لپتین و برخی هورمونهای (انسولین، کورتیزول،تیروکسین و ترییدوتیرونین) و ارتباط آنها در دانشجویان پسر غیر ورزشکار دانشگاه شیراز است. در ابتدا تعداد 40 دانشجوی پسر غیر فعال با میانگین سنی 7/1±20سال، وزن 8± 86 کیلو گرم، قد 4±173 سانتیمتر، شاخص توده بدنی 5/0±7/28 کیلو گرم برمترمربع وحداکثر اکسیژن مصرفی 7/3±2/44میلیلیتر بر کیلو گرم در دقیقه انتخاب و به دو گروه تمرینی یا تجربی و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل 8هفته تمرین و هر هفته 3جلسه بود.شدت تمرینات با 50 تا 55 درصد شروع و به صورت پیشرونده در هفته آخر با 65 تا 70 درصد حداکثر ضربان قلب بود که در قالب آزمون میدانی بالک به مدت 15 دقیقه اجرا میشد. متغیرهای تحقیق در 5 مرتبه (قبل از شروع تمرینات در پایان هفتههای دوم، چهارم،ششم وهشتم) اندازهگیری شد.در این مطالعه، آزمودنیهایی که از داروهای خاص استفاده میکردند، حذف شدند. لپتین پلاسما با روش RIA وسطوح انسولین، کورتیزول، تیروکسین و ترییدوتیرونین با کیت مخصوص و به روش ELISA اندازهگیری شد. نتایج حاصل از پیش آزمون نسبت به پس آزمون در گروه تمرینی نشان داد با انجام تمرین، سطوح لپتین و انسولین کاهش معنیدار و سطوح کورتیزول و تیروکسین افزایش معنیدار یافته است (05/0=P).به علاوه، بین کاهش لپتین و انسولین (82/0=r) وکاهش لپتین با افزایش کورتیزول وتیروکسین رابطه معنیدار (به ترتیب 67/0- = r و 62/0- = r) مشاهده شده است. براساس این یافتهها، شدت وحجم برنامه تمرینی وسطح آمادگی آزمودنیها، از عوامل مؤثر برای ایجاد تغییرات قابل توجه سطوح لپتین، انسولین، تیروکسین، کورتیزول و ترییدوتیرونین میباشند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان