سید ابوالفضل سجادی

سید ابوالفضل سجادی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه اراک

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۵ مورد از کل ۲۵ مورد.
۲۱.

جادوی مجاورت در گفتارهایی چند از خطبه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جادوی مجاورت موسیقی درونی تکرار نهج البلاغه خطبه ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۱۴۶
بارزترین ویژگی نهج البلاغه،عبارت پردازی زیبا، آرایش لفظی و روح و آهنگ حماسی آن است. کمتر جمله و عبارتی در سخنان امیرالمونین علی (ع) به چشم می خورد که مسجع و موزون نباشد. از این رو کلام ایشان عرصه گاه پیدا و پنهان «جادوی مجاورت» است. ﺟﺎﺩﻭی ﻣﺠﺎﻭﺭﺕآن گونه که شفیعی کدکنی می گوید به معنایﺗﮑﺮﺍﺭهایﺁﻭﺍیی است کهﮐﺎﺭﮐﺮﺩیﻣﻌﻨ ﺎییﺩﺭﻣ ﺘﻦﺍیﺠ ﺎﺩﮐﻨﻨﺪ. ﻣﻨﻈﻮﺭﺍﺯﮐﺎﺭﮐﺮﺩﻫﺎیﻣﻌﻨﺎیی؛ﺍﻧﺴﺠﺎﻡﻭﺍﺗﺤاﺩﻣﻌﻨﺎییﺑﺨﺸیﺪﻥﺑﻪﻭﺍﮊﮔﺎﻧیﺍﺳﺖﮐﻪﺍﺯﻟﺤﺎﻅﻣﻌﻨﺎییﺍﺯﻫﻢﺩﻭﺭﻧﺪﻭ یﺎﺁﻓﺮیﻨﺶﻣﻌﻨﺎیﺗﺎﺯﻩﺍﺯﻭﺭﺍیﺗﺸ ﺎﺑﻪﺻ ﻮﺭیﺩﻭﻭﺍﮊﻩ یﻣﺘﺒ ﺎیﻦﺩﺭ مجاورت هم. این پژوهش با تحلیل جادوی مجاورت در دو محور هم نشینی و جانشینی، هنرسازه هایی که در فرآیند انتخاب و ترکیب واژگان بر این دو محور، دست به آشنایی زدایی در بافت معمول کلام می زند را بازمی شناساند و معانی تازه ای که از این رهگذر در اسلوب و ساختاری نو خلق می شود را به مخاطب می نمایاند. آن چه از این پژوهش بدست آمد به ما نشان می دهد جادوی مجاورت در کلام امیرمومنان(ع) در همگونی و هم آوایی الفاظ و کلمات منحصر نمی شود و حضرت بی نیاز از صنایع بدیع و در درونی ترین لایه های بافت کلام که همان موسیقی معنوی است نیز دست به آفرینش معانی می زند. جادوی مجاورت در این عرصه با ایجاد تناسب های پنهانی میان اجزاء سخن، نقش خود را به عنوان عنصری بی بدیل در اعجاز کلام حضرتعلی(ع) نشان می دهد.
۲۲.

ارتباط و پیوند شرط و جواب شرط در اسالیب شرطی زبان عربی با تکیه بر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن کریم علم نحو اسلوب های شرطی رابطه سبب و مسبب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۹ تعداد دانلود : ۱۷۰
  در اسلوب های شرط باید بین شرط و جواب تناسب برقرار باشد به عبارت دقیق تر جمله شرط باید سبب برای جواب شرط باشد؛  یعنی اولی مقدمه برای دومی باشد، همانند ارتباط مقدمه با نتیجه، یا ارتباط مسبب با سبب، اما در قرآن کریم مواردی وجود دارد که به ظاهر شرط سبب جواب نیست، که باید مورد کنکاش قرار گیرد و دلیل آن مشخص گردد. برخی معتقدند در جملههای شرطی وقوع جواب شرط متوقف بر وقوع فعل شرط است و این یک اصل است و گاهی اسلوب های شرطی از این اصل خارج میشوند؛ به طوری که جواب شرط مسبب از فعل شرط نیست.  ما در این مقاله در پی آن هستیم که با بهره گیری از آیات قرآن ثابت کنیم در اسلوبهای شرطی بین شرط و جواب تناسب و ارتباط وجود دارد و جواب شرط مسبب از فعل شرط است و در آیاتی از قرآن که به ظاهر فعل شرط سبب جواب شرط نیست ممکن است جواب شرط در تقدیر باشد یا آنکه چنین آیاتی نیاز به تحلیل و بررسی دقیق دارند. یافتههای این تحقیق حاکی است که در اسلوب های شرط حتما باید بین شرط و جواب تناسب برقرار باشد و نظر برخی نحویان مبنی بر این که گاهی شرط از این اصل خارج می شود بدون توجه به معناشناسی است. در آیاتی از قرآن که به ظاهر فعل شرط، سبب جواب شرط نیست ممکن است جواب شرط در تقدیر باشد و به قصد ایجاز حذف شده است، و در برخی آیات جمله ای که به جای جواب شرط قرار گرفته جمله تعلیلیه (بیان علت) است.    
۲۳.

بررسی و تحلیل سوره های فاتحه و بقره براساس نظریه بهینگی پرینس و إسمولنسکی (با محوریت کتاب معانی القرآن فراء)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهینگی محدودیت هایِ پایایی و نشان دار معانی القرآن فراء پرینس و إسمولنسکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۹۲
نظریه بهینگی یک روی کرد محدودیت بنیاد در حوزه زبان شناختی جدید می باشد که در سال (1993م) توسط آلن پرینس و پاول إسمولنسکی مطرح شد. براساس این نظریه صورت های زبانی، ناشی از تعامل میان محدودیت های متقابل و متضاد می باشند و محدودیت ها، معیار تمایز میان برون دادهای برخاسته از درون داد اصلی قرار می گیرند. در این پژوهش با شیوه توصیفی– تحلیلی، انطباق معیارهای نظریه بهینگی در مسائل اسنادی برخی از آیات سوره های "الفاتحه و البقره "  با محوریت کتاب معانی القرآن فراء مورد تحلیل قرارمی گیرد. هدف محوری این پژوهش، انطباق معیار های انگاره بهینگی بر شواهدآیات قرآن کریم می باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که قرآئت های قرآنی به عنوان متونی مستند و مرجع در سطح إستعمال و أداء لغوی، دارای بهینگی می باشند؛ ولی در انطباق با معیارهای رایج نحوی، سطح بهینگی متفاوتی دارند. در بررسی شواهد این دو سوره مشخص می شود که محدودیت هایِ پایایی مراعات و محدودیتِ نشان دارِ تخطی پذیرِ  مُهلِک (*!) به ندرت اتفاق می افتد و بیش ترین نقضِ محدودیت ها در مجال محدودیت هایِ نشان دارِ تخطی پذیرِ غیرمُهلک (*) واقع می شود و برون دادهای بهینه از منظر فراء، برون دادهایی می باشند که قرآئت مرفوع شاهد آیه را توجیه می کنند که این مساله متاثّر از تمایل فراء به اعراب مرفوع و نیز روی کرد او به عاملیّت مبتدا در رفع می باشد؛ در نتیجه در ترکیب های اسنادی، بیش تر به تقدیر، حذف وتأویل خبراهتمام دارد. محدودیتِ نشان دارِ غیر مُهلِک " الحذف والتقدیر" دارای بیش ترین نقض درتحلیل شواهد آیات می باشد.
۲۴.

المقاومه الوطنیه ضد الاستعمار فی شعر ابراهیم المنذر الشاعر اللبنانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: أدب المقاومه الاستعمار الکفاح إبراهیم المنذر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۹۴
الملخص لاشک فی أن الاحتلال یؤدّی إلی المقاومه فی الدفاع عن الحق فی الحیاه والحصول علی الاستقلال والسیاده علی الوطن ویمکن القول بأن الشعر الذی یحتوی علی هذه المضامین فهو شعر المقاومه والشاعر المقاوم یدافع عن وطنه وقضیّته ضد المحتلّین بسلاح کلمته المتشعّبه بالصمود والتحدّی. یعدّ الشاعر المسیحیّ اللبنانی شیخ إبراهیم المنذر(1875- 1950م.)، من أکبر الشعراء المقاومین فی إبان فترات الاستعمار الأروبی علی البلاد العربیّه.کان المنذر ثائراً وطنیاً، مصلحاً اجتماعیاً، ومعلماً انسانیاً وقد کان یحاول فی أشعاره إذکاء روح المقاومه والوعی لدی الأمه العربیه. یهدف هذا البحث إلی دراسه ملامح المقاومه ضد الاستعمار فی شعر المنذر المقاومه علی المنهج الوصفی - التحلیلی. تدلُّ نتائج البحث علی أنّ الشاعر التزم فی شعره بمواقفه الوطنیه والقومیه، وقدنظم قصائد وطنیه جیّده یعبر فیها عن شعوره الوطنی. فیثبت أن الوطن والدعوه إلی الأخوه والوحده العربیه والقومیه، و إثاره نخوه الرجوله فی قلوب الأبطال، والغضب والتمرّد علی مُؤتمر السَّلام، وصرخه استغاثه للإخوه العرب بسوریا والعراق، وقوه الإراده وعلو الهمه فی الجهاد والابتعاد عن القعود، والشهاده فی سبیل الوطن، ونشر العلم والتربیه الوطنیه والحفاظ على اللّغه العربیه هی من أهم ملامح المقاومه فی شعر هذا الشاعر اللبنانی.
۲۵.

اضمار و زیادت حرف «لا» در قرآن با بررسی چالش های تفسیری آن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۶۵
حذف و زائدبودن برخی حروف در قرآن کریم ازجمله مباحث چالش برانگیز در بین مفسران است. برخی علمای نحو، بین حذف و اضمار فرق قائل می شوند؛ حذف آن است که اثری از کلمهٔ محذوف در کلام نباشد، برخلافِ اضمار که در لفظ، پنهان؛ ولی در معنا، مدنظر است. نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی و رجوع به کتب تفسیری درصدد بیان آیاتی است که در آن ها حرف «لا» مضمر یا زائد است و سپس اقوال گوناگون نحویان در خصوص آن آیات را بیان می کند و باتوجه به بافت و سیاق کلام به تحلیل و بررسی آن ها می پردازد. طبق بررسی کتب تفسیری و آرای نحویان، اضمار حرف «لا» به دو صورت قیاسی و سماعی است که فقط در آیهٔ 85 سورهٔ یوسف، قیاسی و در دیگر آیات، سماعی است. در آیات مدنظر، کوفی ها به اضمار حرف «لا» و بصری ها به تقدیرِ مضاف معتقدند. توجه به بافت و سیاق کلام، ازجمله موارد مهم در تفسیر و فهم متن است. درنظرگرفتن سیاق متن در آیاتی که حرف «لا» مضمر است، منجر به تأکید معنای کلام شده است. همچنین می توان بدون اضمار حرف «لا» به ترجمه و معنایی صحیح از آیات دست یافت. زیادت حرف «لا» در قرآن به معنای بیهوده بودن آن در کلام نیست؛ بلکه باتوجه به سیاق متن برای افادهٔ تأکیدِ نفی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان