رویا محمدی

رویا محمدی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

مقایسه پریشانی روان شناختی، سرمایه های روان شناختی و نظم جویی هیجانی در بین مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان با مادران عادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: پریشانی روان شناختی سرمایه های روان شناختی نظم جویی هیجانی سرطان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 752 تعداد دانلود : 414
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه پریشانی روان شناختی، سرمایه های روان شناختی و نظم جویی هیجانی در بین مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان با مادران عادی شهر تهران انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه مورد- شاهد بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمام مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان و مادران عادی شهر تهران در سال 1396 بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند استفاده شد. بدین صورت که از مادران دارای فرزندان مبتلا به سرطان شهر تهران، تعداد 100 مادر و از بین مادران دارای کودکان عادی نیز 100 مادر به صورت هدفمند انتخاب و پرسشنامه های پژوهش به آن ها ارائه داده شد. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه پریشانی روان شناختی (کسلر و همکاران، 2003)، پرسشنامه تنظیم هیجان (گارنفسکی و همکاران، 2001) و پرسشنامه سرمایه های روان شناختی (لوتانز، 2007) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که پریشانی روان شناختی، سرمایه های روان شناختی و نظم جویی هیجانی بین دو گروه مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان و مادران عادی دارای تفاوت معنادار با هم است( P<0.0001 ). بدین صورت که مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان نسبت به مادران عادی، دارای نمرات پایین تر در مولفه های سرمایه های روان شناختی و نظم جویی هیجانی مثبت و نمرات بالاتر در مولفه های پرشانی روان شناختی و نظم جویی هیجانی منفی بودند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، لازم است که به فرایندهای روان شناختی مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان توجه کافی صورت گرفته و با بکارگیری روش های مداخله ای مناسب، به سلامت روان شناختی این مادران یاری رسانده شود.
۲.

The targeted rehabilitation program with corrective exercises on trainable mentally handicapped people with upper body disorders(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: head forward Kyphosis Rehabilitation Program Trainable Mentally disabled

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 197 تعداد دانلود : 713
Background: Community-based rehabilitation is a multi-dimensional approach to improve the function and quality of life to mentally ill people. Aim: This study examined the effect of rehabilitation protocol that were the spine strengthening exercises on adult mentally disabled men with upper body anomalies. Materials and Methods: This study was performed on 28 educable mentally disabled with the age range of 30-45. These subjects had positional hyperkyphosis angle, more than 45° and FHP more than 46°. They were randomly divided into two groups of experimental (n=16) and control (n=12). Experimental group followed the three-step training protocol for two months. A spinal mouse and a digital camera were used to measure the deviation of thoracic area’s hyperkyphosis and the FHP angle respectively. The dependent and independent t-tests were applied for within and between groups’ comparisons respectively. The significance level was considered at 0.05, all analysis of study was done by SPSS<sub>23 . Results: The mean of hyperkyphosis and FHP angles in experimental group, significantly decreased ( P = 0.008, 0.003), respectively. But there was no significant change in control group ( P = 0.101, 0.122). The independent t-test results for both variables indicated a significant difference between control and experimental subjects after the protocol ( P = 0.001). Conclusion: The combined corrective exercises caused a reduction in head, neck and trunk disorders of study subjects.
۳.

تأثیر آموزش ذهن آگاهی بر خودنظم بخشی هیجانی و تاب آوری روان شناختی کودکان بدسرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودنظم بخشی هیجانی تاب آوری ذهن آگاهی کودکان بدسرپرست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 914 تعداد دانلود : 746
زمینه و هدف: کودکان بدسرپرست بیش از سایر همسالان در معرض خطر رفتارهای غیرانطباقی قرار دارند که در نتیجه به کارگیری درمان های روان شناختی برای آنها بسیار ضروری است؛ بنابراین هدف این پژوهش بررسی تأثیر ذهن آگاهی کودک محور بر خودنظم بخشی هیجانی و تاب آوری روان شناختی کودکان بدسرپرست بود. روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی کودکان بدسرپرست 9 تا 13 ساله دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 بودند که تعداد 40 نفر از آنهابه شیوه نمونه گیری هدفمند، انتخاب شده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. سپس مداخله ذهن آگاهی کودک محور در طی سه ماه در 10 جلسه 60 دقیقه ای به گروه آزمایش ارائه شد و گروه گواه، این مداخله را دریافت نکرد. همچنین از پرسشنامه های خودنظم بخشی هیجانی (گروس و جان، 2003) و تاب آوری کودکان و نوجوانان (انگار و لیبنبرگ، 2009) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل داده های به دست آمده با شیوه تحلیل کواریانس و با نرم افزار آماری SPSS23 انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که ذهن آگاهی کودک محور بر خودنظم بخشی هیجانی (0/001>P؛ 94/65=F) و تاب آوری روان شناختی(0/001>P؛ 74/22=F) کودکان بدسرپرست، تأثیر مثبت معنادار داشته است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که ذهن آگاهی کودک محور باعث احساس بدون قضاوت و فراتر از آگاهی در کودکان شده است و در نتیجه تغییرات مثبتی را در افراد نمونه، منجر شده است.
۴.

اثربخشی درمان فراتشخیص یکپارچه بر خودپنداشت و آشفتگی روان شناختی دانش آموزان با علائم افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان فراتشخیص یکپارچه خودپنداشت آشفتگی روان شناختی افسردگی دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 206 تعداد دانلود : 402
زمینه و هدف: افسردگی به عنوان یک آسیب روانی می تواند بر کنش های مهم فرد در ابعاد مختلف تأثیر منفی بگذارد. در نتیجه عدم توجه به مشکلات روان شناختی و هیجانی افراد با اختلال افسردگی می تواند باعث تشدید مشکلات آنها و در برخی موارد بروز افکار خودکشی در آنها شود؛ بنابراین هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی درمان فراتشخیص یکپارچه بر خودپنداشت و آشفتگی روان شناختی دانش آموزان دارای علائم افسردگی بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. در این پژوهش جامعه آماری را تمامی دانش آموزان دارای علائم افسردگی دوره اول متوسطه شهر شیراز در سال تحصیلی 96-1395 تشکیل می دادند. نمونه مورد مطالعه شامل 30 دانش آموز دارای علائم افسردگی با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند و در گروه های آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایدهی شدند. گروه آزمایش مداخله درمان فراتشخیص یکپارچه را طی سه ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کرد، این در حالی بود که گروه گواه این مداخله را در طول فرایند انجام پژوهش دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها در این مطالعه از پرسشنامه اختلال های روانی (دروگاتیس و همکاران، ۱۹۷۳ )، پرسشنامه خودپنداشت ( پیرز – هریس، 1969 ) و مقیاس افسردگی ( بک و همکاران، 1994) استفاده شد . داده های حاصل از پژوهش با روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و نرم افزار آماری SPSS 23 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که درمان فراتشخیص یکپارچه بر خودپنداشت (0/001> P ؛ 35/33= F ) و آشفتگی روان شناختی (0/001> P ؛ 71/16= F ) دانش آموزان دارای علائم افسردگی مؤثر بوده است؛ بدین صورت که این درمان به بهبود خودپنداشت و کاهش آشفتگی روان شناختی دانش آموزان دارای علائم افسردگی منجر شده است . نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر می توان نتیجه گرفت که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر با بهره گیری از فنونی مانند آموزش آگاهی هیجانی، یادگیری مشاهده تجارب هیجانی، بازشناسی هیجان ها، شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان، و ارزیابی مجدد شناختی می تواند به بهبود خودپنداشت و کاهش آشفتگی روان شناختی دانش آموزان دارای علائم افسردگی منجر شود.
۵.

پایایی و روایی فرم کوتاه نسخه فارسی «مقیاس سنجش آگاهی نداشتن از اختلال روانی» در مبتلایان به شیدایی روان پریش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان