آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

این گفت‏وگو در رابطه با اسلام هراسی، کاریکاتورهای توهین‏آمیز به ساحت پیامبر اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم و آزادی اندیشه در اسلام است.
آقای نصر در رابطه با اصطلاح اسلام هراسی می‏گوید: اولاً این واژه (اسلام هراسی Islamophobia) چه از نظر مفهوم و یا چه از نظر واقعیت بیرونی‏اش چیز جدیدی نیست؛ ولی تازگی‏ها بیشتر به‏کار می‏رود. کاربرد جدید آن به اعمال برخی از نحله‏های دینی تندرو برمی‏گردد که اسلام را ایدئولوژیک کرده و از آن برای دشمنی و ستیز با غرب بهره می‏گیرند. اسلام هراسی واژه‏ای است که از واژه عربی «اسلام» و واژه لاتین «Phobia» (به معنی ترس و هراس) مشق شده که در این صورت معنای جدیدش «هراس از اسلام» می‏شود. بنابراین واژه اسلام هراسی ساخته این گروه‏ها بوده و الان هم بسیاری از نیروهای غربی برای رسیدن به مقاصد و اغراض سیاسی ـ اقتصادی خود در صدد نابودی این صورت اسلام هراسی هستند. لذا اندیشه‏ای که اسلام را خطر غرب می‏داند هیچ اندیشه‏ای جز مقاصد سیاسی در ورای آن نیست.
ایشان در مورد انتشار کاریکاتورهای موهن دانمارکی می‏گوید: این مسأله دو جنبه دارد؛ جنبه اول به خود چهره پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم برمی‏گردد که این کار به خودی خود آن چنان تحریک کننده نیست تا موجب عکس‏العمل‏های خشن و عصبی از نوع آنچه تا به حال دیده‏ایم بشود. جنبه دوم بعد از به تصویر کشیدن آن بود که چهره پیامبر در شکل کاریکاتوری و ارتباط ایشان با وحشت افکنی و ارعاب، که این مورد اخیر غم و درد عمیقی در دل و جان مسلمانان اقصی نقاط دنیا پدید آورد.
وی در رابطه با جنگ تمدن‏ها، این که آیا مسأله کاریکاتورهای موهن با این موضوع تعبیر می‏شوند یا نه، پاسخ می‏دهند که نه، ارتباطی ندارند؛ اختراع اصطلاح جنگ تمدن‏ها امر کاملاً ناموفقی بوده است. در واقع آنچه که از آن به جنگ تمدن‏ها نام می‏برند چیزی جز گفته‏های ساموئل هانتینگتون نیست؛ که ایشان هر اتفاقی در جهان رخ می‏دهد به جنگ تمدن‏ها تعبیر می‏کنند. ولی به نظر من شواهد بسیاری وجود دارد که نشان می‏دهد آنچه رخ می‏دهد نه بر آمده از جنگ تمدن‏ها بلکه برخاسته از جنگ دین و غیردین است.
دکتر نصر در مورد این که آیا اسلام آزادی اعتقاد و اندیشه و نظر را برای افراد محدود کرده یا نه می‏گوید: در ادیان، چه اسلام یا مسیحیت یا یهودیت یا هر دین دیگر، آزادی فردی به کسی اعطا نمی‏شود؛ بلکه روح و جان ما از درون، ذاتا آزادند. اما در کنار آن تمام ادیان از جمله اسلام، قیودی برای آزادی وضع کرده‏اند. اسلام در فرصت‏های مختلف، به شیوه‏های کاملاً عملی، میزان بسیار گسترده‏ای از آزادی را به عقل انسان برای بحث و تفکر اعطا کرده، به ویژه در دوران طلایی اسلام، ولی نباید فراموش کرد که این آزادی مطلق و بی‏قید و بند نیست.
ایشان در رابطه با این موضوع که آیا لازم می‏دانید قوانین بین‏المللی خاصی برای ممنوعیت بی‏احترامی به ادیان و انبیاء صادر شود می‏گوید: اصلاً آنچه که به اسلام مربوط می‏شود، شدیدا از شیوه‏های کهنه و تاریخ مصرف گذشته دوری کرد. ثانیا در گفت‏وگوهای اندیشه‏ای و دینی جامعه غربی که موجب توانمندی‏شان می‏شود شرکت کنیم. ثالثا به نظرم نیازمند به قوانین بین‏المللی هستیم که ضامن تحقق یافتن احترام متقابل به ادیان، انبیاء، ائمه و راهبران دینی گروه‏ها و جوامع مختلف باشد. و لکن ابرقدرتان، قوانین بین‏المللی را به عمد زیرپا می‏گذارند؛ چرا که بنا به اعتقاد آنها ما در دنیایی زندگی می‏کنیم که خودمان در آن، برخودمان می‏خندیم.

تبلیغات