آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

مقاله حاضر به بیان روحیه حاکم بر اندیشمندان مسلمان و تلاش فکرى علماى شیعه براى نظام سازى و مواجهه تا تجددگرایى و نظام پارلمانتیسم در عصر مشروطیت، اشاره و مباحث عمده این مقاله بر محورهایى چون راهبردهاى مواجهه با مدرنیته و امثال آن استوار شده است.
نگارنده ابتدا به تبیین مفهوم نظام معرفت دینى و نظام سازى سیاسى و فرق بین این دو مقوله پرداخته و سیرى اجمالى از تاریخ منور الفکرى در عصر مشروطیت و بعد از آن ارائه نموده است. آن‏گاه رویکرد علماى دینى با جریان روشن‏فکرى را بیان و نحوه مواجهه ایشان با مدرنیته و افکار روشن‏فکران آن عصر را تشریح مى‏نماید.
از دیدگاه نویسنده در نحوه مواجهه علماى مشروطه با جریان مدرنیته و پارلمانتیسم، گونه‏اى خاص از اقتباس از تجربه سیاسى مغرب زمین دیده مى‏شود، که با تکیه بر ماهیت و شبکه عناصر تمدنى غرب شکل گرفته بود. وى همچنین به ریشه‏هاى این اقتباس و خاستگاه عناصر تمدنى آن پرداخته است. از منظر نویسنده اقتباس خام و ناآگاهانه برخى از عناصر و تولیدات تمدنى غرب، به معناى گرفتارى در پنجه شاکله تمدن برآمده بر بستر اومانیستى غرب است، که با تمدن و فرهنگ اسلامى و قرآنى ناسازگارى دارد. در جمع‏بندى مقاله حاضر، نویسنده به این نتیجه مى‏رسد که علماى عصر مشروطه، در مجموع کارنامه پربارى را بر راستاى مقاومت اسلامى سامان دادند و این حرکت سیاسى که بر اساس «خویشتن‏شناسى غریزانه» و احیاى تراث اسلامى رقم خورده بود، عمدتا راهبردى ایجابى را طلب مى‏کرد که این راهبرد، اگر چه مى‏توانست به «تصرّف در جوهر مدرنیته» منجر شود، اما عمدتا به «تصرف در سطح خرد» بسنده نمود و آن نیز ناموفق از کاردرآمد و زمان آن نرسیده بود تا بتواند به تصرف در سطح کلان دست زند که فرآورده آن‏را نمى‏توان از سنخ اقتباس دانست؛ بلکه باید آن‏را تأسیس عقلانیت هدایت شده دینى در مسیر تمدن سازى ارزیابى کرد. رسیدن به این سطح از تصرف که باید آن‏را مقوله‏اى تأسیسى دانست، نیازمند شناخت ماهیت درهم تنیده مؤلفه‏هاى مدرنیته از یک سو و شناخت ماهیت یکپارچه آموزه‏هاى اسلامى از سوى دیگر دانست، که زمینه طرح فراگیرتر نظرى و تحقق عینى آن‏را فراهم آورده است.

تبلیغات