آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

فصلنامه قبسات، ش 37، پاییز 84
مقاله حاضر، ترجمه صفحات 437 تا 457 از کتاب «باور مسیحى داراى ضمانت» مى‏باشد، که در آن به دفاع از باورهاى دینى مسیحیت و نقد دیدگاه پلورالیستى از دین مسیح پرداخته شده است. نویسنده (آلوین پلانتینگا) معتقد است که، تئورى‏هاى موجود در باب پساتجددگرایى با باورهاى مسیحى متناقض نیستند، ولى دیدگاه‏هاى تکثرگرایى دینى با رنگارنگى خاصى که ایجاد مى‏کند به نوعى گیج‏کننده است و انسان‏هاى صاحب فهم و شعور صحیح را، در راه فهم خدا و دین خدا حیران مى‏کند. وى نفى همه ادیان و قبول تمامى ادیان را، توسط برخى از روشن‏فکران دینى رد کرده و معتقد است که، در بین ادیان خدا باور، مسیحیت، اسلام و یهودیت، شاخه‏هایى از هندوییزم، بودیسم و ادیان سرخپوستى بوده و بین آنها شباهت‏هایى وجود دارد ولى در عین حال، به نحو قابل توجهى نیز با یکدیگر تفاوت دارند. از نظر نویسنده پذیرش انحصارى یک دین به تنهایى در میان ادیان مختلف جهان، اگر چه ظاهرا امرى غیرعقلایى است، ولى با تبیین صحیح دین خاصى مى‏توان عقول صالحه پیروان دیگر ادیان را به آن متوجه ساخت.
نویسنده ضمن اظهار اعتقادات خویش درباره دین مسیحیت مبنى بر خیرخواهى خداوند براى انسان‏ها و لزوم نجات انسان‏هاى گناهکار توسط خداوند، به لزوم هم‏دلى ادیان با یکدیگر اشاره کرده و به ارائه و تفسیرى خاص از انحصارگرایى دینى مى‏پردازد که قابل قبول از جهت عقلانى باشد. وى در این‏باره اظهار مى‏دارد که «من واژه انحصارگرایى را در مورد دین به شیوه‏اى استعمال مى‏کنم که شما در عمل انحصارگرا به حساب نیایید مگر در صورتى که تقریبا به‏طور کامل از دیگر ادیان آگاهى داشته باشید و برخى از مدعیات این ادیان براى شما جالب به نظر آید که در این صورت دیگر شما انحصارگرا نخواهید بود». نویسنده به دیدگاه‏هاى ناقض انحصارگرایى و تقویت‏کننده کثرت‏گرایى در مسیحیت اشاره کرده و آنها را مورد نقد و بررسى فلسفى قرار مى‏دهد که از جمله مهم‏ترین این نظریات که وى به آنها اشاره مى‏کند عبارتند از: نظریه ناقض احتمال گرایانه و نظریه اتهام تحکّم اخلاقى است، که وى با دو نوع استدلال انتزاعى و انضمامى به نقد و رد آنها مى‏پردازد.
از دیدگاه نویسنده، کثرت گرایان دینى در موقعیت خطرناکى قرار دارند زیرا؛ در هیچ شرایطى حقانیت دین خاصى را نمى‏پذیرند و در پذیرش و رد آن از احتمال صدق و کذب آنها سخن مى‏گویند و معتقدان و مؤمنان یک دین خاص را انسان‏هایى متکبر و تحکّم‏گرا مى‏دانند. نگارنده معتقد است که، اگر شخصى با تأملات فراوان عقلانى به اعتقاد به دین خاصى مانند مسیحیت برسد و تمامى مدعیان مخالف مسیحیت را به نحوى عقلانى مجاب کند، دیگر نمى‏توان او را به دروغ‏گویى و تکبر متهم نمود. از نظر وى اعتقاد به کثرت‏گرایى دینى، در واقع نوعى خوددارى از اعتقاد به دین است. وى به تجربه درونى و شهود شخصى افراد براى اعتقاد به دین خاص و مورد نظر خویش احترام مى‏گذارد و معتقد است که حتى اگر مؤمنى که مى‏داند دیگران با وى در مورد دین خویش مخالفت مى‏ورزند ولى در مقابله با آنها نمى‏تواند استدلالى به نفع خود ارائه دهد باز هم مى‏توان از او پذیرفت؛ زیرا ممکن است که با شهود شخصى خویش به آن اعتقاد رسیده باشد و نتواند آن‏را به دیگران که مخالف او هستند انتقال دهد.

تبلیغات