آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

نسیم صبا ، 19/12/81
آیا انسان فطرتا موجودی «خشن» آفریده شده است؟ پاسخ این پرسش هر چه باشد در بینش و جهان‏بینی انسان نقش به‏سزایی خواهد داشت؛ زیرا جامعه انسانی وقتی شکل می‏گیرد که تک تک انسان‏ها در کنار یکدیگر قرار می‏گیرند و اگر فطرت آدمی عطوفت‏مدار باشد، جامعه متأثر از آن پایه گذاری می‏شود و اگر خشونت‏مدار باشد، به شکل دیگری شکل خواهد گرفت. این دو پاسخ، در قانون‏گذاری و حکومت‏داری نیز تأثیرات ویژه‏ای می‏گذارند.
نویسنده در بحث خود برای نشان دادن رابطه فطرت و خشونت از دیدگاه نهج‏البلاغه، به اختصار موارد استعمال فطرت و خشونت در این کتاب نورانی را برمی‏شمارد و سپس نتیجه می‏گیرد که نهج‏البلاغه، فطرت آدمی را سرشار از توحید و یگانه‏پرستی می‏داند و امام علی علیه‏السلام نه فقط خشونت را در فطرت منتفی می‏داند، بلکه از اِعمال خشونت در حکومت و حاکمیت نیز پرهیز می‏دهد. حکومت و حاکمیت باید در برابر تجاوزات و تعدیات به حقوق مردم، به قصاص، قتال، شدت و حدّت و به‏طور خلاصه «قاطعیت» توجه کامل داشته باشد. البته این موضوع به شرط رعایت و دقت در عدالت است. امیرالمؤمنین علیه‏السلام خداوند را «احسن الخالقین» می‏داند. بنابراین فطرت و خلقت انسان به زیباترین وجه شکل گرفته است. «فطرت» یعنی توحید، وحدت و لطافت؛ و دیانت و حکومت باید بر اساس آن و به دور از «خشونت»، اما محکم و همراه با «قاطعیت» به این نیاز درونی پاسخ گوید. در نتیجه حکومت «عطوفت‏مدار» برای بشریت «معجزه» می‏کند و حکومت «خشونت‏مدار» بشر را در برخورد با مشکلات «عاجز» می‏سازد.

تبلیغات