آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۴

چکیده

متن

در ماه مبارک رمضان سال 1424ه . ق. دعوتنامه ای از سوی وزیر حج عربستان آقای دکتر ایادبن امین مدنی برای اینجانب ارسال گردیده بود تا برای کنگره بین المللی حج، که از 4 تا 6 ذی حجّه با عنوان «مکّة المکرّمة عاصمة الثقافة الاسلامیه» در مکّه مکّرمه برگزار می گردد، مقاله ای بفرستم.
دعوتنامه پیشگفته، پس از عید فطر به دستم رسید که فرصت ارسال مقاله گذشته بود، از این رو، برای اجابت دعوت و پاسخ به محبّت ایشان، مقاله ای را که در پیش رو دارید تهیّه نموده، برای آقای وزیر فرستادم. سرانجام، در ماه ذی قعده خبر یافتم مقاله اینجانب در شمار مقالات برگزیده است و باید در موسم حج آن را در کنگره مزبور قرائت کنم. پس از حضور در کنگره و قرائت متن تعریب شده، خوشبختانه مطالب آن مورد استقبال شرکت کنندگان قرار گرفت که توجّه خوانندگان گرامی را به متن مقاله جلب می نمایم:
شهر مکّه مکرّمه از ویژگی های ممتاز و منحصر به فردی برخوردار است که دیگر اماکن و شهرها، از آن بی بهره اند. برخی از این ویژگی ها، که خداوند سبحان آنها را در قرآن کریم برشمرده است، عبارتند از:
1 . مکه، امّ القری و مادر شهرها است:
تاریخ نگاران بر این باورند که زمانی آب تمامیِ کره زمین را فراگرفته بوده، سپس نقطه ای از خشکی پدیدار گشته و رفته رفته زمین گسترش یافته است. روز پیدایش خشکی را «دَحْو الأرض» نام نهاده و به حساب ماه های قمری، مطابق با 25 ذی قعده شمرده اند.
منابع دینی، نقطه آشکار شده در زمین را، همان محلّ کعبه دانسته و معتقدند که زمین از محلّ کعبه توسعه یافته است.(1)
در برخی از دعاها نیز این جمله آمده است: «أللّهمَّ داحِی الْکَعْبَةَ».
در نظریات جدید زمین شناسان هم، این نظریه مطرح شده است که قارّه های دیگرِ جهان، از نقطه ای در حدود آفریقا و شبه جزیره عربستان جدا شده اند.(2)
جالب تر اینکه جای کنونیِ کعبه، درست مقابل «بیت المعمور» در عرش الهی است و این هر دو، بیانگر آن است که کعبه در جهانِ خلقت و در زمین و آسمان محوریّت دارد.(3)
در روایت آمده است: «... وَ وُضِعَ الْبَیْتُ فِی وَسَطِ الاْءَرْضِ لاِءَنَّهُ الْمَوْضِعُ الَّذِی مِنْ تَحْتِهِ دُحِیَتِ الاْءَرْضُ وَ لِیَکُونَ الْفَرْضُ لاِءَهْلِ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ فِی ذَلِکَ سَوَاءً...»(4)
2 . مکّه شهری است با سابقه ای دیرینه که درآن تمدّنی بزرگ پایه ریزی شده است:
به دنبال دعای حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام مکّه شهریّت یافت و تمدّن دینی در این شهرِ کوهستانی و سرزمین غیر قابل کشت، پایه گذاری شد. آن حضرت از خداوند خواست که: ...رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً... .(5)
3 . این شهر و محدوده حرم در اطراف آن، از امنیّت برخوردار است و هیچ کس حق ندارد آنجا را با ظلم و ستم آلوده کند:
هرکس به این شهر پناه آورد، در امنیّت کامل خواهد بود و حتّی حیوانات و گیاهان نیز از تعرّض و آزار مصون اند و کسی حقّ کشتن و یا اذیت کردن آنان را ندارد و گیاه حرم را نیز نباید بکنند و حیات را از آنها بگیرند؛ ...رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً... .
و در آیه دیگر قرآن نیز آمده است: وَ هذَا الْبَلَدِ اْلأَمِینِ .(6) و هر تصمیم الحادی در آن، موجب انتقام الهی می شود؛ ...وَ مَنْ یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍ .
4 . داشتن اقتصاد سالم، ویژگیِ دیگر این شهر است:
ساکنان این منطقه از اقتصاد سالم برخوردار بوده و برای همیشه، خداوند نعمت های خویش را به آنان ارزانی داشته است؛ ...وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ... (7)
و در آیه دیگر می فرماید: ...یُجْبی إِلَیْهِ ثَمَراتُ کُلِّ شَیْءٍ رِزْقاً مِنْ لَدُنّا... .
5 . توجه قلب های میلیونها انسان مسلمان در سراسر جهان، به این سرزمین است:
دل های مشتاق مسلمانان، به سوی این سرزمین گرایش دارد و همه ساله در موسم حج تنها تعدادی از این علاقمندان توفیق حضور در این شهر را می یابند؛ ...فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النّاسِ تَهْوِی إِلَیْهِمْ... .(8)
6 . یکسانیِ ساکنان مکه بامردمان دیگرجای ها،که برای حج گزاری به آنجا می آیند:
کسانی که به این شهر وارد می شوند، با آنان که پیش از آنها در این شهر سکونت داشته اند، یکسان و برابرند؛ « ...سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْبادِ... ؛ فَالْعَاکِفُ الْمُقِیمُ بِهِ وَ الْبَادِی الَّذِی یَحُجُّ إِلَیْهِ مِنْ غَیْرِ أَهْلِهِ».(9) «عاکف» کسی است که در مکه ساکن است و «بادی» کسی است که از دیگر سرزمین ها برای حج گزاری به آن دیار می رود.
7 . اداره امور شهر مکه به وسیله صالحان، فرمان خداوند است:
فرموده خدا است که باید تصدّی امور و تولیت شهر مکه در دست متّقین و صالحان باشد؛ ...وَ ما کانُوا أَوْلِیاءَهُ إِنْ أَوْلِیاوءُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ... .
سرّ این مسأله آن است که مکّه و مسجدالحرام و کعبه، یک شهر و یا یک اثر تاریخی و باستانی نیستند که باید مسؤولان کشور به حفظ آن همّت گمارند، بلکه اینجا پایگاهی برای تربیت مسلمانان و گسترش علم و فرهنگ و انتقال آن از طریق حاجیان به سرتاسر دنیاست.
8 . خانه خدا (کعبه) در مکه واقع است:
از ویژگی های بی شمارِ مکه، آن است که کعبه در آن واقع شده و آن، نخستین خانه بنا شده برای مردم است و در نتیجه هر انسان مسلمانی نسبت به خانه خود، که همان خانه خداست، علقه ای ویژه دارد و خویشتن را در آنجا، غریب احساس نمی کند؛ إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبارَکاً... .
9 . مکه، محور و مرکز تبادل افکار در مسائل فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اخلاقی و دینی است:
آری، کعبه، عَلَم و نشانه و مرکز انتشار هدایت دینی به سراسر جهان، در این شهر است؛ إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ ... وَ هُدیً لِلْعالَمِینَ .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رسالتش جهانی است؛ تَبارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلی عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمِینَ نَذِیراً ، ...إِنْ هُوَ إِلاّ ذِکْری لِلْعالَمِینَ .
و قرآن نیز هدایتگر عموم مردم است؛ شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنّاسِ... و ...وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاّ کَافَّةً لِلنّاسِ بَشِیراً وَ نَذِیراً... .
بنابراین، چون اسلام دینی است جهانی و پیامبرخدا صلی الله علیه و آله برای هدایت عموم مردم به رسالت مبعوث شده است، چنین دینی نیاز به مرکزی ثابت و غیر قابل تغییر دارد تا طرفداران و علاقمندان به آن، در آن مرکز گرد هم آیند و روابط فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اخلاقی و دینی خود را بازگو نموده، مشکلات خویش را مرتفع سازند. قرآن در این زمینه می گوید: وَ أَذِّنْ فِی النّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ * لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللّه ِ فِی أَیّامٍ مَعْلُوماتٍ... .
خداوند سبحان به شکلی ارتباط مسلمانان را با این مرکز برقرار نموده که در هر شبانه روز، پنج نوبت به سوی این خانه نماز می گزارند و حتّی هنگام مرگ نیز لازم است صورت آنان به سوی کعبه قرار گیرد و رو به آن دفن شوند.
10 . کعبه و مسجدالحرام، که از هر آلودگی پاک و محلّ زدودن گناهان است، در مکه قرار دارد:
خانه خدا به دستور خداوند، از هر آلودگی پاک گردیده و کسانی که به این مرکز وارد می شوند، آلودگی های گناه را از خود می زدایند و پاکیزه و طاهر، به دیارشان باز می گردند؛ «مَغْفُورٌ لَهُ کُلُّ ذَنْبٍ».(10)
دستور این پاکی از سوی خداوند بوده است: وَ عَهِدْنا إِلی إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطّائِفِینَ وَ الْعاکِفِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ .(11)
و اگر از قرآن الهام بگیریم، به خوبی درخواهیم یافت که در رابطه با تأسیس و بنای مسجد قُبا نیز خداوند می فرماید: لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَی التَّقْوی مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ... . سپس می فرماید: ...فِیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا... و در نتیجه ...وَ اللّه ُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ .
پس نتیجه می گیریم که این خانه بنا نهاده شده تا مسلمانان به آن وارد شوند و خود را از آلودگی های شرک و گناه پاک کنند و سپس محبوب خدا گردند.
11 . بقای جامعه دینی و تحقّق اهداف پامبر صلی الله علیه و آله ، در توجّه مردم به حج است، که در مکه برگزار می گردد:
قرآن بقای جامعه دینی و اسلامی را با کعبه پیوند زده، می فرماید: جَعَلَ اللّه ُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرامَ... .(12)
این آیه بیانگر آن است که اگر مردم به کعبه و حج توجّه نموده، از این اجتماع دینی در راستای تحقّق اهداف پیامبرخدا صلی الله علیه و آله بهره بگیرند، زندگی مادّی و اجتماعی و سیاسی آنان از هم گسیختگی مصون و محفوظ می ماند. امام جعفر صادق علیه السلام این حقیقت قرآنی را اینگونه بیان کرده است: «لا یَزَالُ الدِّینُ قَائِماً مَا قَامَتِ الْکَعْبَةُ»(13)
امام علی بن ابی طالب علیه السلام در وصایای خود به فرزندان و پیروانش فرمود: اللَّهَ اللَّهَ فِی بَیْتِ رَبِّکُمْ، لا تُخَلُّوهُ مَا بَقِیتُمْ فَإِنَّهُ إِنْ تُرِکَ لَمْ تُنَاظَرُوا».(14)
باز در حدیثی دیگر آمده است: «أَمَا إِنَّ النَّاسَ لَوْ تَرَکُوا حَجَّ هَذَا الْبَیْتِ لَنَزَلَ بِهِمُ الْعَذَابُ وَ مَا نُوظِرُوا».(15)
نتیجه می گیریم که بی توجهّی به کعبه و حج، نوعی پیمان شکنی با خداوند و بی توجّهی به رکن مهمّی از ارکان دین است و از آنجا که نقش تخریبی زیادی در سست کردن پایه های اسلام و در نتیجه فروپاشی آن دارد، عقوبت بسیار سختی نیز برای آن در نظر گرفته شده است.
از سوی دیگر، دولت های اسلامی موظّف شده اند در صورت تحقّق بی توجّهی به حجّ و ترک زیارت خانه خدا، با استفاده از بیت المال، مسلمانان را به حج اعزام نمایند و از مهجور ماندن کعبه پیش گیری کنند.(16)
12 . کعبه خانه ای آزاد و محور آزادی:
خداوند در قرآن کریم می فرماید: ...وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ .
و امام باقر علیه السلام درباره رمز نامگذاری کعبه به «بیت عتیق» فرمود: «هُوَ بَیْتٌ حُرٌّ عَتِیقٌ مِنَ النَّاسِ لَمْ یَمْلِکْهُ أَحَدٌ».(17)
و چون کعبه محور توحید است و توحید رهاسازی انسان از هر بردگی و سلطه را به همراه دارد، لذا می توان گفت «کعبه محور آزادی است».
امام علیّ بن ابی طالب علیه السلام فرمود: «وَ لا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللَّهُ حُرّاً».(18)
13 . کعبه، مرجع عموم مردم و مأمن تمام انسانها:
قرآن فرموده است: وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنّاسِ وَ أَمْناً... .(19)
«ثاب» به معنای «رجَع» و «مثاب» و «مثابه» به معنای «مرجع» است و چون این خانه برای مردم بنا نهاده شده، إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ... . بنابراین، آن کس که این خانه را زیارت می کند و به سوی آن می آید، در حقیقت به وطن اصلی خود مراجعت کرده و در نتیجه به اصل خود برگشته است.
با توجه به ویژگی هایی که برای مکّه شمرده شد، به خوبی درمی یابیم که هیچ شهری از شهرهای دنیا، دارای این ویژگی ها نبوده و نمی تواند با مکّه برابری کند. از این رو، مکّه شایسته ترین مکان برای تبیین دین و گسترش فرهنگ اسلام است.
عَنْ رَسُولِ اللّه صلی الله علیه و آله ـ مخاطبا لمکّة ـ : «إنّی لاَءَعلَمُ اَنَّکِ حَرَمُ اللّه ِ و أمنُهُ و أحبُّ البُلْدان إلَی اللّه ِ تَعالی».(20)
وَ عَنْه صلی الله علیه و آله وَ کانَ واقِفا بالحَزْوَرَة(21) فی سوق مکّة: «واللّه ُ إنّک لَخیْرُ أرضِ اللّه وأحبُّ أرض اللّه اءلی اللّه ـ عزّوجلّ ـ و لو لا أنّی اُخرِجْتُ مِنْکِ ما خرجتُ».(22)
امام صادق علیه السلام نیز فرموده است: «أَحَبُّ الاْءَرْضِ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی مَکَّةُ وَ مَا تُرْبَةٌ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ تُرْبَتِهَا وَ لا حَجَرٌ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ حَجَرِهَا وَ لا شَجَرٌ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ شَجَرِهَا وَ لا جِبَالٌ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ جِبَالِهَا وَ لا مَاءٌ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ مَائِهَا».(23)
مکّه، محلّ حج گزاری و محور توسعه فرهنگ دینی
مکّه از یک سو خود دارای شرافت و عظمت است و ویژگی های مخصوص به خود را دارد و از سوی دیگر به دلیل برگزاری حج در آن، اهمّیت بیشتر و مهمتری پیدا کرده است. حج، محور بودن این شهر مقدس و تأثیرگذاری فرهنگی و اخلاقی آن در جهان اسلام را تقویت نموده است.
خداوند متعال بر اساس آیه شریفه: ...وَ لِلّهِ عَلَی النّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً... . از کسانی که شرایط استطاعت را دارند، خواسته است تا همه ساله در موسم حج و در ایّامی خاصّ از گوشه و کنار جهان به مکّه آمده، فریضه حج را به جای آورند، انجام این عمل تنها یک بار در زندگی هر مسلمانی واجب است و بر همین اساس، از آن به «عبادت عمر» تعبیر شده است.
ثمرات و برکاتی که برای حج از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و اهل بیت او علیهم السلام در احادیث و روایات نقل شده، بیانگر این است که حجّ کانونی برای ایجاد تحوّل روحی و اخلاقی مسلمانان تلقّی گردیده و همه ساله بر تعدادی از مردم، که شرایط استطاعت را دارند واجب است به آنجا آمده، خود را از گناهان پاک نمایند و از گذشته غلط خویش فاصله بگیرند و راه صحیح را برگزینند، سپس مراجعت نموده این تحوّل را به خانواده و دوستان و آشنایان خود در گوشه و کنار جهان منتقل سازند.
جالب توجّه اینکه: در این برنامه ریزی، هیچگونه بودجه عمومی و بیت المال مسلمانان هزینه نمی شود؛ زیرا هر حاجی پس از آنکه توان مالی و استطاعت پیدا می کند، انجام حج بر او واجب می شود و در نتیجه تمامی هزینه های مربوط را خودش می پردازد.
برای آنکه خوانندگان گرامی، این حقیقت را بهتر دریابند، به بیان یک نمونه بسنده می کنیم:
در سال (1382ه . ش. = 1424ه . ق.)، جمهوری اسلامی ایران، حدود ششصد هزار (000 600) نفر را به حج و عمره اعزام کرد. این زائران، در عمره، حدود 15 روز و در موسم حج، حدود 27 روز در حرمین شریفین حضور دارند. در موسم حج، از حدود سه ماه قبل و در موسم عمره از دو ماه قبل در جلسات آموزشی پیش از عزیمت شرکت می کنند و مسائلی چون:
1 ـ احکام فقهیِ عمومی 2 ـ مناسک حج 3 ـ اسرار و معارف حج 4 ـ تاریخ اسلام 5 ـ اماکن و آثار اسلامی مکّه و مدینه 6 ـ آداب سفر حج 7 ـ آداب معاشرت و توجّه به اخلاق اسلامی 8 ـ بهداشت در سفر 9 ـ آشنایی با مقررات و قوانین کشور میزبان 10 ـ توصیه ها و تذکّرات و... به آنان آموزش داده می شود.
هنگام تشرّف به حرمین شریفین نیز جاذبه های معنویِ موجود در مکّه و مدینه و به خصوص در ایّام تشریق و در عرفات و مشعر و منا و هنگام طواف و سعی، زائران خانه خدا را به شدّت تحت تأثیر قرار می دهد. اگر به طور میانگین خانواده هر فرد زائر را چهار نفر در نظر بگیریم و هر حاجی پس از تأثیرپذیری از حج و تحوّل روحی و اخلاقی در وجود خویش، بتواند در اعضای خانواده خود نیز تأثیر بگذارد و تحوّل روحی و اخلاقی ایجاد شده در خود را به آنان منتقل نماید، چیزی در حدود 000 400 2 هزار نفر در هر سال از تحوّلات فرهنگی حج بهره مند خواهند شد و این عدد در مثمر ثمر بودن فعالیت های فرهنگی، کاملاً قابل توجّه است؛ به خصوص در زمان کنونی که دشمنان اسلام می کوشند تا هویّت دینی مسلمانان را از آنان بگیرند و روش ها و رفتارها و الگوهای غیر اسلامی خود را به آنها تحمیل کنند.
برای روشن تر شدن موضوع، به برخی از ثمرات و نتایج حج، که در احادیث و روایات از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و اهل بیت آن حضرت نقل شده، اشاره می کنیم:
برکات حج
حجّ خانه خدا اگر صحیح و با رعایت آداب آن انجام شود، ثمرات و دستاوردهای بسیار مهم و شیرینی به همراه خواهد داشت که به برخی از آنها را می آوریم:
1 . پاکی از گناه
حاجی در حج، بر گذشته نادرست خود خط بطلان می کشد و راه را برای داشتن یک زندگی سالم و درستِ دینی و الهی هموار می سازد.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«هر کسی که برای حج یا عمره از منزل خود بیرون رود، پس هر قدمی که برمی دارد و بر زمین می گذارد، گناهان از بدن او فرو می ریزد؛ چونان ریختنِ برگ از درخت. پس آنگاه که وارد مدینه می شود، به وسیله سلام با من مصافحه می کند و آنگاه که وارد ذوالحُلیفه (مسجد شجره) می گردد و غسل انجام می دهد، خداوند وی را از گناهان پاک می سازد...»(24)
امام صادق علیه السلام نیز فرمود:
«کسی که حج بگزارد و خدا را اراده کند و قصد ریا و شهرت طلبی نداشته باشد، به یقین خداوند او را خواهد بخشید.»(25)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«کسی که حج یا عمره انجام دهد و درآن، گناه وفسقی مرتکب نگردد، برمی گردد مانند روزی که از مادر متولّد شده است.»(26)
آن حضرت همچنین در حدیثی دیگر فرمودند:
«ای مردم، هیچ مؤمنی در موقف (عرفات) وقوف نمی کند مگر آنکه گناهان گذشته او تا این زمان بخشیده شود و آنگاه که حجّ وی پایان یافت، عملش از نو آغاز گردد.»(27)
از مجموع آنچه گذشت، نتیجه می گیریم که انجام حجّ صحیح و مورد قبول خداوند، اوّلین پاداشش آمرزش گناهان و ورود به یک زندگی جدید است.
2 . راهیابی به بهشت
خداوند پاداش حج مقبول و پذیرفته شده را بهشت قرار داده است و دلیل آن شاید این باشد که هرکس به میهمانی می رود، معمولاً صاحبِ خانه می کوشد بهترین غذا و امکاناتی را که دارد برای او فراهم سازد. در حج نیز حاجی میهمان خداوند است و یکی از ویژگی های حضرت حق، کریم بودن و بخشندگی است و همیشه در دعاها به او خطاب می شود: «یَا أَکْرَمَ الاْءَکْرَمِینَ»؛ «ای کریم ترین کریمان.»
یکی از بهترین هدایای خداوند، بهشتی است که به مؤمنان و نیکان و پاکان وعده داده است که در سفر حج، آن را به میهمانان خانه خود هدیه می دهد.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «برای حج مبرور پاداشی جز بهشت نیست.»(28)
3 . نورانیت
هر انسانی به هنگام تولّد از مادر، فطرتی پاک دارد. قلب کودک نورانی و به دور از هر نوع تیرگی است، لیکن پس از دوران بلوغ و ورود به جامعه و آلودگیِ تدریجی به گناه و معصیت، گرفتار تیرگی می شود و احیانا تا آنجا پیش می رود که قلبش دچار قساوت می گردد و دیگر امیدی به نجات او نمی رود.
افرادی که هنوز در این مرحله قرار نگرفته و توفیق انجام حج را پیدا می کنند، پس از آنکه روح و جان خود را در دریای شفاف و زلال حج شستشو داده و خود را پاک کردند، باز به فطرت اولیه باز گشته، نورانیت را از خداوند جایزه می گیرند و می توانند با عمل به اسلام، آن را حفظ کنند، روشن است که آلودگی به گناه، از این نورانیت می کاهد و با ادامه آن، به طور کلّی از میان می رود.
امام صادق علیه السلام فرمود:
«حج گزار تا زمانی که به گناه آلوده نشده، نور حج را پیوسته دارا خواهد بود.»(29)
4 . دستیابی به خیر دنیا و آخرت
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«هرکس دنیا و آخرت را می خواهد، آهنگ این خانه کند، همانا بنده ای به آنجا نیامده و از خداوند دنیا را نخواسته، مگر آنکه بدان دست یافته و خداوند حاجت او را برآورده است و نیز از خداوند آخرت را طلب نکرده مگر آنکه پذیرش این درخواست را برای وی ذخیره کرده است.»(30)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در حدیث دیگری به عثمان بن ابی العاص فرمود:
«بدان، عمره همان حج اصغر است و همانا یک عمره از دنیا و آنچه در آن است، بهتر و بالاتر است و نیز بدان که حج از عمره برتر و بهتر است.»(31)
5 . آرامش دل
یکی از فلسفه های تشریع حج، اقامه یاد و ذکر خداوند است.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در حدیثی فرمود:
«اِنَّماجُعِلَ الطَّوافُ بالْبَیْتِ وَبَیْنَ الصَّفا وَالمَرْوَةِ وَرَمیُالجِمار لاِءقامَةِ ذِکْرِ اللّه ِ.»(32)
«همانا طواف خانه خدا و سعی میان صفا و مروه و رمی جمراتِ سه گانه، فقط برای اقامه یاد خدا قرار داده شده و تشریع گردیده است.»
قرآنِ کریم، تأثیر یاد خدا در انسان را «آرامش قلب» ذکر می کند و می فرماید:
...أَلاَ بِذِکْرِ اللّه ِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ؛(33) «همانا با یاد خدا دل ها آرام می گیرد.»
حال با توجه به این مقدمه و نیز فرموده امام باقر علیه السلام که: «اَلْحَجُّ تَسْکِینُ الْقُلُوبِ»(34) نتیجه می گیریم که یکی از ثمرات حج، آرامش دل است؛ چیزی که امروز بشریت به شدت به آن نیازمند می باشد.
6 . همنشینی با پیامبران و صالحان
امام صادق علیه السلام فرمود:
هنگامی که موسی علیه السلام حج انجام داد، جبرئیل بر وی نازل شد. موسی به او گفت: ای جبرئیل، برای کسی که حجّ این خانه را با نیّتی صادق و هزینه ای پاک به جای آورد، چه پاداشی مقرر شده است؟
جبرئیل به سوی خداوند ـ عزّ و جلّ ـ بازگشت (و پاسخ آن را جویا شد) خداوند به او وحی کرد و فرمود: به موسی بگو:
«او را در ملکوت اعلا همراه و همنشین با پیامبران و صدیقان و شهیدان و صالحان قرار خواهم داد و اینها همراهان خوب و شایسته ای هستند.»(35)
7 . در امان بودن از عذاب
امام باقر علیه السلام فرمود:
«هرکس داخل این خانه شود و نسبت به همه آنچه خداوند بر او واجب کرده، آگاه باشد، از عذاب همیشگیِ روز قیامت ایمن خواهد بود.»(36)
«در دنیا نیز اگر کسی به حرم پناه ببرد، از خشم خدا در امان است.»(37)
امام صادق علیه السلام فرمود:
«بر شما باد زیارت این خانه، پس پیوسته حج این خانه کنید، که با حج، گرفتاری های دنیا و هول و هراس های روز قیامت از شما دفع گردد.»(38)
8 . علوّ درجه در بهشت
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«حج گزار در رفتن به حج و بازگشتن از آن، در ضمانت خداوند است. پس اگر در سفر، به او رنج و خستگی برسد، خداوند گناهان او را به خاطر آن سختی، می بخشد و برای هر قدمی که برمی دارد، هزار درجه در بهشت بالا می رود...»(39)
9 . استجابت دعا
یکی دیگر از ثمرات حج، «پذیرش دعای حاجی» است:
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «دعای سه کس مستجاب است:
1 ـ دعای حج گزار در مورد خانواده اش.
2 ـ دعای بیمار...
3 ـ دعای مظلوم.»(40)
در حدیثی دیگر نیز فرمود:
«حاجیان و عمره گزاران، میهمانان خدایند. خدا آنها را دعوت کرده و اینها نیز پذیرفته اند، اینها نیز دعا کرده و خداوند آن را اجابت کرده است.»(41)
10 . پیشگیری از تنگدستی
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
«حج انجام دهید، [تا] هرگز نیازمند نشوید.»(42)
امام علی علیه السلام نیز فرمود:
«همانا بالاترین چیزی که متوسّلان به درگاه ربوبی به آن توسّل جویند، ایمان به خدا و پیامبر او و... حجّ خانه خدا و عمره است. پس همانا این دو (یعنی حج و عمره) فقر را دور و گناه را می شوید.»(43)
11 . دستیابی به سلامتی
از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند:
« علی بن الحسین علیهماالسلام فرمود: حج و عمره به جا آورید تا بدنهای شما سالم، روزی های شما افزون و هزینه های خانواده (و زندگی) شما تأمین گردد...»(44)
12 . پیشگیری از هلاکت
امام باقر علیه السلام فرمودند: در وصیت امیرمؤمنان علی علیه السلام آمده است:
«حجّ خانه پروردگارتان را ترک نکنید که هلاک خواهید شد.»(45)
امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: «اگر مردم حج را ترک کنند عذاب برآنان نازل می شود.»(46)
از آنچه که ذکر شد و روایات دیگری که در رابطه با فلسفه و اسرار هر یک از اعمال و مناسک حج آمده؛ از قبیل:
توبه قبل از سفر، پرداخت واجبات مالی و تطهیر اموال، تحصیل اخلاص و انجام اعمال برای خداوند، التزوّد من أطیَب الزاد، إعانه الاصحاب، پرهیز از عجله، مراعات بیماران، احترام به سالخوردگان، خوش خلقی با همسفران، آزار ندادن دیگران، دادن صدقه و خواندن دعا هنگام خروج از منزل و در طول سفر و... همه نشانگر آن است که حج کانونی برای تغییر و تحوّل روحی و اخلاقی مردم مسلمان است و مناسک حج در حقیقت مناسک زندگی صحیح دینی و اسلامی است. در حج، هم دنیا وجود دارد و هم آخرت، هم تربیت و تهذیب نفس است و هم تربیت اجتماعی و سیاسی، هم احساس اخوّت و برادری هست و هم نظم و ترتیب و بالاخره حج مجمعی برای یکی کردن آرا و دلها در زمینه های گوناگون و محوری برای نزدکتر شدن به خدا است و از همین رو است که حج مرکز اجتماع مسلمانان قرار داده شده تا در این تجمّع شاهد منافع خویش باشند؛ ...لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ... .
با توجّه به نکات بالا، می توان گفت که مکّه پایتخت فرهنگیِ جهان اسلام و پایگاه قوی و مطمئن برای پالایش روحی و اخلاقی مسلمانان است. که اگر از این ظرفیت عظیم به خوبی استفاده شود، می توان به راحتی به اهداف ذکر شده دست یافت.
پی نوشت ها:
________________________________________
1 . من لا یحضره الفقیه، ج2، ص124 ؛ تاریخ مکّة المشرّفه، ص34، تألیف محمّدبن محمّدبن احمدبن الضیاء المکّی، ت 885ه . ق.
2 . حج از نگاه حقوق بین الملل، ص201
3 . تاریخ مکّة المشرّفه، ص35
4 . من لا یحضره الفقیه، ج2، ص191
5 . بقره : 126
6 . التین : 3
7 . بقره : 126
8 . ابراهیم : 37
9 . نهج البلاغه صبحی صالح، ص457، از نامه امیر مؤمنان علی علیه السلام به قثم بن عباس.
10 . تهذیب الأحکام، ج6، ص121
11 . بقره : 125
12 . مائده : 97
13 . الکافی، ج4، ص271 ؛ بحار الأنوار، ج99، ص57
14 . نهج البلاغه، صبحی صالح، ص 422 ؛ بحار الانوار، ج99، ص16
15 . بحار الأنوار، ج99، ص16 ؛ وسائل الشیعه، ج11، ص22
16 . علل الشرایع، ص396
17 . الکافی، ج4، ص189 ؛ علل الشرایع، ص399
18 . نهج البلاغه، صبحی صالح، ص401
19 . بقره : 125
20 . اخبار مکّة للفاکهی، ج2، ص261 / 1471؛ کنز العمال، ج14، ص97 / 38039
21 . الحزورة: موضع بمکّة عند باب الحنّاطین (النهایة: 1/380).
22 . مسند احمد حنبل، ج6، ص449، ح18740
23 . من لا یحضره الفقیه، ج2، ص243
24 . الحج فی الکتاب و السنه، ص148، ح325
25 . وسائل الشیعه، ج11، ص109
26 . الحج فی الکتاب و السنه، ص163، ح392
27 . سنن دار قطنی، ج2، ص284
28 . مستدرک الوسائل، ج2، ص8
29 . کافی، ج4، ص255
30 . مسند الامام زید، ص197
31 . معجم الکبیر طبرانی، ج9، ص44
32 . الحج فی الکتاب و السنه، ص133، ح280
33 . رعد: 28
34 . بحار الانوار، ج75، ص183
35 . من لایحضره الفقیه، ج2، ص235
36 . عوالی اللآلی، ج2، ص84، ح227
37 . کافی، ج4، ص226
38 . امالی طوسی، ص668
39 . کنز العمال، ح11812 و 11840
40 . الحج فی الکتاب و السنه، ص162، ح386
41 . همان.
42 . الحج فی الکتاب و السنه، ص164، ح398
43 . همان، ص402
44 . کافی، ج4، ص252
45 . محاسن، ج1، ص170
46 . کافی، ج4، ص271

تبلیغات