آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۱

چکیده

متن

. قانون اساسی
2. منافع ملی
3. وجدان انسانی
4. مسؤولیت دینی
1. قانون اساسی
بر اساس اصول یکصد و پنجاه و دوم و یکصد و پنجاه و چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، "دفاع از حقوق همه مسلمانان" و حمایت از "مبارزه حق‏طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان" مسؤولیتی است که در بخش سیاست خارجی، بر عهده جمهوری اسلامی ایران می‏باشد. "نفی هر گونه سلطه‏جویی و سلطه‏پذیری" و پشتیبانی از "استقلال و آزادی" و برخورداری از "حکومت حق و عدل" برای "همه مردم جهان" از سیاستهای ثابتی است که در همین دو اصل برای این نظام ترسیم شده است. چه اینکه بر اساس اصل یازدهم، "همه مسلمانان یک امت‏اند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پی‏گیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد."
پشتیبانی از حقوق مسلم مردم ستمدیده و آواره فلسطین و حمایت|4|همه جانبه از آنان برای بیرون راندن متجاوزان صهیونیستی از سراسر سرزمین فلسطین و حاکمیت شامل و کامل بر سرنوشت خویش، از روشن‏ترین مصادیق مسؤولیت دینی و ملی است که به استناد اصول یادشده، از سوی قانون اساسی به عنوان محور اصلی وفاق ملی و مدیریت کشور و جامعه، بر عهده نظام جمهوری اسلامی و ملت مسلمان ایران می‏باشد.
2. منافع ملی
خاستگاه ملی و ماهیت اسلامی نظام جمهوری اسلامی ایران و اراده و خواست عمومی و قطعی جامعه اسلامی ایران در حاکمیت همه‏جانبه اسلام در این سرزمین و وظیفه مسلّمی که هر مسلمان برای گسترش حاکمیت اسلام و حوزه نفوذ آن دارد، به روشنی، تضاد اساسی میان حضور و بقای این نظام و منافع و مصالح این ملت با ماهیت استکباری و سلطه‏طلب حکومتهایی چون آمریکا و رژیم جعلی اسرائیل را نشان می‏دهد.
تلاش آمریکا و دیگر قدرتهای همسوی آن، برای گسترش حوزه نفوذ و سلطه خود، و تشویق و تقویت و دفاع همه‏جانبه آنان نسبت به دولت غاصب صهیونیستی، برای تثبیت موقعیت خود و تجاوز بهسرزمینهای اسلامی و تضعیف دولتها و کشورهای اسلامی و نزدیک کردن حوزه نفوذ خود به مرزهای جمهوری اسلامی ایران از یک سو، و مسؤولیت دفاع شامل و کامل از منافع ملی و مصالح عمومی و ثبات و استحکام نظام و پس راندن دشمن از مرزهای امن، و تثبیت و تقویت و گسترش حوزه امنیت ملی کشور از سوی دیگر، برای نظام و ملت، جز دفاع همه‏جانبه از ملت ستمدیده فلسطین و حمایت مادی و معنوی از|5|آنان برای دستیابی به حقوق خود و حاکمیت کامل آنان بر تمام سرزمین‏فلسطین، از مرزهای شمالی لبنان تا حدود جنوبی سینا و از مرزهای شرقی اردن و سوریه تا سواحل غربی مدیترانه، راهی دیگر باقی‏نمی‏گذارد.
پیوند میان منافع ملی کشور و ضرورت ایستادن در کنار مردم فسطین و مبارزه با اشغالگران سرزمین فلسطین و قدس شریف، موضوعی نیست که در نگاه ناظران منصف و آگاه به مسایل ایران و منطقه، قابل انکار یا تردید باشد. جمهوری اسلامی ایران در موقعیتی نیست که بتواند با پرداختن به امور خویش و نادیده گرفتن سلطه ظالمانه و جعلی اسرائیل در خاورمیانه، پیرامون خود، حصار امنی ایجاد کند. مرزهای امن جمهوری اسلامی ایران تنها با مرزهای رسمی و پذیرفته شده بین‏المللی "ترسیم" نمی‏شود و منافع ملی آن در درون این مرزها "تأمین" نمی‏گردد. اگر به عنوان مثال، قدرت موشکی میانبرد ولی دفاعی جمهوری اسلامی ایران، در نگاه دولتمردان آمریکا خطری برای امنیت آن کشور در آن سوی اقیانوس اطلس معرفی می‏شود، قدرت نظامی رژیم غاصب اسرائیل که به مثابه پادگان نظامی آمریکا عمل می‏کند، در فاصله حدود 1500 کیلومتری، تهدیدی واقعی برای امنیت و منافع ملی ما به شمار می‏رود. چگونه است که تنها نیروگاه اتمی در دست احداث جمهوری اسلامی ایران که آغاز آن به سالهای پیش از انقلاب برمی‏گردد، علی‏رغم نظارت مسؤولان ذی‏ربط بین‏المللی و برای هدفی صلح‏آمیز و غیر نظامی، گناهی بزرگ و نابخشودنی است اما سلاحهای اتمی رژیم غاصبی که حتی حاضر به امضای قرارداد منع گسترش سلاحهای اتمی نیز نشده است در نزدیکی مرزهای امن ما، مخلّ امنیت و در تضادّ با منافع ملی ما نباشد. و این خود از مصادیق روشن اصل عقلایی در سخن امیرالمؤمنین|6|علی(ع) است که "به خدا سوگند، هیچ مردمی در درون خانه‏های خودمورد هجوم دشمن قرار نگرفتند مگر اینکه به خواری افتادند.">
[1] و این سخن حضرت که "اِنَّ اَخا الحرب ِالأرِقُّ وَ مَنْ نامَ لَمْ یُنَمْ عَنْه؛ بی‏گمان مرد جنگ و مبارزه، همواره بیدار و هشیار است و هر کس بخوابد، (بداند که‏) دشمن ِدر کمین او، نخوابد.">[2]و این گونه است که حتی اگر روزی مردم فلسطین و دیگر ملتهایاسلامی نیز به هر دلیل دست از مبارزه بردارند و موجودیت رژیم نامشروع اسرائیل را در آن سرزمین بپذیرند، نه تنها از مسؤولیت نظام جمهوری اسلامی ایران در مخالفت و مبارزه با آن رژیم غاصب کاستهنمی‏شود بلکه باید با احساس مسؤولیت بیشتر در این موضع بماند چرا که آن زمان، خطر نزدیکتر شده است.
3. وجدان انسانی
آنچه در ماههای اخیر در سطح جهان و حتی در کشورهای غربی و نامسلمان، در حمایت از مردم رنجدیده فلسطین و محکوم ساختن تجاوزها و خونریزی‏های رژیم متجاوز اسرائیل جامه عمل پوشید، حجت دیگری است بر ما و مسؤولان نظام اسلامی که حتی با صرف‏نظر از مسؤولیتهای دینی و علایق ایمانی و منافع ملی، از مسؤولیتی که "وجدان انسانی" در دفاع از عدالت و صلح و حمایت از مظلومان فلسطین و رانده‏شدگان از سرزمین خویش، و زنان و کودکانی که خانه بر سرشانخراب می‏شود، نمی‏توان شانه خالی کرد. به حکم انسانیت و به داوری وجدانهای بیدار و به اقتضای نوع‏دوستی و عاطفه انسانی و به خواست رقت قلب که همه ریشه در فطرت خدادادی دارد، در کشورهای مختلف، هر جا که فرصت بروز و ظهور حکم وجدان و عاطفه بشری و روحیه|7|عدالت‏طلبی آدمی، از سوی قدرتها کاملاً مهار و سرکوب نشده است، امواج عظیم انسانی به راه افتاد و هر دسته و جمعیتی با ادبیات خاص خود، به حمایت از مظلومان خانه‏خراب و زجرکشیده و داغ دیده فلسطین و بیان انزجار از رفتار رژیم سفّاک اسرائیل و تجاوز ارتش افسارگسیخته آن، پرداخت؛ که کم و بیش همچنان ادامه دارد. و این حداقل وظیفه انسانی در عدالت‏خانه "وجدان" و عزاخانه "عاطفه" می‏باشد. این منطق انسانی امیرالمؤمنین علی(ع) است که "اِمّا اخٌ لکَ فِی الدّین ِاو نظیرٌ لک‏فِی‏الخلق؛ مردمان یا برادر ایمانی تواند، یا همانندت در آفرینش.">
[3] ودر رثای پایمال شدن همین منطق انسانی است که "جوانمرد اگر از غصه‏بمیرد، نه که نکوهش نمی‏شود" بلکه در نگاه حضرت، "سزاوار ستایش است.">[4]4. مسؤولیت دینی
مرزهای پذیرفته‏شده بین‏المللی، واقعیتی است که جهان دیروز و امروز آن را به رسمیت شناخته است. ملتهای بسیاری در درون این مرزها و با حکومتهایی که به حق یا ناحق عهده‏دار مدیریت سیاسی و نظم اجتماعی آنانند وجود دارند. عوامل متعددی چون نژاد، زبان، دین، موقعیت جغرافیایی، سلطه‏طلبی و ریاست‏خواهی، موجب پیدایش مرزها و ملتها شده است. نظام جمهوری اسلامی ایران نیز این امر را پذیرفته است و بدین سان "ملت ایران" به عنوان یک ملت مستقل و برخوردار از یک نظام سیاسی مستقل در درون مرزهای رسمی و شناخته شده خود در کنار دیگر کشورها و ملتها زندگی می‏کند و از همه حقوقی که یک ملت و یک "کشور مستقل" دارد، برخوردار است و با همه وجود بر تمامیت ارضی خود پای می‏فشارد و به همه مسؤولیتهای درون‏مرزی|8|و فرامرزی خود پای‏بند می‏باشد و باید باشد. و به همین سان است دیگر ملتهای اسلامی و غیر اسلامی.
در عرف پذیرفته‏شده میان ملل و کشورها، اصول حقوق و وظایفی که در "دایره ملت" متوجه ما می‏باشد، فرقی با دیگر ملتها ندارد، اما مفهوم "امت اسلامی" مفهومی کاملاً دینی و قرآنی است که جامعه اسلامی ما و یکایک مسلمانان این کشور را با دیگر ملتهای اسلامی و اقلیتهای مسلمان در هر جای دنیا که باشند، پیوند می‏دهد و مسایل و مصالح و منافع آنان را با مصالح و منافع ما گره می‏زند.
از این منظر که یک نگاه کاملاً درون دینی و برخاسته از اندیشه اسلامی و مستند به متون صریح و مؤکد دینی است، دیگر مرزهای شناخته شده بین‏المللی و نژاد و زبان و حتی نوع حکومتها نمی‏تواند، هیچ مسلمانی را از شمول دایره امت بیرون برد و همه سرزمینهای مسلمانان به عنوان سرزمین امت اسلامی در حمایت آحاد امت اسلامی قرار می‏گیرد. در این مرحله، به حکم آیه کریمه "انَّ هذه اُمَّتُکُمْ اُمَّةٌ واحِدةٌ" که در دو جای کتاب الهی آمده‏
[5] ، همه مسلمانان، در چارچوب مسؤولیت مشترک ومتقابل قرار می‏گیرند و به فرموده پیامبر عظیم‏الشأن اسلام(ص)، در دفاع از کیان و منافع و جان و مال یکدیگر، "یک دست" هستند: "انّ المسلمینَ یدٌ واحدةٌ علی مَنْ سِواهم">
[6] و یا "المسلمونَ اخوةٌ، تَتَکافَأُ دِماؤُهُمْ ... هُمْ یدٌ علی مَنْ سِواهم.">[7]لت مسلمان ایران، از این منظر نمی‏تواند و نباید خود را از سرنوشت دیگر ملتهای اسلامی و مردمان مسلمان و سرزمین امت اسلامی، فارغ و جدا بداند. با این نگاه، آنچه مسؤولیت مضاعفی را متوجه جامعه اسلامی ما می‏کند، برخورداری از نعمت بزرگ نظام جمهوری اسلامی است که خاستگاهی کاملاً دینی و اسلامی دارد و این ویژگی منحصر به فرد، همان
|9|
گونه که مسؤولیتهای ویژه‏ای را در داخل کشور و در مقابل ملت ایران، برشانه آن می‏گذارد، در سطح جهانی و در باره دیگر ملتهای مسلمان نیزوظایف گسترده‏ای را متوجه آن می‏سازد و الا به مسؤولیتهای اسلامی‏خویش عمل نکرده است. همان گونه که آحاد مردم مسلمان ایران، اگر به‏رسالتی که در مقابل دیگر هم‏کیشان مسلمان خود دارند، بهای لازم راندهند، پرواضح است که به مسؤولیت ایمانی و اسلامی خود عمل نکرده‏اند.
امروز به یک معنا مهمترین و فوری‏ترین مسأله جهان اسلام، موضوع فلسطین و قدس شریف و دفع تجاوز غاصبان صهیونیستی از جان و مال و سرزمین مردم مسلمان آن دیار است. آیا با وقوع جنایاتی همانند آنچه در اردوگاه جنین به دست سفّاکان صهیونیستی واقع شد می‏توان در این مهم تردید کرد. تردیدی نیست که مردم مسلمان فلسطین، چه آنان که در مناطق اشغالی 1948 می‏باشند، چه آنان که در دیگر مناطق فلسطین به سر می‏برند و چه میلیونها آواره‏ای که به دیگر کشورهای اسلامی و غیر اسلامی رانده شده‏اند، و اکثریت قاطع مردم اصلی فلسطین را تشکیل می‏دهند، باید بر تمام سرزمین اسلامی فلسطین حاکمیت یابند. آنان و سرزمینشان در دایره امت اسلامی قرار دارد. هیچ کس، چه فلسطینی و چه غیر فلسطینی، نمی‏تواند اصل حاکمیت مسلمانان و تعلق آن سرزمین به امت اسلامی را مورد تردید یا موضوع بده و بستان قرار دهد. شعار صهیونیستی "زمین در مقابل صلح" معنا و مفهوم ندارد.
بر این اساس همان گونه که حضرت امام خمینی از موضع اسلامی، بر این مهم پای فشرده‏اند که اسرائیل باید از میان برود و فلسطین و قدسشریف متعلق به مسلمانان است، هیچ طرحی حتی از سوی سران فلسطینی یا مردم فلسطین نمی‏تواند اصل حاکمیت اسلامی بر آن|10|سرزمین و از میان رفتن رژیم غاصب و جعلی اسرائیل را نادیده بگیرد. و آنچه از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت اللَّه خامنه‏ای در کنفرانس فلسطین به عنوان راه حلّی، بر اساس عرف و ملاکهای بین‏المللی و پذیرش رأی اکثریت مردم فلسطین، مطرح شد و اخیراً نیز ایشان در خطبه‏های نماز جمعه ‏81/1/16 بر آن تأکید فرمودند
[8] تنها با این هدف است که ملت مسلمان فلسطین به عنوان اکثریت قاطع ساکنان اصلی آن سرزمین، به چیزی جز تحقق حاکمیت مسلمانان و دولت اسلامی و باز گشت تعلق آن سرزمین به اسلام و البته زندگی مسالمت‏آمیز دیگر اقلیتها در سرزمین اسلامی فلسطین، رأی نخواهند داد، و الا نه مسلمانان فلسطین و نه جمهوری اسلامی ایران و نه هیچ کشور اسلامی دیگر نمی‏تواند از راه حلی سخن بگوید که حتی تلویحاً غصب یک وجب از سرزمین فلسطین و حضور سیاسی غاصبان صهیونیستی پذیرفته شود. ملتهای مسلمان و کشورهای اسلامی بویژه جمهوریاسلامی ایران نمی‏توانند به چیزی جز آنچه حضرت امام خمینی در موضوع فلسطین بر آن تأکید ورزیدند، بیندیشند، و سیاست راهبردی جمهوری اسلامی ایران جز این نیست و نمی‏تواند باشد. جمهوری اسلامی ایران نیز به همان نسبت که سران فلسطینی به این راهبرد نزدیک شده‏اند از آنان پشتیبانی کرده است.
اصل تنش‏زدایی در روابط خود با دیگر کشورها و اصل بازدارندگی دشمنان از تعرّض به منافع انقلاب و نظام و کشور و اصل حسن همجواری و روابط مسالمت‏آمیز با کشورهای دیگر و تلاش برای عدم تحریک دشمنان بهانه‏جویی چون امریکا و تبیین سیاستهای منطقی و عدالت‏خواهانه و صلح‏جویانه، از سیاستهای اصولی نظام جمهوری اسلامی ایران است که در چارچوب آموزه‏های اسلام و انقلاب و حسن|11|تدبیر مسؤولان نظام و برخاسته از اصل "حکمت، عزت و مصلحت" در سیاست خارجی کشور است. چه اینکه پیشنهاد "ائتلاف برای صلح" در مقابل ائتلاف برای جنگ بر اساس همین سیاست اصولی مطرح شده است و درست از همین نقطه و برخاسته از مسؤولیت دینی و انقلابی نظام جمهوری اسلامی ایران و دین‏خواهی مردم مسلمان ایران می‏باشد. والسلام.

پی نوشت ها:
[1] ـ فو اللَّه ما غزی قوم قطّ فی عقر دارهم الاّ ذلّوا؛ نهج‏البلاغه، خطبه 27.
[2] ـ همان، نامه 62.
[3] ـ همان، نامه 53.
[4] ـ فلو أنّ امرأً مسلماً مات من بعد هذا أسفاً ما کان به ملوماً، بل کان به عندی جدیراً؛ همان، خطبه 27.
[5] ـ انبیاء، آیه 92؛ و مؤمنون، آیه 52.
[6] ـ بحارالانوار، ج‏28، ص‏104.
[7] ـ همان، ج‏27، ص‏67 و نیز ص‏69، و نیز نگاه کن: ج‏2، ص‏148 و، ج‏21، ص‏138، و ج‏37، ص‏114 و ج‏47، ص‏365، و ج‏61، ص‏150، و ج‏70، ص‏242، و ج‏77، ص‏132 و 148، ج‏96، ص‏81، و ج‏100، ص‏32 و 46.
[8] ـ نک: روزنامه جمهوری اسلامی، ش 6597، تاریخ ‏81/1/17، ص 14.

تبلیغات