آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

متن

موضوع‌ این‌ مقاله، نقد ترجمة‌ کتاب‌ "تفکر دینی‌ در قرن‌ بیستم‌ " تألیف‌ جان‌ مک‌ کواری، ترجمة‌ بهزاد سالکی، چاپ‌ اول، انتشارات‌ امیر کبیر، 1378 می‌باشد.

 

            ‌دربارة‌ مؤ‌لف: جان‌ مک‌ کواری‌(john Macquarie)  روحانی‌ بریتانیایی‌ و استاد برجسته‌ الهیات‌ می‌باشد که‌ حدود یازده‌ کتاب‌ درباره‌ مسائل‌ مختلف‌ فلسفی‌ و کلامی‌ به‌ رشته‌ تحریر در آورده‌ است. او تحصیلات‌ خود را در دانشگاه‌ گلاسکو به‌ اتمام‌ رسانید و در سالهای‌ 48 - 1945 به‌ عنوان‌ کشیش‌ خدمت‌ کرد و در سالهای‌ 56 - 1953 مدرس‌ الهیات‌ سیستماتیک‌ در دانشگاه‌ گلاسکو و از سال‌ 1970 تا 1986 استاد دانشکده‌ الهیات‌ لیدی‌ ماکارت‌ وابسته‌ به‌ دانشگاه‌ آکسفورد و عضو عالی‌ کلیسای‌ حضرت‌ مسیح‌ در آکسفورد بود.

او در ابتدای‌ این‌ کتاب، منظور خود را از تفکر دینی‌ بیان‌ می‌کند: اصطلاح‌ تفکر دینی‌ در این‌ جا شامل‌ هر گونه‌ تأمل‌ دقیق‌ با ماهیتی‌ فلسفی‌ در باب‌ موضوعهای‌ اساسی‌ دین‌ می‌شود. تفکر دینی، هم‌ شامل‌ فلسفه‌ دین‌ که‌ شاخه‌ای‌ از فلسفه‌ است‌ و به‌ تفسیر و ارزیابی‌های‌ دین‌ می‌پردازد و هم‌ شامل‌ کلام‌ فلسفی‌ که‌ شاخه‌ای‌ از علم‌ کلام‌ است‌ که‌ ملزومات‌ فلسفی‌ ایمان‌ دینی‌ را مورد بررسی‌ قرار می‌دهد، می‌شود.

تفکر دینی‌ معمولاً‌ شامل‌ بخشهایی‌ از فلسفه‌ که‌ هیچ‌ رابطه‌ای‌ مستقیمی‌ با دین‌ ندارند و نیز مسائل‌ جزمی‌ و عقیدتی‌ الهیات‌ که‌ فاقد هر نوع‌ مضمون‌ فلسفی‌ است، نمی‌شود. بدین‌ ترتیب‌ موضوع‌ پژوهش‌ ما به‌ شکلی‌ در مرز و حد فاصل‌ فلسفه‌ و الهیات‌ قرار دارد. ما باید به‌ بررسی‌ آنچه‌ که‌ در قرن‌ حاضر در طول‌ و امتداد این‌ مرز رخ‌ داده‌ است‌ بپردازیم. گرچه‌ برای‌ فهم‌ و شناخت‌ این‌ موضوع‌ ممکن‌ است‌ مجبور شویم‌ گاه‌ و بی‌گاه‌ به‌ ورای‌ حوزه‌های‌ فلسفی‌ یا کلامی‌ نظری‌ بیفکنیم. از این‌ رو ما شاهد تبادل‌ آرأ در میان‌ فیلسوفان‌ و متکلمان‌ هستیم. یک‌ خط‌ مرزی‌ ممکن‌ است‌ صحنه‌ نبردی‌ شدید باشد. در این‌ جا باید ارزیابی‌های‌ منفی‌ و نیز مثبت‌ را مدنظر داشته‌ باشیم‌ خواه‌ این‌ ارزیابی‌ها از طرف‌ فیلسوف‌ علیه‌ متکلم‌ صادر شده‌ باشد یا از سوی‌ متکلم‌ علیه‌ فیلسوف. حتی‌ هنگامی‌ که‌ منطقه‌ مرزی‌ کاملاً‌ آرام‌ و صلح‌آمیز است‌ و فلاسفه‌ در مورد دین‌ و متکلمان‌ در مورد فلسفه‌ کاملاً‌ بی‌تفاوت‌ به‌ نظر می‌رسند، این‌ سؤ‌ال‌ پیش‌ می‌آید که‌ دلایل‌ این‌ وضعیت‌ و قضاوتهایی‌ که‌ از آن‌ ناشی‌ می‌شود چیست؟ هم‌ چنین‌ تفکر دینی‌ در این‌ جا محدود به‌ قرن‌ بیستم‌ و فرهنگ‌ غربی‌ می‌باشد.

او می‌گوید: «در این‌ کتاب‌ کوشیده‌ام‌ تا نسبت‌ به‌ همه‌ جانب‌ انصاف‌ را رعایت‌ کرده‌ باشم‌ و هیچ‌ کس‌ را نادرست‌ تصویر نکنم. تلاش‌ مستمر من‌ این‌ است‌ که‌ حتی‌المقدور نظریاتی‌ را که‌ مجوز و دلیل‌ روشنی‌ در نوشته‌های‌ خود متفکران‌ مورد بحث‌ نیافته‌ام، نسبت‌ ندهم. اگر این‌ کتاب‌ به‌ صرف‌ نقل‌ قولهای‌ متفکران‌ اکتفأ کند، کتابی‌ ملال‌آور خواهد بود. بنابراین‌ بخش‌ زیادی‌ از آن‌ صرف‌ نقد و بررسی‌ آن‌ آرأ شده‌ است‌ و امیدوارم‌ که‌ بیشتر آنها نقادی‌های‌ منصفانه‌ باشد.»

این‌ کتاب‌ مکرراً‌ چاپ‌ و انتشار یافته‌ است‌ و در آخرین‌ چاپ‌ می‌گوید: «بنابراین‌ در چاپ‌ اخیر فصل‌ بلند تازه‌ای‌ به‌ کتاب‌ افزودم‌ و این‌ بررسی‌ را طی‌ دهه‌ پرتلاطم‌ شصت‌ و دهه‌ آرام‌تر هفتاد تا 1980 دنبال‌ کرده‌ام. فصلهای‌ نخست‌ کتاب‌ به‌ استثنای‌ به‌ روز کردن‌ اطلاعات‌ کتاب‌ شناختی، دست‌ نخورده‌ باقی‌ مانده‌ است.»

اما در مورد مترجم‌ محترم: جناب‌ آقای‌ بهزاد سالکی‌ تا آن‌ جا که‌ اینجانب‌ شناخت‌ دارم‌ اندیشمندی‌ فرهیخته‌ و توانا در امر ترجمه‌ متون‌ کلامی‌ و فلسفی‌ است. اشکالات‌ وارده، احتمالاً‌ بر اثر اشتباهات‌ بعد از ترجمه‌ یا خطای‌ چشم‌ بوده‌ است. امید آن‌ دارم‌ که‌ در چاپهای‌ بعد اصلاح‌ بفرمایند تا باز از ترجمه‌های‌ خوب‌ ایشان‌ بهره‌ ببریم.

ما در این‌ مقاله‌ قصد پرگویی‌ نداریم‌ و تقریباً‌ چند صفحه‌ای‌ (چهار صفحه) از یک‌ فصل‌ کتاب‌ را مورد نقد و بررسی‌ قرار داده‌ایم. در این‌ ارزیابی‌ ابتدا جمله‌ انگلیسی، و سپس‌ ترجمة‌ مترجم‌ محترم‌ و در آخر ترجمه‌ پیشنهادی‌ آورده‌ می‌شود.

-While twentieth -century schools of thought have in1 general shown a reaction against the imposing metaphysical systems of the past, this has in some cases .169become a reaction against all intellectualism. P.

            ‌ترجمة‌ مترجم‌ محترم: در حالی‌ که‌ کاتب‌ فکری‌ قرن‌ نوزدهم‌ به‌ طور کلی‌ نوعی‌ واکنش‌ در مقابل‌ نظامهای‌ مابعدالطبیعی‌ حاکم‌ گذشته‌ از خود نشان‌ داده‌اند، ولی‌ این‌ در برخی‌ موارد واکنشی‌ علیه‌ هر نوع‌ عقل‌گرایی‌ بوده‌ است. ص‌ 251

 

            ‌توضیح: همان‌ طور که‌ ملاحظه‌ می‌فرمایید مترجم‌ محترم‌ Twentieth  Century را قرن‌ نوزدهم‌ معنا کرده‌اند که‌ معنای‌ صحیح‌ آن‌ قرن‌ بیستم‌ می‌باشد.

 

            ‌ترجمه‌ پیشنهادی: در حالی‌ که‌ مکاتب‌ فکری‌ قرن‌ بیستم‌ به‌ طوری‌ کلی‌ نوعی‌ واکنش‌ در مقابل‌ نظامهای‌ مابعدالطبیعی‌ حاکم‌ گذشته‌ از خود نشان‌ داده‌اند، ولی‌ این‌ در برخی‌ موارد واکنشی‌ علیه‌ هر نوع‌ عقل‌گرایی‌ بوده‌ است.

- Indeed,the views of religion entertained by vitalists2 and pragmatists had considerable attraction for theologians, and we find theological counterparts for the philosophers, especially in the Modernist' movement which arose in the Roman Catholic Church and provoked an crisis towards the end of first decade 170of the century. P.

            ‌ترجمة‌ مترجم‌ محترم: در واقع‌ دیدگاههایی‌ که‌ حیات‌گرایان‌ و فیلسوفان‌ صلاح‌ عملی‌ دربارة‌ دین‌ بدان‌ باور داشتند، جاذبة‌ فراوانی‌ برای‌ متکلمان‌ داشت‌ و ما نظایر این‌ فیلسوفان‌ را در میان‌ متکلمان‌ می‌یابیم، بویژه‌ در جنبش‌ تجددگرایی‌ که‌ در کلیسای‌ کاتولیک‌ رومی‌ ظهور یافت‌ و در حوالی‌ دهه‌های‌ پایان‌ قرن، بحرانی‌ را پدید آورد. ص‌ 253

 

            ‌توضیح: همان‌ طور که‌ ملاحظه‌ می‌فرمایید مترجم‌ عبارت‌ The end of the first decade of the century را به‌ «در حوالی‌ دهه‌های‌ پایان‌ قرن» معنا کرده‌اند که‌ ترجمه‌ صحیح‌ آن‌ اواخر دهه‌ اول‌ این‌ قرن‌ می‌باشد.

 

            ‌ترجمه‌ پیشنهادی: در واقع‌ دیدگاههایی‌ که‌ حیات‌گرایان‌ و فیلسوفان‌ صلاح‌ عملی‌ درباره‌ دین‌ بدان‌ باور داشتند، جاذبة‌ فراوانی‌ برای‌ متکلمان‌ داشت‌ و ما نظیرها و عدیلهای‌ کلامی‌ را برای‌ فیلسوفان‌ می‌یابیم، به‌ ویژه‌ در جنبش‌ تجددگرایی‌ که‌ در کلیسای‌ رومی‌ ظهور یافت‌ و در اواخر دهه‌ اول‌ این‌ قرن‌ بحرانی‌ را پدید آورد.

- Whereas the intellect looks from the outside, instinct3 171shares in life. P.

            ‌ترجمة‌ مترجم‌ محترم: در حالی‌ که‌ عقل‌ از بیرون‌ به‌ زندگی‌ نگاه‌ می‌کند، شهود در ذات‌ حیات‌ سهیم‌ است.ص‌ 254

 

            ‌توضیح: مترجم‌ محترم‌instinct  را به‌ "شهود" ترجمه‌ کرده‌اند در حالی‌ که‌ ترجمة‌ درست‌ آن‌ "غریزه" می‌باشد.

            ‌ترجمة‌ پیشنهادی: در حالی‌ که‌ عقل‌ از بیرون‌ به‌ حیات‌ نگاه‌ می‌کند، غریزه‌ در حیات‌ سهیم‌ است.

- Some philosophical doctrines are, of course, more4 obviously geared to life than others. In one of his writings, Le Realisme chretien et L'Idealisme grec, laberthonnire draws a contrast between what he takes to be extreme cases. Greek philosophy is said to deal in abstract eternal essences, and its God is a static ideal, 183the object of thought and contemplation. P.

ترجمة‌ مترجم‌ محترم: البته‌ برخی‌ نظریه‌های‌ فلسفی‌ به‌ گونه‌ای‌ آشکارتر بیش‌ از نظریه‌های‌ دیگر با حیات‌ پیوند دارند. گفته‌ می‌شود فلسفة‌ یونانی‌ به‌ بررسی‌ ذوات‌ سرمدی‌ انتزاعی‌ می‌پردازد و خدای‌ آن‌ کمال‌ مطلوبی‌ ایستا و موضوع‌ فکر و تأمل‌ است. ص‌ 272

 

            ‌توضیح: همان‌ طور که‌ ملاحظه‌ می‌فرمایید بین‌ دو جمله‌ و سطر جا افتادگی‌ وجود دارد که‌ مترجم‌ محترم‌ ترجمه‌ نکرده‌اند و ترجمة‌ آن‌ چنین‌ می‌شود.

 

            ‌ترجمة‌ پیشنهادی: البته‌ برخی‌ نظریه‌های‌ فلسفی‌ به‌ گونه‌ای‌ آشکارتر بیش‌ از نظریه‌های‌ دیگر با حیات‌ پیوند دارند. "لابرتونیه" در یکی‌ از آثار خود به‌ نام‌LeRealisme chretien " et l'idealisme grec" وجود نوعی‌ ناسازگاری‌ و تقابل‌ را میان‌ آنچه‌ او موارد افراط‌ و تفریط‌ می‌نامد، ترسیم‌ می‌نماید. گفته‌ می‌شود فلسفة‌ یونانی‌ به‌ بررسی‌ ذوات‌ سرمدی‌ انتزاعی‌ می‌پردازد و خدای‌ آن‌ کمال‌ مطلوبی‌ ایستا و موضوع‌ فکر و تأمل‌ است.

- It is the truth of an event which we experience - an5 event which has lasted till our time and will continue to last as long as there is history. Similarly, Laberthonnire thinks of christ not as a fact or a problem of past history, but as a present reality whom the believer experiences as the truth and the life.

These reflections may seem once again to drive us in the diretion of pure immanence, and up to a point this is true. But Labertonnire certainly does not intend to 183reduce the divine to the natural. P.

            ‌ترجمة‌ مترجم‌ محترم: حقیقت‌ روح‌ رویدادی‌ است‌ که‌ ما آن‌ را تجربه‌ می‌کنیم، رویدادی‌ که‌ تا زمانه‌ خود ما دوام‌ یافته‌ است‌ و تا آنجایی‌ که‌ تاریخ‌ وجود دارد استمرار خواهد یافت.مشابه‌ آن، لابرتونیه‌ مسلماً‌ قصد ندارد که‌ ذات‌ الوهی‌ را به‌ امری‌ طبیعی‌ تقلیل‌ دهد.ص‌ 274

 

            ‌توضیح: همان‌ طور که‌ ملاحظه‌ می‌فرمایید مترجم‌ محترم‌ به‌ خطا پنج‌ سطر از عبارت‌ را جا انداخته‌ و ترجمه‌ نکرده‌اند. یعنی‌ به‌ جهت‌ مشابهت‌ در لابرتونیه‌ سطر سوم‌ و هفتم‌ این‌ اشتباه‌ صورت‌ گرفته‌ است.

 

            ‌ترجمة‌ پیشنهادی: مشابه‌ آن، لابرتونیه‌ چنین‌ می‌اندیشد که‌ مسیح‌ یک‌ واقعیت‌ یا مسأله‌ مربوط‌ به‌ تاریخ‌ گذشته‌ نیست، بلکه‌ به‌ عنوان‌ یک‌ واقعیت‌ موجود فعلی‌ در نظر می‌گیرد که‌ متدین‌ آن‌ را به‌ عنوان‌ حقیقت‌ و حیات‌ تجربه‌ می‌کند. این‌ تأملات‌ و اندیشه‌ها ممکن‌ است‌ ظاهراً‌ یک‌ بار دیگر ما را به‌ سوی‌ حلول‌ محض‌ و تصدیق‌ به‌ صحت‌ آن، بکشاند. اما لابرتونیه‌ مسلماً‌ قصد ندارد که‌ ذات‌الوهی‌ را به‌ امری‌ طبیعی‌ تقلیل‌ دهد.

- As a lay professor, he made one of the clearest6 184contributions to the Modernist controversy. P.

            ‌ترجمة‌ مترجم‌ محترم: به‌ عنوان‌ استادی‌ غیر روحانی، او یکی‌ از روشن‌ترین‌ مسامحه‌ها را به‌ بحث‌ جنجال‌آفرین‌ تجددگرایی‌ عرضه‌ داشت.

            ‌توضیح: همان‌ طور که‌ ملاحظه‌ می‌فرمایید مترجم‌ محترم‌ تعبیرContributions  را «به‌ مسامحه‌ها» معنا کرده‌اند که‌ چنین‌ معنایی‌ را نمی‌دهد، بلکه‌ به‌ معنای‌ سهم، کمک‌ و نقش‌ می‌باشد.

 

            ‌ترجمة‌ پیشنهادی: او به‌ عنوان‌ استادی‌ غیر روحانی، یکی‌ از روشن‌ترین‌ کمک‌ها را به‌ منازعه‌ و مشاجره‌ تجددگرایانه، عرضه‌ داشت.

- Le Roy suggests that a dogma is to be understood7 in two senses. First, it has a negative sense. it safeguards us against possible errors, without defining the 184positive truth of the matter. P.

ترجمة‌ مترجم‌ محترم: له‌روا فکر می‌کند که‌ اصل‌ اعتقادی‌ را باید به‌ دو معنای‌ زیر درک‌ کرد: نخست‌ اینکه‌ آن‌ دارای‌ معنای‌ سلبی‌ باشد. از این‌ رو ما را در مقابل‌ خطاهای‌ اجتماعی‌ مصون‌ نگاه‌ می‌دارد، بدون‌ اینکه‌ به‌ تعریف‌ حقیقت‌ ایجابی‌ مسأله‌ بپردازد.

 

            ‌توضیح: همان‌ طور که‌ ملاحظه‌ می‌فرمایید مترجم‌ محترم‌ Possible errors را به‌ «خطاهای‌ اجتماعی» معنا کرده‌اند که‌ این‌ معنا درست‌ نیست، بلکه‌ ترجمة‌ صحیح‌ آن‌ خطاهای‌ ممکن‌ و احتمالی‌ است.

 

            ‌ترجمة‌ پیشنهادی: له‌روا فکر می‌کند که‌ اصل‌ اعتقادی‌ را باید به‌ دو معنای‌ زیر درک‌ کرد: نخست‌ اینکه‌ آن‌ دارای‌ معنای‌ سلبی‌ باشد. از این‌ رو ما را در مقابل‌ خطاهای‌ احتمالی‌ مصون‌ نگاه‌ می‌دارد، بدون‌ اینکه‌ به‌ تعریف‌ حقیقت‌ ایجابی‌ مسأله‌ بپردازد.

- The Modernist Movement was condemned by Pope8 .1907pius X in

The decree Lamentabili listed the errors of the Modernists, and among the propositions which are condemned we find the view that the dogmas of faith are to be held only according to their practical sense, that is to say' as norms which prescribe action, not as norms 184of belief'. P.

            ‌ترجمة‌ مترجم‌ محترم: در سال‌ 1907 پاپ‌ پیوس‌ دهم‌ جنبش‌ تجددگرا را محکوم‌ کرد. فرمان‌ محکومیت‌ به‌ تفصیل‌ از خطاهای‌ تجددگرایان‌ نام‌ می‌برد. یکی‌ از گزاره‌هایی‌ که‌ محکوم‌ شمرده‌ شد عبارت‌ است‌ از: «به‌ ارکان‌ اعتقادی‌ دین‌ باید تنها براساس‌ معنای‌ علمی‌ آنها باور داشت، یعنی‌ به‌ عنوان‌ هنجارهایی‌ که‌ به‌ تجویز عمل‌ می‌پردازند و نه‌ به‌ عنوان‌ ضوابط‌ ایمان.» صص‌ 7 - 276

 

            ‌توضیح: همان‌ طور که‌ ملاحظه‌ می‌فرمایید مترجم‌ محترم‌ عبارت‌According to their practical sense   را "براساس‌ معنای‌ علمی" ترجمه‌ کرده‌اند که‌ درست‌ نیست‌ و ترجمة‌ صحیح‌ آن‌ "براساس‌ معنای‌ عملی" می‌باشد.

 

            ‌ترجمة‌ پیشنهادی: جنبش‌ تجددگرا در سال‌ 1907 از سوی‌ "پاپ‌ پیوس" دهم‌ محکوم‌ شد. فرمان‌ محکومیت‌ (لامنتابیلی) به‌ تفصیل‌ از خطاهای‌ تجددگرایان‌ نام‌ می‌برد. یکی‌ از گزاره‌هایی‌ که‌ محکوم‌ شمرده‌ شد عبارت‌ است‌ از: به‌ ارکان‌ اعتقادی‌ دین‌ (یا ایمان) باید تنها براساس‌ معنای‌ عملی‌ آنها باور داشت، یعنی‌ به‌ عنوان‌ هنجارهایی‌ که‌ به‌ تجویز عمل‌ می‌پردازند و نه‌ به‌ عنوان‌ ضوابط‌ اعتقاد.

 

 

تبلیغات