چکیده

بیش‌تر تاریخ معاصر ایران از دو سده پیش تا کنون، به دلایلی با خامه روشن‌فکران رقم خورده است. آنان به گونه‌ای تاریخ سیاسی معاصر را تبیین کرده‌اند که تأثیر روشن‌فکری در آن، کلیدی و محوری بنماید و پدیده رقیب؛ یعنی اصول‌گرایی که در حقیقت جریان محوری تاریخ معاصر بوده است، به بهترین شیوه به حاشیه برود. یکی از مهم‌ترین موضوع‌هایی که با آن، تأثیرگذاری این دو جریان را می‌توان اندازه گرفت، چگونگی رویارویی آنها با غرب است؛ پدیده‌ای که بزرگ‌ترین مشکل قرن‏های اخیر ایران به شمار می‌رود و روشن‌فکرانی مانند دکتر فریدون آدمیت، دکتر علی شریعتی، دکتر عبدالهادی حائری و پروفسور حامد الگار، در حل آن کوشیده و به بررسی‌اش پرداخته‏اند. البته آنان هیچ‌گاه دیدگاه عالمان شیعه را در این‌باره به صورت مسئله محوری و پرسش اصلی مطرح نکردند و از این‌رو، درباره آنان به سختی می‏توان داوری کرد. مسئله مشترک آثار روشن‌فکران، رویارویی نادرست عالمان دینی با پدیده غرب است؛ چیزی که اسناد و روی‌دادهای تاریخ معاصر آن را تأیید نمی‌کند.

تبلیغات