چکیده

یکی از مهم ترین تقسیم های جرائم از جهت عنصر مادی، تقسیم آن به جرم مستمر و جرم آنی است. جرم مستمر جرمی است که با تمام عناصر آن، لحظه به لحظه تکرار شده، هیچ نقطه پایانی جز قطعِ استمرار، برای آن قابل تصویر نیست؛ اما این تعریف برخلاف اصل تفسیر به نفع متهم در حقوق کیفری است و در فقه امامیه نیز گستره اصل برائت را محدود می کند. در فقه امامیه بیانی درباره جرم مستمر وجود ندارد، ولی پذیرش آن و برقراری آثار محدود کننده برای متهم به واسطه آن، در تعارض با برخی اصول فقهی است. با تأمل در آرای فقها در جرائم قابل تعزیر، همچنین حدود، قصاص و جرائم مستوجب دیه، روشن می شود هیچ کدام به رفتاری که در طول زمان استمرار داشته و تا انقطاع رفتار مجرم تحقق داشته باشند، اشاره ای ندارند. پژوهش حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد منابع کتابخانه انجام شده است، استمرارِ جرم مستمر و در پی آن، شمولِ قانونِ لاحق با مجازاتِ شدیدتر نسبت به جرم مزبور در ماده 10 قانون مجازات اسلامی را نقد کرده و بنا بر اصل تفسیر به نفع متهم و آموزه های فقه امامیه، عدم وجود جرم مستمر و مخالفت آن با اصل برائت را اثبات ککرده است. در این راستا، ضرورت دارد ماهیت جرم مستمر به عنوان یکی از مواضع تضییع حقوق متهم مورد بررسی شود.

A Critical Reappraisal of “Continuous Crime” in Criminal Law and Imamiyyah Jurisprudence

One of the most important divisions of crimes in terms of material element is its division into continuous and instant crime. A continuous crime is a crime that is repeated moment by moment with all its elements, no end point other than the interruption of continuity can be imagined for it; but this definition is contrary to the principle of interpretation in favor of the accused in criminal law and restricts the scope of the principle of acquittal in Imamiyyah jurisprudence. In Imamiyyah jurisprudence, there is no statement about continuous crime, but accepting it and imposing restrictive effects on the accused through it, is in conflict with some principles of jurisprudence. By reflecting on the opinions of the jurists on the punishable crimes, as well as the ḥudūd (legal punishments), qiṣāṣ (retribution), and the crimes deserving dīya (blood money), it becomes clear that none of them refer to the behavior that has continued over time and is realized until the criminal’s behavior ceases. The present study, which was carried out with a descriptive-analytical method and reliance on library sources, criticized the continuation of the continuous crime and, following it, the inclusion of the subsequent law with a more severe punishment than the crime mentioned in Article 10 of the Islamic Penal Code, and based on the principle of interpretation to the benefit of the accused and the doctrines of Imamiyyah jurisprudence has proved the absence of continuous crime and its opposition to the principle of acquittal. In this regard, it is necessary to examine the nature of continuous crime as one of the positions of violation of the rights of the accused.

تبلیغات