آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸

چکیده

نشانه معناشناسی ابزاری دقیق در خدمت مطالعه مکانیسم شکل گیری و تولید معناست. دو گونه مهم شناختی و عاطفی در جریان سیال گفتمان ادبی باعث تولید معنا می شوند. از آنجا که گفتمان حاکم بر دو شعر «مرثیه الحلّاج» ادونیس و «مرگ ناصری» شاملو، برپایه ارتباط گستره ای و فشاره ای بنا نهاده شده است، این مقاله در صدد آن است تا با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و به شیوه تطبیقی به بررسی نظام تنشی عاطفی موجود در این دو شعر بپردازد و ضمن تطبیق اشعار، سازوکارهای شکل گیری، تولید، تداوم معنای عاطفی و تعامل آن با سایر معانی را تبیین کند و چگونگی شراکت نشانه معناها در تولید معنا را توضیح دهد. هدف از ارئه این مقاله بررسی ویژگی های حسّی ادراکی این دو شعر است تا نشان داده شود که چگونه «موضع گفتمانی»، «اتّصال و انفصال گفتمانی»، «تأثیر افعال»، «دورنماسازی»، «ریتم و آهنگ» و «تنش و بر خلاف جریان حرکت کردن» به تعالی و جاودانگی منجر می شود و عناصر سازنده گفتمانِ دو گفته پرداز در جهت جاودانه کردن نام و خاطره دو شَوِشگر است. به عبارت دیگر این مقاله درپی آن است تا نشان دهد که چگونه حلّاج و ناصری از طریق رابطه احساسی و تنشی از منِ شخصی عبور کرده و سپس در فرایندی ایثارگرایانه، برخلاف جهت معمول حرکت کننده و استعلایی به جاودانگان می پیوندند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عناصر دخیل در سازوکارهای تولید گفتمان عاطفی، درنهایت امر در جهت تثبیت معنای موردنظر دو گفته پرداز عمل کرده اند.

تبلیغات