آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۴

چکیده

زمینه و هدف: اضافه وزن یک اختلال پیچیده است که می تواند توسط تعداد زیادی از عوامل زیستی، روانشناختی و اجتماعی تبیین گردد. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش ذ هن آگاهی مبتنی بر خوردن بر تصویر بدنی و ناگویی هیجانی زنان دچار اضافه وزن بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش، شامل کلیه زنان دچار اضافه وزن شهرستان گنبدکاووس بود که در نیمه نخست سال 1400 به کلینیک های درمان اضافه و چاقی این شهر مراجعه نمودند . از جامعه آماری پژوهش، یک گروه نمونه متشکل از 30 زن دارای اضافه وزن که به روش هدفمند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر خوردن) (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارده شدند . سپس زنان دچار اضافه وزن گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته یک جلسه آموزش ذ هن آگاهی مبتنی بر خوردن قر ار گرفتند ولی گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش، پرسشنامه نگرانی درباره تصویر بدن لیتلتون و همکاران (2005) و مقیاس ناگویی هیجانیِ تورنتو (2007) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنادار از لحاظ بهبود خجالت از ظاهر خود (20/38= F ، 001/0> P )، نگرانی از ظاهر با عملکرد (06/32= F ، 001/0= P )، دشواری شناسایی احساسات (16/8= F ، 001/0 > P )، دشواری در توصیف احساسات (83/10= F ، 001/0 > P )، و تفکر معطوف به بیرون (89/10= F ، 001/0 > P ) بین آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه بود (01/0 > P ). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش ذ هن آگاهی مبتنی بر خوردن بر تصویر بدنی و ناگویی هیجانی زنان دچار اضافه وزن موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری ادامه داشت.

تبلیغات