آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۴

چکیده

زمینه و هدف: روانشناسان علاوه بر شناسایی آسیب های روانی ناشی از اینترنت بر روی کاربران آن، در پی یافتن راه حل هایی برای رفع و کاهش آن آثار برآمدند و از جهاتی دیگر برای تقویت و مقاوم سازی شخصیت، آموزش و تقویت مهارت های روانی گوناگونی نیز وجود دارد؛ لذا هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش خودتنظیمی هیجانی و شفقت ورزی بر بلوغ عاطفی، ناگویی خلقی در دانش آموزان دارای گرایش به اعتیاد اینترنتی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر رشت در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. از میان جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و براساس نمره پرسشنامه ناگویی خلقی (بگبی و همکاران، 1994) و پرسشنامه بلوغ عاطفی (سینها و سینگ، 1990) در پیش آزمون، 45 دانش آموز که دارای ملاک های ورود و خروج بودند نمونه آماری را تشکیل دادند. این 45 نفر به طور تصادفی در 3 گروه 15 نفره (2 گروه آزمایش و یک گروه کنترل) گزینش شدند که برای گروه آزمایشی ( A )، آموزش شفقت به خود و برای گروه دوم (گروه آزمایشی B )، آموزش خودتنظیمی هیجانی را دریافت کردند و گروه کنترل ( C ) در لیست انتظار قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. داده ها به کمک نرم افزار spss-22 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش خود تنظیمی هیجانی و آموزش شفقت ورزی به طور معناداری بر بلوغ عاطفی (عدم ثبات عاطفی، بازگشت عاطفی، ناسازگاری اجتماعی، فروپاشی شخصیت و فقدان استقلال)، ناگویی خلقی (دشواری در تشخیص احاساسات، دشواری در توصیف احساسات، تفکر) تاثیر مثبت دارد (05/0 (p< ولی بین اثربخشی دو گروه تفاوت معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر میتوان گفت که دو شیوه مداخله خودتنظیمی هیجانی و شفقت ورزی می تواند به عنوان گزینه های مداخله ای مؤثر به منظور بهبود بلوغ عاطفی، ناگویی خلقی در دانش آموزان دارای گرایش به اعتیاد اینترنتی مورد استفاده قرار گیرد.

تبلیغات