آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

بررسی نمود واژگانی در افعال مرکب زبان فارسی یکی از موضوعات بحث برانگیز در سال های اخیر بوده است. در مطالعات این حوزه دو دیدگاه عمده به چشم می خورد: در برخی از آثار، «عنصر پیش فعل»، اعم از اسم، صفت، و گروه حرف اضافه ای عامل تعیین کننده ی کرانمندی فعل مرکب قلمداد شده، و در برخی دیگر، از نقش «فعل سبک» سخن به میان آمده است. هدف از پژوهش حاضر که به تحلیل «ویژگی های نمودی افعال مرکب مشتق از اسم» در زبان فارسی اختصاص دارد، بررسی نقش هر یک از اجزای فعل مرکب در ظهور و بروز ویژگی های نمودی آن است. در رسیدن به اهداف پژوهش، با استفاده از رویکرد «نحو مرحله ی نخست»، مقوله ی اسم بر حسب ساخت رویدادی که در خود واژگانی کرده، در قالب دو طبقه ی فرایندی و غایتمند طبقه بندی شده است. شواهد پژوهش نمایانگر آن است که کرانمندی در افعال مرکب مشتق از اسم رویدادی در زبان فارسی، اساساً تابعی از ساخت رویدادی عنصر پیش فعل آنهاست. از این رو، افعال مشتق از اسم فرایندی، ناکرانمندند، چرا که اسم فرایندی بر رویدادی دلالت دارد که فاقد نقطه ی پایانی است. در مقابل، افعال مرکب مشتق از اسم غایتمند، به اعتبار آن که اسم مذکور بر رویدادی دلالت دارد که مستلزم وجود یک نقطه ی پایانی است، از خوانشی کرانمند برخوردار خواهد بود. نتایج این پژوهش، از یکسو، نشان دهنده ی خنثی بودن فعل سبک در تعیین کرانمندی فعل مرکب است، و از سویی دیگر، برخلاف دیدگاهی است که در آن تمامی افعال مرکب مشتق از اسم رویدادی کرانمند انگاشته شده است.

تبلیغات