چکیده

نظام بین المللی، با آن که برابری دولت ها را اصلی جدی تلقی می کند، عملاً نظامی است نابرابر که محور اصلی آن قدرت است. تحریم های یک جانبه دولتی چون دولت ایالات متحده که هنجارهای حقوق بین الملل را نقض می کند، نمونه ای از نمودها و نشانه های این نابرابری است و دولت ها همواره در پی یافتن راهی برای دورزدن این تحریم های ناعادلانه اند. چندسالی است شکل گیری رمزارزها که امکان نقل وانتقالات مالی به دور از کنترل نهادهای نظارتی را فراهم آورده است، این پرسش را مطرح می کند که آیا ویژگی های خاص این پدیده نوظهور آن را به ابزاری برای دورزدن تحریم ها بدل می کند؟ و آیا رمزارزها این ظرفیت را دارند که به سلطه دلار بر مبادلات بین االمللی پایان دهند؟ در پاسخ باید گفت، اگرچه چنین ظرفیتی به صورت نظری وجود دارد و فناوری بلاکچین و رمزارزها از قابلیت انجام تراکنش های مالی به دور از سلطه نظام اقتصادی موجود در جهان برخوردارند، اما این ظرفیت را ندارند که به طور کامل سیستم مالی بین المللی را دور بزنند، زیرا به کاربردن این فناوری در مبادلات دوجانبه دولت ها مستلزم اراده ای سیاسی است و اکنون کشورهای کمی در جهان آن را پذیرفته اند. 

تبلیغات