آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

در سال 1920ویلادیمیر پراپ با عرضه ی نظریه ی ریخت شناسی باب جدیدی را به روی قصه پژوهان سراسر جهان گشود. نگاه او به ساختار قصه ها امکان مطالعه ی آن ها را به شیوه ای علمی و کاربردی به پژوهشگران می داد. در این شیوه پژوهشگر با مطالعه ی ساختار قصه به الگوهای مشخصی دست می یابد که در همه ی قصه ها یکسان است. این الگوها وجود نظامی سازمانی را نشان می دهد. این نظام از اجزای مشخصی تشکیل می شود که شامل شخصیت های قصه، نوع ورود ایشان به قصه و کارکردهایشان در طول قصه است. نظام مذکور در همه ی قصه ها تکرار می شود اما نکته ی قابل توجه در این مورد چگونگی به کارگیری عناصر دنیای واقعی در این قالب و سازمان توسط راویان قصه هاست. برای مثال، قهرمان در همه ی قصه ها وجود دارد، ولی این که او چه کسی باشد و چه بکند نشان دهنده ی نوع نگاه راوی و جامعه ایست که او به آن تعلق دارد. هدف این مقاله ریخت شناسی قصه های ایرانی است. قصه های انتخاب شده به عنوان نمونه ی آماری این مقاله از قصه های روایت شده در منطقه ی آذربایجان است که شامل استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، زنجان و اردبیل است. این نمونه ی آماری شامل صد قصه ی غیر تکراری است که به شکل تصادفی انتخاب شده است. با بررسی ساختار این قصه و چگونگی پردازش شخصیت زن در قصه ها می توان به الگویی از نقش او در جامعه دست یافت.

تبلیغات