آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۶

چکیده

ساختار آموزش عالی به طور عام و دانشگاه به طور خاص، می تواند در طول زمان نقشی محوری در آموزش علوم و فرهنگ و جامعه پذیری افراد جامعه ایفا کرده و در فرایند «ملت سازی» و هویت بخشی تأثیر زیادی برجای بگذارد. نظام آموزش عالی از طریق توزیع فرصت های برابر، امکان راهیابی افراد مستعد و نخبگان متلق به همه گروه های اجتماعی را به مجامع علمی و سپس به چرخه قدرت فراهم ساخته و از این طریق نقش مهمی در تحکیم همبستگی ملی به عنوان یکی از شاخص های مهم توسعه سیاسی و اجتماعی ایفا می کند. همبستگی ملی در این چارچوب به معنای «حضور فیزیکی هم زمان مجموعه ای از افراد»، «احساس عاطفی مشترک» و «اشتراک در توجه و آگاهی متقابل» می باشد که در قالب عناصری مانند پیوندهای احساسی مشترک، فعالیت، تعامل و عناصر هنجاری اشتراکی قابل درک است. روش مورد استفاده در پژوهش حاضر، روش توصیفی تحلیلی می باشد. انتخاب این روش به طور عمده متأثر از نیاز به آمار شد کمّی دانشگاه ها در دوره پس از انقلاب اسلامی ایران (به طور مشخص در مقطع زمانی 1368-1384) و هم چنین تحلیل و تبیین نسبت این رشد کمی با فرایند همبستگی ملی می باشد. نتیجه آن که، نیروهای اجتماعی جدید برخاسته از فرایند آموزشی دانشگاه ها به دلیل برخورداری از سطح بالای سواد و آموزش، رشد طبقه متوسط جدید، تقویت فرهنگ جامعوی و ارتقاء سطح مشارکت اجتماعی و سیاسی نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی، دارای احساس هویت مشترک بوده و به واسطه امکان خودآگاهی هویتی، ظرفیت های جدیدی برای ارتقاء فرایند همبستگی ملی ایجاد می کنند.

تبلیغات