آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۳

چکیده

هفت پیکر، از جمله شاه کارهای ادبیات غنایی است که سخن پرداز گنجه آن را به رشته نظم در آورده است. این اثر در به کارگیری نمادها در بیان ساختار روانی انسان، بی نظیر است. او در این اثر، سلوک بهرام را در هفت وادیِ هفت گنبدِ آسمانی به دست هفت شاه بانوی جهان، برای رسیدن به تمامیت و کمال به تصویر می کشد. در گنبد هفتم که به رنگ سپید و سیاره زهره ویژه شده است و داستان از زبان دُرسَتی، شاه دخت ایرانی، بیان می شود، همه چیز رنگ و بوی سپیدی دارند. خواجه پارسا نمادی از بهرام گور است که در سفر از پارسایی ظاهری و قشری به پارسایی درون می رسد. از جمله نمادهای به کار رفته در این داستان     می توان به ماه، خورشید، درخت، آب، موسیقی، نگهبان، زن، خار و ... اشاره کرد. این مقاله تلاشی است برای تحلیل نمادهایی که در واپسین داستان هفت پیکر به کار گرفته شده اند. در پایان مقایسه کوتاهی میان بهرام به عنوان یک شخصیت حماسی تاریخی با سیاوش، پهلوان ایرانی صورت گرفته است.

تبلیغات