آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

پرسش و تکاپو در مورد تاریخ وقوع اشراط ساعت از آن جمله ظهور مهدی4 و نزول عیسی7 از همان آغاز طرح ایدههای آخرالزمانی در میان مسلمان وجود داشته است. در این میان برخی از دانشمندان دینی با گرایشهای مختلف فکری در صدد تعیین تاریخ وقوع این حوادث برآمدند. در مقاله حاضر نحوه مواجهه و رویکرد انتقادی احمد افندی حیاتی (دانشمند اهلسنت دوره امپراتوری عثمانی) با تکیه بر رساله کوتاه وی به نام تهافت مستخرجه با استخراجکنندگان تاریخ وقوع اشراط ساعت به ویژه ظهور مهدی4 تبیین شده است. این رساله به زبان عربی نگاشته شده و سپس به درخواست برخی از رجال حکومتی برای انتفاع عموم، توسط نویسنده اصل، به زبان ترکی عثمانی ترجمه شده. بازخوانی و بررسی محتوای رساله براساس نسخه خطی شماره «1701» محفوظ در موزه توپقاپی سرای استانبول صورت گرفته است. حیاتی در رساله خود از شخصی به نام «عثمان افندی» نام میبرد که سال 1213ق را به عنوان سال ظهور مهدی پیشگویی کرده بود. حیاتی در این رساله به نقد مستندات و روشهای استخراجکنندگان پرداخته و معتقد است که مقولاتی همچون زمان وقوع اشراط ساعت و ظهور مهدی را نمیتوان با روشهایی چون جفر، زیج و زایچه پیشگویی کرد. پیامبر اسلام6 نیز از زمان وقوع این حوادث بیاطلاع بوده و کشف و شهود عرفا نیز در این زمینه اعتباری ندارد و اگر احادیثی هم در باب تعیین زمان وقوع اشراط ساعت وارد شده یا خبر واحد است که ارزش استناد ندارد و یا در نهایت با نص صریح قرآن و سنّت در تعارض است و باید کنار نهاده شود. در حقیقت از اینجاست که حیاتی به نظریه «وقتناپذیری زمان وقوع اشراط ساعت و ظهور مهدی» میرسد.

تبلیغات