آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

دکوپاژ را جدا از اصول شناخته شده می توان به منزله شیوه بیانی انحصاری میان کارگردان و اثر شناخت؛ به گونه ای که فراتر از فن، وضعیتی را پیش از قواعد و چارچوب های قراردادی میان کارگردان و روایت متنی ایجاد می کند. این پژوهش باهدفی بنیادین اجراشده و مسئله اصلی، بررسی عملکردی است که فرایند دکوپاژ از آن برای عینیت بخشیدن تخیلات و تصویر ذهنی بر اساس روایت در ذهن سازنده اثر بهره می برد. روش این پژوهش، کیفی و با رویکردی علوم شناختی و بر اساس نظریه گیرایش مادی و با استفاده از مطالعه منابع کتابخانه ای و آرشیوهای شنیداری و دیداری انجام گرفته است. پژوهشگر برای امکان سنجی و آشکارسازی بحث، به شیوه مطالعه موردی سه اثر سه کارگردان که در کشورهای گوناگون و در سال های متفاوت از داستان «مسخ» کافکا ساخته شده است را به دقت بررسی  و تجزیه تحلیل کرده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد نما در وضعیت اجرایی شکل می گیرد که به طور کامل متأثر از شرایط ذهنی لحظه ای، وابسته به تجربه های زیسته، ماده پیش رو و توانمندی های کارگردان است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که کارگردان با انتخاب شیوه و سبک سینمای موردنظر، از قابلیت ها و امکانات موجودش استفاده کرده و در وضعیت اجرایی دست به خلق نماهایی می زند که درعین حال که برگرفته از شیوه سینمایی مشخص است، متعلق به خود اوست و درنتیجه اثر او را از سایرین متفاوت می کند. 

تبلیغات