آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

 در ایران به چرائی عدم موفقیت برنامه های توسعه، پاسخ های مختلفی داده شده، اما توجهی به اهمیت «مبانی فکری توسعه» نشده است. این در حالی است که نظریه پردازی در باب «توسعه»، در آغاز در مکاتبی چون اقتصاد رشد و مدرنیزاسیون که مبتنی بر مفروضات پارادایمی «علم سیاست پوزیتیویستی» و «علم اقتصاد کلاسیک» پردازش شد. این ابتناء، از یکسو تضمنات نظری و عملی خود را دارد و از سوی دیگر، بی توجهی به آن تبعات معینی برای توسعه اندیشی در بر خواهد داشت. در چند دهه اخیر، نظریه های جدید توسعه همچون نظریه های «اخلاق توسعه» و «توسعه انسان»، به صراحت با رجوع و اتکاء به مبانی فکری متفاوت از نظریه های پیشین توسعه به دو پارادیم مدنی، یعنی «پارادایم عرصه عمومی» و«پارادایم بازار» تاسی جسته و هنجارهائی چون «عدالت»، «آزادی»، و«زندگی خوب» را وارد مباحث توسعه کرده اند. اما، در نهایت تنش میان این دو پارادایم مدنی نظریه های جدید را نیز دچار تنش کرده است در اینجا «پدیدارشناسی امر مدنی» بعنوان نوعی مبنای فکری – فلسفی که می تواند با توجه به اقتضائات زمینه و زمانه، تمهیدگر توسعه اندیشی در ایران فارغ از تنش حاصل از دوگانه مدنی مذکور باشد، مطرح شده است.

تبلیغات