آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۷

چکیده

بررسی برخی از نوشته های مهوش قویمی در دانشگاه و محیط غیردانشگاهی نشان می دهد که او به رویکردهای متن گرا اهمیت ویژه ای می دهد. برخلاف بسیاری از کتاب ها که تنها به بازگویی و شرح نظریه ها بسنده می کنند، قویمی در سه کتاب شعر نو در بوته نقد، آوا و القاء و گذری بر داستان نویسی فارسی،پس از شناساندن اندیشه های صورت گرایی روسی و ساختارگرایی فرانسوی به هم سخنانش، برای اثبات کارآمدی شان در پژوهش های ادبی، از آنها در بررسی و واکاوی انواع متفاوتی از متن های ادبیات فارسی بهره می گیرد. جستار پیش رو می کوشد تا افزون بر نحوه به کارگیری قویمی از رویکرد متن گرا در تحلیل متن های فارسی، خاستگاه و پیامدهای این رویکرد را نیز واکاوی کند. گرچه قویمی در تحلیل شعرها و رمان های فارسی به مدد رویکرد متن گرا درست عمل می کند، اما گاه برخی از مبانی بنیادین آن را از جمله پرهیز از داوری و ارزش گذاری و هم چنین دوری جستن از ملی گرایی در بررسی ادبیات زیر پا می گذارد. پیوند عاطفی او با رویکرد متن گرا، چه در بخش نظری، چه در بخش عملی، چنان ژرف است که او نمی تواند به سنجش درستی از این رویکرد دست یازد.

تبلیغات