آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۱

چکیده

عقلانیت یکی از مفاهیم پرکاربرد و اساسی در مباحث مربوط به زندگی سیاسی به شمار می آید و البته در پی اندیشه هایی که بر چالش میان دین و سیاست متمرکز شدند، بیش از پیش، مورد ملاحظه قرار گرفته است. ازاین رو، بررسی تمایزات عقلانیت حاکم بر حکومت اسلامی با عقلانیت مورد نظر در حکومت های سکولار، مهم به نظر می رسد؛ چرا که در حکومت اسلامی نمی توان هرگونه عقلانیتی را مبنای نظر و عمل خود قرار داد. عقلانیت به معنای تبعیت کامل از استدلال صحیح و به تعبیری تبعیت از تفکر استدلالی است. در یک تقسیم کلی، عقلانیت را به دو قسم نظری و عملی تقسیم نموده اند. عقلانیت نظری، وصف عقاید مرتبط با حکومت اسلامی قرار می گیرد و عقلانیت عملی، وصف اعمال حکومت اسلامی و کارگزاران آن. عقلانیت نظری می تواند ناظر به معرفت، هستی و انسان باشد. در مقابل، عقلانیت عملی نسبت به اهداف و رفتار سیاسی مورد توجه قرار می گیرد. عقلانیت مورد نظر در حکومت اسلامی، در دو حوزه مذکور متمایز از عقلانیت حاکم بر حکومت سکولار است. این عقلانیت، در برخی موارد، داده های عقلانیت مورد توجه در حکومت سکولار را حداقلی دانسته و تکمیل آنها را پیشنهاد می کند و در مواردی نیز دستاوردهای آن را از اساس نادرست می پندارد و نظر یا الگوی کاملاً متفاوتی را ارائه می دهد.

تبلیغات