آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

در سینمای کلاسیک داستانی، تنها از تعامل منطقی و متناسب بین عناصر میزانسن و تدوین است که روایت فیلمیک مؤثری حاصل می شود. هر دو عنصر همزمان و در نسبتی با هم در نمایاندن کنش فیلمنامه فعالند اما گاه کنش در قالب ظرفیت های روایتی میزانسن و گاه ظرفیت های روایتی تدوین مؤثرتر جلوه می کند. این عناصر نه در مقابل هم، که در کنار هم و بلکه در تطابق با هم هستند. در صورتی که رابطه بین این دو عنصر منطقی باشد،  ظرفیت های بیانی یکدیگر را تقویت نموده و  در غیر این صورت به تضعیف یکدیگر منجر می شوند. دریافت کارگردان از کنش فیلمنامه، ویژگی های سبکی او و ژانر فیلم، در طراحی کارگردان نسبت به اجرا کردن نوع خاصی از رابطه بین میزانسن و تدوین در فیلم، اثرگذار است. بر اساس نظریه های حاکم بر سینمای داستانی کلاسیک، نمی توان عناصر میزانسن و تدوین را به صورت ماهوی یکی دانست زیرا میزانسن اساساً به تمامی آن چیزی که درون قاب دیده می شود اشاره دارد و تدوین با رابطه بین نماها شناخته می شود. هر یک از دو مفهوم میزانسن و تدوین دارای ظرفیت های بیانی منحصر به خود هستند. اما این را هم باید پذیرفت که حیات هر یک از این دو، در گرو وجود دیگری است. تنها در صورت وجود داشتن تعاملی منطقی و سازنده بین میزانسن و تدوین، می توان به روایت مؤثرتری در فیلم داستانی دست یافت.

تبلیغات