چکیده

برای ارزیابی سیاست های حمایتی از مسکن، باید قدرت خرید خانوارها تعیین شود. قدرت مالی خرید مسکن هر خانوار تابعی از درآمد خانوار نیست؛ بلکه با مخارج خانوار رابطه معکوس دارد. در این مقاله با استفاده از سیستم مخارخ خطی بسط یافته (ELES) و داده های درآمد و هزیﻨه تعداد 18هزار و 885 خانوار نمونه شهری ایران در سال 1393، متوسط مخارج یک خانوار نمونه تعیین شده است. با استفاده از مخارج متوسط یک خانوار نمونه، درآمد متوسط هر خانوار نمونه در هر دهک درآمدی، قیمت متوسط هر متر مربع واحد مسکونی و سیاست های مختلف اقتصادی مرتبط با وام های بانکی در بخش مسکن، قدرت مالی خرید مسکن در دهک های مختلف درآمدی اندازه گیری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در هفت دهک پایین درآمدی، متوسط حداقل مخارج مصرفی بیشتر از متوسط درآمد است. این دهک ها برای پوشش حداقل مخارج، کسری درآمد دارند. به عبارت دیگر، برای پرداخت اقساط ماهیاﻧه خرید مسکن، درآمد مازاد ندارند. مازاد درآمد سه دهک اول درآمد نیز چندان درخور توجه نیست و نشان دهنده کم بودن درآمد سرانه کشور است. این پژوهش ایستا نشان داده است افزایش در دوره بازپرداخت یا کاهش نرخ سود تسهیلات یا کاهش قیمت مسکن، چگونه قدرت مالی خانوارها را افزایش می دهد و برای خانوارها امکان خرید مساحت بیشتری از مسکن فراهم می شود.

تبلیغات