آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

کشور عراق را باید یکی از کانون های مهم بحران، ناآرامی های سیاسی و تشتت های ایدئولوژیکی در عصر کنونی قلمداد کرد. از دوران زعامت حزب بعث و توتالیتاریانیسم صدام حسین تا اشغال این کشور از سوی آمریکا در سال 2003 میلادی و در نهایت چالش های امنیتی-سیاسی داعش در این کشور، هیچ گاه عراق در عرصه ی تکامل و توسعه ی نظام سیاسی روندی موفقیت آمیز را طی نکرده است. پس از اضمحلال نسبی داعش در عراق، مسئله ای که به نظر بسیار مهم می رسد، مباحث بازسازی، تکوین، یکپارچگی و توسعه ی سیاسی در این کشور است. در این مقاله، نویسندگان با بهره گیری از نظریه ی بی ثباتی سیاسی دیوید ایستون و نیز روش جامعه شناسی تاریخی (روش تحقیق) درصدد پاسخ بدین سؤال اند که بی ثباتی سیاسی فراگیر جامعه ی عراق در بازه ی زمانی سال های 2003 (سقوط صدام حسین) تا 2018 (زوال نسبی داعش در عراق) را چگونه می توان تحلیل کرد؟ یافته های مقاله حاکی از این مسئله است که نظام سیاسی عراق را می توان در خلال این مدت، به یک چرخه ی سیاسی تشبیه کرد. این چرخه به ترتیب شامل تغییرات در مقامات سیاسی، وقوع تغییرات گسترده در قواعد رژیم و در نهایت تغییر در جامعه ی سیاسی است؛ بنابراین، تغییرات وسیع و گسترده در این چرخه، زمینه های بی ثباتی سیاسی را در عراق به وجود آورد.

تبلیغات