آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

خوانش دریدا از مفهوم «اکنون» در بستر انتقادهایی که به آن وارد می سازد آشکار می شود؛ انتقادهایی که با پیش فرض انکار متافیزیک حضور همراه است. وی با قرار دادن پدیدارشناسی در ذیل متافیزیک حضور آن را جزو همان سنت رایج فلسفه غربی قلمداد می کند و راه حل رهایی فلسفه خود را از این چارچوب متداول، توجه به جنبه مقابل حضور یعنی، غیریت می داند. دریدا بر این اساس که اکنون نشان دهنده حضور است آن را نقد می کند. نقد اصلی وی به اکنون  براساس دو امکان به ظاهر ناسازگار در این مفهوم شکل می گیرد. این دو امکان عبارتند از: اکنون منبسط، اکنون در حالت پیوستگی با یادسپاری و پیش نگری و دیگری اکنون به مثابه نقطه منشاء با خصلت آغازین بودنش. در این نوشتار می کوشیم تا ضمن بیان انتقادها به منظور فهم خوانش دریدا، با اشاره به حد بودن انطباع اولیه و ساختار سه پایه ای اکنون پاسخی برای آن عرضه داریم. بر اساس حد بودن انطباع اولیه و در نتیجه عدم استقلال آن از طرفین حد، تلقی آن به صورت نقطه منشاء منتفی می گردد و ادراک یک عین، ادراکی دارای دیرند خواهد بود. ساختار سه پایه ای اکنون، پیوستاری متقابل از انطباعات اولیه و یادسپاری و پیش نگری را فراهم می سازد که بر پایه ی آن هیچ انطباع اولیه ای به تنهایی (به صورت نقطه منشاء) و بدون در نظر گرفتن این پیوستگی قابل درک نیست.

تبلیغات