آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

با توجه به گرایش ذاتی بشر به اجتماع، انسانها در زندگی اجتماعی با همنوعان خود، اجتماعاتی را در سطوح مختلف تشکیل میدهند که خصیصه منفعتطلبی باعث میشود تا در تمام سطوح دچار نزاع شده و به منظور اجتناب از پیامدهای زیانبار آن و در عین حال تأمین منافع خود، به تنظیم و تدوین ملاکهایی بپردازند. یکی از مهمترین سطوح تعامل انسانها، روابط بینالملل است که شامل روابط بین حکومتها، گروههای خارجی، سازمانها و حتی افراد کشورهای مختلف در این سطح بوده و این روابط تا زمانی میتواند از آسیبپذیری مصون بماند که بر اساس ملاکهای منطقی و معقول تنظیم شده باشد. از آنجایی که انسانها همواره در جستجوی سازندهترین مکتب در عرصههای مختلف از جمله روابط بینالملل هستند، لذا مکتبهای گوناگون همواره ادعای برتری نسبت به سایر مکاتب داشتند. در بین ادیان، مذاهب و مکاتب دنیا، اسلام به عنوان یک مکتب جامع تنظیم روابط انسانی در عرصه بینالملل، ملاکهای عادلانهای را با تکیه بر محور اخلاق و شرع در نظر گرفته است. عطف به دیدگاههای مذکور، نگارنده با گردآوری منابع به صورت کتابخانهای و بهرهمندی از روش توصیفی – تحلیلی، درصدد بررسی این سؤال است که اسلام چه رویکردی به اصول اخلاقی در روابط بینالملل دارد؟ نویسنده بر آن باور است که اسلام در ردیف نظریههای هنجاری یا ارزشی روابط بینالملل، به بایدها و نبایدهای پدیدههای بینالمللی پرداخته و روابط بینالمللی را آنگونه که باید باشد، با رویکرد اخلاقی توصیف و تجویز میکند.

تبلیغات