آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۶

چکیده

این نوشته بر اساس نظریه ی واقع گرایی سیاسی که تا حد زیادی متأثر از نظریات ماکیاولی می باشد، به دنبال یافتن علل عدم تداوم روابط سیاسی و دیپلماتیک میان دولت های اروپایی و ایلخانان در دوره حاکمیت ایلخانان بر ایران می باشد. بر اساس همین نظریه می توان ادعا کرد، مسایل سیاسی و قدرت نظامی اصلی ترین دلیل ارتباط بین ایلخانان و اروپاییان در تمام مدت ارتباط دو سویه بوده و سایر مسائل همچون مسائل مذهبی، اقتصادی و تجاری در حاشیه قرار داشته اند. بر این اساس روابط سیاسی آن ها به دو دوره تقسیم می شود، نخست آنچه که از اعزام اولین هیئت از طرف اروپاییان به دربار خان مغول در قراقورم پایتخت مغولان صورت می گیرد و تداوم آن تا زمانی که غازان خان اولین ایلخان مسلمان شده ی رسمی مغولان در ایران به حکومت می رسد. در این دوره مسئله ممالیک مصر که تنها مانع تحقق بخشیدن به هدف مغولان، یعنی امپراتوری بزرگ مغول که از اقیانوس کبیر تا دریای مدیترانه را شامل می شد، باعث ارتباط بود و البته روابط با اروپاییان نیز در طول این دوره بسیار خوش بینانه و کاملاً امیدوارانه دنبال می شد. در قسمت دوم نیز روابط میان اروپاییان و ایلخانان در طول دوران حکمرانی سه ایلخان پایانی و البته مسلمان این سلسله ی مغولی در ایران مورد بررسی قرار گرفته، که مشهودترین نکته در این قسمت روابط کاسته شدن از اشتیاق دو طرف در ایجاد و تداوم روابط می باشد که مهم ترین دلیل آن را نیز می توان مأیوس شدن طرفین در رسیدن به اهدافی دانست که از طریق این مناسبات به دنبال دست یافتن به آن بودند.

تبلیغات