آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۱

چکیده

به طور کلی شاخصیابی و مصداق شناسی مفهوم منطقه استراتژیک همواره یکی از دلمشغولیها و دغدغه های فکری اندیشمندان حوزه ژئوپلیتیک بوده است. آنها همواره کوشیده اند با توجه به شرایط گوناگون، شاخصها و مصادیق مختلفی را برای این مفهوم مطرح نمایند و دولتمردان و سیاستمداران را برای دسترسی و تسلط بیشتر بر این مناطق ترغیب نمایند. بدیهی است این مفهوم نیز همانند دیگر مفاهیم مطرح در حوزه ژئوپلیتیک از ماهیت سیال و پویا برخودار بوده و در طی زمان در نتیجه تغییر نوع دیدگاه حکومتها نسبت به سرچشمه ها و منابع تولید قدرت و رقابت دچار بازساخت و بازتعریف می گردد. در این راستا به نظر می رسد که با پایان جنگ سرد و فروپاشی نظام دوقطبی شاخصهای مفهومی این موضوع با شاخصهای متناظر با آن در قبل از این دوره زمانی یکسان نباشد، که در سالیان اخیر کمتر به آن پرداخته شده است. همین عامل سبب تولید نوعی اغتشاش نظری در چگونگی به کار بردن این مفهوم در متون گوناگون گردیده است. از اینرو در این مقاله کوشش گردیده که با رویکردی توصیفی – تحلیلی شاخصهای مفهومی این مفهوم در بازه زمانی بعد از جنگ سرد استخراج گردد. یافته های تحقیق نمایانگر آن است که امروزه حوزه های جغرافیایی ظهور جریانات، شبکه ها و فرایندهای بزرگ مقیاس و جهانی می تواند به مثابه منطقه استراتژیک در نظر گرفته شود.

تبلیغات