آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۵۴

چکیده

متن

کلیات: در هیچ یک از ادیان و قوانین بشری بقدریکه در شریعت‏ اسلام موضوع صلح اهمیت دارد رعایت نشده و مشخص نیست-صلح در شریعت اسلام و کتب فقها باب مخصوصی داشته و دارای شعب و تقسیمات‏ مختلفه و شرایط کیفیات مبسوطه و مفصله‏ئیست که در این رساله مختصری‏ از آنها را که تقریبا متفق علیه فرق مختلفه ا سلامی است و یا در صورت‏ متفق علیه نبودن مخالف زیاد مهمی ندارد ذکر مینمائیم.
تعریف کلی صلح در مذهب اسلام-صلح عقدی است که تشریح شده‏ برای قطع تجاذب و رفع تنازع و در این تعریف کلی مباحث و صور مخصوصی‏ است که بدوا بذکر آنها میپردازیم.
اول-موارد عمومی صلح-مجموع عقیده فقها آنست که اساسا صلح‏ در چهار مورد است.
1-صلح بین مسلمین و اهل حرب مثل صلح معروف حدیبیه و صلح‏ بعضی از قراء خیبر و صلح با نصارای نجران و یهود که در زمان‏ حضرت رسول بوده و ما خلاصه‏ئی از نکات تاریخی آنرا در این فصل ذکر می‏کنیم.
صلح حدیبیه-در سال ششم از هجرت نبویه که مقرر گردید از طرف رسول اکرم وجوب زیارت خانه خدا و اعمال حج و برای اجرای این‏ آئین حرکت فرمودند بجانب مکه در حوالی(حدیبیه)(یکی از منازل‏ فاصله بین مکه و مدینه در راه قافله روی سابق)بحضرت ختمی مرتبت‏ اطلاع دادند که قریش از طرف ابو سفیان و سایر بنی اعمام آن عده‏ئی جمع‏ و در خیابان جلوگیری و قتال با حضرت و اصحابش هستند حضرت‏ (عثمان ابن عفان)را که محبوب قریش بود برسالت نزد آنها فرستاد که‏ جلوگیری از جدال شده و نیت حضرت را برای آنها بیان کند-قریش عثمان را توقیف و این خبر بحضرت رسیده بیعت تازه باصحابه منعقد(در اخبار این بیعت را به بیعت الرضوان مینمامند)و این خبر بقریش رسیده متزلزل‏ شدند-شخصی موسوم به(سهیل ابن عمرو)را معین نمودند که بیاید حضور حضرت و صلح‏نامه‏ئی منعقد نمایند که خلاصه شرایط آن اینست«سال ششم‏ که عزم طواف مکه نمودند باز گردند-و انجام طواف را بسال بعد موکول نمایند-و بقضای عمره بدل از حج عمل فرمایند-و تا ده سال‏ مسلمانان و مشرکان قریش بجنک و جدال نپردازند و در خفا و علن بر علیه‏ یکدیگر اقدام نه نموده متعرض یکدیگر نشوند و از اهل قریش هر کس‏ بزنهار حضرت ختمی مرتبت درآید قریش متعرضش نشوند-و هر کس‏ هم سوگند قریش باشد مسلمانان باو آزار نرسانند...الخ»
اینمصالحه بقلم علی ابن ابیطالب تنظیم و معروف بصلح حدیبیه گردید
صلح خیبر و فدک-در سال هفتم از هجرت نبوی که حضرت رسالت‏ پناه عازم جنک با یهودیان خیبر گردید وقتیکه در حوالی قلاع خیبر رسید (محیصة ابن مسعود)را بجانب قراء(فدک)روانه فرمودند تا آنها را بدین اسلام و ترک دین یهود دعوت نماید-در اوائل امر یهودیان فدک به‏ پشت‏گرمی پهلوانان خیبر از قبیل مرحب و غیره توجهی ننموده و جوابهای‏ درشت دادند تا بعد از وقوع فتح خیبر و مغلوبیت یهودیان و غارت اموال‏ آنها خائف شده یکی از رؤسای خودشان را موسوم به(نون ابن یوشع) را با جمعی نزد حضرت خیر المرسلین اعزام و تقاضای انعقاد مصالحه‏نامه‏ نمودند-و صلح‏نامه اینطور تنظیم شد که نصف فدک از آن مسلمین و نصف در دست آنها باقی باشد و بقیه یهود(وادی القری)نیز بعد از مختصر مقاومت صلح نامه‏ئی با مسلمین و قبول(جزیه)نمودند که در تواریخ اسلامی‏ از کامل ابن اثیر-و حبیب السیر-و روضت الصفاء مندرج است.
صلح با نصارای نجران-صلح حضرت محمد با نصارای نجران‏ در سال دهم هجرت نبوی انجام شد-و خلاصه آن اینست که چهار نفر از نصارای نجران(عبد المسیح ملقب بعاقب-ایهم-ابو الحارث بن علقمه- سهیید)در مدینه حضور حضرت رسول خاتم رسیده بعد از احتجاجات و محکومیت آنها و حاضر نشدن برای مباهله عقد صلحی منعقد نمودند که به‏ موجب آن سالی دو هزار(حله یمانی)که قیمت هر کدام چهل درم باشد هزار در ماه صفر و هزار در ماه رجب تسلیم نمایند و مسلمانان متعرض آنها نشوند
2-صلح بین اهل عدل و بغی-یعنی صلح در داخله مسلمین بین اهل‏ عدل و تقوی با اهل بغی و اشرار که بعد از حضرت رسول سابقه بسیار دارد مخصوصا زمان بنی‏امیه به بعد-برای مثال دو فقره آنها را ذکر میکنیم.

تبلیغات