آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

خوشبختی یا بدبختی، تنها در خانه آدمی را نمی کوبد. گاهی اقبال و ادبار به چیزهای دیگر نیز روی می آورد. شهری در میان شهرها، گلی در میان گلها، روزی در میان روزهای هفته، ماهی در برابر ماههای دوازده گانه سال و عددی در میان اعداد و... یا بدبختی دست و پنجه نرم می کند. گاهی این بدبختی یا خوشبختی در میان حروف کلمه، یعنی صورت مکتوب پاره های صوتی یک کلمه، نیز خودنمایی می کند و داغ بدبختی بر پیشانی حرفی در میان حروف می نهند و آن را گوشه نشین و گاهی از میدان بدر می کشند. می بینیم حرف همزه از آغاز خودنمایی و کاربرد، بدبخت بوده است. زیرا در نامگذاری حروف، غالبا نام حرف با مخرج صوتی آن بستگی دارد و نام حرف را از نخستین طنین صورت می گیرند: ب با ت تا ج جیم و... اما در همزه چنین نیست. می گویند نخست نام آن با تکیه به آواز آن، امزه نهادند. اما به بهانه ادای این حرف از بن کام و همانندی این ادابا – قی و غثیان، امزه به همزه بدل گشت از سوی دیگر چون این حرف برخلاف حروف دیگر، در نوشتن شکل ثابتی ندارد و تحت تاثیر حرکت آن یا حرکت پیش از آن به صورت «ا.و.ی» مکتوب می گردد، بنابراین در میان حروف به صورت «لا» پیش از حرف (ی) خودنمایی کرد یعنی صورت معینی ندارد. بعضی می گویند حرف نخست الفبا همزه است و اگر در الفبا به آن الف می گویند مراد الف متحرک ست و الف متحرک همان همزه است و الف را تا مدتی پیش در میان الفبا به صورت «لا» لام الف و پیش از حرف «ی» می آورند. و چون حرف الف ساکن ما قبل مفتوح می باشد و تلفظ کلمه با ابتدا به ساکن ناشدنی ست بنابراین «لام» را به آن چسبانیدند تا بتوان آن را تلفظ کرد و نمایش داد...

تبلیغات