آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

این مقاله به بررسی مفهوم هویت و فرهنگ در نظریه متاخر جهانی شدن که نوعی نظریه «ارتدوکسی جدید» درباره مدرنیته است، می پردازد. اگر چه ‏نظریه «ارتدروکسی جدید» فرهنگ و مدرنیته می کوشد از ضعف های نظریه امپریالیزم فرهنگی اجتناب کند، با این حال نه تنها از نقش عوامل اقتصادی ‏و در تاثیر جهانی شدن بر فرهنگ غفلت می ورزد، بلکه آگاهانه آن را به بهانه تقلیل گرایی نقد می کند. اقتصاد سیاسی تولید و مصرف کالاهای فرهنگی ‏در سطح جهانی نشان می دهد که یا جهانی شدن معنای روشنی ندارد، یا به معنای جهانی سازی امریکایی شدن و غربی شدن خواهد بود. از این رو، نظریه ‏ارتدوکسی جدید نمی تواند به خوبی از عهده تبیین رابطه فرهنگ و هویت با توجه به واقعیات جهانی برآید.‏

تبلیغات