چکیده

سوم تیرماه 1287 شمسی، 71 سال و یک ماه و 14 روز پس از انتشار اولین روزنامه ایران «کاغذ اخبار»، میرزا جهانگیرخان‌ شیرازی، مدیر روزنامه «صوراسرافیل» ، که به نام روزنامه‌اش مشهور شده بود، همراه با میرزا نصرالله بهشتی ملقب به ملک‌المتکلمین سخنور و وکیل انقلابی به دستور محمدعلی‌شاه در باغشاه به دار آویخته شدند. کشتن سلطان‌العلمای خراسانی، مدیر روزنامه «روح‌القدس» با 250 نفر از دستگیرشدگان پس از به توپ بستن مجلس، نشان از عمق خشم ششمین شاه قاجار نسبت به روزنامه‌نگاران داشت. محمدعلی‌شاه که با شکایت و توقیف مطبوعات موفق به ساکت کردن آنها نشده بود، با این قتل‌های فجیع سعی می‌کرد جو ملتهب جامعه خواهان‌آزادی را که بر اثر روشنگری مطبوعات، خواستار مطالبات بیشتری بود، ساکت کند.

متن

     کشتار بی‌رحمانه روزنامه‌نگاران و آزادیخواهان مشروطه‌طلب سبب شد تا بسیاری از روزنامه نگاران مانند سیدمحمدرضا مساوات، علی‌اکبر دهخدا نویسنده روزنامه «صوراسرافیل»، مدیرالملک مدیر روزنامه «صبح صادق» و جمع دیگری که از دستگیری‌های گسترده عمال شاه جان سالم به در برده بودند، راهی خارج از کشور شوند تا پس از فتح تهران، شکست محمدعلی‌شاه و پناهندگی او به روسیه دوباره به کشور برگردند. دوره 3 ‌ساله حکومت محمدعلی‌شاه از خونین‌ترین و پر التهاب‌ترین سال‌های مبارزاتی روزنامه‌نگاران به شمار می رود. شاه که بخوبی از قدرت قلم و افشاگری آنها آگاه بود، با تمام وجود سعی می‌کرد آنان را ساکت کند. بعد از صدور فرمان مشروطیت تا سقوط محمدعلی‌شاه، روزنامه‌نگاران به‌‌رغم تحمل تمام سختی‌ها موفق به کسب امتیازاتی شدند که تا آن زمان تصورش به ذهن هیچ‌کس خطور نمی‌کرد. آنچه در این مقاله مورد بحث قرار می‌گیرد، نقش روزنامه‌نگاران در راه کسب آزادی و تصویب قوانین در این دوره 3 ساله خونبار است، اما صدور فرمان مشروطیت، متمم قانون اساسی و آزادی مطبوعات بدون روشنگری روزنامه‌نگارانی که طی سال‌های پیش از آن به افشاگری حکومت و آگاه‌سازی مردم در جهت دستیابی به حقوق خود عمل کردند، ممکن و میسر نیست. به‌همین علت پیش از ورود به بحث درباره وضعیت مطبوعات در آن دوره 3 ‌ساله، نگاهی به مطبوعات از دوره ناصری تا صدور فرمان مشروطیت می‌اندازیم.
وجود حکومت استبدادی و عدم تحمل پذیرش نظریات مخالفان سبب شد تا نخستین نشریات فارسی‌زبان توسط نویسندگانی که به اروپا، هندوستان، مصر و عثمانی مهاجرت کرده یا تبعید شده بودند، خارج از مرزهای ایران منتشر شوند. مدیران و نویسندگان این روزنامه‌ها عمدتا روشنفکران ایرانی بودند که به واسطه آشنایی با فرهنگ و پیشرفت‌های غرب، خواهان اعمال و برقراری دموکراسی در ایران بودند. این گروه که اغلب از روشنفکران مشروطه‌طلب محسوب می‌شدند، سعی داشتند با آگاه‌سازی مردم از آنچه در دیگر کشورها می‌گذشت، مطالبات آنان را افزایش دهند. اینان را باید نخستین پیشگامان مشروطه در ایران دانست که از جمله این روزنامه‌ها می‌توان به روزنامه «اختر» که توسط میرزا مهدی و محمدطاهر در استانبول تأسیس شد ‌ و به صورت مخفیانه در سال 1254 شمسی در ایران توزیع می‌شد، یا «ثریا» چاپ قاهره که با مدیریت میرزاعلی‌محمدخان کاشانی از 1277 شمسی شروع به انتشار کرد یا‌ روزنامه «حبل‌المتین» که از همان سال 1272 در کلکته منتشر شد یا «قانون» که با مدیریت میرزا ملکم‌خان ناظم‌الدوله از 1269 شمسی در لندن چاپ می‌شد، اشاره کرد. وجود و تاثیر بعضی از این افراد بویژه فردی مانند ملکم‌خان انکارناپذیر است. پروفسور ادوارد براون، ملکم‌خان را یکی از عوامل اصلی نوزایی سیاسی و ادبی در ایران برشمرد. او که سفیر سابق ایران در لندن بود به‌واسطه نظریات انقلابی به کشور فراخوانده می‌شود.
دوره ناصری دوره بدی برای روزنامه‌نگاران به شمار می‌رفت. بعد از انتشار «کاغذ اخبار» و در تمام سال‌های بعدی سلطنت ناصرالدین‌شاه علاوه بر شب‌نامه‌ها تنها 36 روزنامه ادواری در ایران انتشار می‌یافت. در زمان همین شاه بود که اداره انطباعات دولتی برای کنترل مطبوعات و کتاب‌ها تاسیس شد تا آغازگر سانسور دولتی در کشور باشد. در چنین فضایی بود که میرزاحسین‌خان سپهسالار به صدارت رسید. مطبوعات در این دوره دارای محتوای قابل قبولی شدند. در بررسی روزنامه‌هایی که در دوره سپهسالار منتشر شدند، دو جریان فکری را بخوبی می‌توان مشاهده کرد. نخست روند عقیدتی اصلاح‌طلبانه و آزادیخواهانه صدراعظم ایران بود و دوم نشریاتی با چارچوب فکری ایستا، اختناق‌پذیر، ژورنالیسم منحرف و کم‌محتوایی که اداره انطباعات به دستور ناصرالدین‌شاه و به ریاست محمدحسن‌خان اعتمادالسلطنه راه انداخته بود. در این دوره برای نخستین‌بار روزنامه‌هایی پا به عرصه گذاشتند که رسما عدم وابستگی خود را به کانون‌های قدرت ابراز و در مطالب خود در اندازه‌های متفاوت از جریان متعارف مطبوعات کشور عمل می‌کردند. یکی از این روزنامه‌ها «وطن» بود که وقتی سرمقاله این روزنامه را برای ناصرالدین‌شاه خواندند، بی‌درنگ دستور توقیف آن را صادر کرد و این اولین توقیف مطبوعات در تاریخ ایران بود.
ویژگی مطبوعات این دوره در خارج از کشور:
1ـ مندرجات آن جنبه سیاسی، اجتماعی و تفسیری داشت و بیشتر به اخبار دولتی، داخلی و خارجی می‌پرداخت.
2ـ همه نویسندگان آن آزادیخواه و مشروطه‌طلب و خواستار لغو حکومت استبدادی بودند.
3ـ همه جراید و نویسندگان تحت تاثیر سیستم اجتماعی و سیاسی اروپا بودند و الگوی اداری، مملکتی و حکومتی انگلستان، بلژیک، فرانسه و سوئیس را برای ایران پیشنهاد می‌کردند.
4ـ مطبوعات فارسی‌زبان خارج از ایران توانستند پُلی میان روحانیون و روشنفکران ایرانی در اروپا ایجاد کنند و تا حدودی گروه‌های مذهبی و روحانی را به خود جذب کنند.
اما بعد از سپهسالار در دوره اتابک، روش‌های سختگیرانه‌ای اعمال شد. در سال 1900 میلادی به دستور اتابک صدراعظم وقت، ورود تمام روزنامه‌های فارسی‌زبان چاپ خارج از کشور به داخل ممنوع شد تا مردم از اندیشه‌های آزادیخواهانه‌ای که در جهان وجود داشت، اطلاع نیابند. رشد سانسور تا آنجا پیش رفت که روزنامه وطن ـ که به 2 زبان فارسی و فرانسه توسط میرزا حسین‌خان سپهسالار منتشر می‌شد ـ بعد از انتشار اولین روزنامه در 9 محرم 1293 قمری با دستور ناصرالدین‌شاه توقیف شود.
ناصرالدین‌شاه در سال 1300 قمری دستور تبدیل اداره کل انطباعات به وزارتخانه را صادر کرد. بعد از قتل وی، مظفرالدین‌شاه که روحیه نرمتری داشت به حکومت رسید. در این دوره سختگیری نسبت به مطبوعات کمتر شد و مطبوعات رشد چشمگیری داشتند. اما در همین دوره میرزا آقاخان کرمانی و احمد روحی 2 نفر از سردبیران روزنامه اختر که از شاعران نامدار زمان خود بودند، بعد از مرگ ناصرالدین‌شاه در تبریز اعدام شدند و آنان را باید اولین قربانیان مطبوعات ایران دانست.
در پیروزی مشروطه، مطبوعات مهم‌ترین رکن تشکیلاتی و تبلیغاتی را تشکیل می‌دادند. در واقع می‌توان گفت مطبوعات و روزنامه‌نگاران سلاح قاطع انقلاب مشروطه بودند. در اواخر قرن 19 تیراژ روزنامه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور بالا رفت و تیراژ روزنامه‌های داخلی که با دولت همسو بودند بشدت تنزل یافت.در زمان خیزش برای مشروطه، روزنامه‌ها هیچ‌گونه وابستگی حزبی نداشتند و اکثرا برای تنها یک هدف و آن هم استقرار حکومت مشروطه تلاش می‌کردند.
در این روزنامه‌ها اغلب به انتقاداتی درباره مسائلی چون وضع نامطلوب داخلی، دریافت وام از روس‌ها، دخالت‌های سیاسی انگلستان، خزانه خالی کشور و واگذاری امور گمرک به بلژیکی‌ها که ایجاد نارضایتی عمومی کرده بودند، می‌پرداختند. روزنامه‌نگاران، امین‌السلطان و علی‌اصغر اتابک صدراعظم وقت را به باد انتقاد می‌گرفتند. به همین علت اتابک در سال 1900 میلادی، طی دستوری ورود تمام روزنامه‌های فارسی چاپ خارج را به ایران ممنوع کرد، بویژه روزنامه‌هایی چون «حبل‌المتین»، «ثریا» و «آزاد» را که علیه اتابک می‌نوشتند. در سال 1901 میلادی برای اولین‌بار شرح اقدامات ضد دولتی به‌صورت خبر کوچکی در یکی از روزنامه‌های دولتی چاپ شد که سبب توقیف روزنامه و تبعید چند نفر از نویسندگان و آزادیخواهان شد. در پاییز 1903 میلادی نارضایتی عمومی سبب استعفای صدراعظم و جانشینی عبدالمجید میرزا عین‌الدوله شد که دشمنی زیادی با مطبوعات داشت.
یکی از ارکان انقلاب مشروطه، انجمن‌های سری بودند که ‌ اواخر قرن 19 در ایران به‌وجود آمدند و به نهضت توان و نیرو می‌بخشیدند. این انجمن‌ها، مسوولیت تهیه مقالات انقلابی برای روزنامه‌ها را به عهده داشتند و همچنین مرکز مباحثه و تفسیر و تعبیر نوشته‌های مطبوعات ملی بودند. 2 دسته مهم در تشکیل انجمن‌ها دخیل بودند؛ روزنامه نگاران و روحانیون. نقش کمی و کیفی روزنامه نگاران بسیار عمیق بود. به‌طور مثال از 54 نفر عضو انجمن سری 20 نفر روزنامه‌نگار و باقی روحانی و بازرگان بودند.
در این دوره، 58 نشریه ادواری در ایران و 20 نشریه فارسی‌زبان در خارج از ایران منتشر می‌شد که در مجموع اینها ‌علاوه بر شب‌نامه‌هایی بود که در اقصی‌نقاط کشور پخش می‌شد. روزهای پیش از فرمان مشروطیت، روزگار خوب و روشنی برای مطبوعات و روزنامه‌نگاران ایران نبود. صدور و ابلاغ فرمان مشروطیت در 14 مرداد 1285 شمسی، سبب‌ساز تحول عظیمی در فرهنگ سیاسی ـ اجتماعی ایران شد. براساس اصل 13 قانون اساسی مشروطه، اصل آزادی مطبوعات مورد توجه قرار گرفت. مرگ مظفرالدین‌شاه 10 روز پس از امضای فرمان مشروطیت، آغاز دوره‌ای بسیار تلخ برای مردم ایران، مشروطه خواهان و بالاخص برای مطبوعات که در نوک تیز پیکان حمله علیه شاه قرار داشتند، بود. محمدعلی‌شاه یک‌ماه‌و‌نیم پس از صدور فرمان مشروطیت، براساس فشار افکار عمومی که خواستار حذف سانسور و نظارت دولتی بر مطبوعات بودند در 28 شهریور 1285 شمسی، فرمان انحلال وزارت انطباعات را صادر کرد. امضای متمم قانون اساسی در 29 شعبان 1325 قمری توسط محمدعلی‌شاه را می‌توان یکی از مهم‌ترین دستاورد‌های انقلاب مشروطه دانست. اصل 20متمم قانون اساسی، سانسور در مطبوعات را ممنوع شناخته و از قانون مطبوعات به عنوان تنها مرجع تعیین‌کننده حدود و جرایم مطبوعاتی و مجازات‌های مقرر نام برد. در اصل 77 و 79 متمم قانون اساسی مشروطه، بر لزوم وجود هیات‌منصفه در دادگاه مطبوعات و اصل برگزاری علنی دادگاه مطبوعات تاکید شده بود. از زمان امضای متمم قانون اساسی، نشریات بیشتری در کشور شروع به‌کار کردند.
روزنامه‌هایی چون حبل‌المتین، صوراسرافیل، تربیت، روح‌القدس، انجمن ملی آذربایجان و ایران‌نو را می‌توان از نشریات تاثیرگذار دوره مشروطیت دانست. حبل‌المتین به نفع طبقات گوناگون جامعه بویژه بازرگانان موضعگیری می‌کرد که همین مساله موجب بروز برخی قضاوت‌های محتاطانه نسبت به شخصیت مسوولان این روزنامه شد. حبل‌المتین معرف انتقال جریان روشنفکری خارج از کشور به داخل بود. تربیت، نشریه‌ای منفرد و میانه‌رو بود که نثر زیبا و تاکید آن و وجوه تمدن جدید از یک‌سو و انتشار مداوم آن قبل و بعد از مشروطه از دیگر سو سبب نفوذ این روزنامه در میان محافل فرهنگی شد. انجمن ملی آذربایجان، نشریه رسمی نهادهای مشروطه‌خواهی بود که هم از حوزه فکری قفقاز و عثمانی تاثیر پذیرفته و هم از سراسر کشور طرفداران و علاقه‌مندان فراوان داشت. این نشریه وابسته به انجمن تبریز، توانسته بود قدرت یک نشریه موثر شهرستانی را نشان دهد. 2 نشریه صوراسرافیل و روح‌القدس، معرف 2 جریان مطبوعاتی تندروی مشروطه هستند که مدیران آن نیز هر دو جان بر سر عقاید خویش نهادند. در میان نشریات روزانه روزنامه لیبرال و آزادیخواه، ایران نو از محبوبیت زیادی برخوردار بود. این روزنامه به این دلیل جالب توجه است که از نظر ادبی نخستین اشعار شاعران معروفی چون ملک الشعرای بهار و لاهوتی کرمانشاهی در آن چاپ شده است.
مطالعه این 6 نشریه به عنوان عمده‌ترین نشریات موثر دوران مشروطیت نشان می‌دهد که به‌رغم تاثیرگذاری مشترک، این مطبوعات الزاما از مضمون و سوگیری واحدی تبعیت نکردند. برای نمونه بررسی ساختار کلی موضوعات شماره‌های منتشرشده این نشریات در فاصله میان پیروزی جنبش مشروطه تا حاکمیت استبداد صغیر تفاوت‌هایی از این دست دارد:
1ـ روح‌القدس، بیش از بقیه و تربیت کمتر از همه به انتشار مقاله‌های سیاسی پرداخته‌اند.
2ـ انجمن ملی بیشتر از همه و تربیت کمتر از همه در حوزه مباحث اجتماعی فعالیت داشته‌اند.
3ـ تربیت، بیشترین توجه را به مقوله‌های فرهنگی و حبل‌المتین کمترین میزان را به خود اختصاص داده‌اند.
4ـ در اهتمام به مسائل خارجی تربیت در سال دوم پس از پیروزی مشروطیت بیشترین سهم و روح القدس کمترین سهم را داشته‌اند.
به طور کلی می‌توان نتیجه گرفت که غالب مطبوعات عصر مشروطه به مباحث سیاسی داخلی بیشترین توجه را داشته‌اند.
عدم اعتماد متقابل روزنامه‌نگاران و دولت، شرایط متحول و ملتهب سیاسی، عدم رعایت برخی حریم‌ها و روحیه دیکتاتورمآبانه شاه سبب شد تا درگیری‌های بین حکومت و روزنامه‌نگاران روز به روز افزایش یابد.
اعمال بعضی روش‌ها توسط برخی مطبوعات سبب شد تا نخستین‌بار لفظ توقیف مطبوعات در مجلس شورای ملی به‌کار گرفته شود. مجموع این مسائل باعث شد تا ضرورت تدوین هرچه سریع‌تر قانون مطبوعات که متمم قانون اساسی مشروطه آن را مرجع تشخیص حدود و جرایم می‌دانست، احساس شود. در همین فاصله 2 نشریه توقیف شد و اولین دادگاه مطبوعات نیز بدون تصویب قانون مطبوعات برگزار گردید. روزنامه صوراسرافیل که روشی کاملا منتقدانه داشت پس از انتشار اولین شماره با واکنش دولت مواجه گردید و پس از چاپ ششمین شماره خود توقیف شد و این اولین توقیف مطبوعات پس از فرمان مشروطیت محسوب می‌شود.
اعمال برخی روش‌ها توسط بعضی از مطبوعات سبب شد تا مخالفان به بهره‌برداری از موقعیت بپردازند. دولت اتابک لایحه مطبوعات را توسط مخبرالسلطنه، وزیر علوم و معارف به مجلس تقدیم کرد. چند روز پس از تقدیم این لایحه، روزنامه «حبل‌المتین» به مدیریت سیدحسین کاشانی از سوی وزارت علوم و معارف توقیف شد. توقیف این روزنامه سبب اعتصاب روزنامه‌نگاران، کارکنان و کارگران چاپخانه‌ها شد که می‌توان آن را به‌عنوان اولین اعتصاب مطبوعات در کشور قلمداد کرد. صوراسرافیل و حبل‌المتین سریعا از توقیف خارج شدند، اما با توقیف روزنامه روح‌القدس، درگیری بین موافقان و مخالفان مشروطه بالا گرفت. این روزنامه در شماره سیزدهم خود در مطلبی تحت‌عنوان «نطق غیبی یا اشاره لاریبی» بشدت به محمدعلی‌شاه و حکومت استبدادی آن تاخت و آن را مورد انتقاد قرار داد. وزارت علوم و معارف وقت، برخلاف روش پیشین خود که در صورت توقیف یا عدم توقیف یک روزنامه مدیر آن را فرا‌‌می خواند و بعد از بحث و جدل‌های فراوان سعی می‌کرد به‌نوعی سازش دست یابد و نشریه را از توقیف خارج کند، این‌بار موضوع را مستقیما به وزارت عدلیه ارجاع داد. محاکمه روزنامه روح‌القدس از جمله محاکمات جالب تاریخ مطبوعات ایران محسوب می‌شود، چراکه به جای شاه و دربار که شاکیان اصلی بودند وزیر علوم و معارف به عنوان شاکی در جایگاه نشست. در آن تاریخ هنوز قانون مطبوعات تصویب نشده و هیات‌منصفه‌ای منصوب نشده بود. روز 12 شوال 1365 قمری، محاکمه سلطان‌العلما در محکمه جنایات تهران برگزار شد. حاج صدق‌الملک به‌عنوان رئیس دادگاه و وکیل مخبرالسلطنه وزیر علوم و معارف در جایگاه شاکی نشستند. سلطان‌العلما بشدت نسبت به عدم حضور هیات منصفه اعتراض کرد و دادگاه را بدون وجاهت قانونی دانست. او استدلال رئیس دادگاه را مبنی بر نبودن هیات‌منصفه قضات نپذیرفت و آن را خلاف قانون اساسی‌دانست.ادامه افشاگری‌های سلطان ‌العلمای خراسانی در آستانه تصویب قانون مطبوعات و عدم وصول نتیجه توسط دولت سبب شد تا شکایت وزیر علوم و معارف پس گرفته شود. یک‌سال پس از آغاز مشروطیت در 18 اسفند 1286 شمسی، نخستین قانون مطبوعات ایران به تصویب شورای ملی رسید.
منابع:
1ـ تاریخ روزنامه نگارى ایران، جلد اول، 1379
2ـ محمد محیط طباطبایى؛ تاریخ تحلیلى مطبوعات ایران، بعثت: 1375
3ـ گوئل کهن، تاریخ سانسور در مطبوعات ایران، آگاه: 1362
4ـ محمدجواد صالحی انصاری، دادگاه مطبوعات در جمهوری اسلامی ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران: 1385
5ـ هادی خانیکی، مقاله «ستیز خبر با استبداد»، چهارشنبه 8 مهر 1384

پنجشنبه 28 مرداد 1389
            

   تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه جام جم می باشد. هرگونه استفاده غیرقانونی از مطالب سایت پیگرد قانونی خواهد داشت .
 

تبلیغات