علوم اجتماعی (دانشگاه فردوسی مشهد)

علوم اجتماعی (دانشگاه فردوسی مشهد)

علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال پانزدهم پاییز و زمستان 1397 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

سنخ شناسی الگوهای بازسازی زندگی پس از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازسازی طلاق عینیت ذهنیت ناسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 972 تعداد دانلود : 117
طلاق روندی رو به رشد در سال های اخیر داشته است که نتیجه آن، افزایش شمار زنان و مردان درگیر با پیامدهای پس از طلاق است. در این میان، بررسی نحوه مواجه سوژه های طلاق گرفته با پیامدهای طلاق و چگونگی بازسازی زندگی پس از طلاق، از حوزه های عموماً مغفول مانده در جامعه شناسی ایرانی است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف سنخ شناسی الگوهای بازسازی زندگی پس از طلاق انجام شده است و با اتخاذ رویکرد کیفی و تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به مطالعه نحوه بازسازی زندگی پس از طلاق سوژه های طلاق گرفته پرداخته است. نتایج حاصل از مصاحبه های عمیق با 36 زن و مرد طلاق گرفته در تهران، چهار الگوی بازسازی پس از طلاق را براساس مختصات ذهنی و عینی پاسخ گویان شناسایی کرد. این الگوها شامل بازسازی پیش روانه، دو الگوی بازسازی دوگانه یا انتقالی و بازسازی واپس گرایانه است. بر این مبنا، سوژه های حاضر در دسته نخست از شرایط ذهنی و عینی مساعدی پس از طلاق برخوردار بوده و طلاق را واقعه ای در جهت بهبود کیفیت زندگی خود می دانند و با اتخاذ رویکردی فعالانه و پیش روانه به بازسازی موفقیت آمیز زندگی خود می پردازند. اما افرادی که در الگوهای بازسازی دوگانه قرار دارند عموماً از ناسازی میان ذهنیت و عینیت بیرونی رنج می برند و در صورت رفع این ناسازگاری، در آینده امکان حرکت به سوی هر یک از الگوهای بازسازی اول و چهارم را خواهند داشت و در نهایت برای سوژه های حاضر در دسته بازسازی واپس گرایانه، به دلیل ذهنیت و عینیت نامساعد آنان در مواجه با زندگی پس از طلاق، واقعه طلاق منجر به حرکتی رو به عقب و پس روانه گردیده است. این پژوهش لزوم توانمندسازی سوژه های درگیر با الگوی بازسازی واپس گرایانه را در برنامه های مداخلاتی متذکر می شود.
۲.

غذا، جنسیت و قدرت: مطالعه ای اتنوگرافیک در میان عشایر لک لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام غذایی جنسیت زنانگی و مردانگی قدرت قوم لک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 938 تعداد دانلود : 415
غذا و تغذیه نقش پررنگی در حیات و شکل گیری خصیصه های فرهنگی انسان دارد. شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی می تواند دسترسی و کنترل مواد غذایی و برآورده شدن امیال و ذائقه ها در این رابطه را تحت تأثیر قرار دهد. به علاوه غذا و عمل خوردن به مانند یک نشانه معانی فرهنگی و چیزهای بسیاری را در مورد ما بازنمایی می کنند. جنسیت و قدرت در کنار مؤلفه های یاد شده از عوامل یا قیدوبندهای تأثیرگذار در نحوه تولید، توزیع و مصرف غذا است. این پژوهش به دنبال فهم چیستی و سهم جنسیت و قدرت در نظام غذایی عشایر است و اینکه چگونه از طریق نظام غذایی جنسیت و قدرت تکمیل و اعمال می گردد. جامعه مورد مطالعه این پژوهش، عشایر لک در استان لرستان هستند. بیان چیستی جنسیت و مراتب قدرت از طریق نظام غذایی برای زنان و مردان در زندگی عشایر و این که چگونه این دو مؤلفه مناسبات متفاوتی را با غذا و یکدیگر به دنبال دارد، هدف اصلی این مطالعه است. استراتژی پژوهشی مردم نگاری به عنوان شیوه ای برای درک معانی و جهان زندگی از نقطه نظر کنشگران برای نفوذ به تجربه زیسته عشایر و دستیابی به معانی مورد نظر به کار گرفته شده است. مصاحبه های مردم نگارانه و مشاهده مشارکتی تکنیک های به کار گرفته شده برای گردآوری داده های مورد نیاز است. نتایج نشان می دهد که جنسیت در تولید، توزیع و مصرف خوراک مؤلفه ای مهم است و به واسطه آن قدرت متفاوتی برای زنان در دسترسی و مصرف مواد غذایی به دنبال داشته است. غذا برای زنان به واسطه نزدیکی با مواد و منابع غذایی نماد مهمی است. به علاوه نظام غذایی در مراحل تولید، توزیع و مصرف عنصری مهم برای بیان ویژگی هایی که در فرهنگ به جنسیت اختصاص دارند، است. مردان و زنان هریک به طریقی از غذا برای به دست آوردن پایگاه اجتماعی، روابط دوستانه، قدرت و اعمال آن استفاده می کنند. غذا شیوه ای کارساز برای برساخت هویتی متمایز برای زن و مرد است. این هویت های متمایز جنسیتی دسترسی ها و روابط متفاوتی برای زن و مرد در ارتباط با غذا ایجاد نموده اند.
۳.

بازنمایی سریال های تلویزیونی و برساخت گفتمانی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان انتقادی سریال ستایش گفتمان مذهبی گفتمان دنیاگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 988 تعداد دانلود : 652
گفتمان ها با بهره گیری از ابزارهای گفتمانی (مانند رسانه ها) و متون گفتمانی مختلف از جمله سریال های تلویزیونی، به بازنمایی نهادهای مختلف به ویژه نهاد خانواده می پردازند. دقت به این مهم که در سریال های تلویزیونی، نهاد خانواده چگونه بازنمایی می شود، چه گفتمان هایی در آن نمود می یابند، روابط بین گفتمان ها چگونه اند و این گفتمان ها به کدام فرایندهای نهادی و به کدام فرایندهای اجتماعی تعلق دارند، مسأله ای است که تحقیق حاضر سعی دارد با بررسی یکی از سریالی های محبوب ایرانی (سریال ستایش) به آن پاسخ دهد. در راستای پاسخ به این مسئله از نظریات نورمن فرکلاف به عنوان چارچوب مفهومی استفاده شد و برای گردآوری و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل گفتمان انتقادی استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که این مجموعه سریال بیانگر تقابل گفتمانی بین دو گفتمان مذهبی و دنیاگرایی است که محور اصلی این تقابل گفتمانی، تربیت فرزندان است. این سریال با نشان دادن پیروزی گفتمان مذهبی، گفتمان بهتر و برتر در راستای شیوه تربیت نسل جدید را معرفی می کند. دیگر نتیجه تحقیق بیانگر آن بود که سریال «ستایش» تصویری از فرایندهای اجتماعی در جامعه ایران است، زیرا در جامعه ایران نیز تقابل گفتمانی بین گفتمان دنیاگرایی و مذهبی وجود دارد و هر گفتمانی بر آن است که معنای مورد نظرش را تثبیت کند. فرایند اجتماعی حاکی از تقابل طبقاتی است که حامل این گفتمان هاست. بر این اساس در این سریال شاهد تقابل دو طبقه متوسط سنتی و طبقه بورژوازی بازاری هستیم. برای رفع این نزاع اجتماعی، گفتمان مذهبی (به مثابه گفتمان حاکم) از طریق متون گفتمانی (سریال ستایش) برتری گفتمان خود را به اثبات رسانده و سوژه ها (والدین و جوانان) را به گفتمان خود فرا می خواند.
۴.

مطالعه بسترهای اجتماعی ابتلا به اچ آی وی/ایدز با استفاده از استراتژی نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اچ آی وی ایدز نظریه زمینه ای بسترهای اجتماعی رفتار پرخطر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 916 تعداد دانلود : 178
امروزه شاهد تغییر وضعیت اچ آی وی/ایدز در ایران از شرایط پنهان به همه گیری متمرکز هستیم. به نظر می رسد رشد همه گیری اچ آی وی/ایدز تحت تأثیر تغییر شرایط اجتماعی در سال های اخیر در ایران باشد. لذا در این مقاله بر آن شدیم تا شناخت بیشتری از دلایل، زمینه ها و فرآیندهای اجتماعی مؤثر بر بروز رفتار پرخطر دارای پتانسیل انتقال اچ آی وی/ایدز به دست آوریم. از این رو با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و آزاد در چارچوب روش نظریه زمینه ای و با استفاده از نمونه گیری نظری از 19 بیمار مبتلا به اچ آی وی/ایدز داده های لازم گردآوری و تنظیم شد. پس از تحلیل یافته های پژوهش، مقوله های: «تکوین نا به هنجار شخصیت در دوران نوجوانی» به عنوان شرایط زمینه ای، «بی سازمانی خانوادگی» به عنوان شرایط علی، «سطح پایین سواد سلامتی» به عنوان شرایط مداخله گر، «تعاملات جبری سوق دهنده فرد به رفتارهای مستعد ابتلا»، «سبک زندگی مستعد ابتلا» و «شرایط محیطی و تعاملات مستعد رفتار هنجارشکنانه در بزرگ سالی» به عنوان تعاملات، «ابتلای منفعلانه»، «ابتلای با درجه آزادی کم» و «ابتلای آزادانه» به عنوان پیامدها تعیین شدند. سرانجام مفهوم «اچ آی وی/ایدز بیماری برخاسته از بی سازمانی اجتماعی توأم با سهل انگاری های بهداشتی» به عنوان مقوله هسته برگزیده شد.
۵.

بررسی جامعه شناختی اثرات دینداری بر سلامت روان با استفاده از مدل فرایند استرس؛ مطالعه دانشجویان و طلاب شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلامت (اختلال) روان دین داری حمایت اجتماعی استرس مدل فرایند استرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 568 تعداد دانلود : 678
متخصصان علوم پزشکی و رفتاری دیر زمانی است که به نقش دینداری در سلامت توجه داشته اند، با این حال رابطه دینداری و سلامت در جامعه شناسی کمتر مورد توجه بوده است. پژوهش حاضر بر آن است تا به مطالعه اثرات دینداری بر سلامت روان بپردازد. در همین راستا، با به کارگیری مدل فرایند استرس پیرلین، اثرات دینداری متأثر از نقش اجتماعی (دانشجویی/طلبگی) و با میانجی گری استرس و حمایت اجتماعی بر سلامت روان، مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر به صورت پیمایشی صورت گرفته و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه خود اجراء گردآوری شده است. نمونه آماری تحقیق شامل 400 نفر از دانشجویان و طلاب است که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نامتناسب، از دانشگاه ها و حوزه های علمیه شهر قم انتخاب شده اند. براساس نتایج توصیفی، 9/60 درصد از پاسخگویان مشکوک به اختلال روانی تشخیص داده شده اند (9/69 درصد دانشجویان و 6/52 درصد طلاب) و 9/59 درصد آن ها دارای سطوح بالایی از دینداری هستند (7/36 درصد دانشجویان و 8/81 درصد طلاب). نتایج تحلیل مسیر با استفاده از ضرایب رگرسیونی حاکی از آن است که به ترتیب متغیرهای استرس (ضریب بتای 643/0)، نقش اجتماعی دانشجویی/طلبگی (261/0-)، حمایت اجتماعی (146/0-) و دینداری (077/0-) بیشترین اثر کل (مجموع اثرات مستقیم و غیرمستقیم) را بر میزان سلامت روان داشته اند. بدین ترتیب می توان پیش بینی کرد که بیشترین میزان سلامت روان در پاسخگویانی مشاهده شده است که استرس کمتری داشته اند، نقش اجتماعی «طلبگی» داشته اند، حمایت اجتماعی بیشتری دریافت کرده اند و از دینداری بالاتری برخوردار بوده اند. همچنین، مشخص شد که اثرات استرسِ ناشی از ایفای نقش های دانشجویی/ طلبگی بر سلامت روان، از طریق متغیرهای میانجی (دینداری و حمایت اجتماعی) تعدیل شده و کاهش یافته است.
۶.

بررسی اثر هوش معنوی بر عملکرد شغلی کارکنان بانک با نقش واسط نوآوری فردی (مورد مطالعه: بانک مهر اقتصاد استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوش معنوی نوآوری فردی عملکرد شغلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 313 تعداد دانلود : 179
امروزه سازمان ها به منظور حفظ و بقای خود باید از مزایای رقابتی نظیر نوآوری و توجه به مشتری با ارائه محصولات و خدمات جدید و نوآورانه برخوردار باشند. این امر برای بانک ها، ماندگاری بیشتر مشتریان، جذب مشتریان جدید و بهبود عملکرد مالی و سودآوری را به دنبال خواهد داشت. کیفیت و تازگی خدمات ارائه شده توسط بانک در نگرش مشتریان نسبت به میزان برتری خدماتی سازمان نسبت به رقبا مؤثر است. به همین دلیل در پژوهش حاضر، تأثیر هوش معنوی بر عملکرد شغلی کارکنان با نقش واسط نوآوری فردی در بانک به عنوان محیطی با ویژگی های خاص پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش 398 نفر از کارکنان بانک مهر اقتصاد استان خراسان رضوی است که از این تعداد، 182 نفر به عنوان نمونه با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که هوش معنوی و نوآوری فردی بر عملکرد شغلی کارکنان اثر مثبت دارند و نوآوری فردی در این رابطه نقش واسط دارد.
۷.

فرایند پذیرش نقش در میان پرستاران زن بیمارستان: مورد پژوهش بیمارستان امام خمینی(ره) خلخال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پذیرش نقش پرستاری پژوهش کیفی عوامل تسهیل گر عوامل بازدارنده نظریه زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 674 تعداد دانلود : 650
دانشجویان پرستاری بعد از دانش آموختگی و در حین پذیرش نقش حرفه ای خود، به محیطی وارد می شوند که از شرایط و ارزش های به نسبت متفاوتی نسبت به محیط دانشجویی برخوردار است و احساس می کنند فاصله زیادی در این خصوص وجود دارد. این مسائل سبب می شود که پرستار تازه کار، در نتیجه تعارضات موجود بین انتظارات و واقعیت های محیط کار، نتواند به شکل مناسبی خود را با شرایط مذکور سازگار نماید. این پژوهش به منظور تبیین فرایند پذیرش نقش پرستاری و عوامل تسهیل گر و ممانعت کننده از پذیرش آن از دیدگاه پرستاران انجام شده است. این پژوهش با روش کیفی و با استفاده از روش گراندد تئوری با رویکرد تجارب زیسته و دیدگاه های 15 پرستار به وسیله مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته مورد بررسی قرار داده است. داده ها به طور همزمان از طریق مقایسه مداوم با روش اشتراوس و کوربین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. در این پژوهش، برای کسب اعتبار، از روش های مرور و کنترل و بازبینی مشارکت کنندگان (داده های به دست آمده از مشارکت کنندگان به آنان بازگردانده و صحت کدهای استخراجی، مورد بازنگری قرار گرفت) و برای قابلیت اعتماد داده ها از حسابرسی پژوهش (از نظرات تکمیلی همکاران برای تطبیق و اطمینان از هم خوانی مراحل مختلف کدگذاری، مفهوم سازی، استخراج مقولات و طبقات با اظهارات شرکت کنندگان) استفاده شد. تحلیل یافته ها نشان داد پذیرش نقش پرستاری فرایندی پیچیده است که با 4 ویژگی و مرحله انگیزش، انسداد، بازاندیشی و اصلاح نقش و سازگاری مشخص می شود. همچنین تحلیل یافته ها، پنج درون مایه؛ عوامل فردی، عوامل خانوادگی، عوامل شغلی و سازمانی را به عنوان عوامل بازدارنده و هفت درون مایه؛ عوامل فردی، عوامل خانوادگی، عوامل شغلی، عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی، عوامل معنوی و سازمانی را به عنوان عوامل تسهیل گر پذیرش نقش پرستاری روشن ساخت.
۸.

فراتحلیل مطالعات رابطه بین سبک زندگی و هویت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فراتحلیل سبک زندگی هویت اجتماعی اندازه اثر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 37 تعداد دانلود : 192
تحقیقات متعددی درباره رابطه سبک زندگی و هویت اجتماعی در بین گروه های گوناگون و براساس روش های متفاوت انجام شده است از این رو هدف پژوهش حاضر به کارگیری روش فراتحلیل به منظور تحلیل و ترکیب نتایج مطالعات صورت گرفته پیرامون ارتباط میان سبک زندگی و هویت است. برای انجام فراتحلیل، از میان پژوهش های مرتبط با، رابطه سبک زندگی و هویت اجتماعی که در نشریات علمی پژوهشی فارسی بین سال های 1385-1395 چاپ شده اند، بیست پژوهش که به روش پیمایشی انجام گرفته است، انتخاب نموده و در مرحله بعد ضریب اندازه اثر و نقش تعدیل کنندگی متغیر جنسیت با استفاده از نرم افزار CMA ارزیابی شده است. نتایج نشان می دهد، اندازه اثر یا ضریب تأثیر سبک زندگی بر هویت اجتماعی معادل 420/0 است که برحسب نظام تفسیری کوهن این میزان تأثیر در حد متوسط ارزیابی می شود. همچنین با در نظرگرفتن جنسیت، تحصیلات و حجم نمونه به عنوان متغیرهای تعدیل کننده مشخص می شود ضریب اندازه اثر ترکیبی برای مردان (567/0) بالاتر از زنان (486/0) و در بین تحصیلات غیردانشگاهی (620/0) بالاتر تحصیلات دانشگاهی (411/0) می باشد.
۹.

مصرف کالاهای معنوی، راهی برای افزایش سرمایه فرهنگی: نگاهی دیگر به معنویت های جدید در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنویت های جدید سرمایه فرهنگی سبک زندگی مصرف تمایز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 88 تعداد دانلود : 260
بحث از معنویت های جدید و رواج آن ها در جامعه ایران چند سالی است که تا حدی توجه ها را به خود جلب کرده است. در این مقاله، با رویکردی توصیفی-تحلیلی به مطالعه موقعیت فرهنگی، اجتماعی، طبقاتی و سبک زندگی اعضای دو جمع مروج معنویت های جدید در تهران پرداخته ایم؛ یکی با رویکرد عرفانی و دیگری نوعی روان شناسی. براساس یافته های این پژوهش، به نظر می رسد بتوان معنویت های جدید را به مثابه نوعی مصرف فرهنگی و در ارتباط با دیگر انتخاب های افراد در سبک زندگی شان مورد مطالعه قرار داد. از این منظر، گرایش به این معنویت ها، لااقل در یک دوره زمانی مشخص و در میان طبقه متوسط تهرانی، راهی متمایز برای افزایش سرمایه فرهنگی و ابزاری برای کسب مشروعیت بیشتر تلقی می شود.
۱۰.

فهم کودکان سه تا شش ساله شهر مشهد درباره زنانگی در دو عرصه خصوصی و عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنانگی کودک پژوهش کیفی عرصه خصوصی و عمومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 162 تعداد دانلود : 229
هویت زنانه به معنای بایسته هایی است که در نقش های جنسیتی فرد به اجرا در می آید. ادبیات تحقیق نقش های زنانه را در دو عرصه خصوصی یعنی خانه و عرصه عمومی یعنی جامعه همواره موردبررسی قرار داده است. اتخاذ رویکرد کیفی و گفت وگو با کودکان برای بررسی مفهوم زنانگی در این دو عرصه از جمله حوزه های مورد نیاز برای گسترش در ادبیات پژوهش است. از آنجایی که هر فرهنگی الزامات هویتی خاص خود و اَشکال مختلف بروز این هویت جنسیتی را دارد، در این پژوهش، گستره فرهنگی شهر مشهد مورد بررسی قرارگرفت. هشتاد و سه کودک سه تا شش ساله در نواحی پنج گانه طبقه بندی منزلت اجتماعی شهر مشهد در این پژوهش شرکت داشتند. در پژوهش کیفی حاضر با روش پدیدارشناسی تفسیری، از طریق بازی با اسباب بازی ها و کارت ها، نقاشی، داستان دیجیتال و گفت وگو با کودکان، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. نتایج پژوهش کیفی حاضر نشان داد که در نگاه کودکان، عرصه خصوصی قلمروی خاص زنان محسوب می شود. در این عرصه زنان مسئولیت رسیدگی به امور خانه را بر عهده دارند که شامل آشپزی، نظافت و مراقبت از کودکان است. در عرصه اجتماعی، زنان حضور خیلی کم رنگ تری نسبت به مردان دارند و بیشتر در شغل هایی چون معلمی، پزشکی یا پرستاری شاغل اند. در نگاه ِکودکان زنان با مفهوم مراقبت و توانمندی در خانه و ترس و ناتوانی مالی، شناختی، جسمی و عملکردی در بیرون از محیط خانه شناخته می شوند. دوگانه های مشخصی در هویت جنسیتی زنانه به چشم می خورد که می تواند موضوع تفکرو پژوهش راجع به مفهوم زنانگی و به طور کلی، جنسیت باشد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۳