حکمت و فلسفه

حکمت و فلسفه

حکمت و فلسفه سال چهاردهم بهار 1397 شماره 1 (پیاپی 53) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

آزادی اگزیستانسیال و آزادی استعلایی در اندیشه هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزادی اگزیستانسیال آزادی استعلایی دازاین جهان هستی نامستوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 216 تعداد دانلود : 421
این مقاله می کوشد ایده آزادی در اندیشه هایدگر را در سه مقطع فکری او و بر اساس سه مفهوم انسان، جهان و هستی مورد بررسی قرار دهد. اگر مسئله آزادی در هستی و زمان، حول محور دازاین جریان دارد و به بازگشت دازاین به ذات خودش به مثابه امکان محض برای کسب آزادی اش می پردازد، نوشته های بین سال های 1928 تا 1931، مفهوم آزادی استعلایی را در نسبت با مفهوم جهان مطرح می کنند. در اینجا آزادی به مثابه بنیاد هر بنیان گذاری، هرگونه مواجهه و نسبت برقرارکردن انسان با جهان و بدین سان طرح افکنی و ساخت آن را ممکن می کند. سرانجام، از سال 1931 به بعد، مفهوم آزادی بیش از هر چیز با مفهوم هستی گره می خورد و به مثابه شرط امکان آشکارشدن حقیقت یا نامستوری تبیین می شود. اکنون، آزادی مقدم بر هرگونه آزادی ایجابی و سلبی، بر مجال یافتگی1 برای نامستورسازی موجود دلالت می کند و انسان آزاد به مثابه محل و مجال ظهور هستی معرّفی می شود.
۲.

پژوهشی در معنا از چشم انداز پدیدارشناسی هوسرل در سنجش با ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: معنای مثالی نویما تصویر کاربرد قاعده – پیروی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 722 تعداد دانلود : 519
چارچوب انتولوژیکی معنی مثالی1 در فلسفه هوسرل، بنیادی صرف نظر نکردنی به منظورتوصیف پدیدارها چون اعیان تجربه، معنی داری زبان و نیز عینیت این مقومات است که از طریق تقلیل مسلم گرفته می شود. در مقابل معنی برای ویتگنشتاین چیزی جز صورت منطقی جمله نیست که در نسبت میان ساخت جمله و تصویر آن و نیز در نسبت آن دو با وضع واقع تحلیل می شود. بنابراین تفکر و نیز اندیشه به اعتبار زبان تحصیل می شود که شرح مبسوط آن در این مقاله آمده است. مفهوم هوسرل از معنی از رهگذر پدیدارشناسی کالیفرنیا در تفسیر فرگه ای از تئوری هوسرل آرام گرفت. این تفسیر به موجب نوشته های پر قدرت فلاسفه تحلیلی به طور خاص ویتگنشتاین شکست می خورد، آن طور که ما به طور مشروح به آن خواهیم پرداخت. ما نشان می دهیم که این نوشته ها بر ارتباط ناپذیری منولوگ کاملاً صامت درونی تاکید دارند تا مفهوم هوسرل از معنی و عینیت اعمال معنی را ناموثر و بی اعتبار نشان دهند. در این مقاله، اولین بار، تئوری انتظار در مفهوم ویتگنشتاین با مفهوم او از قاعده پیروی و تعالیم پیش متعین پیوندزده می شود. سپس به چگونگی تأسیس گزاره های حامل انتظار در نسبت با گزاره های اخباری بر پایه تعالیم پیش متعین می پردازد.
۳.

تحلیل انتقادی برهان امکانِ آکویناس و نقد پلانتینگا بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: وجود خدا امکان برهان جهان شناختی آکویناس برهان امکان و وجوب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 605 تعداد دانلود : 663
برهان امکان که در آثار بسیاری از اندیشمندان اسلامی و غربی، تقریری از آن دیده می شود، یکی از براهین اثبات وجود خدا است که وجود یک موجود ضروری را از طریق ممکن بودن موجودات اثبات می کند. آکویناس با ترکیب برهان حدوث متکلمان و برهان علیّت، تقریری از این برهان ارائه داده که  شبیه برهان وجوب و امکان در فلسفه و کلام اسلامی است. این نوشتار با تکیه بر نقدهای پلانتینگا به بررسی تقریر آکویناساز این برهان پرداخته و تأثیرپذیری وی از اندیشمندان مسلمان، خصوصاً ابن سینا را نشان داده است.و از این رهگذر ضعف های تقریر آکویناس در مقایسه با تقریر ابن سینا نمایان شده است.
۴.

گذار از فضای اگزیستانسیال به فضای محض هندسی و وجاهت پدیدارشناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای اگزیستانسیال فضای دکارتی پدیدارشناسی آنتولوژی هایدگر دازاین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 163 تعداد دانلود : 837
در این مقاله نشان خواهیم داد که از نظر هایدگر، رهیافت دکارتی به شیء ممتد ( res extension) و فرض امتداد به منزله بنیادی ترین تعیّن ماهوی شئ پیشِ دستی خالی از وجاهت پدیداری نیست، اگرچه آنتولوژی وی، غنای کافی برای تبیین ربط و نسبت آن با حیث مکانی دازاین و پیرامون نگری او را ندارد.  به منظور روشن شدن موضع هایدگر، نخست ممیزات فضای اگزیستانسیال و مبانی آنتولوژیکی آن را بررسی می کنیم. در این جا، معلوم می شود که فضای اگزیستانسیال نهایتاً بر اگزیستانس خود دازاین ابتناء دارد. سپس، کیفیت گذار از فضای اگزیستانسیال به فضای ممتد دکارتی را از رهگذر فرایند جهان زدایی توصیف می کنیم. بدین ترتیب مشخص خواهد شد که فضای دکارتی حاصل زدودن غنای معنایی و صبغه دازاینی فضای اگزیستانسیال است. در چارچوب این آنتولوژی وسیع تر، نسبت فضای دکارتی با فضای اگزیستانسیال و حیث مکانی دازاین، از یک سو، و نقص آنتولوژیک فضای دکارتی، از دیگر سو، آشکار می شود. در نهایت، نشان خواهیم داد که فرض امتداد به منزله تعیّن ذاتی شئ پیشِ دستی و به تبع آن، فضای دکارتی، به منزله یک زیرساخت تماماً تهی از معنا و پیراسته از دلمشغولی های پیرامون نگرانه دازاین که در بن فضای اگزیستانسیال و تجربه ی هرروزه دازاین نهفته و پنهان است، هم از وجوه پدیدارشناختی برخوردار است و هم تمهید مسیری است که نهایتاً به تغییر پارادایم علوم ریاضی و فیزیک نظری منتهی می شود. 
۵.

مبانی مابعدالطبیعی برتری دموکراسی در فلسفه اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرشت انسان کناتوس حق طبیعی رشد عقلانی دموکراسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 538 تعداد دانلود : 96
اسپینوزا نخستین و مهم ترین فیلسوف سیاسی است که دموکراسی را بهترین نوع حکومت قلمداد کرد. برتری دموکراسی در فلسفه سیاسی اسپینوزا بر مبانیِ مابعدالطبیعیِ اندیشه وی مبتنی است. اسپینوزا درباره سرشت انسان از دو موضع سخن گفته است: از سویی، به تبیین طبیعت گرایانه ای از انسان می پردازد و کُناتوس یا صیانت ذات را نخستین و بنیادی ترین ویژگی همه موجودات طبیعی، از جمله انسان معرفی می کند، از دیگر سو، دستگاه مابعدالطبیعه کمال گرایانه اش ایجاب می کند که نمونه اعلایی برای سرشت بشر برگزیند و با آن نشان دهد که چگونه می توان به آزادی از بند انفعالات نفسانی دست یافت و با دور کردن انسان ها از عقل ستیزی امیال، آن ها را در محدوده عقل قرار داد. اسپینوزا، دموکراسی را به این دلیل برتر می داندکه طبیعی ترین و عقلانی ترین نوع حکومت است؛ طبیعی ترین است، چون بیشترین شباهت را به وضعیت طبیعی آدمیان دارد که در آن انسان برای صیانت از ذات خویش آزاد است و حق دارد هرآن چه را که در توان دارد انجام دهد، وعقلانی است، چون هرچه تعداد تصمیم گیرندگان بیشتر باشد امکان حاکمیت انفعالات ویران گر و غیرعقلانی کم تر می شود. در واقع، عقلانی بودن دموکراسی به دلیل تأمین هدفی است که رشد اخلاقی و عقلانی افراد در آن شکل می گیرد و در نتیجه انسان را به نمونه برتر سرشت انسان که در اخلاق از آن صحبت کرده بود، نزدیک می کند. پرسش راهبر ما در این مقاله این است که چگونه تفوق دموکراسی بر دیگر انواع حکومت، زاییده دستگاه مابعدالطبیعی اسپینوزا است؟ مدعای اصلی مقاله این است که ادعای اسپینوزا در باب تفوق دموکراسی تنها زمانی قابل فهم است که تلقی وی را از سرشت انسان که بر مبانی مابعدالطبیعی اش استوار است، دریابیم.
۶.

تصویر هریچ از نقد ویتگنشتاین متأخر بر مابعدالطبیعه و نظریه معنای رساله(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: رساله منطقی-فلسفی پژوهش های فلسفی ویتگنشتاین شیء ساده نام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 512 تعداد دانلود : 154
ویتگنشتاین متأخر در آرای دوره متقدم خود که در رساله منطقی-فلسفی ابراز شده اند بازنگری کرده است. پل هریچ در بخشی از اثر تازه خویش فرافلسفه ویتگنشتاین (2012) به تشریح و بررسی این انتقادها در پژوهش های فلسفی پرداخته است.در این مقاله می کوشم نشان دهم تصویر هریچ از نقدهای ویتگنشتاین متأخر تصویری نادرست، فاقد پشتیبانی متنی و متکی بر فرض هایی متعارض با هم است. نخست تصویری مجمل از مابعدالطبیعه رساله به ترسیم خواهم کرد. از آن پس درک هریچ از مفهوم «شیء» در رساله را توضیح خواهم داد. در بخش سوم روایت هریچ از سه ایراد (T3)، (T4) و (T6) ویتگنشتاین متأخر بر هستی شناسی رساله را توضیح خواهم داد. در نهایت به نقد تصویر هریچ خواهم پرداخت و استدلال خواهم کرد روایت وی از آرای ویتگنشتاین متأخر درباره هستی شناسی رساله به جهت شواهد متنی ضعیف و از لحاظ فلسفی نامنسجم و متناقض است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۳