مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی

مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی

مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی دوره هفتم زمستان 1393 شماره 1 (پیاپی 25) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تکثر رشته ای؛ علیه فهم رایج از همکاری رشته ها(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 244 تعداد دانلود : 906
امروزه تعاریف و گونه شناسی های متعددی از همکاری رشته ها ارائه شده است. بررسی منابع، از گفتمان های متنوع، متمایز و بعضاً متضاد حکایت می کنند. در این مقاله به منظور ارائه تصویری روشن از همکاری رشته ای، ضمن ارائه و نقد فهم رایج از همکاری رشته ها و گونه شناسی های وابسته به آن، تکثر رشته ای به عنوان بدیل فهم رایج از همکاری رشته های مختلف ارائه شده است. بر این اساس چنین ادعا می شود که می توان گونه های دیگر همکاری رشته ای نظیر چندرشته ای، بین رشته ای، میان رشته ا ی و فرارشته ای را زیر چتر تکثر رشته ای دسته بندی کرد. در تکثر رشته ای، برخلاف فهم رایج از همکاری رشته ها (نظیر: میان رشته ای) رویکرد معرفت شناختی در مقابل رویکرد ابزاری قرار ندارد. همکاری بین رشته ای از این منظر، سرانجام، به صورت فرارشته ای متبلور می شود. بنابراین تکثررشته ای در مقابل نظام رشته ای قرار نمی گیرد، بلکه نقش مکمل حوزه های دانش را ایفا می کند. به علاوه، در تکثر رشته ای ارتباط طولی در همکاری رشته ها، جایگزین ارتباط عرضی میان آنها می شود و با نظر به مسأله مورد بررسی، طرح پژوهشی و موضوع، به تدریج از نظام های ساده دانش، مطرح در نظام رشته ای، به سمت نظام های پیچیده دانش پیش می رود، به نحوی که در فرایندی تبدیل پذیر، فرارشته جدید ظهور و بروز پیدا می کند.
۲.

پارادایم واقع گرایی انتقادی در فراسوی اثبات گرایی و هرمنوتیک: به سوی روش شناسی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : 528 تعداد دانلود : 858
بحث از روش شناخت پدیده های طبیعی، انسانی و اجتماعی همواره یکی از مجادله برانگیز ترین مباحث در میان دانشمندان علوم مختلف بوده است. پارادایم های روش شناسانه متفاوت هرکدام براساس مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی متفاوت بدین مسأله پرداخته اند. پارادایم اثبات گرایی (پوزیتیویستم)، به جهان یگانه مستقل از ذهن باور دارد، در نتیجه علم را واحد می داند، بر همین اساس روش های علوم طبیعی را بر علوم انسانی و اجتماعی تحمیل می نماید. در مقابل پارادایم معناکاوی (هرمنوتیک) جهان انسانی را از جهان طبیعی متفاوت می داند، از این رو روش علوم انسانی (تأویل) و علوم طبیعی (تبیین) را از هم متمایز می سازد اما از نیمه دوم قرن بیستم پارادایم دیگری با عنوان «واقع گرایی انتقادی» شکل گرفته است که بیشتر با تحقیقات روی باسکار پیوند خورده است. این پارادایم تلاش دارد با فرا رفتن از دوگانه انگاری روشی و بهره گیری از هستی شناسی پوزیتیویستی و شناخت شناسی هرمنوتیکی به رویکردی میان رشته ای در باب شناخت دست یابد. بر این اساس، مقاله حاضر این پرسش ها را طرح می نماید که آیا واقع گرایی انتقادی را می توان به مثابه روش شناسی میان رشته ای تلقی نمود؟ آیا این پارادایم می تواند دانش میان رشته ای تولید کند؟ در نگاه نخست پاسخ این مقاله بدین پرسش مثبت است. از این رو، مقاله حاضر با بهره از روش اصل موضوعی تلاش می کند تا قابلیت مفروضات و گزاره های واقع گرایی انتقادی به عنوان روشی میان رشته ای - به ویژه در حوزه علوم انسانی و اجتماعی - را نشان دهد. مهم ترین استدلال نوشتار حاضر این است؛ مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی چندلایه در پارادایم واقع گرایی انتقادی، نهایتاً به روش شناسی چندلایه ختم می گردد که سنگ بنای تولید دانش میان رشته ای می باشد. مهم ترین یافته مقاله حاضر بدین قرار است: گزاره های پارادایم روشی واقع گرایی انتقادی نه تنها زمینه دانش میان رشته ای را فراهم می آورد بلکه به همان قوت گزاره های پارادایم های روشی اثبات گرایی و هرمنوتیک است؛ بدین معنا که این گزاره ها دارای سازگاری، استقلال و تمامیت هستند.
۳.

سیر تحولات فرارشته آینده پژوهی: مطالعه موردی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 894 تعداد دانلود : 252
آینده پژوهی را باید اقدامی فرارشته ای و علمی اجتماعی دانست؛ فرارشته ای، به دلیل آنکه هم در راه رسیدن به یافته ها و گزاره های خود و هم برای توجیه آن ها از رشته های گوناگون بسیاری استفاده می کند و علمی عمل گرا، به دلیل آن که می خواهد اطلاعات موردنیاز برای اقدام های بشری را فراهم آورد؛ اقدام هایی که برای شکل دادن به آینده طراحی می شوند. آینده پژوهی برخلاف روند تخصصی شدن و تفکیک رشته ها و حرفه های گوناگون، به مثابه علمی فرارشته ای در حال تکوین و تکامل است. قلمرو موضوعی آینده پژوهی، تمام بخش های فرهنگ، اقتصاد، سیاست، تکنولوژی و هنر را در بر گرفته و نظر به تغییرات پیش رو، موضوعات آن رو به افزایش است. این مطالعه که دارای جهت گیری اکتشافی-توصیفی می باشد، با مروری بر مقالات و کتب موجود در حوزه آینده پژوهی، تلاش دارد سیر تحولات فرارشته آینده پژوهی را در دهه های 1960 و 1970 بررسی نماید و ضمن شناسایی مؤسسات و اندیشمندان تأثیرگذار بر این روند، پارادایم هایی را که پس از جنگ جهانی دوم و جنگ سرد شکل گرفته، برشمرد. نتایج نشان می دهد که تاکنون دو پارادایم در سیر تحول آینده پژوهی وجود داشته است و نشانه هایی از ظهور یک پارادایم نیز جدید به چشم می خورد.
۴.

سینما؛ محمل امتزاج میان رشته ای اندیشه سیاسی و تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 505 تعداد دانلود : 399
سینما از همان آغاز به مثابة موقعیتی برای تألیف و عرضة اندیشه و از جمله اندیشة سیاسی شناخته شده است و بسیاری از سینماگران مؤلف تلاش داشته اند با بهره گیری از امکاناتی که تصویر سینمایی در اختیار آنها قرار می دهد، مؤلفه های هنجارین سیاسی و سامان نیک اجتماعی را بازنمایی کنند. این تلفیق اندیشه و هنر البته صورت های گوناگونی به خود می گیرد و در بیان خویش نیازمند ظرف های متنوعی است. به عنوان مثال، روایت تاریخی در سینما می تواند به مثابة محلی برای عرضة اندیشه های انتقادی و هنجارین سیاسی در نظر گرفته شود. پژوهش حاضر به دنبال آن است که با بررسی گونه های مختلف بهره گیری از روایت تاریخی به منظور عرضة اندیشة سیاسی در سینمای ایران، موقعیت میان رشته ای سینما به مثابة تقاطع معرفت های تاریخی و اندیشه ورزانة سیاسی را مورد کاوش قرار دهد.
۵.

مقایسه و بررسی میزان و نحوه تعامل نویسنده و خواننده در متون آموزش زبان فارسی و انگلیسی (با رویکرد میان رشته ای)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 388 تعداد دانلود : 591
گفتمان، حاصل مطالعه زبان به عنوان یک پدیده اجتماعی یا رویکردی جامعه شناختی به آن است و متن، امری است اجتماعی در خلال روابط اجتماعی و نه بیرون و مستقل از آن. بنابراین متن، محصول گفتمان است و برای درک یک متن و تعیین روابط پیوستگی میان جملات، باید دانش اجتماعی و فرهنگی مربوط به «جهان» به صورت پیش فرض وجود داشته باشد. همچنین، ویژگی یک متن خوب، ایجاد تعامل بین نویسنده و خواننده است. این تعامل در متون آموزشی منجر به یادگیری بهتر زبان آموز می شود. در متون خواندنی، علائمی برای ایجاد تعامل بین نویسنده و خواننده وجود دارد که موجب فهم بهتر خواننده از متن پیش روی خود و درک دقیق تر او از متن می شود. استفاده از این علائم تعاملی در متون ضرورتی انکارناپذیر است. برای درک بهتر نقش و اهمیت علائم تعامل مشارکت کنندگان در گفتمان، درک مفاهیمی مانند گفتمان، تحلیل گفتمان، تحلیل متن و مباحث مربوط به آن ضروری است. در این پژوهش، میزان استفاده از این علائم در متون نوشته شده فارسی و انگلیسی توسط نویسندگان فارسی زبان و غیرفارسی زبان را در چارچوب مدل تعاملی (هایلند، 2005) بررسی شده و نحوه تعامل نویسنده و خواننده در سه گروه از مقالات علمی (مقالات فارسیِ فارسی زبانان، مقالات فارسیِ غیرفارسی زبانان، مقالات انگلیسیِ غیرفارسی زبانان) مورد تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش هم کمی است و هم کیفی. تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش، حاکی از آن است که بیشترین میزان استفاده از علائم تعامل در کل پیکره مربوط به جملات معترضه و کمترین آن مربوط به جملات پرسشی است. همچنین، با توجه به تقسیم بندی این علائم به دو بخش موضع گیری و مشارکت جویی، مقالات هر سه گروه نتایج متفاوتی در هر دو بخش داشتند.
۶.

بازشناسی جایگاه روح مکان در طراحی فضای کودکان؛ بر مبنای آراء پدیدارشناختی نوربرگ شولتز(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 23 تعداد دانلود : 489
کریستین نوربرگ شولتز در تبیین نظریات خود در رابطه با پدیدارشناسی معماری، وامدار اندیشه های مارتین هایدگر بوده و یکی از راهکارهای هویت بخشی به مکان را ایجاد محیط های واجد معنا دانسته است. شولتز را می توان از جمله نظریه پردازانی به شمار آورد که پس از گیدئون، به ایجاد نگرش های نوین در معماری پرداخت و توجه به دیگر زمینه های علمی را لازمه دستیابی به ماهیت واقعی معماری دانست. در واقع رویکرد پدیدارشناسی را می توان یکی از گونه های میان رشته ای دانست که در راستای تبیین هستی و معرفت در دیگر زمینه ها همچون طراحی فضاهای مختلف گام برمی دارد. بر این اساس تأکید بر گرایش ها و مطالعات میان رشته ای می تواند شناخت و فهم موضوعات چندوجهی را میسر نموده و با بررسی راهکارهای گوناگون، بسط و گسترش علمی ابعاد مسئله را امکان پذیر سازد. مقاله حاضر در رویکردی میان رشته ای و پدیدارشناسانه و با تأثیرپذیری از نظریه های نوربرگ شولتز، به بررسی مفهوم مکان و فضا و لزوم توجه به آن در فضاهای کودکان پرداخته است. در این میان ابتدا شناخت مختصری راجع به کتاب نوربرگ شولتز در رابطه با رویکرد پدیدارشناختی به دست آمده و با بررسی ایده های دیگر نظریه پردازان، نتایجی پیرامون اهمیت القاء مفهوم روح مکان در فضاهای معماری حاصل می شود. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از ابزار گردآوری اطلاعات، همچون مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، سعی شده است تا مفاهیم و اصول مرتبط با ارتقای کیفیت فضاهای کودکان مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. بر این اساس می توان گفت، معانی، فرهنگ و تاریخ یک مکان از جمله عوامل هویت بخش آن بوده که باعث ایجاد خاطرات و حس تعلق افراد به مکان و در نتیجه شکل گیری شخصیت افراد در دوران کودکی می گردد. لذا یکی از وظایف اصلی معماران امروز، ایجاد معانی در فضاهای کودکان و یادآوری سنت ها و هویت فرهنگی آن ها از این طریق می باشد، تا در نتیجه آن کودکان بتوانند ارتباطی تنگاتنگ میان گذشته، حال و آینده خود برقرار نمایند.
۷.

مدلی برای کاربست پذیری رساله های دکتری حسابداری (بأ تاکید بر حل معضل های مالی و پولی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 954 تعداد دانلود : 616
دانش حسابداری در ایران، با گذر از دوران آموزش، چندی است که به طور جدی وارد عرصه پژوهش و تحقیق شده است. با افزایش تحصیلات تکمیلی و بودجه های تحقیقاتی، رساله ها و طرح های پژوهشی زیادی اجرا شده است و تجارب بسیاری در باب چگونگی انجام پژوهش در سطح استانداردهای متعارف انباشته شده است. این مسئله انتظاراتی ایجاد کرده است؛ از جمله اینکه این پژوهش ها در حل مشکل های پولی و مالی کارساز افتد. علی رغم همه تلاش های صورت گرفته در عرصه های پژوهشی کماکان مشکل های فراوانی در حوزه مالی و حسابداری کشور به قوت خود باقی مانده است. یکی از جلوه های ظهور فعالیت های علمی رشته های دانشگاهی و از جمله حسابداری، رساله های دکتری هستند که کاری جمعی و مسأله محور محسوب می شوند که پس از طی فرایند داوری علمی مشروعیت می یابند. بدیهی است این رساله ها - علی الخصوص رساله های کاربردی - باید بتواند بخشی از مشکل های این حوزه را مرتفع نماید، اما در عمل چنین نیست. سوال اینجاست که چرا محصول یک فرآیند علمی، قادر به روشنگری و تبیین لبه های تاریک واقعیت های موجود نیست؟ چرا سیاست گزاران و مسئولین، علی رغم اعلام نیاز مکرر به دریافت مشاوره های عالمانه، در دشوارترین شرایط نامطمئن تصمیم گیری، به جای رجوع به توصیه های سیاستی ارائه شده از سوی بدنه پژوهشی، ترجیح می دهند صرفاً به سراغ سوابق منبعث از تجارب گذشته خود رفته و تصمیم های کلیدی کشور را اتخاذ کنند؟ ناکامی در کاربست پذیری رساله ها از دیدگاه منع ماهیتی (دیدگاهی که توصیه های سیاستی منتج از رساله های تحصیلی را فاقد ویژگی های لازم برای اجرا می داند) در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور، ابتدا شاخص های یک رساله کاربردی استخراج و در معرض قضاوت 110 تن از صاحبنظران قرار گرفت و پس از پالایش و رتبه بندی شاخص ها، رساله های دکتری حسابداری در یک مطالعه جامع با شاخص های مورد نظر مقایسه گردید. در نهایت ضمن آسیب شناسی تحقیق های انجام شده، مدل مناسب کاربست پذیر پژوهش های کاربردی تبیین گردیده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸