جاویدان خرد

جاویدان خرد

جاویدان خرد دوره جدید تابستان 1389 شماره 7 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

عمل گرایی مدرن در دین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تجربه دینی نظر عمل پراگماتیسم عمل گرایی در عرفان عمل گرایی مدرن اصول اندیشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 287 تعداد دانلود : 896
مسألهٴ عمل و نسبت آن با نظر از مسائل اصلی فلسفه از قدیم تا کنون است. این مسأله در ادیان مختلف نیز به گونه ای دیگر مطرح شده است. عارفان ادیان عموماً علم بدون عمل را در دین نمیپذیرند و آن را موجب سکون و انحراف اهل دین میخوانند. در مقابل این ها نوعی عمل گرایی قشری نیز در تاریخ ادیان دیده میشود که یک نمونهٴ اصلیاش خوارج در تاریخ اسلام است. امّا در دورهٴ مدرن، نوعی دیگر از عمل گرایی با مبانی مختلف ظاهر شده که در فهم و اندیشهٴ دینی نیز اثر عمیق گذارده و منجر به پیدایش اندیشه ها و جریان های قائل به اصالت عمل در دین شده است. دو جریان مهم پراگماتیسم و فاندمنتالیسم دینی حاصل این اندیشه اند. مسألهٴ اوّل این مقاله شرح اهمیت ملازمهٴ علم با عمل و نفی عمل بدون علم در دین است و مسألهٴ دوم آن؛ بیان دو نوع مذکور عمل گرایی دینی در دورهٴ مدرن و مبانی و نتایج سوء آن در عالم معاصر است
۲.

تأمّلاتی در مبحث کلّی با مروری در برخی از آثار ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابن سینا کلی طبیعی مفهوم گرایی تسمیه گرایی کلی قبل الکثرة کلی فی الکثرة کلی بعدالکثرة

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی منطق عالم اسلام
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
تعداد بازدید : 53 تعداد دانلود : 116
در این مقاله به بررسی عبارت ابن سینا، در فصل نخست نمط چهارم اشارات و تنبیهات، خواهیم پرداخت، در آنجا ابن سینا در مقابله با کسانی که موجود را با محسوس مساوی می دانند، به اثبات وجود کلّی طبیعی به عنوان یک امر واحد معقول می پردازد. او اوصافی را برای امر اثبات شده ذکر می کند که به نظر می رسد بیشتر با کلّی افلاطونی سازگار است تا کلّی ارسطویی. این درحالی است که ابن سینا در مسألهٴ کلّی رئالیست به معنای ارسطویی آنست، و رئالیزم از نوع افلاطونی آن را در این باب به کلی منکر است. بدین منظور، نگارنده مرور کوتاهی بر اقوال مطرح درباب کلّی، و نیز مبنای مشهور حکما در سنت فلسفی اسلامی خواهد داشت. هم چنین، برخی آراء ابن سینا در الهیات شفا بررسی خواهد شد، و در ادامه، بحث بر فصل نخست از نمط چهارم اشارات و تنبیهات متمرکز می شود. به علاوه، در خلال مباحث، پیوسته به این مسأله به عنوان یک پرسش بنیادی توجه خواهد شد که « نفی رئالیزم افلاطونی در این باره، آیا ما را عملاً به مفهوم گرایی صرف، و حتی نهایتاً به تسمیه گرایی نخواهد کشاند؟» در پایان نکات و پرسش هایی طرح میشود که اصولاً می توان آنها را دربارهٴ مبحث کلّی مطرح کرد، و به تنهایی موضوع پژوهشی قرار داد، که از مهمترین آنها به نظر این دو مورد است: (1) آیا بر مبنای رئالیزم ارسطویی، که براساس آن کلّی از محسوسات به دست می آید، (خواه با تنها یک فرد و خواه با افراد) ""استقراء""، فی نفسه، می تواند پشتوانهٴ مفاهیم کلّی قرار گیرد؟ و اگر چنین باشد، شناخت کلّی یک شناخت پسینی نخواهد بود؟ در این صورت، کلّیّت کلّی اعتبار خود را چگونه خواهد داشت؟ (2) اگر در نظامی فلسفی، همچون حکمت صدرایی، ""صورت"" نحوهٴ وجود شیء و ""وجود"" ملاک تشخّص دانسته شود، آیا اصولاً به وجود یک مشترکٌ-فیهیگانه به نام طبیعت می توان رأی داد؟ معنای این سؤال این است که تحویل ""صورت"" از مقوِّم ماهوی به شأن وجودی-آن هم در اندیشه ای که اصرار بر مغایرت ماهیّت و وجود دارد- آیا ما را عملاً به اصالت شخص نخواهد کشاند؟ و نهایتاً نتایج حاصل از این موضع با مفهوم گرایی در اصل چه تفاوتی خواهد داشت؟
۳.

درونی کردن خدا در مکتب ابن عربی (نگاهی به نظریهٴ خدای آفریده در اعتقاد)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عین ثابت مکتب ابن عربی اله معتقد درونی کردن خدا تجلی غیب تجلی شهادت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات مفهوم شناسی تصوف و عرفان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : 11 تعداد دانلود : 820
در مکتب ابن عربی تجربهٴ عارف از خداوند و امر متعالی تابعی از دو عامل فاعلی (تجلّی) و قابلی (استعداد و عین ثابت) فرد است که از این امر به «درونی کردن خداوند (معبود)» تعبیر میکنیم. در این میان، مکاشفات صوری خیالی و تعبیر آنها در ذهن فرد، متأثر از عقاید، پیش فرض ها و انتظارات او نیز هست. این حقیقت که هرکس – چه عامی و چه عارف- خدای خاص خویش را می پرستد, در مکتب ابن عربی با عنوان نظریهٴ «الإله المخلوق فی الإعتقاد» یا «إله معتقد» مطرح شده و نقش اساسی در آموزه های نظری و عملی او دارد. این مقاله به معنا و مفاد قاعدهی مزبور، اهمیت آن و نیز مبادی و مستندات آن در مکتب ابن عربی میپردازد.
۴.

«هورقلیا» در نزد سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عالم مثال سیاوش هورقلیا کنگ دژ قلعه خورشید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 433 تعداد دانلود : 223
سهروردی تنها در دو موضع از آثار خود، از «هورقلیا» سخن گفته است: یک بار در کتاب المشارع والمطارحات، و بار دیگر در کتاب حکمة الاشراق؛ در کتاب اول، هورقلیا به عنوان یک عالَم (عالم اشباح مجرّده و مُثُل معلّقه) و در کتاب دوم، به عنوان یک مدینهٴ مثالی قلمداد شده است. قبل از سهروردی، هیچ مؤلّفی را نمیشناسیم که اصطلاح هورقلیا را به کار برده باشد. در این مقاله، استدلال شده است که هورقلیا در حکمت سهروردی همان شهر عتیق سیاوش، شاهزادهٴ کیانی است؛ در متون پهلوی، آن شهر به نام «کنگ دژ» خوانده میشود و ویژگیهای آن در متون گوناگون پهلوی، مانند دینکرد، بندهشن، روایت پهلوی، یادگار جاماسپی و زند بهمن یسن به کوتاهی ذکر شده است. کنگ دژ، که میتوان آن را در قیاس با مدینهٴ فاضلهٴ یونانی (مذکور در آثار افلاطون)، مدینهٴ فاضلهٴ ایرانی خواند، شهری است محفوظ در دیوارهای توبرتو؛ پردیسی است سبز و خرّم با کاخ ها و گنبدهای استوار که به ویژه محلّ استقرار خسرو، پیر مغان و میر مغان، دانسته میشود. دربارهٴ واژهٴ هورقلیا تاکنون چند نظریه مطرح شده است: برخی دانشمندان هورقلیا را اقلیم خورشید دانسته اند و برخی دیگر آن را کالبد اختری معنی کرده اند، امّا بر اساس آنچه دربارهٴ کنگ دژ به میان آمد، میتوان هورقلیا را «قلعهٴ خورشید» انگاشت که همان کنگ دژ سیاوش و کیخسرو است.
۵.

اهمیت هنرهای سنتی برای زندگی مسلمانان در دنیای متجدد (The Significance of Traditional Islamic Art for the Life of Muslim Societies in the Modern World)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسلام تجدد پیشرفت غفلت ذکر هنر قدسی زندگی مؤمنانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 167 تعداد دانلود : 372
هنر همواره شاخه ای از فلسفه دانسته شده که در آن نظر و عمل با هدف ابداع و آفرینش به هم می پیوندند. از سوی دیگر، هنر سنتی و قدسی یکی از نقاط مشترک میان فلسفه و دین ، به ویژه از نظر زبان رمزی آنهاست. هر دین برای بقا و استمرار نیاز به قالبی بیرونی متناسب با ابعاد درونی خود دارد و هنر مربوط به آن دین موظف به خلق این قالب است، که شامل فضای ساخته شده و اشیایی است که در آن قرار می گیرد. اسلام نیز همچون گسترده ترین دین در جهان از این قاعده مستثنی نبوده است. هنر اسلامی وظیفة خود دانسته تا محیطی آرام و متعالی بسازد، به گونه ای که انسان هرگز در آن دچار غفلت نشود، جایی که کالبد فضا و اشیاء مادی حاضر در آن هماهنگ با ضرورت های زندگی معنوی است. امّا، در نقطة مقابل، تمدن جدید انسان را به پدیده ای صرفاً زیست شناختی تنزّل می دهد و به-نام پیشرفت، خود را تنها مسئول رفاه جسمانی او می داند. تجدد وضعیتی نابهنجار با نابسامانی های بسیار به وجود آورده است، به طوری که در آن ساخته های هنر و معماری تنها به هیجانات و شهوات بشر دنیامدار توجه می کند. این هنر تا حد خفقان آوری با معیارها و آرمان های ذهنی و معنوی انسان مسلمان در ستیز است. از آنجا که برای استمرار زندگی مؤمنانهٴ اکثر مسلمانان یادآوری دائمی حقائق الهی که هنر و دست ساخته های سنتی در صور بیرونی منعکس کرده است، ضرورت تام دارد، ازمیان رفتن هنر و معماری سنتی و قدسی به معنای غفلت، یعنی فراموشی از یاد خداوند خواهد بود. مقالهٴ حاضر دربارهٴ نیاز به فضا و محیط سنتی برای زندگی مسلمانان در دنیای متجدد از جوانب گوناگون به بحث می پردازد.
۶.

زبان نمادین حکایت به عنوان «معراج تأویلی» نفس در درام وجودی خود (The Symbolic Language of Ĕikåya as the “Interpretative Mi'råj” of the Soul within its Existential Drama)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عرفان تأویل حکایت هرمنوتیک معراج

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان نظری
تعداد بازدید : 85 تعداد دانلود : 903
مقالهٴ حاضر تأمّلی دربارهٴ معانی و کارکردهای درونی حکایات عرفای اسلامی مانند جامی، سهروردی، نظامی و ابن سینا است. در ضمن مقاله به چیستی بیان نمادین و به خصوص به تأویل عرفانی نماد ها که این متون اقتضا میکند، توجه خاصی میشود. به قول نگارنده: «حکایت صرفاً زبان نمادین متن را در نظر نمیگیرد، بلکه نیز درونی کردن متن که با آن همراه است، اهمیت ویژه ای دارد . این حکایات فراخوان معنویت عملی اند که در آن رویدادهای فراتاریخی فقط برای خدا انجام میشود». در بخش دوم مقاله، نگارنده روی «تأویل عشق» تمرکز میکند که «مرگ معنوی و معاد روحانی محض است یعنی عمل بیرون آمدن از خود و داخل شدن به مراتب جدید آگاهی، که معراج تأویلی هر نفس زنده را تشکیل میدهد». در این بحث به دیدگاه های عین القضات همدانی توجه خاصی میشود.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۰