فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۲۹٬۱۷۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر لزوم حمایت از داده های شخصی کاربران در فضای سایبر امری اجتناب ناپذیر می باشد، لذا حکومت ها و ساز و کار های منطقه ای و بین المللی نظیر اتحادیه اروپا نیز دست به فعالیت های تقنینی در این عرصه زده اند. از طرفی برداشت غالب در زمینه قوانین مصوب درون اتحادیه اروپا این است که اجرای این قوانین نیز محدود به سرزمین دولت های تشکیل دهنده این نهاد منطقه ای می باشد، حال آنکه از مفاد آخرین سند حفاظت از داده اروپا (GDPR: 2016) چنین برداشت می شود که ویژگی فرامرزی داشته و در خارج از مرز های اتحادیه نیز قابل اعمال است. پژوهش حاضر نیز با استفاده از روش تحلیلی توصیفی در تلاش است تا با بررسی متن این سند و نسخه قبلی آن (DPD: 1995)، و مهم ترین پرونده های مطرح شده در دیوان دادگستری اتحادیه اروپا در خصوص انتقال داده های شخصی کاربران اروپایی به ایالات متحده آمریکا، به بررسی امکان اعمال فرامرزی این سند در کشور های غیر عضو اتحادیه نظر آمریکا بپردازد. در نهایت یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که با توجه به قدرت سیاسی و اقتصادی قابل توجه اتحادیه، تعداد زیاد کاربران اروپایی در فضای نت، تفاسیر و آراء ارائه شده توسط دیوان اروپا، سوابق ساز و کار های انتقال داده بین اروپا و آمریکا و همچنین ضمانت اجراهای پیش بینی شده در این سند، می توان گفت که عملا این مقررات ویژگی فرامرزی داشته و در خارج از اتحادیه نیز اعمال می شود.
The Iranian Islamic Revolution and Its Impact on the Authentic Identity-Seeking of the Alevi Community in Turkey(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The Alawite community, who according to the Supreme Leader are "orphans of the family of Muhammad", believe in following the school of Ahl-ul-Bayt (a.s) is still rooted in them. However, throughout the history of Alawism, due to the influence of some religious movements, policies and targeted political-cultural planning, they have suffered from a mixed and multifaceted identity and nature. Therefore, the trustees of this field have a kind of religious and customary duty to celebrate some religious holidays and ceremonies with a detailed and comprehensive planning and focusing on the common aspects with the Alevi community, that is, a special belief in the Imams (a.s.). And finally, believing in the principles, pillars, and values of the school of Ahl- ul-Bayt (a.s), take fundamental steps in the direction of reviving the true religious identity of the Alevi community. (Question) The current research has tried to analyze and evaluate the impact of the Islamic Revolution of Iran in restoring the true identity of the Turkish Alevi community based on the descriptive-analytical method and according to the "diffusion theory" from the words of ideological leaders. (Methodology) In general, Alevi leaders believe that today, with the blessing of the Iranian Islamic Revolution and the correct understanding of the Ahl- ul-Bayt (a.s) school, efforts are being made to introduce the correct principles and traditions to the Alevi society. In this regard, it is a great responsibility for Alevi leaders and sects to keep the Alevi community safe from threats by educating the Ahl-ul -Bayt (a.s.)
گفتمان های هویتی و منازعات نخبگان سیاسی در جمهوری اسلامی ایران 1376- 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحول گفتمان های هویتی به تشدید منازعات نخبگان سیاسی منجر می شود. پرسش این است که «تحول گفتمان هویتی بازگشت به خویشتن، چه تغییراتی در منازعات میان نخبگان سیاسی در ج.ا.ا در بازه زمانی 1376-1398 ایجاد کرده است؟». فرضیه این است که با ظهور گفتمان هویتی تطبیق گرای روشنفکران دینی و تأثیرپذیری بخشی از نخبگان سیاسی چپ از آن، با کاهش همبستگی ساختاری و ارزشی نخبگان سیاسی، منازعات بلوک های نخبگانی در ج.ا.ا برون گفتمانی، فزاینده و متکثر شده است. برای تبیین سازکار علی میان متغیرها روش تحقیق در شباهت های ساختاری بکار رفته و برای تشریح رابطه علت و معلول این سازکار تشریح شده است. نتایج نشان می دهد که با ظهور گفتمان هویتی تطبیق گرا، منازعات میان نخبگان سیاسی بر محور این مسائل متمرکز شده است: نگرش به انقلاب اسلامی و فلسفه وجودی آن، کیفیت حل مشکلات کشور و تحقق پیشرفت، جهت گیری نسبت به نظام بین الملل و مدیریت مسائل فرهنگی. تفاوت در ادراک از این مسائل دوقطبی نوین، تکامل گرا- عدالت گرا درون گرا حفظ محور در حوزه روابط خارجی و حداکثرگرا در حوزه فرهنگی در مقابل، قطب ترمیدوری آزادی خواه برون گرا بسط محور در حوزه روابط خارجی و حداقل گرا در حوزه فرهنگی را شکل داده که بعد از حوادث سال 1388 بر ابعاد آن افزوده شده است.
علل گسترش حضور چین در حوزهل خلیج فارس(در قالب رویکرد توسعه مسالمت آمیز)
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
186-209
حوزه های تخصصی:
منطقه خلیج فارس از دوره باستان در منطقه بین النهرین، به خصوص در زمینه تجارت و حمل ونقل اهمیت داشته است. چین به عنوان کشوری رو به رشد که در نظر دارد تا در اقتصاد گوی سبقت را از آمریکا برباید، در دهه های گذشته سعی کرده تا سیاست درهای باز را در سیاست و اقتصاد دنبال کند و برای همین، روابط خود با جهان را به سطح بالاتری ارتقا بخشیده است. از آنجا که در رسیدن چین به اهداف خود به خصوص در صنعت، نیاز به انرژی حرف اول را می زند، این کشور کوشیده تا این نیاز را از طریق رابطه با مناطق نفت خیز جهان برطرف کند که از نقاط مهم در این عرصه خاورمیانه و به خصوص خلیج فارس است. در دهه گذشته حضور چین در خاورمیانه و منطقه خلیج فارس موجب شده تا به یک بازیگر مهم در منطقه تبدیل شود. این کشور با ایفای نقش فعال در این نقطه از جهان، نیازهای اساسی صنعت خود را رفع کرده و از جانبی، با بالا بردن سطح روابط خود، به بازیگری مطرح و تأثیرگذار در منطقه تبدیل شده است. با تمام این اوصاف هنوز این کشور یک تازه وارد به منطقه محسوب می شود و در رویکرد خود با چالش های بسیار مواجه است. مقاله پیشِ رو با توصیف شرایط چین، به دنبال تبیین این مسئله است که چین در منطقه خلیج فارس چه اهدافی دارد و در راه دستیابی به اهداف خود چه الگوی رفتاری ای را دنبال کرده است؟ نکته مهم درباره حضور چین در منطقه پیوند منافع سیاسی و اقتصادی است. فرضیه این نوشتار نیز بر همین اساس شکل گرفته است و بیان می کند که چین در راستای دستیابی به اهداف توسعه طلبانه و در چارچوب توسعه مسالمت آمیز به دنبال رفع نیاز انرژی خود و امنیت آن، ارتقای طرح کمربند و جاده و سرمایه گذاری در زیرساخت های اقتصادی منطقه وارد تعامل با کشورهای منطقه شده و الگویی که در منطقه دنبال می کند شامل دوری از مداخله گری، برخورد رفتار تعادلی با کشورهای منطقه و دوری جستن از برخورد با آمریکا است.
شاخص های الگوی مطلوب عدالت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر اندیشه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۲
۹۲-۶۹
حوزه های تخصصی:
عدالت یکی از اصلی ترین اهداف جمهوری اسلامی ایران به شمار می آید. برای تحقق این مهم در جامعه داشتن الگویی مطلوب از عدالت سیاسی که قابلیت تحقق خارجی داشته باشد، امری ضروری است. (بیان مسئله) به همین منظور پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از چارچوب نظری علل اربعه (روش) در قالب علل مادی و صوری با برداشت از بیانات امام خمینی& و مقام معظم رهبری به ارائه شاخص های الگوی مطلوب از عدالت سیاسی می پردازد. (هدف) یافته های تحقیق حاکی از آن است که الگوی مطلوب عدالت سیاسی مبتنی بر سه شاخص برابری، شایستگی و بیشینه کردن آن دو بوده و در صدد تحقق شاخص برابری در حق تعیین سرنوشت، در ارتباط با قانون، برخورداری همگان از امنیت سیاسی و آزادی های سیاسی می باشد. همچنین شاخص شایستگی به دنبال تحقق حاکمیت شایسته، توجه به شایستگی در مقام وضع قانون و در نهایت شاخص بیشینه کردن برابری و شایستگی در صدد بهره مندی بیشترین تعداد به نسبت شایسته ترین افراد جامعه از مزیت های سیاسی اجتماعی می باشد. (یافته ها)
افول گفتمان ملی گرایی عربی در کردار سیاسی دولت های ناصریست و بعثی سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
133 - 111
حوزه های تخصصی:
گفتمان ملی گرایی عربی از راه ایدئولوژی های ناصریسم و بعثیسم از دهه 1330 شمسی به راهبرد سیاسی دولت های مصر و سوریه تبدیل شد و همین رویداد فرازوفرودهایی را در کشاکش میان درگیری های سیاسی روز از یک سو، و جزم های گفتمانی پان عربی از سوی دیگر به وجود آورد که در سال های پایانی دهه 1350ش/ 1970م، دیگر رد و اثری از اصول جزمی این گفتمان در هیچ یک از دو جریان یافت نمی شد. مصر که تعهد به ملی گرایی عربی را به خودآگاه نظام گفتمانی و کردار سیاسی خود پیوند داده بود، در برابر ضربه شکست در جنگ شش روزه 1967 به یکباره دچار گونه ای فروپاشی در نظام باورهای خود شد و شعار «اول مصر» را دستور کار خود قرار داد. اگرچه سوریه بعثی ضمن پایبندی نمادین به انگاره ملی گرایی عربی، در عرصه کشمکش های سیاسی هر آنگاه که خواست از این اصول سرپیچی کرد و ضمن فاصله گیری نسبی از ملی گرایی عربی، همچنان از گزاره های نمادین آن برای تبیین کردار سیاسی خود بهره برد. ازاین رو پرسش های پژوهشی عبارت اند از: 1. چه عامل یا عواملی (به ویژه تناقض درون ماندگار گفتمان، اهمال کارگزاران گفتمان در پیگیری آن، بی صداقتی در باور به وحدت، بافتار تحولات و فشارهای خارجی) گفتمان توپر ناسیونالیسم عربی را به ضد خود تبدیل و روند فرازوفرود را چنین پرشتاب کرد؟ 2. چرا پایبندی مصر این دولت را در رویارویی با شکست 1967 آسیب پذیر می کند، اما دولت بعثی سوریه با وجود رویکردهای عمل گرایانه تر، در تحولات مربوط به جنگ اکتبر و رویدادهای پس از آن همچنان به انگاره وحدت امت عرب تأسی می جوید؟ در فرضیه پژوهشی ادعا می شود که کم کاری کارگزاران گفتمان ملی گرایی عربی و نیز بی صداقتی رهبران عرب در باور به وحدت به کژتابی این گفتمان در رویارویی با تحولات سیاسی منجر شده است. با بهره گیری از رویکرد روانکاوانه و هگلی لاکان و ژیژک، و استفاده از روش تحلیل داده های کیفی رویدادها، رابطه میان تأثیرگذارترین رویدادهای تاریخی و گفتمان ملی گرایی عربی در ناصریسم و بعثیسم تبیین و تفسیر خواهد شد.
شناسایی سازوکار تبیین دستاوردهای انقلاب اسلامی در رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
۱۱۰-۸۹
حوزه های تخصصی:
تلاش دشمنان در طول بیش از چهاردهه، بر اجرای راهبرد ناکارآمد نشان دادن نظام جمهوری اسلامی، موجب شده تا شبهه نا کارآمد بودن نظام جمهوری اسلامی ایجاد شود. در این میان، رسانه های جمعی از مهم ترین مولفه های تبیین، آگاهی بخشی و تعمیق باور عموم نسبت به کارآمدی نظام می باشند؛ ازاین رو هدف این پژوهش شناسایی و ارائه سازوکار های رسانه ای تبیین کارآمدی نظام انقلاب اسلامی ایران و مولفه های باورپذیری آن است. این پژوهش در قلمرو تحقیقات کیفی بوده و از روش مصاحبه بهره گرفته شده است. بیان دستاوردهای نظام از زبان گروه مختلف جامعه، ارتقای خواست های عمومی نسبت به آرمان های انقلاب اسلامی، مدیریت کارآمد در سطح جامعه و عدم بی تفاوتی نسبت به چگونگی عملکرد مسئولان، پرداخت بدون اغراق به فعالیت های دستگاه های اجرایی در بطن نظام، برخی از نتایج این پژوهش است.
چرایی عدم سلطه فلسفه سیاسی ارسطویی بر مدار تفکر در جهان زیست اسلامی، سده میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
143-172
حوزه های تخصصی:
تدوین تمدن اسلامی در قرن دوم هجری با انتقال علوم مختلف از یونان به تمدن ایرانی و از آنجا به جهان اسلام همراه بود. این تمدن در فرآیند برسازی ساختارهای عینی، چونان حکومت، پشتوانه های ذهنی خود را از یونان و فلسفه افلاطونی و ارسطویی برگرفت. در این مسیر به دلیل ویژگی های فرهنگ عربی و عناصر دینی آن و نیز تجربه ایران شهری که در حال انتقال به جهان زیست اسلامی بود، فلسفه افلاطونی و افلاطون گرایی با اتکا به امر متافیزیکی مورد توجه قرار گرفت؛ در حالی که فلسفه ارسطویی که به واقعیت گرایی نزدیک است، در عرصه حکومت اندیشی مورد اغفال قرار گرفت. بدین معنا که دشواره های امر سیاسی در برسازی حکومت اندیشی جهان زیست اسلامی از مدار فلسفه ارسطویی اندیشیده نشد؛ بلکه از زاویه فلسفه سیاسی افلاطونی مورد تأمل واقع شد. از این چشم انداز، سؤال مطرح این است که چرا فلسفه سیاسی ارسطویی در این فرآیند مورد بی توجهی قرار گرفت؟ در صورت توجه به فلسفه سیاسی ارسطویی، ساخت های عینی برساخته تمدن اسلامی چگونه سازمان دهی می شدند؟ فرضیه مطرح در این مقاله این است که در تمدن اسلامی، ساخت ها و سازه هایی ذهنی و عینی وجود داشت که باعث به حاشیه رفتن فلسفه سیاسی ارسطویی شد. سازه های فکری چونان دوگانگی ذهنی همراه با سلطه انگاره های دینی باعث تجلی ساخت هایی متأثر از این تصور در عرصه سیاسی شد. اندیشه دینی و انگاره های اسطوره ای، عامل بنیادین گرایش به افلاطون گرایی برای اندیشیدن امر سیاسی و ساختار حکومتی بود. البته تجربه حکومت اندیشی در جهان زیست ایرانی دوره ساسانی که نوافلاطون گرایی، پشتوانه فکری حل دشواره های سیاسی قرار گرفته بود نیز به مثابه یک الگو در اندیشیدن دشواره های اجتماعی مورد اقبال مسلمانان قرار گرفت. اما در مقابل فلسفه ارسطویی چون مبتنی بر واقعیت های اجتماعی و رویکرد عقلانی استوار بود، در این فرآیند به حاشیه رفت. بدین منظور ما با رهیافت روش تفسیری ویتگنشتاین به تحلیل موضوع می پردازیم.
فرهنگ و مقاومت؛ مؤلفه های اثرگذار بر اجرای موفق دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در پاکستان (مطالعه موردی: دوره رایزنی فرهنگی شهید رحیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی فرهنگی، ابزار هر کشور جهت معرفی خود به مردم سایر ملل است. ارائه و تبیین نمونه های موفق در اجرای دیپلماسی فرهنگی، باعث ممکن شدن الگوگیری فعالان این حوزه خواهد شد. به این منظور فعالیت های شهید سید محمدعلی رحیمی؛ رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خانه فرهنگ مولتان پاکستان مورد مطالعه قرار گرفته است. رویکرد پژوهش، کیفی است و برای جمع آوری داده ها از سند پژوهشی و مصاحبه نیمه ساختاریافته و جهت تحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شده است. دستاورد تحقیق حکایت از آن دارد که مؤلفه های موفقیت شهید رحیمی در اجرای فعالیت های دیپلماسی فرهنگی عبارت اند از: ایمان راسخ به اسلام و انقلاب، تسلط بر وضعیت فرهنگی اجتماعی پاکستان، مطالعه و برنامه ریزی، اتقان فعالیت ها، فعالیت خالصانه و بدون خستگی، خوش اخلاقی، خوش رفتاری و ارتباطات مؤثر با مردم و افراد و سازمان های تأثیرگذار در پاکستان.
بررسی نارسائی های حکومتی و چالش های استراتژیکی دولت در قبال هویت کُرد با نگاهی بر فعالیت گروهک پژاک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای سیاسی معاصر سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
145 - 176
حوزه های تخصصی:
مناطق غربی و شمال غرب کشور در طول سالیان متمادی به دلایل مختلفی از جمله شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و با دخالت و پشتیبانی کشورهای غربی و نیز همسایگانی چون اقلیم کردستان عراق، مکانی برای تلاش و فعالیت گروه ها و گروهک های مختلفی با گرایش های گوناگون بوده که امنیت مناطق کُردنشین ایران را به خطر انداخته اند که از آن جمله، گروهک تروریستی پژاک می باشد. این پژوهش، به شیوه ی توصیفی-تحلیلی مبتنی بر روش کتابخانه ای و استفاده از ابزار فیش برداری به منظور گردآوری داده ها، در صدد است پاسخی منطقی به این پرسش ارائه کند که نارسائی های حکومتی و چالش های استراتژیکی دولت در قبال هویت کرد، چه تاثیری بر فعالیت های گروهک های تروریستی بویژه پژاک داشته است. بررسی پیشینه پژوهش نشان می دهد که تاکنون در این زمینه تحقیقات کامل و جامعی صورت نگرفته و پژوهش حاضر از آنجا که به صورت دقیق به تاثیرات سیاست گذاری های دولت بر فعالیت یک گروهک تروریستی در مناطق غرب و شمال غرب کشور می پردازد، جدید و نوآورانه می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ضعف در اجرای برخی سیاست های حقوق شهروندی، عدم نگاه جامع نگر، در محرومیت قراردادن فرهنگی و اقتصادی مناطقی از کشور، گاهی به ظهور بحران و پیوستن افراد به گروه های ناصواب به عنوان راه برون رفت از این محدودیت ها، می انجامد. این موضوع نیز دامنه تبلیغات وسیعی را برای گروه هایی همچون پژاک به منظور یارگیری از بین عامه مردم فراهم می آورد.
The implication of the Islamic theory of Fitrah in international regimes: power, interests and pride(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The way we look at international institutions has always been one of the most controversial issues in the field of international relations, and after the Islamic Revolution, Iran's foreign policy took a new approach to international institutions. In addition, with the recent withdrawal of the United States from several international treaties, including the Iran nuclear deal (JCPOA) under Trump Administration the issue of international regimes and their effectiveness has gained new political and intellectual significance. The question of the present article is what are the determining factors in the formation of international regimes, their efficiency and permanence? The hypothesis is that the three factors of power, interests, and pride simultaneously play a role in the creation, efficiency, and permanence of regimes. This article examines three major approaches to the definition of international regimes, each of which emphasizes one of the factors of power, interests, and ideas, and concludes that one-factor explanations can not provide a deep understanding of the formation and functioning of regimes. Therefore assuming that difference between propositions of the studied approaches are does not necessarily mean that they are inconsistent, we Introduce a multivariate approach that goes beyond the mere integration of the perspectives under consideration, combining the three factors into a general analytical framework and Using Islamic thought, we have considered Fitrah along with the two stimuli of fear and profit as the third side of the triangle of fundamental stimuli in determining the behavior of international actors.
ظرفیت های پیشران برندسازی ملی در دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۴۶)
5 - 30
حوزه های تخصصی:
برندسازی و تصویرسازی ملّی از گذشته تاکنون دغدغه بسیاری از کشورها برای تقویت نفوذ و جایگاه خود در جهان بوده است و دولت ها از ابزارهای گوناگون سخت یا نرم برای ارتقای برند ملّی بهره برده اند. دیپلماسی اقتصادی یکی از عناصر سیاست خارجی است که با استفاده از ظرفیت ها و فرصت های اقتصادی و تجاری پیش روی کشورها موجب تولید ثروت و حتی تقویت برند ملّی می شود. برند ملّی جمهوری اسلامی ایران با توجه به جوّ شدید ایران هراسی و اعمال تحریم های ظالمانه، موقعیت مطلوبی ندارد و بایستی علاوه بر اقدامات مرتبط با حوزه دیپلماسی عمومی و فرهنگی، از ظرفیت ها و فرصت های فراوان اقتصادی نیز به منظور برندسازی ملّی بهره برد. پرسش پژوهش حاضر آن است که چه ظرفیت هایی در دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران وجود دارد که می تواند موجب ارتقای برند ملّی شود؟ از این رو، هدف این پژوهش، شناسایی ظرفیت های اقتصادی و تجاری مؤثر بر ارتقای برند ملّی جمهوری اسلامی ایران است. روش مقاله کیفی و از نوع اکتشافی مبتنی بر تحلیل توصیفی است. برای پاسخ به پرسش پژوهش، داده ها با مرور منابع کتابخانه ای، ظرفیت های اساسی در حوزه دیپلماسی اقتصادی به دست آمد که می توانند به صورت مستقیم یا غیر مستقیم برند ملّی کشور را ارتقا دهد.
تحلیل انتقادی انسان گرایانه آرمان شهرهای فلسفی در نگرش به آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرمان شهر فلسفی شامل نوشته هایی از فیلسوفان برای توصیف و یا توجه به خلقِ یک جامعه ی بهتر نسبت به وضعیت موجود است. این آرمان شهر به منزله نوعی نگرش فلسفی مطلوب به آینده بشریت همراه با انتقاد از شرایط حال فعلی است. در این صورت تبیین و تحلیل مبانی و مؤلفه های انسان گرایانه آرمان شهرهای فلسفی نیز اهمیت دارد. مسأله اصلی پژوهش حاضر تدقیق و تبیین این مبانی و مؤلّفه ها است از این جهت که معطوف به آینده هستند. فرایند پژوهش چنان است که ابتدا تحلیلی اومانیستی از سیر نگارش آرمان شهرهای فلسفی ارائه می شود. سپس مؤلفه هائی از قبیل کمال گرائی، عدالت طلبی و ایده های فلسفی به نحوی گزارش می شوند که معطوف به آینده بشریت بوده و چشم اندازی روشن ارائه می کنند و در حقیقت هر یک از مؤلفه ها به منزله گذار از گذشته ای ناخوشایند برای رسیدن به آینده ای مطلوب است. مهم ترین یافته و نتیجه پژوهش این است که نگارش آرمان شهرهای فلسفی بر مبنای امور انسان گرایانه سامان یافته و صورت بندی می شوند و می توانند به نحوی باشند که آینده ای روشن برای بشریت ترسیم کنند.
تاثیر تحول مفهوم امنیت بر راهبرد سیاسی-اقتصادی چین در منطقه خلیج فارس
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
24-57
حوزه های تخصصی:
پس از فروپاشی نظام دو قطبی و تغییرات نظام بین الملل در عصر جهانی شدن ، بسیاری از مفاهیم روابط بین الملل، دستخوش تغییر و تحول معنا گردید. در این میان یکی از مفاهیم اساسی روابط بین الملل که دچار تحول معنا شد مفهوم امنیت می باشد ، به گونه ای که امنیت از حالت تک بعدی صرف نظامی به حالت چند بعدی همه جانبه، تغییر حالت یافت. تحول مفهوم امنیت، راهبرد سیاسی-اقتصادی بسیاری از قدرت های بزرگ از جمله چین در منطقه خلیج فارس را دستخوش تغییر و دگرگونی نموده است. در این نوشتار بر اساس عنوان مقاله تلاش شده است تا به این پرسش پاسخ داده شود که تحول مفهوم امنیت، چه تاثیری بر راهبرد سیاسی- اقتصادی چین در منطقه خلیج فارس بر جای گذاشته است؟ در پاسخ به این سوال، این فرضیه مورد مداقه و توجه قرار گرفته است که تحول مفهوم امنیت بر راهبرد سیاسی-اقتصادی چین در قالب گذار از امنیت تک بعدی نظامی به امنیت همه جانبه، موجب توجه چین به مؤلفه های متعدد امنیت از قبیل امنیت سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی در منطقه خلیج فارس گردیده است. به منظور درک و استنباط دگرگونی راهبرد سیاسی-اقتصادی چین در منطقه ، چهار مقوله و موضوع مهم نقش و اهمیت انرژی در روابط چین با کشورهای منطقه خلیج فارس ، مبادلات تجاری چین با کشورهای منطقه خلیج فارس ، بررسی راهبرد سیاسی چین در منطقه خلیج فارس و اهمیت منطقه خلیج فارس برمبنای طرح کمربند راه، مورد مطالعه و بررسی قرارگرفته است. روش تحقیق در مقاله حاضر، روش توصیفی-تحلیلی می باشد.
بررسی مقایسه ای جایگاه جامعه مدنی پس از انقلاب تونس و مصر
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
78-102
حوزه های تخصصی:
خیزش های مردمی که در اواخر سال 2010 در تونس شروع شد و بزودی چندین کشور عربی را هم در برگرفت، سبب دگروگونی عظیمی در ساختار این کشورها شد. تونس و مصر که در کانون این اعترضات قرار داشتند، با حکومت های مادام العمری زین العابدین بن علی و حسنی مبارک خداحافظی کرده و مسیر جدیدی پیش روی جامعه و حکمرانی در این دو کشور ایجاد شد. این پژوهش درصدد بررسی نقش جامعه مدنی در دوران پس از انقلاب در تونس و مصر است و می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که چگونه می توان کاکرد جامعه مدنی در این دو کشور را با هم مقایسه کرد؟ در این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی و نظریه جامعه مدنی هابرماس بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از لحاظ تاریخی جامعه مدنی هم در تونس و هم در مصر دارای یک پویایی نسبی بوده است، با این حال، ریشه های جامعه مدنی در تونس عمیق تر از مصر است. در دوران بعد از انقلاب، جامعه مدنی تونس نقش میانجی و حل اختلاف میان گروه های سیاسی را ایفا کرد، به علاوه در بحران های ایجاد شده برای تونس، این جامعه مدنی از انسجام و استحکام لازم برای حل مشکلات برخوردار بود. اما جامعه مدنی در مصرِ پس از انقلاب، به یک طرف منازعه تبدیل شد و با تثبیت جنبش تمرد، فرصت مطلوبی برای کودتای نظامیان ایجاد کرد. به علاوه برخلاف تونس، جامعه مدنی چه قبل از کودتای سال 2013 و چه بعد از کودتا، دچار پراکندگی و عدم انسجام بود.
Investigating the relationship between Instagram and Telegram on the security and social trust of the fourth generation (A case study of users aged 16 to 19 years old in District 12 of Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Due to the special features of Instagram and Telegram and the newness of this phenomenon, many people in the society have not gained the opportunity or ability to know this space in detail and their lack of proper familiarity with this space, influence in the political, social, and economic fields. , has followed culture and security for them. Therefore, in this research, the relationship between the use of Instagram and Telegram with the security and social trust of users has been investigated. The method of this research is descriptive correlation type. The statistical population of the research included 16-19-year-old users in the 12th district of Tehran, and the statistical sample size was determined to be 380 people based on Cochran's formula. The survey data collection method and the data measurement tool was a researcher-made questionnaire. The findings of the research showed that the amount and history of using Instagram and Telegram is effective on security and social trust. Meanwhile, the correlation of social and cultural content on security and social trust is positive and significant, and the correlation between economic and security content with security and social trust is negative and significant. The relationship between the political content of Instagram and Telegram with trust and social security is not significant. Finally, virtual media has had an impact on the security and social trust of Tehran users.
تجزیه وتحلیل تطبیقی قدرت نرم ایران و ترکیه در قبال بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران سوریه یکی از پیچیده ترین مسائل بین المللی در دهه اخیر بوده است که به دلیل طولانی شدن زمان و تعدد بازیگران مؤثرش به آوردگاه رقابت قدرت های منطقه ای و جهانی تبدیل شده است. این کشور از یک سو به عنوان کانونی ترین کشور محور مقاومت برای ایران و از سوی دیگر به عنوان عمق راهبردی در سیاست نوعثمانیگری ترکیه از اهداف راهبردی سیاست خارجی بوده است. در این مقاله در چارچوب نظریه قدرت نرم با رویکرد مقایسه ای می خواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که بین دو کشور ایران و ترکیه چه اشتراک ها و تفاوت هایی در کاربرد قدرت نرم در قبال بحران سوریه وجود دارد؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که بنای قدرت نرم دو کشور بر زمینه تاریخی، مذهبی و ارزش های سیاسی متفاوت، موجب شباهت ها و تضادها در کاربرد قدرت نرم دو کشور پس از بحران سوریه شده است. داده ها از منابع کتابخانه ای و اسنادی، گردآوری شده و چالش ها و فرصت های قدرت نرم دو کشور در قبال بحران سوریه به صورت توصیفی تحلیلی مقایسه شده است.
عادی سازی روابط عربستان و رژیم اسرائیل و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران: تهدیدات علیه محور مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
287 - 314
حوزه های تخصصی:
منطقه غرب آسیا، یکی از پرتنش ترین و در عین حال مهم ترین مناطق جهان است و یکی از تنش های آن میان اعراب و رژیم اسرائیل بوده است، اما از سال 2015، روند عادی سازی روابط میان سعودی و این رژیم، تلاش دارد، این تنش را به همکاری تبدیل نماید. ایران که رژیم اسرائیل و برخی کشورهای عربی را دشمن خود می داند، در راستای افزایش نفوذ و امنیت خود در این منطقه، محور مقاومت را پدید آورده است، اما به نظر می رسد عادی سازی روابط موجب تهدید محور مقاومت شده، امری که بررسی آن هدف این مقاله است و بنابراین پرسش اصلی مقاله این است که عادی سازی روابط میان عربستان و رژیم اسرائیل چه تهدیداتی علیه محور مقاومت ایجاد کرده است که لاجرم بر امنیت ملی جمهوری اسلامی اثر می گذارد؟ روش تحقیق مقاله برای پاسخ به این پرسش، روش تحلیلی- توصیفی است. اهمیت این بررسی در آن است که هر نوع تهدیدی علیله محور مقاومت که در محیط پیرامونی جمهوری اسلامی گسترش یافته و موجب نفوذ آن شده، بر این امنیت ملی آن اثرگذار خواهد بود. نتیجه کلی مقاله نشان می دهد عادی سازی روابط موجب این تهدیدات برای محور مقاومت در این ابعاد شده است: حمایت از نیروهای داخلی، جدایی طلب و خواستار سقوط جمهوری اسلامی در ایران و حمایت از نیروهای منطقه ای و بین المللی ضد محور مقاومت در کل این محور یعنی در ایران، سوریه، لبنان، یمن، عراق و... .
منطقه ای شدن مداخلۀ قدرت های بزرگ و سیاست خاورمیانه ای روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور فهم چارچوب مند سیاست خاورمیانه ای روسیه نگاهی فراتر از ایده های غالب مطرح می کند. براساس دیدگاه های جریان اصلی، غرب نقش محوری در شکل دهی به سیاست خاورمیانه ای روسیه دارد و کم و کیف حضور خاورمیانه ایِ مسکو به طور عمده تابعی از سطح تنش و تشدید اختلافات روسیه با ایالات متحده بوده است. چنین ایده هایی بدون توجه به پویایی های بین المللی و پیچیدگی های محیط در حال تغییر خاورمیانه همچنان براساس یک ذهنیت تئوریک جنگ سردی از احیای نقش شوروی در منطقه و تصمیم روسیه در به چالش کشیدن ایالات متحده سخن می گویند. در مقابل، ایده اصلی این مقاله در عین بهره برداری از مفروضه های کلیدی جریان اصلی، به منطقه ای شدن سیاست و امنیت در خاورمیانه و نقش فزآینده کنشگران و پویایی های نوظهور منطقه ای تأکید می کند که ناگزیر گزینه ها، منافع و دغدغه های متفاوتی پیش روی مداخله قدرت های بزرگ به ویژه روسیه قرار می دهد. براساس چارچوب منطقه ای شدن مداخله قدرت های بزرگ، سیاست خاورمیانه ای روسیه و مداخله فزآینده آن در معادلات منطقه ای بیش از آنکه متأثر از متغیرهای سیستمیک همچون پویایی های روابط با غرب باشد، تحت تأثیر پویایی های سیاسی، امنیتی و اقتصادی درون خاورمیانه است که به طور فزآینده ای پیشران های تعیین کننده آن منطقه ای شده اند و فرصت ها و تهدیدات متنوعی را در حوزه های مختلف تروریسم، انرژی، فروش تسلیحات، و روابط خارجی با دولت های منطقه پیش روی رهبران عمل گرای روسیه گذاشته است. چنین حضوری برای روسیه به معنای بازگشت به طرح های تجدیدنظرطبانه و هژمونیک جنگ سردی نیست.
بررسی مقایسه ای مبانی معرفت شناختی رویکردهای میانه در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
193 - 214
حوزه های تخصصی:
ظهور رویکردهای میانه (سازه انگاری اجتماعی، نظریه انتقادی، مکتب انگلیسی) در سنت نظریه پردازی روابط بین الملل حاصل تحولات فکری و دگرگونی های سیاسی و اجتماعی در نیمه دوم قرن بیستم بوده است. این تحولات که زمینه را برای تقابل رویکردهای جدید در برابر اثبات گرایان فراهم نمود، به مناظره سوم در این رشته مطالعاتی شکل داد؛ مناظره ای که بخش قابل توجه آن را رویکردهای میانه تشکیل داده بودند. درواقع نظریه پردازان رویکردهای میانه نیز در این مشاجرات فکری در برابر خردگرایان قرارگرفتند و در کنار پساساختارگرایان، استدلال های هستی شناختی و معرفت شناختی متفاوت خود را در تقابل با جریان اصلی ارائه دادند. نویسنده در این پژوهش تلاش دارد که مبانی معرفت شناختی رویکردهای میانه را بر اساس 3 دغدغه معرفت شناختی یعنی مسئله امکان شناخت، چگونگی شناخت و غایت و هدف از شناخت را مورد بررسی قرار دهد. ازاین رو، سؤال اصلی این پژوهش این است که دیدگاه هر یک از نظریه های طیف میانه در روابط بین الملل نسبت به امکان شناخت، چگونگی شناخت و غایت و هدف شناخت چگونه است؟ پژوهش حاضر تلاش می کند که با توسل به یک بررسی مقایسه ای به این سؤالات پاسخ دهد.