فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳۲٬۲۹۳ مورد.
۱۲۱.

ساخت و استانداردسازی ابزار اندازه گیری گرایش به مدرینته در دانشجویان

کلید واژه ها: روایی پایایی مدرنیسم دانشجویان پرسشنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 101 تعداد دانلود : 609
زمینه و هدف: مسئله گذر از جامعه سنتی به جامعه مدرن از پایان جنگ جهانی اول تا به امروز یکی از مباحث اصلی جامعه شناسی بوده است. هدف از تحقیق حاضر، ساخت و استاندارد سازی پرسشنامه گرایش به مدرنیته با تحلیل عوامل و سنجش روایی و پایایی آن بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت از همه دانشجویان شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 98-1397 دانشگاه های پیام نور در استان تهران بود. به همین منظور تعداد 895 از دانشجویان دانشگاه پیام نور استان تهران در سال تحصیلی 97-98 ابزار طراحی شده را تکمیل کردند. بدین منظور، ابتدا مبانی نظری پژوهش های پیشین، مطالعه شد و سپس بر اساس حیطه های سازه مذکور که از مطالعه منابع به دست آمده بود، برای طراحی پرسشنامه اقدام شد. پس از بررسی روایی صوری و محتوایی سوالات ساخته شده در ارتباط با هر کدام از خرده آزمون ها و حذف سوالات نامناسب از آن، در مجموع 58 سوال برای اجرای نهایی بر روی نمونه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بوده اجرا شد. تحلیل مولفه های اصلی و به روش چرخش واریماکس و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ و بازآزمایی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که شاخص کفایت نمونه برداری (KMO) برابر با 828/0 و سطح معناداربودن مشخصه آزمون کرویت بارتلت نیز کمتر از 001/0 است. از مجموعه پرسش ها تعداد 5 عامل استخراج شد، که 2/48 درصد کل واریانس تبیین می شود. عامل یکم با ارزش ویژه 8/10 به اندازه 5/22درصد واریانس کل و در نهایت عامل پنجم با ارزش ویژه 4/2 در حدود 1/5 درصد واریانس کل متغیر ها را توجیه می کند. ضریب آلفای کرونباخ مولفه های پرسشنامه گرایش به نوگرایی بین 69/0 تا 90 بود که نشان دهنده اعتبار مناسب این ابزار است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت پرسشنامه گرایش به مدرینته در دانشجویان از روایی و پایایی مناسبی جهت استفاده در پژوهش های آینده در ایران برخوردار است.
۱۲۲.

بررسی تأثیر محدودیت شناختی بر روی قضاوت از اطمینان نهایی در انتهای فرآیند حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قضاوت از اطمینان نهایی فراشناخت حافظه کاری بار شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 777 تعداد دانلود : 597
مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر محدودیت ظرفیت حافظه کاری و بار شناختی اضافی بر قضاوت از اطمینان نهایی افراد پس از اتمام فرآیند حل مسئله برج هانوی انجام شد. به این منظور، دو گروه با اختلاف بار شناختی برای مطالعه تشکیل شدند و دانشجویان ایرانی در بازه سنی 20 تا 40 سال از دانشگاه های استان تهران وارد این مطالعه شدند. پس از ارزیابی ظرفیت حافظه کاری، افراد در هر دو گروه نسخه رایانه ای مسئله برج هانوی را حل کردند و از طریق پرسشنامه ای که برای این مطالعه طراحی و ساخته شده بود، اطمینان از عملکرد خود را گزارش کردند. این مطالعه در سال 1399 آغاز شد و اجرای آن یک سال و نیم به طول انجامید. تحلیل واریانس دوطرفه و آزمون های فرض نشان دادند که اختلاف ظرفیت حافظه کاری دیداری و فضایی به تنهایی یا در تعامل با بار شناختی بر قضاوت از اطمینان نهایی افراد تأثیری ندارد، اما ارتباط دوطرفه میان تحمل بار شناختی اضافی و افزایش اطمینان نهایی وجود دارد. بدین ترتیب این مطالعه نشان داد، افرادی که بارشناختی بیشتری را تحمل می کنند، نسبت به عملکرد شناختی خود در انتهای فرآیند حل مسئله برج هانوی، اطمینان بیشتری دارند.
۱۲۳.

شناسایی مؤلفه های زیربنایی در شکل گیری تمایزیافتگی خود: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پژوهش کیفی تمایزیافتگی خود خودمتمایزسازی شکل گیری طرح نظام مند نظریه برخاسته از داده ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 35 تعداد دانلود : 80
تمایزیافتگی خود، پدیده ای بافتارمند، فرهنگی و وابسته به شرایط محیطی و اجتماعی است که در فرآیندی پویا و تحت تأثیر شرایط و عوامل مختلفی شکل گرفته و تجربه می شود. با توجه به همین موضوع، این پرسش مطرح شد که مؤلفه های زیربنایی در شکل گیری تمایزیافتگی خود چیست؟ بدین منظور از رویکرد کیفی، طرح نظام مند نظریه برخاسته از داده ها در سطح نظم دهی مفهومی بهره گیری شد. از طریق نمونه گیری نظری و با توجه به اشباع نظری در گردآوری داده ها با 17 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از مرحله اول شیوه کدگذاری استراوس و کوربین انجام پذیرفت. پس از تحلیل داده ها، 112 کد اولیه شناسایی شد، سپس در فرآیند ادغام و مقایسه، 28 زیرمقوله تدوین شده و در قالب 3 مقوله اصلیِ استقلال فکری، هویت طلبی و منزلت اجتماعی دسته بندی و معرفی گردید. یافته ها نشان می دهند که تمایزیافتگی خود، به شکل افکار، رفتارها و نگرش های مستقلانه و منحصر به فرد به همراه هویت طلبی با تأکید بر توانمندی ها و منزلت اجتماعی و رفتارهای مقتضی پدیدار شده و جریان می یابد. در نتیجه، در شکل گیری تمایزیافتگی خود، مؤلفه های زیربنایی عمدتاً به صورت استقلال فکری تجربه می شود اما هویت طلبی و منزلت اجتماعی بخشی دیگری از این مؤلفه ها را به خود اختصاص داده اند که در فرهنگ ایرانی تجربه می شوند. یافته های مطالعه حاضر علاوه بر غنی سازی دانش بومی و راهنمایی برای پژوهش های آتی، شناخت عمیق تر این ویژگی روان شناختی را در بستر فرهنگی فراهم نمود که می تواند پیامدهای عملی ویژه ای نیز در مشاوره و خانواده درمانی با توجه به مباحث چندفرهنگی داشته باشد.
۱۲۴.

رواسازی و پایاسازی پرسشنامه نشانگان شخصیت نمایشی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شخصیت شخصیت نمایشی هنجاریابی روایی پایایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 561 تعداد دانلود : 792
هدف پژوهش رواسازی و پایاسازی پرسشنامه نشانگان اختلال شخصیت نمایشی فرگوسن و نگی (2014) در دانشجویان بود. روش پژوهش زمینه یابی-توصیفی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان مقطع کارشناسی، ارشد و دکتری که در سال تحصیلی 1399در دانشگاه های شهر تهران مشغول به تحصیل بودنددر نظر گرفته شد. تعداد 307 دانشجو به روش نمونه گیری برخط (دردسترس) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه شخصیت نمایشی فرگوسن و نگی (2014) و مقیاسMMPI استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی بیانگر این بود که گویه های این پرسشنامه از توان لازم برای اندازه گیری مؤلفه های اغواگری، جلب توجه و نشانگان شخصیت نمایشی برخوردار بودند، همچنین آلفای کرونباخ مؤلفه های مذکور به ترتیب معادل 78/0 و 69/0 بدست آمد و همسانی درونی کلی پرسشنامه معادل 7/0 بود، نمره کل پرسشنامه نشانگان شخصیت نمایشی با نمرات مؤلفه های انحراف روانی/اجتماعی، پارانویا، ضعف روانی و اسکیزوفرنی MMPI به صورت مثبت و در سطح معناداری 01/0 همبسته بود. بنابراین پرسشنامه نشانگان شخصیت نمایشی از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و استفاده از آن در کار پژوهشی و درمانی به پژوهشگران و درمانگران توصیه می شود.
۱۲۵.

مقایسه اثربخشی شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان بازماندگان موتوفیان بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تنظیم شناختی هیجان ذهن اگاهی شفقت درمانی بازماندگان موتوفیان کووید-19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 241 تعداد دانلود : 631
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان بازماندگان موتوفیان بیماری کووید-19انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون، با گروه کنترل و دوره پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد سوگوار و داغ دیده ساکن شهر کرج که در بازه زمانی مرداد تا آذرماه 1400 بود یکی از بستگان درجه یک خود را با تشخیص ابتلا به کرونا از دست داده بود. 45 نفر به صورت داوطلبانه با اعلام فراخوان وارد مطالعه شدند و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب طی 8 جلسه هفتگی تحت مداخله شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و کرایج، 2006) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون بونفرونی انجام شد. یافته های بدست آمده نشان داد که هر دو مداخله ی شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری باعث افزایش تنظیم هیجان سازش یافته و کاهش تنظیم هیجان سازش نایافته می شوند (01/0P<) و تأثیر هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری (3ماهه) ماندگار بود. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (01/0<P). بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت هر دو درمان شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان بازماندگان موتوفیان بیماری کووید-19انجام مؤثر بودند.
۱۲۶.

بررسی نقش میانجی تحول مثبت نوجوانی در رابطه بین شایستگی اجتماعی، بهزیستی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی تحصیلی تحول مثبت نوجوانی سرزندگی تحصیلی شایستگی اجتماعی دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 439 تعداد دانلود : 359
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی تحول مثبت نوجوانی در رابطه بین شایستگی اجتماعی، بهزیستی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر بهبهان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر بهبهان در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از این میان 580 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی تحصیلی (AWBQ، تومینین-سوینی و همکاران، 2012)، پرسشنامه سرزندگی تحصیلی (ABQ، دهقانی زاده و حسین چاری، 1391)، مقیاس شایستگی اجتماعی (SCS ، فلنر و همکاران، 1990) و مقیاس تحول مثبت نوجوانی (PYDS ، گلدوف و همکاران، 2014) استفاده شد. یافته ها نشان دادند که ضرایب مسیرهای مستقیم شایستگی اجتماعی به تحول مثبت نوجوانی، بهزیستی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی مثبت و معنی دار بودند (05/0p<). یافته های روابط غیرمستقیم حاکی از این بود که شایستگی اجتماعی به طور غیر مستقیم از طریق تحول مثبت نوجوانی بر بهزیستی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی اثر معنی دار دارد (05/0p<). بر این اساس تحول مثبت نوجوانی نقش میانجی بین شایستگی اجتماعی و بهزیستی تحصیلی، و نیز بین شایستگی اجتماعی و سرزندگی تحصیلی دارد. بنابراین تحول مثبت نوجوانی در رابطه بین شایستگی اجتماعی و بهزیستی تحصیلی ، و بین شایستگی اجتماعی و سرزندگی تحصیلی نقش کلیدی دارد پس می توان اذغان داشت که شایستگی اجتماعی با تحت تأثیر قرار دادن تحول مثبت نوجوانی، بهزیستی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی را در دانش آموزان تحت تأثیر قرار می دهد.
۱۲۷.

مقایسه اثربخشی آموزش صلح درون وواقعیت درمانی برسرمایه روانشناختی زنان متأهل مراجعه کننده به خانه های سلامت شرق تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرمایه روانشناختی صلح درون واقعیت درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 296 تعداد دانلود : 708
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی آموزش صلح درون و واقعیت درمانی بر سرمایه روانشناختی انجام شد. که با روش (شبه آزمایشی) پیش-آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری دوماهه اجرا شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به خانه سلامت ابوذر تهران در زمستان١۴٠٠بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند داوطلبانه، ۴۵ نفر انتخاب و به صورت تصادفی ١۵ نفردر گروه صلح درون، ١۵ نفردر گروه واقعیت درمانی و ١۵ نفردر گروه گواه جایگذاری شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز، ٢٠٠٧، PCQ) استفاده شد. هر دو گروه آزمایش مداخلات صلح درون و واقعیت درمانی گلاسر را به مدت ١٠ جلسه ٩٠ دقیقه ای دریافت کردند. در نهایت داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در مقایسه با گروه گواه، هر دو روش درمانی تاثیر معناداری بر سرمایه روانشناختی زنان متاهل داشته است (٠۵/0 <p). همچنین یافته ها حاکی از آن بود که آموزش صلح درون نسبت به رویکرد واقعیت درمانی تاثیر بیشتری بر متغیر وابسته داشته است (٠۵/0<p). نتایج پژوهش نشان داد که آموزش صلح درون و واقعیت درمانی بر سرمایه روانشناختی زنان متاهل موثر بوده است.
۱۲۸.

مقایسه اثربخشی آموزش خود مراقبتی و نظم جویی فرایندی هیجان بر کیفیت زندگی مراقبان سالمندان مبتلا به دمانس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی آموزش خودمراقبتی نظم جویی فرایندی هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 446 تعداد دانلود : 516
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش خود مراقبتی و نظم جویی فرایندی هیجان بر کیفیت زندگی مراقبان سالمندان مبتلا به دمانس بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 4 ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه مراقبین مراجعه کننده به مرکز درمانی دمانس شهر کرمان بود که در منزل یا مؤسسات از بیماران دمانس در سال 1400 مراقبت می کردند. نمونه آماری شامل 45 نفر بود که به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی 15 نفر در گروه گواه و 30 نفر در دو گروه آزمایش جایگزین گردیدند. گروه آزمایش آموزش خودمراقبتی و نظم جویی فرایندی هیجان مداخلات را طی 8 جلسه 45 دقیقه ای، هفته ای یکبار دریافت کردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی (WHOQOL-BREF، سازمان بهداشت جهانی، 1996) جمع آوری و به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد تفاوت میانگین های هر دو گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه معنی دار گزارش شد (05/0>P). در مقایسه اثربخشی دو گروه آزمایشی نسبت به یکدیگر نیز تفاوت میانگین ها در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار گزارش شد و نشان داده شد آموزش خودمراقبتی نسبت به نظم جویی فرایندی هیجان در بهبود کیفیت زندگی مراقبان سالمندان مبتلا به دمانس موثرتر بود (05/0P<). نتیجه گیری می شود آموزش خودمراقبتی و نظم جویی فرایندی هیجان در افزایش کیفیت زندگی مراقبان موثر است.
۱۲۹.

مقایسه اثربخشی آموزش ورزش مغزی و آموزش فیلیال تراپی بر اجتناب شناختی و کارکرد اجرایی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش ورزش مغزی آموزش فیلیال تراپی اجتناب شناختی کارکرد اجرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 753 تعداد دانلود : 434
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش ورزش مغزی و آموزش فیلیال تراپی بر اجتناب شناختی و کارکرد اجرایی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه پژوهش را تمامی دانش آموزان 7 تا 9 سال (پایه های اول و سوم ابتدایی) دارای اختلال یادگیری مراجعه کننده به مراکز اختلال یادگیری شهرستان تنکابن در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند که از بین آنها 45 نفر به صورت در دستر س انتخاب و در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروه اول طی 8 جلسه تحت آموزش ورزش مغزی و گروه دوم طی 10جلسه فیلیال تراپی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه کارکردهای اجرایی (BRIEF، جرارد و همکاران، 2000) و پرسشنامه اجتناب شناختی (CAQ، سکسون و داگاس، 2008) بود. یافته های به دست آمده از تحلیل واریانس آمیخته نشان داد، تفاوت معناداری بین گروه ها در مراحل پس آزمون و پیگیری وجود دارد (001/0>p). هر دو روش مداخله موجب کاهش اجتناب شناختی و افزایش کارکرداجرایی شده اند و میزان اثربخشی در طی زمان دارای ماندگاری اثر بوده است. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (001/0>p). بطور کلی نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد هر دو روش مداخله بر اجتناب شناختی و کارکرد اجرایی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری موثر است.
۱۳۰.

نقش میانجی سلامت روان در رابطه با خستگی ذهنی و خود فریبی با تمایل به طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمایل به طلاق خستگی ذهنی خودفریبی سلامت روان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 848 تعداد دانلود : 510
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی سلامت روان در رابطه خستگی ذهنی و خودفریبی با تمایل به طلاق بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متأهل شهر کرمان در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از بین آن ها تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تمایل به طلاق (TDS) روزلت و همکاران (1986)، مقیاس دلزدگی زناشویی (CBM) پاینز (1996)، مقیاس سلامت روان (MHI-28) بشارت (1388) و مقیاس خودفریبی (SDQ-12) سیرونت و همکاران (2019) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار بوده و بین خودفریبی، خستگی ذهنی و سلامت روان با تمایل به طلاق رابطه معنی دار وجود دارد (05/>P) و علاوه بر این مشخص شد که خستگی ذهنی و خودفریبی با میانجیگری سلامت روان اثر غیرمستقیم منفی و معنی داری (01/>P) بر تمایل به طلاق دانشجویان متأهل دارد. بر اساس این یافته های می توان نتیجه گرفت که خودفریبی و خستگی ذهنی به شیوه های مستقیم و غیرمستقیم، تمایل به طلاق را در دانشجویان متأهل تحت تأثیر قرار می دهند و نقش اساسی در تمایل به طلاق ایفا می کنند.
۱۳۱.

اثربخشی بسته آموزشی اخلاق تحصیلی بر درگیری و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش اخلاق تحصیلی درگیری تحصیلی شیفتگی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 124 تعداد دانلود : 629
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی بسته آموزشی اخلاق تحصیلی بر درگیری و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان دوره متوسطه شهر سنندج در سال تحصیلی 1400 -1399 بودند که از بین آن ها با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 60 نفر انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. برنامه آموزش اخلاق تحصیلی هر هفته یک جلسه 90 دقیقه ای در مورد گروه آزمایش اجرا شد. برای گردآوری داده از پرسش نامه درگیری تحصیلی (زرنگ، 1391، EEQ) و شیفتگی تحصیلی (مارتین و جکسون، 2008، FSS) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون درگیری و شیفتگی تحصیلی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح001/0P< وجود داشت. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت آموزش اخلاق تحصیلی بر افزایش درگیری و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان موثر است. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود معلمان و دست اندرکاران حوزه آموزش در برنامه های آموزشی با به کارگیری آموزش اخلاق تحصیلی، درگیری و شیفتگی تحصیلی دانش آموزان را بهبود بخشند.
۱۳۲.

پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس ابعاد کمال گرایی و کمال گرایی معنوی/مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رضایت زناشویی کمال گرایی کمالگرایی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 43 تعداد دانلود : 835
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس ابعاد کمال گرایی و کمال گرایی معنوی /مذهبی انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. در این پژوهش تعداد 404 نفر از افراد متأهل (326 زن، 78 مرد) شهر تهران در سال 1400 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان در پژوهش خواسته شد تا پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک- راست (GRIMS؛ راست و همکاران، 1986)، مقیاس چندبعدی کمال گرایی تهران (TMPS؛ بشارت، 1386) و مقیاس کمال گرایی معنوی/ مذهبی (14SRPS-؛ بشارت، 1397) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش نمره فرد در کمال گرایی خودمحور (05/0>p، 110/0=r) و کمال گرایی معنوی/ مذهبی (01/0>p، 332/0=(r رضایت زناشویی افزایش می یابد. از سوی دیگر، نتایج پژوهش نشان داد که رضایت زناشویی توسط متغیرهای کمال گرایی خودمحور (05/0>p) و کمال گرایی معنوی/مذهبی (01/0>p) قابل پیش بینی بود. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که کمال گرایی خودمحور و کمال گرایی معنوی/مذهبی عوامل مهم پیش بینی کننده رضایت زناشویی هستند و 12 درصد از واریانس آن را تبیین می کنند. همچنین مشخص شد متغیر کمال گرایی معنوی/مذهبی نسبت به متغیر کمال گرایی خودمحور، پیش بینی کننده قوی تری برای رضایت زناشویی است. بررسی این متغیرها در افراد می تواند کمک قابل توجهی درزمینه افزایش رضایت زناشویی کند.
۱۳۳.

تأثیر دستکاری اطلاعات آوران حسی و تکلیف دوگانه شناختی بر کنترل پاسچر

کلید واژه ها: تکلیف دوگانه شناختی حس بینایی حس عمقی ثبات کنترل پاسچر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 974 تعداد دانلود : 951
مقدمه: تعامل پیچیده سیستم های عصبی، حسی، اسکلتی- عضلانی و بار شناختی حافظه منجر به حفظ و ثبات کنترل پاسچر در افراد می شود. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر دستکاری اطلاعات آوران حسی و تکلیف دوگانه شناختی بر کنترل پاسچر بود. روش: روش تحقیق حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل دختران ۱۲-۱۰ سال منطقه یک شهر تهران در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود، که تعداد ۳۰ نفر به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه با و بدون تکلیف دوگانه شناختی جایدهی شدند. جهت سنجش کنترل پاسچر از دستگاه تعادل سنج بایودکس استفاده شد. آزمودنی ها در سه شرایط ایستادن روی سطح سخت با چشم باز، چشم بسته و ایستادن روی فوم با چشم باز مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد اثر اصلی گروه معنادار نبود (۰/۰۹=P)، اما اثر اصلی شرایط و اثر متقابل گروه و شرایط (۰/۰۱=P) معنادار بود. همچنین نتایج مربوط به شاخص کنترل پاسچر در جهت جلو- عقب نتایج نشان داد اثر اصلی گروه (P=۰/۰۴, F(۱,۲۸)=۴/۴۱)، اثر اصلی شرایط (P=۰/۰۰۱, F(۵,۱۴۰)=۱۷۴/۹۴) و اثر متقابل گروه و شرایط (P=۰/۰۲, F(۵,۱۴۰)=۲/۶۹) معنادار بود. نتیجه گیری: براساس نتایح بینایی و تکالیف دوگانه شناختی از مهم ترین فاکتورهای تأثیرگذار بر کنترل پاسچر بود، به طوریکه انجام تکالیف ثانویه شناختی منجر به کاهش شاخص ثبات کنترل پاسچر در دختران شد. لذا پیشنهاد می شود جهت افزایش میزان بار شناختی در افراد از تمرینات چند حسی جهت افزایش ظرفیت توجهی افراد استفاده شود.
۱۳۴.

تاثیر تمرین در سطوح تعاملی، توانبخشی شناختی و تمرینات منتخب ورزشی بر کارکردهای شناختی مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس

کلید واژه ها: توانبخشی شناختی کارکردهای شناختی حافظه کاری انعطاف پذیری شناختی سطوح تعاملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 741 تعداد دانلود : 696
مقدمه: ام اس یک بیماری خود ایمنی و تخریبگر سیستم عصبی مرکزی با انواع مختلف دوره های بیماری است که منجر به ناتوانی جسمانی و شناختی می شود. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر تمرین در سطوح تعاملی، توانبخشی شناختی و تمرینات منتخب ورزشی بر کارکردهای شناختی مبتلایان به ام اس بود. روش : تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به ام اس شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بود. نمونه شامل ۳۰ زن مبتلا به ام اس با دامنه سنی ۲۵ تا ۴۵ سال بود که به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه توانبخشی شناختی، منتخب ورزشی و سطوح تعاملی گمارده شدند. سپس به مدت ۸ هفته و هر هفته ۳ جلسه ۹۰ دقیقه ای افراد در هر گروه به تمرینات اختصاصی گروه خود پرداختند. جهت جمع آوری اطلاعات از مجموعه آزمون های ارزیابی عصب روانشناختی کن تب (۱۹۸۰) و پرسشنامه تعیین درجه پیشرفت ناتوانی (۱۹۹۵) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، آزمون تعقیبی بونفرونی، تی وابسته در نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد تمرین در سطوح تعاملی منجر به بهبود بیشتر شاخص های شناختی زمان واکنش و توجه انتخابی نسبت به توانبخشی شناختی و تمرین ورزشی شد (۰/۰۵>P). درحالیکه هر سه روش تمرینی به یک میزان منجر به توسعه شاخص های حافظه کاری و انعطاف پذیری شناختی شدند و تفاوت معنی داری بین میزان اثرگذاری این روش ها یافت نشد (۰/۰۵<P). نتیجه گیری: در مجموع نتایج نشان داد استفاده از تمرین در سطوح تعاملی بیشترین تاثیر بر بهبود کارکردهای شناختی افراد مبتلا به ام اس را دارد. بنابراین به نظر می رسد استفاده از این نوع تمرینات منجر به القاء بار شناختی می شود، لذا پیشنهاد می شود از این نوع تمرینات در توانبخشی افراد مبتلا به ام اس استفاده شود.
۱۳۵.

اثربخشی بسته آموزشی توانمندسازی شناختی – هیجانی بر توانایی فضایی و بازداری پاسخ دانش آموزان دختر

کلید واژه ها: بازداری پاسخ کودکان توانمندسازی شناختی - هیجانی توانایی فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 898 تعداد دانلود : 628
مقدمه: توانایی فضایی و بازداری پاسخ، مهارت های ضروری برای شناخت، یادگیری و موفقیت در مدرسه و زندگی به شمار می روند. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی بسته آموزشی توانمندسازی شناختی – هیجانی بر توانایی فضایی و بازداری پاسخ دانش آموزان دختر بود. روش: طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم مقطع ابتدایی در مدارس شهر تهران در سال تحصیلی 1401- 1400 بود. تعداد 30 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه گواه و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایش، بسته آموزشی توانمندسازی شناختی – هیجانی به مدت 12 جلسه 45 دقیقه ای به صورت هفته ای اجرا شد؛ اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل ماتریس های پیش رونده (ریون، 1956) و آزمون برو – نرو(گوردون و کارامازا، 1982) بود. داده های حاصل از پژوهش، با نرم افزار SPSS نسخه 24 و با اس تفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که بین میانگین نمرات توانایی فضایی و بازداری پاسخ در گروه آزمایش و کنترل در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<). میزان اندازه اثر توانمندسازی شناختی– هیجانی برای توانایی فضایی و بازداری پاسخ نیز به ترتیب 133/0 و 139/0 برآورد شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج بسته آموزشی توانمندسازی شناختی – هیجانی سبب بهبود توانایی فضایی و بازداری پاسخ دانش آموزان شد؛ لذا توصیه می شود این نوع مداخله، به عنوان یکی از روش های آموزشی برای بهبود توانایی فضایی و بازداری پاسخ کودکان استفاده شود.
۱۳۶.

مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرانی و بهزیستی روانشناختی زنان نابارور

کلید واژه ها: بهزیستی روان شناسی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی طرحواره درمانی نگرانی زنان نابارور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 62 تعداد دانلود : 505
مقدمه: ناباروری یک وضعیت شایع در زنان در سن باروری است که اغلب با مشکلات روان شناختی همراه است. هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه تأثیر مداخله های طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرانی و بهزیستی روان شناختی در زنان نابارور انجام شد. روش: این مطالعه در چارچوب یک طرح شبه آزمایشی چند گروهی با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل انجام شد. از بین زنان مراجعه کننده به مراکز ناباروری شهر ساری در سال 1401 با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل، هر گروه 15 نفر گمارش شدند. مداخله های طرحواره درمانی در 12 جلسه و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی ارائه شدند. پرسش نامه های نگرانی (مایر و همکاران،1990) و بهزیستی روان شناسی ریف(1989) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه توسط شرکت کنندگان تکمیل شدند. یافته های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته و بونفرنی در فضای نرم افزار SPSS26 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: تفاوت معناداری بین گروه های درمان مبتنی بر طرحواره و ذهن آگاهی با گروه کنترل وجود داشت. هر دو مداخله تأثیرات معناداری بر کاهش نگرانی و افزایش بهزیستی روان شناختی در زنان نابارور داشتند (001/0P<). همچنین، بین اثربخشی گروه های آزمایش بر نگرانی و بهزیستی روان شناختی در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری مشاهده نشد. (05/0<P). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از اثرات همسان طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرانی و بهزیستی روان شناختی زنان نابارور در ایران بود. ازاین رو متخصصین، پژوهشگران و درمان گران این حوزه می توانند از این مداخله ها به عنوان گزینه های مؤثر درمانی جهت بهبود کارکردهای روان شناسی زنان نابارور در کنار درمان های پزشکی آن ها استفاده کنند.
۱۳۷.

تأثیر میدازولام بر بروز بی قراری در بیماران تحت درمان با شوک الکتریکی: کارآزمایی بالینی تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: الکتروشوک درمانی میدازولام بی قراری همودینامیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 24 تعداد دانلود : 10
اهداف الکتروشوک درمانی یکی از روش های درمانی برای بیماران اعصاب و روان است. میدازولام یک داروی بنزودیازپین با اثر نسبتاً کوتاه و یک داروی پیش بیهوشی است که دارای اثرات آرام بخشی، ضدتشنجی و شل کننده عضلانی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر داروی میدازولام بر بروز بی قراری و آژیتاسیون بیماران تحت الکتروشوک درمانی در بیمارستان 5 آذر گرگان در سال 1401 طراحی شد. مواد و روش ها این کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی 80 بیمار (18 تا 75 سال) با تشخیص بیماری های روانپزشکی و دارای اندیکاسیون الکتروشوک درمانی انجام شد. بیماران به روش در دسترس انتخاب شدند. سپس از طریق بلوک بندی تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تخصیص یافتند. در گروه کنترل به بیماران میزان 2 میلی گرم بر کیلوگرم نسدونال، 0/5 میلی گرم بر کیلوگرم آتروپین و 0/5 میلی گرم بر کیلوگرم ساکسینیل کولین تزریق شد. در گروه آزمایش به بیماران علاوه بر این دارو ها، میزان 0/2 میلی گرم بر کیلوگرم میدازولام تزریق شد. در مدت 4 جلسه درمان، پرسش نامه ریچموند جهت ارزیابی بی قراری، بلافاصله و یک ساعت بعد از الکتروشوک درمانی تکمیل شد. داده ها در نرم افزار spss نسخه 18 با آزمون های تی مستقل، یو من ویتنی و مجذور کای در سطح معنا داری 0/05 تحلیل شدند. یافته ها در این مطالعه 42 بیمار در گروه آزمایش و 38 بیمار نیز در گروه کنترل بودند. میانگین تغییرات فشارخون سیستول و دیاستول در گروه مداخله به طور معنا داری کمتر بود. بلافاصله بعد از الکتروشوک درمانی، 68 درصد گروه آزمایش و 44 درصد گروه کنترل در وضعیت بیدار و آرام بودند. بیماران دریافت کننده میدازولام ازنظر شدت بی قراری ریچموند 1 ساعت بعد از الکتروشوک درمانی وضعیت بهتری داشتند (0/04=P). نتیجه گیری تجویز میدازولام توانسته است میزان بی قراری را در بیماران دریافت کننده میدازولام بهبود ببخشد و میانگین تغییرات فشارخون سیستول و دیاستول را در بلندمدت کنترل کند.
۱۳۸.

تجارب ارائه دهندگان مراقبت از حمایت روانی از افراد مبتلا به سرطان در اردبیل: یک مطالعه تحلیل محتوا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: حمایت روانی سرطان تحلیل محتوای کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 349 تعداد دانلود : 909
اهداف حمایت روانی یکی از حوزه های اصلی مراقبت از بیماران مبتلا به سرطان است. سال هاست این موضوع در ادبیات و عملکرد ارائه دهندگان مراقبت مورد توجه و تأکید است. این مطالعه با هدف بررسی تجربیات و ادراکات ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی در اردبیل درمورد حمایت روانی از بیماران مبتلا به سرطان انجام شده است.. مواد و روش ها پژوهش حاضر با رویکرد تحلیل محتوای کیفی متعارف در سال 1401 در مراکز ارائه دهنده مراقبت به افراد مبتلا به سرطان اردبیل صورت گرفت. نمونه مطالعه، 19 مشارکت کننده دارای تجربیات غنی مراقبتی درزمینه مراقبت از بیماران مبتلا به سرطان بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند و پس از ضبط و رونویسی، مطابق روش گرانهایم و لاندمن تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها از تحلیل داده ها 12 زیرطبقه و 4 طبقه «برجسته سازی ارتباط ذهنی مثبت با خود و دیگران»، «آگاهی بخشی مثبت»، «تغییر مثبت در زاویه دید بیمار» و «تقویت ادراک ارزشمندی» به دست آمد. این طبقات بیانگر توجه و تلاش ارائه دهندگان مراقبت در راستای حمایت روانی است که با تقویت ذهنیت مثبت در بیمار نمود پیدا می کند و شکل گیری ماهیت حمایت روانی را در ارائه دهندگان مراقبت برای ارائه مراقبت نشان می دهد. نتیجه گیری در مطالعه حاضر تقویت ذهنیت مثبت، اساس حمایت روانی در افراد مبتلا به سرطان است که می تواند به عنوان یک برنامه راهبردی و عملیاتی در توسعه برنامه های آموزشی برای تیم حرفه ای مراقبت مؤثر واقع شود. در راستای توسعه برنامه های عملکردی مراقبت، مفهوم تقویت ذهنیت مثبت می تواند به عنوان چهارچوبی برای تحقق و همچنین شاخصی جهت ارزیابی حمایت روانی، گامی در جهت ارائه مراقبت باکیفیت و توأم با رضایت و آرامش درونی بیماران باشد. در حیطه پژوهش، یافته های مطالعه حاضر می تواند برای طراحی ابزاری به منظور سنجش وضعیت حمایت روانی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین این یافته ها می تواند با ابزارهای سنجش کیفیت مراقبت ترکیب شود و در پاسخگو بودن مراقبت جهت تأمین حمایت روانی در بیمار به عنوان جنبه مهمی از مراقبت مورد بررسی قرار گیرد.
۱۳۹.

تحلیل سطوح مختلف اثرات شناختی فضای معماری بر فعالیت های مغز در بازه های زمانی متفاوت: با بهره گیری از علوم اعصاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت فعالیت های مغز فضای معماری علوم اعصاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 900 تعداد دانلود : 255
زمینه: فضای معماری بر سلامت جسمی و روانی انسان اثرات زیادی می گذارد. برخی اثرات از منظر شناختی به صورت خودآگاه و نمایان در رفتار است، اما برخی اثرات پنهان و درک آن ها نیاز به تحلیل دارد. طیف اثرات می تواند از مثبت تا منفی باشد. از گذشته مطالعات متعددی در زمینه روانشناسی محیط صورت گرفته است، اما به دلیل استفاده از روش های سنتی پاسخگوی چگونگی تأثیر فضای معماری بر مغز نبوده اند. امروزه با پیدایش گرایش نوین علوم اعصاب، نحوه این تأثیر روشن شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی اثرات شناختی فضای معماری بر فعالیت های مغز بر مبنای علوم اعصاب، صورت گرفته است و در پی شفاف سازی سطوح مختلف اثرات کوتاه مدت و بلندمدت فضای معماری بر مغز بوده است. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش توصیفی - تحلیلی با بهره گیری از مرور منابع و مطالعات موجود انجام شده است و به طور خاص به اثرات معماری بر فعالیت های مغز و شناخت پرداخته است. بازه زمانی مورد مطالعه بین 11 دی 1388 تا 10 آذر 1398 در یک دهه اخیر بوده است و از پایگاه داده های Science Citation Index Expanded, Social Sciences Citation Index, Arts, and Humanities citation Index, and Emerging Sources Citation Index استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که فضای معماری در سه سطح مختلف از لحاظ اهمیت اثرات، از ساده تا پیچیده قابل دسته بندی است. فضای معماری در سطح پایین بر تنظیمات متابولیک، پاسخ های ایمنی و اساسی، در سطح میانی بر جهت یابی و استرس و در سطح بالایی بر هیجان، حافظه و توجه اثرگذار است. نتیجه گیری: به نظر می رسد زمینه پژوهشی حاضر گامی در جهت روشن سازی اثرات معماری برای پژوهشگران زمینه های روانشناختی محیطی باشد و مسیری روشن را برای دست یابی به فضای سالم در این زمینه باز کند.
۱۴۰.

مقایسه ویژگی های شخصیتی، سلامت روان، و هیجان خواهی در بین نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی سلامت روان هیجان خواهی اعتیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 653 تعداد دانلود : 354
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی، سلامت روان، و هیجان خواهی بین نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد و عادی بود. روش: روش پژوهش حاضر علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر گرگان در سال تحصیلی 1401-1400 بود. از این بین، 200 نفر در دو گروه نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد (100 نفر) و نوجوانان دارای والدین غیر وابسته به مواد (100 نفر) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به پرسشنامه های سلامت روان، پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی، و مقیاس هیجان خواهی پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد و عادی در نمرات ویژگی های شخصیتی (مولفه های روان رنجوری، انعطاف پذیری، دلپذیربودن، و مسئولیت پذیری)، سلامت روان، و هیجان خواهی تفاوت معنادار وجود داشت. نوجوانان دارای والدین عادی نسبت به نوجوانان دارای والدین وابسته به مواد، نمرات انعطاف پذیری، دلپذیربودن، مسئولیت پذیری، سلامت روان، و هیجان خواهی بیشتر و در خرده مقیاس روان رنجوری نمره کمتری را کسب کردند. بین دو گروه در برون گرایی تفاوت معنادار وجود نداشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، والدین وابسته به مواد با مشکلات و مسائلی روبرو هستند که بی سامانی هایی را در ساختار خانواده ایجاد می کنند. آنان با نظارت ناکافی، بی کفایتی، و بی توجهی به نیازهای ضروری فرزندان، زمینه بروز مشکلات شخصیتی در فرزندان نوجوان و جوان خود ایجاد می کنند. همچنین، ابتلا به مشکلات مرتبط با سلامت روان و هیجان خواهی به طور خاص یک پیش بینی کننده مهم برای نوجوانانی است که دارای والدین وابسته به مواد می باشند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان