فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۲٬۸۹۷ مورد.
۱۸۱.

خداشناسی اکهارت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تثلیث خداشناسی مایستر اکهارت کلام سلبی الوهیت فراتر از وجود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی متاخر (قرون 14 و 15)
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : 160 تعداد دانلود : 248
«مایستر اکهارت» از عرفایی است که سنت مسیحی در قرون وسطی اندیشه وی را برنتافت و خداشناسی وی را بدعت آمیز دانست. مهم ترین مسائلی که خداشناسی اکهارت را از سلف مسیحی اش متفاوت می سازد عبارتند از: طرح دو وجهی خدا/الوهیت که یکی برابر با وجود و دیگری برتر و فراتر از آن است، باور به عدم ادراک الوهیت توسط بشر و توسل به کلام سلبی برای سخن گفتن از او، ارائه تقریری جدید از اصل تثلیث و باور به وحدت الوهیتِ برتر از تثلیث و ... . کلیسای کاتولیک، اکهارت را بدعت گذار و نافی تثلیث دانست و او در دفاعیه ای به یکایک اتهاماتش پاسخ گفت. به دلیل گرایش باطنی و عرفانی اکهارت، تفکر وی بیش از آنکه به خدای سه گانه و قابل ادراک مسیحی نزدیک باشد، متأثر از کلام سلبی مورد توجه دیونیسیوس و تفکرنوافلاطونی است و بدون نفی تثلیث، ضمن پذیرش ماهیت و کارکرد هریک از اشخاص تثلیث و ذکر آن در موعظاتش، وحدت را برترین ویژگی «الوهیت فراتر از وجود و عدم» می خواند و الوهیت بی نام و نشان را در رأس تثلیث قرار می دهد. الوهیتی که شناخت آن ناممکن و تنها راه سخن گفتن از آن الهیات سلبی است.
۱۸۲.

نسبت ایده آل زیبایی و زیبایی وابسته در فلسفه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایده آل زیبایی زیبایی وابسته داوری زیباشناختی غایت مندی ذهنی غایت مندی عینی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
تعداد بازدید : 768 تعداد دانلود : 465
کانت در «نقد قوة حکم»، امر زیبا را در چهار دقیقه متناظر با احکام منطقی بررسی می کند. او در دقیقة سوم بر مبنای تحلیل مفهوم کلیدی «غایت مندی»، به تعریفی فرم محور از زیبایی یعنی غایت مندی بدون غایت (غایت مندی ذهنی) می رسد. در ذیل همین دقیقه، دو مفهوم «زیبایی وابسته» و «ایده آل زیبایی» نیز مطرح می شود که داوری زیباشناختی در هر دوی آن ها بر مبنای غایت مندی عینی است و مفهومی دال بر چیستی عین و کمال عین موافق با آن برای داوری پیش فرض گرفته می شود. این پیش فرض در زیبایی وابسته، کمال عین و در ایده آل زیبایی، مفهوم حاصل از جمع ایدة عقلی و ایدة متعارف زیباشناختی است؛ اما این دیدگاه متعارض با این اصل زیباشناختی کانت است که داوری دربارة امر زیبا صرفاً بر یک غایت مندی ذهنی متکی است. این نوشتار با بررسی مفهوم غایت مندی و نوع غایت مندی عینی در زیبایی وابسته و ایده آل زیبایی، درصدد تبیین چگونگی ارزش زیباشناختی این دو مفهوم و در نهایت بررسی نقاط اختلاف و اشتراک آن ها با یکدیگر می باشد تا جایگاه این دو مفهوم در فلسفة کانت مشخص شود.
۱۸۳.

نقد و بررسی دلالت های تربیتی انسان شناسی برتراند راسل بر اساس دیدگاه محمدتقی جعفری(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: انسان شناسی اهداف اصول روش ها دلالت های تربیتی برتراند راسل محمدتقی جعفری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه‌ تعلیم و تربیت
تعداد بازدید : 447 تعداد دانلود : 635
بازخوانی و توجه به آراء صاحب نظران و دانشمندانی که در حوزه های گوناگون، از جمله انسان شناسی مطالعات عمیقی داشته و در زمینة تعلیم و تربیت نیز آراء قابل تأملی ارائه داده اند امری ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش کیفی که به روش «توصیفی تحلیلی» انجام گرفته، نکات مهمی در زمینة انسان شناسی برتراند راسل ذکر و سپس دلالت های تربیتی انسان شناسانة او بر اساس دیدگاه محمدتقی جعفری نقد و بررسی شده است. مطابق دیدگاه علامه جعفری، حیات انسان تنها به دو قلمرو فردی (لذت و الم شخصی) و فرافردی محدود نمی شود، بلکه از قلمرو سومی به نام «کمال و تعالی» نیز برخوردار است؛ قلمروی مهمی که در دیدگاه راسل جایگاهی ندارد. نتایج تحقیق نشان می دهد که با وجود این تفاوت و دیگر تفاوت های اساسی در جهت گیری های کلی انسان شناسانة این دو فیلسوف، برخی از اهداف واسطی و اصول و روش های تربیت از دیدگاه راسل به سبب آنکه سعادت فردی و اجتماعی بشر در دنیا را هدف گرفته، بر اساس دیدگاه علامه جعفری، که حیات طیبة طبیعی و دنیوی را مقدمة حیات معقول می داند، تأیید شده، اما ناکافی است. اصل «لزوم تربیت»، اصل «تطبیق تربیت بر غرایز»، و اصل «نافع بودن تربیت» از جملة این اصول است. نکات غیرقابل تأییدی نیز در آراء تربیتی راسل وجود دارد؛ از جمله نقش هنر در تربیت، اصل «شک گرایی صرف» و اصل «تفوق مشارکت بر رقابت». همچنین مشخص گردید بیشتر نقد های وارد شده بر دیدگاه راسل مربوط به آن بعد از حیات انسان و تربیت اوست که به سبب انکار خدا و معنویت یا تردید در آن از سوی راسل، در آراء تربیتی وی مغفول مانده است.
۱۸۴.

نگاه انتقادی گادامر به هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوسرل گادامر ادراک صرف اندرهم ذهنی اگوی استعلایی اگوی دیگر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : 445 تعداد دانلود : 41
هوسرل، علاوه بر دیلتای و هیدگر، یکی از کسانی است که گادامر در «حقیقت و روش» بارها به وی اشاره نموده و از اندیشه هایش تأثیر پذیرفته است. مواجهه گادامر با هوسرل، علی رغم عظمت او در نزد گادامر و تأثرش از وی، همواره مواجهه ای هرمنوتیکی بوده است. گادامر با نقد و بررسی عناصر پدیدارشناسی هوسرل در صدد انکشاف ناگفته های اوست. شمار اندکی از فلسفه ورزان و اهل تتبع در عالم به نسبت و رابطه این دو فیلسوف پرداخته اند و در بین این شمار کم، آنچه بیشتر مد نظر بوده تأثرات گادامر از هوسرل بوده است و نه دیدگاه های انتقادی گادامر نسبت به هوسرل. در عوض، هدف این مقاله آشکار کردن و برجسته نمودن اندیشه های انتقادی گادامر نسبت به مفاهیم کلیدی پدیدارشناسی هوسرل است؛ مفاهیمی همچون ذهنیت استعلایی، ادراک صرف، اندرهم ذهنی، شکاف بین ماهیات و واقعیات، و اگوی دیگر. ضمن نشان دادن وجوه انتقادهای گادامر بر این مفاهیم، به عیان خواهیم دید که وی با وفاداری به سلوک هرمنوتیکی خود صرفاً در صدد بازگویی اندیشه های هوسرل نیست بلکه به پشت اندیشه های او رفته و با نقد آنها ناگفته ها را بیان نموده و افق جدیدی را گشوده است.
۱۸۵.

تلقی فیشته از مفهوم حق طبیعی و نقد هگل بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزادی فلسفه سیاسی هگل حق طبیعی فیشته

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر خردگریزی پس از ایده آلیسم (نیمه دوم قرن 19)
تعداد بازدید : 198 تعداد دانلود : 831
بسط و توسعه فلسفه سیاسی هگل در بسیاری از جنبه ها حاصل درگیری های نظری او با فیلسوفان پیش از خود است. در این میان، فلسفه سیاسی فیشته و خصوصاً تلقی او از مفهوم حق طبیعی برای هگل از اهمیت بالایی برخوردار است. هگل در مقاله «راه های علمی بررسی حق طبیعی» که در سال 1802 آن را به چاپ رسانده، نقدهایی جدی بر فلسفه سیاسی فیشته وارد آورده است. این مقاله از دو بخش اصلی تشکیل شده است: در بخش نخست به اهم مطالب در فلسفه سیاسی فیشته، با تکیه بر کتاب مبانی حق طبیعی، خواهیم پرداخت و در بخش دوم نقادی هگل از فلسفه سیاسی فیشته را که در مقاله «درباره راه های بررسی علمی حق طبیعی» مطرح نموده، بررسی خواهیم کرد. با اینکه نقادی هگل نتوانسته اعتبار کلی فلسفه سیاسی فیشته را سلب نماید، اما درعین حال توانسته تلقی فیشته از حق طبیعی را با معضلاتی چند مواجه سازد
۱۸۶.

تحلیل مسئله تعقل از دیدگاه ارسطو و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارسطو تعقل ابن سینا عقل فعال ادراک حسى ادراک عقلى سوفسطایى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : 91 تعداد دانلود : 913
ارسطو براى نفس، حدوث جسمانى قایل است و نفس به منزله امر جسمانى، صلاحیت تعقل یا ادراک عقلى را ندارد. ادراک عقلى و صورت معقوله، امورى مجردند و براى تعقل نیاز به امرى مجرد دارند. بنابراین ارسطو تعقل را بر عهده عقل مى گذارد؛ اما این عقل مجرد با نفس مادى چه نسبتى دارد و چگونه در امر تعقل انسانى به ایفاى نقش مى پردازد. نظریه ارسطو با ابهاماتى آمیخته است که باید رفع گردد. ابن سینا با لحاظ نفس به منزله امرى مجرد و با تمایز نهادن میان مقام ذات و مقام فعل در نفس انسانى، ادراک عقلى را به نفس نسبت مى دهد. ادراک عقلى در نظر او، فعلِ جنبه ذاتى نفس تلقى مى شود و نفس با عقل جزئى انسانى یکسان انگاشته مى شود. تأثیر مبادى عالیه و نقش عقل فعال نیز در تعقل لحاظ مى گردد. ابن سینا تأثیر عقل فعال در ایجاد صور معقوله در نفس ناطقه را به دو اعتبار وجود و ماهیت، افاضه و اشراق مى نامد. مقاله حاضر به تحلیل و تبیین نظرات ارسطو و ابن سینا در این زمینه اختصاص دارد.
۱۸۷.

تمایز فیلسوفان مسلمان (فارابی- ابن سینا) از ارسطو در بحث وجوب و امکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارسطو فارابی ابن سینا امکان وجوب

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : 406 تعداد دانلود : 767
ارسطو وجوب و امکان را در منطق خود، با عنوان جهات قضایا مطرح می سازد و در فلسفه ی وی، مقصود از امکان، نوعی قوه است که برای خروج از حال بالقوه به بالفعل، نیاز به واجبی دارد که فعلیت محض است. تمایز میان وجود و ماهیت نزد ارسطو، در قلمرو منطق مطرح است و به حوزه ی متافیزیکِ وی وارد نمی شود و درنتیجه در نظام هستی شناسی اش، هیچ گونه تأثیری ندارد. فارابی تمایز میان وجود و ماهیت را به حوزه ی متافیزیک وارد کرد و درواقع، وی مُبدع تمایز میان واجب و ممکن بر مبنای تمایز مابعدالطبیعی میان وجود و ماهیت است. ابن سینا نیز نظریه ی تقسیم موجود به واجب و ممکن بر مبنای تمایز متافیزیکی میان وجود و ماهیت را از فارابی به ارث برده، آن را اساس نظام فلسفی خویش قرار داد؛ بنابراین واجب و ممکن به معنای مصطلح در فلسفه ی اسلامی، در فلسفه ی ارسطو سابقه نداشته است و واجبْ خالق نیست، همان طور که ممکنْ مخلوق به معنای مدنظرِ فارابی و ابن سینا نیست.
۱۸۸.

بررسی امکان جاودانگی فردی از منظر ویلیام جیمز با تکیه بر آرای یوجین فونتینل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خود هویت فردی جاودانگی فردی نظریه میدانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) سایر جریان ها پراگماتیسم
تعداد بازدید : 656 تعداد دانلود : 513
در این مقاله به بررسی دیدگاه یوجین فونتینل در زمینه جاودانگی فردی می پردازیم. او با استفاده از روش تجربی و پراگماتیستی ویلیام جیمز و پروردن نظریه میدانی او و ایده های روانشناسانه اش درباره ""خود""، دیدگاه خاصی برای امکان وجود زندگی پس از مرگ ارائه کرده است. از نظر ایشان با استفاده از آرای جیمز، درون جهانی که پوینده و دارای رابطه محسوب می شود، می توان فناناپذیری را تصور کرد. اعتقاد به جاودانگی موضوعی جدا از زندگی ما در این جهان نیست، بلکه از زندگی این جهانی ما نیرو می گیرد. منظور فونتینل، ارائه نظریه ای معقول دربارة جاودانگی فردی است که منطقاً ناسازگار نباشد. بنابراین نظریه فونتینل در زمینه جاودانگی از این جنبه اهمیت دارد که بدون داشتن دیدگاهی دوگانه انگارانه و بدون اینکه پای از دایرة تجربه بیرون نهد، زندگی پس از مرگ را توجیه و به این ترتیب دیدگاه تجربه گرایان را در مخالفت با جاودانگی فردی متزلزل کرده است.
۱۹۰.

راه حل هگل برای دوگانگی ذهن و عینِ دکارتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مفهوم پدیدارشناسی ذهن عین مطلق سوژه باوری این همانی در عین تفاوت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : 317 تعداد دانلود : 982
هدف از جستار کنونی، بررسی راه حل هگل در برخورد با ثنویتِ ذهن و عین دکارتی است. معنای چنین دوگانگی ای این است که ما در امر شناخت با دو قلمرو جداگانه و کاملاً مباین با یکدیگر روبه رو هستیم: قلمرو اندیشه ها، باورها، مفاهیم و ذهنیات و قلمرو بیرونی که حاوی اعیان و اشیاء بیرونی است که قلمرو نخست به آن ها ارجاع می دهند و معطوف می گردند. به اعتقاد هگل، ثنویت دکارتی ناشی از یک اشتباه مقوله ای است و اساساً نقطه ی آغاز سوبژکتیویسم از همان بنیاد غلط است. هگل معتقد است که یک فلسفه ی «اصیل» می تواند بر این دوگانگی غلبه کند؛ او با طرح اندیشه «مطلق» (Absolute) و ایده این همانی در عین تفاوت تلاش کرد از این دوراهی(dichotomy) فلسفی، برون شویی بیابد. او همچنین باور دارد که فلسفه نقش مهمی در نظریه پردازی «راجع به جهان واقعی» دارد. هگل با تبیین نحوه ی شکل گیری آگاهی، به ما نشان می دهد که این تضاد در درون «ساختار آگاهی» است و با اتخاذ رویکرد درست در تبیین مسأله ذهن/عین از منظر پدیدارشناسانه می توان ادیسه ی روح را در دل واقعیت نشان داد.
۱۹۱.

افلاطون و راولز: عدالت در فرد یا در جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عدالت برابری آزادی جامعه فرد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه حقوق
تعداد بازدید : 763 تعداد دانلود : 296
مفهوم عدالت، آن گونه که در کتاب جمهوری آمده است، برای افلاطون، مفهومی انتزاعی و زاییدة ذهن است که سقراط با استفاده از روش مامایی اش می کوشد تا آن را خلق کند. در واقع، افلاطون اگرچه بحث راجع به عدالت را از منظر بیرونی آغاز می کند، امّا غرض اصلی او، بررسی تمام نمای ساختار درونی نفس انسان است و به دنبال آن بررسی طبقات اجتماعی، تا بدین وسیله ماهیت عدالت را روشن کند. در مقابل، راولز به واقعیت های جامعه نظر دارد و شرایط اقتصادی و اجتماعی کنونی جوامع برای او حائز اهمیت هستند. راولز در دو کتاب «نظریه ای دربارة عدالت» و «عدالت به مثابه انصاف»، ماهیت عدالت را با توجه به واقعیت های اقتصادی و اجتماعی جوامع مورد بررسی قرار می دهد و نگاه او به عدالت، به مراتب کمتر از نگاه افلاطون، جنبة روان شناختی دارد. در این مقاله از یک سو، مزایای مفهوم «عدالت به مثابه انصاف» راولز را با مزایای مفهوم عدالت نزد افلاطون مقایسه می کنیم و از سوی دیگر، بررسی خواهیم کرد که آیا راولز نیز مانند افلاطون به تحلیل سه جزئی از عدالت پرداخته است و یا اینکه می توان از نظریة او راجع به عدالت چنین تحلیلی را اتخاذ کرد؟
۱۹۲.

اثبات علیت در خارج از دیدگاه ارسطو و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ارسطو ابن سینا علیت علل اربعه معقول اولی معقول ثانی اصول اولیه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
تعداد بازدید : 152 تعداد دانلود : 414
در فلسفه ارسطو هیچگاه به رابطه علی پرداخته نمی شود و همیشه علت است که مد نظر می باشد و او را به سمت اثبات و تبیین نحوه وجود خارجی آن سوق می دهد؛ آنچه در خارج است و مفهوم آن از سنخ معقولات اولی علت است، نه علیت. بنابراین علیت در زمره هیچ یک از مقولات جوهری و عرضی قرار نمی گیرد، پس در خارج موجود نیست. ارسطو بر همین اساس می کوشد در فلسفه خویش وجود علل در خارج را ثابت کند. از نگاه ابن سینا علیت رابطه ای موجود در خارج است که میان علت و معلول برقرار می شود، اما نه به گونه ای که حس، قادر به درک آن باشد. از نظر او مفهوم علیت از سنخ مفاهیم یا معقولات ثانی فلسفی است که در خارج وجود دارد، اما نه به وجود جدا و مستقل از مصادیقش. بنابراین هرگز با ابزار حس نمی توان علیت را دریافت اما با تحلیل روابط خارجی موجودات با یکدیگر می توان این رابطه را کشف کرد. به این ترتیب محسوس نبودن آن نمی تواند دلیلی بر موجود نبودن آن باشد.
۱۹۳.

خاستگاه وجودی حقوق طبیعی از نظر توماس آکویناس و حقوق فطری نزد فقه ای امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقل حقوق طبیعی آکویناس حقوق فطری خاستگاه فقهای امامیه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه کلیات مذاهب فقهی شیعه
تعداد بازدید : 681 تعداد دانلود : 537
از مسائل فلسفه حقوق، شناخت قواعد حقوقی است. مکاتب مختلفی برای شناخت قواعد حقوقی و دست یافتن به منشأ و اصل حق به وجود آمده است. از جمله مکتب حقوق طبیعی یا حقوق فطری است. «منشأ و خاستگاه حق» در اصطلاح دانش فلسفه حقوق، تعیین محلّ پیدایش حق و بر اساس آن، تعیین دلیل اعتبار یک حق است. در نگرش الهی از آنجا که همه هستی از آن خداست،هر حقی به خودی خود ثابت نمی شود. در اصل همه حقوق از آن خداست از آنجایی که انسان در نظام وجودی، جایگاه خاصی دارد حقوق او نیز -اگر به مقضای انسان بودنش دارای آن ها باشد- خاستگاهی وجودی دارد. بر این پایه، در این مقاله سعی بر آن است که با تبیین نظریه حقوق طبیعی از دیدگاه توماس آکویناس و حقوق فطری از دیدگاه فقه امامیه، امکان شناسایی خاستگاه این حقوق که در چارچوب دین به وجود آمده است، فراهم گردد.پس پرسش اصلی تحقیق نسبت بین عوالم وجودی است با حقی که انسان آن را با عقل در خویش می یابد. از جمله دستاوردهای این پژوهش این است که هم آکویناس و هم فقهای شیعه حق طبیعی و فطری را دارای سرمنشاء وجودی می دانند که همان علم الهی است البته تفاوت هایی در بین این دو هست که بیشتر ریشه در تفاوت های اسلام و مسیحیت دارد، و الاّ در نگرش خدامحورانه حق طبیعی یا فطری باید برآمده از امری وجودی و واقعی باشد و امری صرفاً اعتباری نباید باشد.
۱۹۴.

ابعاد وجودی، معرفتی و زبانی الاهیات سلبی دیونوسیوس مجعول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الاهیات سلبی دیونوسیوس مجعول الاهیات ایجابی بعد وجودی بعد معرفتی بعد زبانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 500 تعداد دانلود : 849
الاهیات سلبی پاسخی به پرسش از چگونگی سخن گفتن از ذات خداوند و امکان شناخت وی است که به صورت سلب زبانی نمود می یابد و از سه بُعد وجودی، معرفتی و زبانی قابل بررسی است. دیونوسیوس مجعول فیلسوف و عارف مسیحی اوایل قرون وسطی است که الاهیات سلبی وی تأثیر بسیاری بر عارفان پس از خود داشته است. شیوة الاهیاتی وی متشکل از چهار مرحله است: 1. ایجابی، که با حرکت نزولی از صفات کلی و انتزاعی امر متعالی آن ها را به مخلوقات متصف می کند؛ 2. سلبی، که در سیری صعودی به تنزیه خداوند از صفات و مفاهیم می پردازد؛ 3. تفضیلی، که با سلبِ سلب منکر صفات ایجابی و هم سلبی از خداوند می شود؛ 4. عرفانی، که سخن گفتن از خداوند را در سکوت و زبان را از بیان امر الوهی عاجز می داند. هر کدام از این مراحل بر اساس یکی از ابعاد الاهیات سلبی بنا شده اند و به سبب اشکالی منجر به مرحلة بعد می شوند. در شیوة ایجابی با مبنایی وجودی و هستی شناسانه می آغازد و به علت مشکل معرفتی پیش آمده و تقید خداوند، به مرحلة سلبی روی می آورد. مرحلة سلبی نیز منجر به انتساب صفاتِ متضادِ سلب شده و تعین و تقید خداوند می شود؛ لذا وی روش تفضیلی را در پیش می گیرد. در شیوة تفضیلی سلب توأمان صفات ایجابی و سلبی نوعی از آشفتگی زبانی را به وجود می آورد که راه کار دیونوسیوس در نهایت شیوة عرفانی و بیان عجز زبان از توصیف خداوند است.
۱۹۵.

امکان پذیری آکراسیا از منظر سقراط و ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خیر ارسطو خرد لذت سقراط ضعف اراده آکراسیا ناخویشتن داری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو سقراط (470-399ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : 65 تعداد دانلود : 823
آکراسیا هنگامی رخ می دهد که فاعل، در حالی که می تواند بهترین را انجام دهد، برخلاف حکمِ همه جانبه نگرِ خویش به بهترین، رفتار کند. این مسئله را اولین بار سقراط مطرح کرد. وی می گفت وقوع آکراسیا امکان ناپذیر است. زیرا هیچ انسانی نمی تواند عامدانه اشتباه کند و یا بهترین را انتخاب نکند. اگر گاهی به نظر می آید که برخی عامدانه دست به عمل نادرست می زنند، از آن روست که به دلیل نادانی آن عمل را خیر به شمار می آورند. سقراط با معادل دانستن خیر و امر لذت بخش، این سخن را که «خرد مغلوب شهوت می شود» بی اساس شمرد. در نظر او هیچ چیز نیرومندتر از دانش نیست. اما ارسطو را مدافع امکان وقوع آکراسیا دانسته اند. او میان دانش محقق و دانش معلق تمایز می نهد. در دانش معلق شاید فاعل به کلیات علم داشته باشد اما جزییات مربوطه را نداند و یا با این که به هر دو علم دارد اما علمش به مانند انسان در خواب، دیوانه یا مست، ظاهری باشد. تنها دانش معلق است که ممکن است برخلاف آن رفتار شود. این که فاعل با علم محقق، مرتکب خطا بشود، درک نشدنی است. این مقاله نشان می دهد چگونه برخلاف تصور بعضی از پژوهشگران، موضع ارسطو به موضع سقراط نزدیک است.
۱۹۶.

زیبایی شناسی و هنر در افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هنر افلاطون زیبایی لذت هماهنگی سودمندی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
تعداد بازدید : 773 تعداد دانلود : 806
مدون ترین اندیشه های دوره باستان درباره زیبایی شناسی در آثار افلاطون دیده می شود. زیبایی و هنر از نظر او، ارکان اصلی تربیت اند. افلاطون در موضوع زیبایی به دنبال خاستگاه عینی زیبایی است؛ چیزی که همه زیبایی ها از آن برخوردارند. به باور او، بیان ماهیت زیبایی دشوار است و موفقیت در این زمینه، امکان فهم زیبایی آفریده های انسانی راآسان خواهد کرد. او در تحلیل و بیان حقیقت زیبایی، آن را تناسب و هارمونی، انطباق با فرهنگ یونان، سودمندی و لذت نمی داند؛ بلکه زیبایی را امری فراحسی و عینی می داند که نهایت سیر سالکان و زیبایی ها به آن می انجامد و چنین زیبایی سرمدی، مطلق و فی نفسه و همان ایده و منشأ زیبایی است که به عالم مثل تعلق دارد و اشیای زیبا به اندازه بهره مندیشان از آن، زیبا هستند. او در تحلیل زیبایی به عشق نیز توجه دارد و در مقوله هنر نیز هنرها را تقلید از روگرفت می داند.
۱۹۷.

نگاه انتقادی نیچه به جایگاه اخلاق در تمدن غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق فضیلت اراده ارزش نیچه حقایق اخلاقی نقد اخلاق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر خردگریزی پس از ایده آلیسم (نیمه دوم قرن 19)
تعداد بازدید : 69 تعداد دانلود : 534
نیچه راهی را که بشر در مسیر اخلاق تاکنون پیموده است، نه همچون یک فرایند تکاملیِ مثبت و ارزنده، بلکه تاریخچه یدیرپاترین خطاهای انسان و مسبب سرنوشت هولناک و هراس انگیزاو می داند.از این رو به نقد شدیداخلاقکه به اصطلاح میراثی تاریخی و دستاوردی ارزشمند برای بشر تلقی می شد، می پردازد.از نظر او تمامی ابعاد زندگی بشر، حتی پرسش او از وجود،تحت تأثیر ارزش هاستو این ارزش ها،کشمکش ها و بحران هاییرا برای انسان پدید آورده است.نیچه خود را ضد اخلاق می نامد و همه ینظام های اخلاقی را مردود می شمارد.البتهاو در نقد اخلاق می خواهد بنیاد حقیقی اخلاق را بیابد، جایگاه و نحوه ی عمل آن را شرح دهد و ساز و کارارزش گذاری انسان را که او را به انجام افعال اخلاقی وادارمی کند، تشخیص دهد.در پس تمام اظهارات ویرانگرانه نیچه، طرحی جدید و ایده ای نو و در عین حال یکپارچه وجود دارد. او قصد ندارد نظامی همچون نظام هایی که آنها را به نقد کشیده و ویران نموده است، بنیان گذارد. مظهر این ایده ی نو، ابرانسان است. در این مقاله نگاه منفی نیچه را به منزلت اخلاق در تمدن غرب، در پرتو انتقاداتی که به اخلاق وارد می کند، بررسی می کنیم.
۱۹۸.

مسئله دور دکارتی در اثبات وجود خداوند راه حل حافظه و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یقین خداوند دور دکارتی ادراکات واضح و متمایز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
تعداد بازدید : 867 تعداد دانلود : 870
یکی از مسائل مهم در فلسفه دکارت دور دکارتی است. این مسئله را اولین بار معاصران دکارت مطرح کردند؛ این که دکارت معتقد است: «اگر من یقین داشته باشم که خداوند وجود دارد و فریب کار نیست، می توانم یقین داشته که هر آن چه را به طور واضح و متمایز ادراک کرده ام صحیح است» و «فقط در صورتی که در ابتدا یقین داشته باشم که هر آن چه را به طور واضح و متمایز ادراک کنم صحیح است، می توانم یقین داشته باشم که خداوند وجود دارد و فریب کار نیست»؛ یعنی یقین به دو قضیه «خداوند وجود دارد و فریب کار نیست» و «هر آن چه به نحو واضح و متمایز ادراک کنم صحیح است» منوط به یک دیگر است و بنابراین مستلزم دور است. برای حل مسئله دور دکارتی راه حل های متعددی ارائه شده است که مهم ترین آن ها عبارت اند از راه حل حافظه، راه حل یقین دوگانه و راه حل مبتنی بر تفسیر روان شناسانه. در این مقاله راه حل حافظه و نقد آن را بررسی می کنیم که بنا بر آن خداوند ضامن دقت حافظه ماست، نه ضامن درستی ادراکات واضح و متمایز.
۱۹۹.

نیست انگاری؛ خاستگاه، اقسام، و پیامدهای آن از منظر نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنای زندگی ابرانسان نیست انگاری مرگ خدا بازارزش گذاری ارزش ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 26 تعداد دانلود : 107
«نیست انگاری» از اساسی ترین کلیدواژه های تفکر نیچه است که به سبب ارتباط وثیقی که با دیگر آموزه های او دارد، از موضوعیتی اساسی در فلسفه ورزی او برخوردار است. نیست انگاری در واقع معیار نیچه است برای ارزیابی هر آنچه در سرنوشت انسان و جامعه انسانی مدخلیت دارد؛ از سویی بنیادی ترین نظام های فکری و اعتقادی سامان یافته در قالب دین و فلسفه و علم و اخلاق را متهم به نوعی از نیست انگاری (منفعل) می کند که در نظر او بسی مغضوب و مطرود می نماید، و از این رو همه آن ها را به این سبب مستحق انهدام می داند، و از سویی برای جای گزینی آنچه ویران کرده، ما را به نوع دیگری از نیست انگاری (فعال) فرا می خواند؛ با استعانت از منجی ای به نام «ابرانسان». مقصود ما از این جستار، بازنمایی ادله نیچه در انتقادش به این نظام ها و نیز تشریح مبسوط گونه های نیست انگاری مدنظر اوست.
۲۰۰.

زبان و معرفت در کراتولوسِ افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زبان معرفت افلاطون واژگان کراتولوس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : 828 تعداد دانلود : 626
این مقاله کوششی است در تبیین دیدگاه افلاطون درباره ی معرفت بخشیِ زبان در محاوره ی کراتولوس. افلاطون در این محاوره دو رویکردِ قراردادگرایی (مبنی بر این که تنها قرارداد است که درستیِ هر واژه را تعیین می کند) و طبیعت گرایی (یا ذات گرایی، مبنی بر این که هر واژه از طبیعت یا ذات مدلول خود حکایت دارد) را درباره ی درستیِ واژگان بررسی و سپس رد می کند. همچنین، او به ریشه شناسیِ شماری از واژگان یونانی رو می آورد و گویی از این کار مرادی جز این ندارد که ثابت کند نباید در پیِ معرفتِ راستین، به پژوهش درباره ی واژگان توسل جست. او در پایان محاوره به این نتیجه می رسد که باید به روشی مستقل از واژگان در جست وجوی معرفت بود. این نتیجه گیریِ سلبی، به ویژه به سبب اختصار آن در مقایسه با حجم محاوره، به تفسیرهای گوناگونی از دیدگاه افلاطون در پرتو دیگر آثار او دامن زده است. دستاورد این مقاله این است که افلاطون در کراتولوس هرگونه روش متکی بر زبان را در کسب حقیقت محض ناکارآمد می یابد

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان