فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۶۷۷ مورد.
۱۰۱.

Standardization of the Persian Version of the Treatment Entry Questionnaire for Students with Internet Addiction(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: mental health Internet Addiction confirmatory factor analysis Validation therapy Treatment Entry Questionnaire

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 75 تعداد دانلود : 972
Introduction: One of the basic human needs that plays a vital role in sustainable development is mental health. In the digital age, Internet addiction is a threat to mental health. So this study aimed at validating the treatment entry questionnaire for Tehran University students in 2019. Method: Participants were 324 undergraduate and postgraduate students of state universities in Tehran, who were selected through one-step cluster random sampling. All participants completed the Urbanoski and Wild’s (2012) Treatment Entry Questionnaire, the Miler and Tonigan (1996) Change Readiness and Treatment Eagerness Scale, and the Young Internet Addiction Questionnaire. Results: Data were analyzed using the confirmatory factor analysis model. Confirmatory factor analysis of the data showed that the three-factor structure of the identified, intrinsic, and extrinsic treatment motivation has a good fit, and the validity of the scale was confirmed by face and content validity. Convergent validity evidence confirmed the positive relationship between identified, intrinsic, and extrinsic treatment motivation with subscales of recognition, taking the step, and ambivalence of the Readiness for Change and Treatment Motivation scale. Cronbach's alpha test was used to assess the reliability of the whole scale (0.95) and each subscale of identified motivation (0.94), intrinsic motivation (0.89), and extrinsic motivation (0.86). Conclusion: The results showed that the Persian version of the treatment entry scale for the student population has acceptable psychometric properties and can be used as a valid tool in psychological research.
۱۰۲.

مقایسه تجربیات آزاردیدگی و خوردن ذهن آگاهانه در زنان دارای شاخص توده بدنی بالا با و بدون اختلال پرخوری و زنان دارای وزن بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزاردیدگی خوردن ذهن آگاهانه اختلال پرخوری شاخص توده بدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 737 تعداد دانلود : 506
هدف پژوهش حاضر مقایسه تجربیات آزاردیدگی و خوردن ذهن آگاهانه در زنان دارای شاخص توده بدنی بالا با و بدون اختلال پرخوری و زنان دارای وزن بهنجار بود. این پژوهش توصیفی، با طرح علی مقایسه ای انجام گرفت. جامعه پژوهش را زنان مراجع دو مرکز مشاوره تغذیه شهرستان رشت در سال 1400 تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 179 آزمودنی (50 زن دارای شاخص توده بدنی بالا با اختلال پرخوری، 69 زن دارای شاخص توده بدنی بالا بدون اختلال پرخوری و 60 زن دارای وزن طبیعی) مراجعه کننده به این دو مرکز بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تشخیصی اختلالات خوردن استیک و همکاران (2000)، پرسشنامه ترومای دوران کودکی برنستاین و همکاران (2003) و پرسشنامه خوردن ذهن آگاهانه فرامسون و همکاران (2009) استفاده شد. داده ها با تحلیل کوواریانس یک و چندمتغیری به منظور کنترل سن تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تجربیات آزاردیدگی در زنان چاق و دارای اضافه وزن با اختلال پرخوری بیش از زنان بدون اختلال و در هر دو گروه بیشتر از زنان دارای وزن بهنجار است. زنان گروه دارای اختلال پرخوری نمرات خوردن ذهن آگاهانه کمتری نسبت به زنان بدون اختلال و هر دو گروه نمره پایین تری از زنان دارای وزن طبیعی داشتند. با توجه به یافته ها، تجربیات آزاردیدگی و خوردن ذهن آگاهانه نقش مهمی در آسیب شناسی چاقی، اضافه وزن و اختلال پرخوری دارند. بنابراین، طراحی برنامه های آموزشی/ درمانی با هدف کاهش پیامدهای روانشناختی آزاردیدگی و آموزش تکنیک های خوردن ذهن آگاهانه، می تواند راهگشا باشد.
۱۰۳.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و وسوسۀ مصرف سیگار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی اضطراب وسوسه مصرف سیگار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 681 تعداد دانلود : 466
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و کاهش وسوسه مصرف سیگار بود. روش تحقیق حاضر از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان سیگاری مراجعه کننده به خانه های سلامت در منطقه 22 شهر تهران در بهار 1396 بود.30 نفر از این افراد، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و افراد با گمارش تصادفی به دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. برای سنجش اضطراب از پرسشنامه اسپیلبرگر و وسوسه مصرف سیگار از پرسشنامه فاگرشتروم بهره برده شد. پس از انتخاب گروه آزمایش و گواه، مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر روی گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و یک جلسه در هفته اجرا گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک راهه استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین نمره های پس آزمون گروه های آزمون و کنترل در اضطراب و وسوسه مصرف سیگار تفاوت معنادار وجود داشت (05/0P<)؛ به طوریکه شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی باعث کاهش اضطراب و وسوسه مصرف سیگار در گروه آزمایش گردید. در کل می توان نتیجه گرفت که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند باعث بهبود مولفه های روانشناختی موثر در ترک مصرف سیگار گردد.
۱۰۴.

نقش واسطه ای اضطراب بیماری کرونا در رابطه بین اضطراب صفت با سلامت عمومی و سبک ارتقادهنده سلامت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب بیماری کرونا اضطراب صفت سلامت عمومی سبک ارتقادهنده سلامت دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 290 تعداد دانلود : 839
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای اضطراب بیماری کرونا در رابطه بین صفت اضطرابی با سلامت عمومی و سبک ارتقادهنده سلامت در دانشجویان اجرا شد. روش: جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1399 بوده که به صورت اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان این پژوهش پرسشنامه اضطراب بیماری کرونا علیپور و همکاران (1398)، سیاهه اضطراب صفت-حالت اشپیل برگر (1970) پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1972) و نیمرخ سبک زندگی ارتقادهنده سلامت والک ر و همکاران (1987) را تکمیل کردند. برای آزمودن مدل پژوهش، از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. همچنین، برای بررسی معنی داری اثرات غیرمستقیم مدل پژوهش، روش بوت استراپ به کار گرفته شد. یافته ها: نتایج تحلیل ها نشان داد الگوی پیشنهادی از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین بررسی اثرات مستقیم مدل نشان داد که اثر اضطراب صفت بر اضطراب بیماری کرونا ؛ و اثر اضطراب بیماری کرونا بر سلامت عمومی و سبک زندگی ارتقادهنده معنی دار است (0001/ 0 P < ). به علاوه ، نتایج نشان داد که تمامی اثرات غیرمستقیم مدل معنی دارند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده اضطراب صفت می تواند با میانجی گری اضطراب بیماری کرونا بر سلامت عمومی و سبک ارتقادهنده سلامت تأثیرگذار باشد.
۱۰۵.

اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر خودکارآمدی درد و اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی خودکارآمدی درد اضطراب درد رماتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 750 تعداد دانلود : 118
مقدمه: بیماری های فیزیولوژیک و مزمن فرایندهای روان شناختی، ارتباطی، اجتماعی و هیجانی کودکان را با آسیب مواجه می سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر خودکارآمدی درد و اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل کودکان مبتلا به رماتیسم شهر اصفهان در سه ماهه پاییز سال 1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 کودک مبتلا به رماتیسم با روش نمونه گیری غیرتصادفی دردسترس انتخاب و با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش مداخله ذهن آگاهی کودک محور را طی سه ماه در 10 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده شامل علائم اضطراب درد (مک کراکن و همکاران، 1992) و مقیاس خودکارآمدی درد (نیکولاس، 1989) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان ذهن آگاهی کودک محور بر خودکارآمدی درد و اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم تأثیر معناداری داشته است (f = 83/54, f= 311/23, p<0/001). علاوه بر این نتایج نشان داد که این درمان توانسته تأثیر خود را در زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (p<0/001). میزان تأثیر آماری درمان ذهن آگاهی کودک محور بر خودکارآمدی درد و اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم به ترتیب 74 و 91 درصد بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که درمان ذهن آگاهی با بهره گیری از فنونی همانند افکار، هیجانات و رفتار آگاهانه می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت افزایش خودکارآمدی درد و کاهش اضطراب درد کودکان مبتلا به رماتیسم مورد استفاده گیرد.
۱۰۶.

نقش واسطه ای سبک های مقابله و حمایت اجتماعی ادراک شده در ارتباط بین ابعاد سرشت و منش و بهزیستی روانشناختی در افراد مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک های مقابله حمایت اجتماعی ادراک شده سرشت و منش بهزیستی روان - شناختی میگرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 761 تعداد دانلود : 371
مقدمه: میگرن وضعیتی عمیقاً ناتوان کننده است که متغیرهای روانشناختی می توانند در آن اثرگذار باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای سبک های مقابله و حمایت اجتماعی ادراک شده در ارتباط بین ابعاد سرشت و منش و بهزیستی روان شناختی در افراد مبتلا به میگرن انجام شد. روش: این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد مبتلا به میگرن در شهر رشت در سال 1398 بود که به متخصص مغز و اعصاب مراجعه نمودند. نمونه شامل 432 نفر (276 زن و 156 مرد) بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کاررفته در این پژوهش شامل پرسشنامه سرشت و منش (TCI-56)، مقیاس بهزیستی روان شناختی (PWB) ، پرسشنامه پاسخ های مقابله ای (CRI) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS) بود. یافته ها: تحلیل مسیر نشان داد بهزیستی روان شناختی در افراد مبتلا به میگرن، متأثر از ابعاد سرشت و منش، سبک های مقابله و حمایت اجتماعی ادراک شده است . همچنین، نقش واسطه ای سبک های مقابله و حمایت اجتماعی ادراک شده در ارتباط بین ابعاد سرشت و منش و بهزیستی روان شناختی مورد تأیید قرار گرفت. برای ارزیابی مدل از شاخص های (91/0) CFI، (93/0) GFI، (91/0) NFI و (07/0) RMSEA استفاده شد و مدل پیشنهادی برازش خوبی با داده ها داشت. نتیجه گیری: عوامل روانشناختی در میزان بهزیستی روانشناختی افراد مبتلا به میگرن نقش دارند؛ بنابراین، شناسایی این متغیرها می تواند تلویحات مهمی در زمینه درمان های روانشناختی میگرن داشته باشد.
۱۰۷.

نقش میانجی احساس شرم و گناه در رابطه سبک های دلبستگی با پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: احساس شرم و گناه سبکهای دلبستگی پرخاشگری ارتباطی پنهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 529 تعداد دانلود : 638
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی احساس شرم و گناه در رابطه بین سبک های دلبستگی و پرخاشگری پنهان زناشویی، انجام گرفته است. مطالعه ی حاضر یک تحقیق همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را زوجین متأهل شهر بیرجند تشکیل دادند. حجم نمونه پژوهش حاضر را 320 زوج تشکیل دادند. روش نمونه گیری از نوع در دسترس بود. به منظور تجزیه و تحلیل روش های آماری از همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پژوهش رابطه معناداری وجود دارد. بررسی مدل مفهومی پژوهش نشان داد که احساس شرم و گناه در رابطه سبک دلبستگی اضطرابی و سازه های پرخاشگری پنهان (کناره گیری عاطفی و خراب کردن وجهه اجتماعی) نقش میانجی معناداری داشت. به طورکلی نتایج نشان داد سبک دلبستگی اضطرابی بر احساس شرم و گناه تأثیر بیشتری دارد. همچنین نتایج بیانگر نقش مؤثر سبکهای دلبستگی ایمن، اضطرابی و اجتنابی بر کناره گیری عاطفی بود. احساس شرم با هر دو سازه پرخاشگری پنهان ارتباط مثبت معناداری داشت و احساس گناه فقط با خراب کردن وجهه اجتماعی رابطه معناداری داشت. نتایج بررسی نقش میانجی نیز حاکی از نقش معنادار احساس شرم و گناه در رابطه سبک دلبستگی اضطرابی و سازه های پرخاشگری پنهان (کناره گیری عاطفی و خراب کردن وجهه اجتماعی) بود.
۱۰۸.

مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و درمان شمارش پیشرونده بر کیفیت زندگی بیماران عمل تحت جراحی بای پس عروق کرونر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عروق کرونر بای پس حساسیت زدایی حرکت چشم پردازش مجدد شمارش پیشرونده کیفیت زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 829 تعداد دانلود : 476
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش درمان حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد و شمارش پیشرونده بر کیفیت زندگی بیماران جراحی بای پس عروق کرونر انجام گرفت. روش: طرح پژوهشی نیمه تجربی و با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران تحت جراحی بای پس عروق کرونر مراجعه کننده به کلینیک بازتوانی مرکز قلب تهران بود که نمونه ای به تعداد 36 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در گروه های آزمایشی، هر بیمار در 6 جلسه 45 دقیقه ای به صورت انفرادی تحت درمان قرار گرفت و در گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. هر سه گروه مقیاس تأثیر رویداد و آزمون کیفیت زندگی SF-36 را قبل و بعد از مداخله و در پیگیری تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج در مرحله پس آزمون نشانگر تفاوت معنادار بین گروه حساسیت زدایی و گروه کنترل در زیر مؤلفه مشکلات هیجانی و در مرحله پیگیری نشانگر تفاوت معنادار بین گروه حساسیت زدایی و گروه کنترل در مؤلفه های عملکرد جسمانی، مشکلات هیجانی، انرژی/ خستگی، بهزیستی هیجانی و درد و تفاوت معنادار گروه شمارش و گروه کنترل در مؤلفه های مشکلات هیجانی و بهزیستی هیجانی بود. نتایج هیچ گونه تفاوت معناداری بین اثربخشی دو نوع مداخله، بر کیفیت زندگی افراد نشان نداد. نتیجه گیری: بنابراین، روش درمان حساسیت زدایی و روش شمارش در ارتقای کیفیت زندگی در بیماران جراحی بای پس عروق کرونر مؤثرند.
۱۰۹.

شناسایی واکنش های شناختی پزشکان بهبودیافته از بیماری کووید-19: یک مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واکنش های شناختی شناخت کووید-19 مطالعه پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 476 تعداد دانلود : 343
مقدمه: کارکنان مراقبت های بهداشتی و درمانی در خط اول مبارزه با بیماری کووید-19 می باشند. این پژوهش با هدف شناسایی واکنش های شناختی پزشکان بهبودیافته از بیماری کووید-19 انجام شد. روش: در پژوهش حاضر از شیوه پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه این پژوهش شامل پزشکان بهبودیافته از بیماری کروناویروس در شهر یزد بود. 13 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه ساختار نیافته و عمیق قرار گرفتند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شد. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها منجر به تولید 2 مضمون اصلی، 12 مضمون فرعی و 40 مفهوم اولیه گردید. مضمون اصلی نخست «واکنش های شناختی سازگارانه» بود. واکنش های شناختی سازگارانه شامل مجموعه واکنش هایی بود که مضمون های فرعی       1- اندیشه والا، 2- شفقت به خود، 3- خود ارنقایی، 4- توانش شناختی و 5- خودباوری پیروزمندانه را دربر می گرفت. مضمون اصلی دوم «واکنش های شناختی ناسازگارانه» بود. واکنش های شناختی ناسازگارانه شامل مجموعه واکنش هایی بود که مضمون های فرعی     1- تحریفات شناختی، 2- اندیشناکی ذهن، 3- تردید، 4- بی اعتمادی، 5- سرزنش گری، 6- نارضایتی ذهنی 7- سردرگمی ذهنی بود. نتیجه گیری: درمجموع نتایج این پژوهش نشان داد که تجربه مبتلایان به کووید-19 دارای طیف متنوعی از واکنش های شناختی سازگارانه و واکنش های شناختی ناسازگارانه بوده و این واکنش ها بعضا مشابه و در برخی واکنش ها متفاوت هستند. این پژوهش رهیافتی برای ادامه بررسی واکنش های روان شناختی و تدوین پروتکل های مداخلاتی در این حوزه می باشد.
۱۱۰.

نقش تعاملی فرد-رسانه (مجازی غیر دولتی) در زمینه اخبار مرگ بر استرس ادراک شده و مقابله با آن در دوران قرنطینگی بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رسانه های مجازی اخبار مرگ استرس ادراک شده شیوه های مقابله قرنطینگی بیماری کووید-19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 223 تعداد دانلود : 589
مقدمه: امروزه در هر بحرانی رسانه ها و بازتاب های خبری آن ها نقش بسیار مهمی در چگونگی مقابله با بحران ایفا می کنند، هرچند مخاطبین این اخبار با واکنش فعال یا منفعلانه می توانند در این جریان اثرگذار باشند، در همین راستا بررسی پویایی های این ارتباط متقابل و نقشی که می تواند بر استرس ادراک شده افراد در دوران قرنطینگی بیماری کرونا داشته باشد، هدفی است که محققین در این پژوهش به دنبال آن هستند. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی و بر اساس تجارب زیسته 15 زن و مرد در خرم آباد، قزوین و قم بود که با نمونه گیری غیر تصادفی نظری انجام شد. روش گرد آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که به دلیل محدودیت های اجرایی به صورت مجازی و از طریق واتساپ صورت گرفت. یافته ها: اطلاعات به دست آمده در این پژوهش شامل سه محور اصلی نقش تعاملی فرد رسانه، محور دوم با عنوان استرس های ادراک شده پس از مواجهه با اخبار مرگ در رسانه های مجازی و سومین محور با عنوان سبک های مقابله ای افراد پس از مواجهه با اخبار مرگ و تجربه فشار روانی است که هریک دارای مضامین و زیرمضمون های مختص به خود می باشد. نتیجه گیری: با توجه به نقش تعاملی فرد و رسانه های مجازی و تأثیراتی که می توانند بر ایجاد استرس افراد بگذارند، مجموعه راهبردهای مقابله ای به کار برده شده شامل مقابله های اجتنابی (اجتناب از مواجهه با مشکل و حل آن)، تمرکززدایی ذهنی از بحران، مراقبت های بهداشتی و طبی، تمرکز بر جنبه های مثبت زندگی، جستجوی حمایت و تکیه گاه و تغییر نگرش و فلسفه زندگی با زیر مؤلفه های مختص به هر یک، می تواند در قالب الگوهای کاربردی در مواقع بحرانی جهت پیشگیری از آسیب های جسمانی و روانی و افزایش سطح سازگاری افراد به کار برده شوند.
۱۱۱.

اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر استرس ادراک شده و ادراک از بیماری در افراد مبتلا به آسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسم استرس ادراک شده ادراک از بیماری و درمان پذیرش و تعهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 251 تعداد دانلود : 38
مقدمه: بیماری آسم یک مشکل عمده در اغلب نقاط دنیا می باشد که هنوز تشخیص و معالجه آن یک معضل بهداشتی است و سالانه تعداد زیادی از مبتلایان به آسم جان خود را از دست می دهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس ادراک شده و ادراک از بیماری در افراد مبتلا به آسم بود. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به آسم مراجعه کننده به کلینیک های آسم و آلرژی شهر بوشهر در سال 1398 بودند که تعداد 40 نفر از آنان به روش داوطلبانه انتخاب و در گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های استرس ادراک شده کوهن، کامارک و مرملستین (1983)و ادراک از بیماری موس-موریس و همکاران (2002) استفاده شد. روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه آزمایشی تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان پذیرش و تعهد بر کاهش استرس ادراک شده و افزایش ادراک از بیماری افراد مبتلا به آسم اثربخش بود (05/0>p). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده، می توان از این درمان در جهت کاهش استرس ادراک شده و افزایش ادراک از بیماری افراد مبتلا به آسم بهره برد و از این راه به کاهش تنش بیماران مبتلا به آسم کمک نمود.
۱۱۲.

مدل علّی افسردگی بیماران مولتیپل اسکلروزیس براساس سیستم های مغزی رفتاری با میانجیگری انعطاف پذیری شناختی و اجتناب شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اجتناب شناختی افسردگی انعطاف پذیری شناختی سیستم مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 932 تعداد دانلود : 192
مقدمه: نظریه سیستم های مغزی رفتاری بیان می کند سطح فعالیت این سیستم با طیف وسیعی از اختلالات هیجانی ازجمله افسردگی و اضطراب مرتبط است. هدف از پژوهش حاضر بررسی افسردگی بیماران ام.اس براساس سیستم های مغزی رفتاری با میانجیگری انعطاف پذیری شناختی، اجتناب شناختی در قالب مدل علّی بود. روش: این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی از طریق مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران ام.اس. شهر مشهد بودند و نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کاررفته در این پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد افسردگی بک (1972)، سیستم مغزی رفتاری کارور و وایت (1994)، انعطاف پذیری شناختی دنیس ووندروال (2010) و اجتناب شناختی سکستون و داگاس (2004)، پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از مدل یابی ساختاری و نرم افزار 21Amos و 21SPSS استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد سیستم مغزی رفتاری فعال ساز و انعطاف پذیری شناختی رابطه منفی و معناداری با افسردگی دارند. سیستم مغزی رفتاری بازدارنده، اجتناب شناختی رابطه مثبت و معناداری با افسردگی دارند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که اثر غیرمستقیم استانداردشده سیستم رفتاری فعال ساز بر افسردگی معنادار است و سیستم بازدارنده نیز به واسطه انعطاف پذیری شناختی، اجتناب شناختی بر افسردگی اثر غیرمستقیم معناداری دارد. سیستم رفتاری فعال ساز به طور منفی و سیستم رفتاری بازدارنده به طور مثبت می تواند افسردگی را پیش بینی کند.
۱۱۳.

نگرش به مرگ و معنای زندگی در بیماران مبتلا به سرطان در آستانه مرگ: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگرش مرگ معنای زندگی سرطان پدیدارشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 603 تعداد دانلود : 105
مقدمه: شیوه مواجهه آدمی با مقوله مرگ تأثیر شگرفی بر شیوه زیستن او دارد به گونه ای که می تواند انسان را به سوی زندگی اصیل و معنادار سوق دهد یا موجب ناامیدی، پوچی و بی معنایی زندگی باشد. هدف پژوهش حاضر، دستیابی به نگرش این بیماران نسبت به مرگ و معنای زندگی بود. روش: در این پژوهش از طرح تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. 11 نفر از بیماران تحت مراقبت تسکینی در بیمارستان فیروزگر و مرکز کنترل و پیشگیری از سرطان آلاء به روش هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و تفسیر داده ها به روش کلایزی انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از این مطالعه در 6 خوشه اصلی "مرگ، گذاری به دنیایی جدید"، "مرگ، پلی رو به روشنایی"، "مرگ به مثابه عبور از حریم امن"، "مرگ، قطع دلبستگی از تعلقات"، "مرگ، آغاز یا پایان راه" و "نگرش به زندگی" و 13 خوشه فرعی دسته بندی شد. نتیجه گیری: زندگی دشوار همراه با بیماری و مرگ قریب الوقوع منجر به از بین رفتن معنای زندگی در بیماران می شود و بر نگرش آن ها نسبت به مرگ نیز تأثیر می گذارد؛ بنابراین، مرگ اندیشی و معنادرمانی جهت یافتن معنای زندگی و حل تعارضات وجودی در این بیماران ضروری جلوه می کند.
۱۱۴.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و نظم جویی فرآیندی هیجان در حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حساسیت اضطرابی درمان شناختی-رفتاری نظم جویی فرآیندی هیجان اسکلروز چندگانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 905 تعداد دانلود : 460
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری، تنظیم هیجان و مداخله تلفیقی در حساسیت اضطرابی بیماران مبتلا به اسکلروز چندگانه انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری بود . جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلابه اسکلروز چندگانه که دارای پرونده پزشکی در انجمن ام.اس تهران در سال 1399 بود. 30نفر از بیماران به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش قرار گرفتند. گروه های آموزش به مدت سه ماه تحت درمان شناختی -رفتاری، تنظیم هیجان و مداخله تلفیقی قرار گرفتند. میزان حساسیت اضطرابی به وسیله پرسشنامه حساسیت اضطرابی رایس و پترسون قبل، بعد از مداخله و سه ماه بعد از مداخله اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معنی داری(p≤0.05) بین میزان اثربخشی سه روش درمان بر روی حساسیت اضطرابی بیماران وجود دارد . آزمون تعقیبی توکی نشان داد که مداخله تلفیقی در مقایسه با مداخلات درمانی دیگر و مداخله به روش تنظیم هیجان نسبت به درمان شناختی رفتاری در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری میانگین پایین تری دارد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه، تأثیر درمان شناختی - رفتاری و نظم جویی فرآیندی هیجان را در کاهش میزان حساسیت اضطرابی نشان داد.
۱۱۵.

تبیین حسرت های بازماندگان درجه اول از مرگ زودهنگام بیماران سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حسرت بازماندگان درجه اول سرطان مرگ زودهنگام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 965 تعداد دانلود : 848
مقدمه: تشخیص سرطان، نه تنها شخص درگیر با سرطان، بلکه خانواده او را هم در طول زمان تحت تأثیر قرار می دهد. مراقبان بیماران سرطانی، نقشی اساسی در سیر مراقبت از بیمار، از زمان تشخیص تا هنگام مرگ به عهده دارند . این پژوهش با هدف تبیین حسرت های بازماندگان درجه اول از مرگ زودهنگام بیماران سرطانی انجام شد. روش: در مطالعه حاضر از روش پژوهش کیفی، با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. اطلاعات از طریق مصاحبه فردی، عمیق و نیمه ساختارمند با هشت نفر جمع آوری و ضبط شده است. داده های حاصل شده به روش کلایزی تجزیه وتحلیل شده است. یافته ها: مضمون های به دست آمده در زیرمجموعه سه سوال اصلی پژوهش، در چهار مضمون اصلی طبقه بندی شدند که شامل: «عدم رضایت کامل از خود و احساس کوتاهی کردن»، «تلاش برای اجابت آرزو و آرامش بیمار»، «عدم ابراز احساسات کافی» و «تأثیرگذاری کادر درمان» است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، با توجه به کمبودهایی که در زمینه حمایت از خانواده های درگیر با سرطان وجود دارد، لزوم حمایت های پس از سوگ، جهت کاهش خودسرزنشی و افزایش آرامش و اطمینان خاطر افراد داغدار اهمیت یافته و مداخله های مؤثر روانشناسی سلامت برای کاهش آثار آزاردهنده افسوس و حسرت، برای خانواده های درگیر با بیمار سرطانی، در طی بیمار و بعد از فقدان و تجربه سوگ ضروری است.
۱۱۶.

مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT) و تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه(TDSC) در بهبود شدت درد و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فیبرومیالژیا شدت درد کیفیت زندگی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 237 تعداد دانلود : 606
هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT) و تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه(tDCS) بر بهبود شدت درد و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا می باشد. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی- گروه آزمایش و شم با پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش را بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا تشکیل داده اند. نمونه گیری به صورت موارد در دسترس صورت گرفت و تعداد ۳۶ نفر در این پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه MCBT، tDCS و شم قرار گرفتند. بیماران قرار گرفته در گروه های آزمایش و شم دو نوبت یعنی پیش از مداخله MBCT و tDCS(در دو گروه آزمایش) و پس از آن، دو پرسشنامه شدت درد مک گیل و پرسشنامه ۳۶ سوالی کیفیت زندگی را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که در مورد متغیر شدت درد، با اینکه هر دو درمان در مقایسه با گروه شم اثر بخش بودند، ولی اختلاف معناداری میان اثربخشی دو درمان با یکدیگر مشاهده نشد(p<0.05). در زمینه کیفیت زندگی، تاثیر معناداری در درمان tDCS مشاهده نشد، در حالی که درمان MBCTدر مقایسه با گروه شم و نیز در مقایسه با tDCS به طور معناداری تاثیر گذار بود(p<0.05) یافته های این پژوهش نتایج قابل توجهی را در زمینه تاثیرگذاری شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی و همچنین تحریک الکتریکی مستقیم از روی جمجمه بر بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا نشان داد که می تواند در بهبود این بیماران و کاهش هزینه های درمانی آنها به درمانگران کمک کند.
۱۱۷.

تاثیر اضطراب کرونا و ترومای دوران کودکی مادران بر تعارض با کودکان در دوران قرنطینه: به واسطه تنش پیش قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کووید- 19 ترومای کودکی تعارض خانوادگی قرنطینه خانگی سندرم تنش پیش قاعدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 640 تعداد دانلود : 849
قرنطینه خانگی برای مدیریت کووید 19 سبب افزایش تنش بین مادران و کودکان شده است. هدف این پژوهش این بود نقش عوامل اضطراب کرونا و ترومای دوران کودکی مادران بر این تعارض را به واسطه تنش پیش قاعدگی مطالعه کند. به این ترتیب، مادران و کودک 7 تا 12 ساله منطقه 6 تهران در آذرماه سال تحصیلی1400 -1399در پژوهش شرکت کردند. آنها مقیاس رتبه بندی پیش از قاعدگی، پرسشنامه ترومای دوران کودکی (CTQ)، آزمون ترسیم خانواده و پرسش نامه اضطراب کرونا را تکمیل کردند. نتایج پژوهش نشان داد کودکان تعارض خود با مادر را در فعالیتهای ترسیمی در بیشتر مواقع، به صورت جدایی از مادر ترسیم کرده است. سوء استفاده عاطفی و جسمی از مادر در دوره کودکی سبب شده بود تا فرزندش به طور معناداری بیشتر خود را با مادرش در فاصله قرار دهد. یافته دیگر پژوهش نشان داد که سوء استفاده عاطفی و جسمی در دوران کودکی توانسته تنش پیش قاعدگی را پیش بینی کند. از سویی دیگر، بعد روانی اضطراب کرونا نیز تنشهای پیش قاعدگی را ایجاد کرده است. تنشهای پیش قاعدگی هم توانسته اند سبب تعارض مادر و کودک شوند. یافته جالب این است که فقط تنشهای پیش قاعدگی بود که با جایگاه کودک در فضای ترسیمی بر اساس نشانگرهای کوپیتس رابطه داشت. به نظر می رسد که تنشهای پیش قاعدگی به طور مستقیم خودپنداره کودک را هدف می گیرد و او خود را از محور بودن در صفحه ترسیمی و مرکز توجه بودن به دور می کند.
۱۱۸.

Well-being of Emergency Room Nurses: Role of Neuroticism, Extraversion and Job Stress(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: neuroticism extraversion job stress Job-Related well-being nurses

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 134 تعداد دانلود : 151
Objective: To investigate whether neuroticism and extraversion predicted job-related affective wellbeing of people working under stressful conditions, notably emergency room nurses. Also, to investigate whether perceived job stress mediated the relationship between neuroticism, extraversion and job-related affective well-being. Methods: A cross-sectional survey design was administered to 242 nurses working at an emergency room in Tehran, Iran, recruited through census sampling, including two sub-scales of the NEO Five-Factor Inventory, the Job-Related Affective Well-Being Scale, and the Job Stress Questionnaire. Structural Equation Modelling was deployed for data analysis using SPSS Amos v22.0 and PROCESS macro for SPSS, setting significance threshold at p<.05. Results: Direct and statistically significant effects of neuroticism (β = -.17, p<.005) and extraversion (β = .41, p<.001) on perceived job stress were found, as well as a negative effect of extraversion on job-related affective well-being (β = -.27, p<.001). Perceived job stress was found to negatively predict job-related affective well-being (β = -0.60, p<.001). There was no significant relationship between neuroticism and job-related affective well-being. The mediating effect of perceived job stress was supported (p<.001). Conclusion: Results have theoretical implications for research about the relationship between personality traits and job-related well-being of employees working under stressful conditions. As for practical implications, hospital managers might implement workplace interventions to enhance nurses’ job-related affective well-being and reduce nurses’ job stress. In this context, extraversion and job stress should be understood as psychosocial risk factors, whereas neuroticism should be conceived as a protective factor against job stress.
۱۱۹.

Exploring the Problems and Challenges of HIV-Infected Women: a qualitative study(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: HIV women. challenges stigma

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 429 تعداد دانلود : 516
Objective: Although HIV-infected women in Iran face many problems, researches in this area are limited. This research aims to understand and deeply comprehend the issues and challenges of HIV-infected women. Method: Qualitative content analysis was used in this study and participants in the research of HIV-infected women were using three supportive health centers in Tehran. 17 participants were selected through purposive sampling method. The data collection technique is a semi-structured in-depth interview. Thematic data were coded and interpreted using thematic analysis. Results: 6 categories of interview analysis were: "social exclusion", "job problems", "social phobia caused by stigma", "mental problems", "treatment problems" and “coping mechanisms”. Conclusion: The findings of this study indicate that HIV-infected women face many challenges in the individual and social field for the social reunion and to reduce their problems, besides individual empowerment, structural and social interventions are also essential. The results of this study can be used in the field of policy-making, the presentation of supportive programs, social services for HIV-infected women and their families.
۱۲۰.

مقایسه تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی در بیماران سرطانی، قلبی و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تنظیم خلق منفی رفتار شخصی شیوه زندگی بیماران سرطانی قلبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 1000 تعداد دانلود : 235
مقدمه: این پژوهش با هدف مقایسه تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی در بیماران سرطانی، قلبی و عادی انجام شد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و علی- مقایسه ای است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران سرطانی و قلبی مراجعه کننده به مراکز درمانی سطح شهر ارومیه در 3 ماهه اول سال ۱۳۹۷ بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 75 نفر از بیماران سرطانی، 75 نفر بیمار قلبی و همچنین 75 نفر افراد عادی، به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم خلق منفی کاتانزار و میرنز (۱۹۹۰)، پرسشنامه شیوه زندگی پندر (2008) و پرسشنامه رفتار شخصی کولینز و همکاران (۱۹۷۳) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی بین بیماران قلبی و افراد عادی با بیماران سرطانی تفاوت معنی دار وجود دارد (01/0> p ). همچنین بین تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی بیماران قلبی و افراد عادی تفاوت معنی دار وجود ندارد (01/0< p ). نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت که بیماران سرطانی نسبت به بیماران قلبی و افراد عادی مشکلات بیشتری در تنظیم خلق منفی، رفتار شخصی و شیوه زندگی تجربه می کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان