فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۱۹۰ مورد.
۶۱.

مستندنگاری موضوعات فرش بر اساس سفرنامه سیاحان غربی دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مستندنگار سفرنامه سیاحان غربی فرش دوره قاجاریه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 50 تعداد دانلود : 667
فرش بافی یکی از هنرهای ویژه ای است که در تاریخ فلات ایران از اهمیت بسزایی برخوردار است. دوره قاجار یکی از دوره های پررویداد از منظر مراودات سیاسی و تجاری بوده است. در این دوران، شاهد سفر درباریان به خارج از ایران و ورود سیاحان از کشور های مختلف به منظور کسب اطلاعات از فرهنگ آداب و رسوم و هنر و... هستیم. حاصل سفر آنان سفرنامه هایی است که به عنوان متونی قابل استناد برای شناسایی وضعیت اجتماعی و سیاسی ایران و در ذیل آن به موضوعات جزئی تر مانند فرش بافی ایران می توان استفاده کرد. مسئله اصلی این تحقیق چگونگی بازتاب موضوعات فرش در سفرنامه های سیاحان غربی و هدف اصلی این مقاله شناخت موضوعات مرتبط با فرش ایران، شناسایی انواع دست بافته ها، جایگاه فرش بافی و بازتاب اتفاقات مرتبط با فرش بافی در دوران قاجاریه بر اساس سفرنامه های سیاحان غربی است. در این پژوهش، اطلاعات فرش بافی دوران قاجار بر اساس نظر سفرنامه نویسان غربی بررسی شده است. پژوهش پیش رو به دنبال پاسخ به این پرسش است:1. در این دوره در چه مناطقی شاهد فرش بافی هستیم؟ 2. کارکرد و جایگاه فرش بافی در این دوره چگونه است؟ 3. فرش بافی در این دوره دارای چه شاخصه هایی است؟ پژوهش حاضر از نوع تاریخی توصیفی و تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کیفی است. روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. در دوران ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه بنا به مساعد بودن اوضاع کشور، بیشترین سیاح به ایران آمده است. سفرنامه نویسان هرآنچه را دیده اند در نوشته های خود آورده اند که در بیشتر متون سفرنامه ها فرش ایرانی را تقدیر و ستایش و در تعداد اندکی سفرنامه، فرش ایرانی را به عنوان کالایی معمولی دیده اند. تعدادی سیاح درباره این حوزه اطلاعات کافی داشته اند به طوری که از ویژگی های طرح و نقش رنگ بندی و رنگرزی و دیگر ویژگی های آنان صحبت کرده اند.  
۶۲.

آیکونولوژی بهشت و جهنم در دیوار نگاری مذهبی دورۀ قاجار (نمونه موردی بُقعۀ پیر رودبند دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگاره های بهشت و جهنم دیوارنگاری قاجار آیکونولوژی بقعه پیر رودبند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 756 تعداد دانلود : 16
دیوار نگاری، بخشی از تزیین بناهای مذهبی، نظیر کلیسا، مساجد و بقاع، با الهام از اعتقادات و روایات دینی ترسیم می شده است. مضمون بهشت و جهنم، یکی از موضوعات دیوارنگاری مذهبی در بقعه های دوره قاجار، مورد توجه بسیاری از نقاشان بوده است. مسئله ای که در این مقاله مطرح می شود، نگاره های بهشت و جهنم در دیوارنگاری بقعه پیر رودبند دزفول، در استان خوزستان، از مهم ترین گونه های دیوارنگاری ایرانی که دوران اوج و شکوفایی خود را در دوره قاجار و در پیوند با بافت مذهبی این شهرستان، سبک و سیاق نقاش، بازتاب معنای خاص نگاره ها، سپری نموده است. تاکنون به ارتباط بستر فکری، فرهنگی، اجتماعی بازه زمانی قاجار بر نقشمایه ی بهشت و جهنم بقعه پیر رود بند دزفول پرداخته نشده است. بر این اساس، با استفاده از رویکرد آیکونولوژی، تلاش می شود با رمزگشاییِ منظر تاریخی، معنای ذاتی و محتوا را مورد خوانش قرار دهند. آیکونولوژی یا شمایل شناسی شاخه ای از آنالیز آثار هنری در مطالعات تاریخی است. که در سه مرحله مختلف؛ توصیف، تحلیل و درنهایت به تفسیر آثار می پردازد. از این رو پژوهش حاضر، با تکیه بر نظریه پانوفسکی و با روش توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و ابزار آن، عکاسی و مشاهده تصاویر می باشد. در بیان نتایج این پژوهش می توان گفت که بررسی عواملی نظیر تاثیر پذیری نقاش و آموزش های گذرانده در اصفهان، در روند شکل گیری و خلق نقوش، به نگرش اجتماعی، فرهنگی و تاریخی در دوره قاجار مربوط می شود. در ادامه با واکاوی نگاره ها مشخص شد که نقاش در ترسیم دیوارنگاره بنای مذهبی فوق، متاثر از کلیسا و نماد های مسیحی، نمود های دینی در اسلام با تلفیقی ایرانی تصاویر را خلق نموده است. که زائرین را در حین ورود، درگیر ارتباطات عرفانی و روحی می کند.
۶۳.

تحلیلی بر نوع و کارکرد ساعت های سه گانه مجموعه عمادی کاشان در دوران تیموری و صفوی

کلید واژه ها: ساعت آبی ساعت مکانیکی مجموعه عمادی کاشان فخرالدین علی کاشی محمدحافظ مخترع ملاعنایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 870 تعداد دانلود : 972
کهن ترین ساعت پیچیده شناخته شده در ایران ساعت آبی رصدخانه مدرسه رکنیه یزد به تاریخ 725ق/1324م است. پس از آن در حدود سال 877ق/1473م «فخرالدین علی کاشی» یک ساعت آبی برای مجموعه شکوهمند عمادی در کاشان ساخت. دو دهه بعدتر محمدحافظ، مخترع اصفهانی، یک ساعت برای این مجموعه ساخت که در نوع خود یکی از اولین ساعت های مکانیکی دنیای مشرق زمین بود. در زمان شاه عباس اول با از کار افتادن ساعت محمدحافظ، نمونه دیگری توسط ملا عنایت ساخته شد. این ساعت ها از ظرافت های هنری نیز برخوردار بودند و در رأس هر ساعت پیکرک های انسانی و حیوانی متعددی در آنها حرکت می کردند. این مقاله با تحلیل و بررسی متون تاریخی به سه ساعت مجموعه عمادی کاشان پرداخته و در صدد پاسخگویی به سؤالاتی مانند سیر تطور تاریخی این ساعت ها، گونه شناسی آنها و نیز علل تداوم رونق ساعت این مجموعه برای مدت دو قرن است. یافته ها نشان می دهد که ساعت ملا عنایت احیای ساعت آبی فخرالدین علی و از نوع ساعت آبی اسماعیل الجزری است که قرن ها در دنیای اسلام سابقه داشته است. گویا وقتی ساعت مکانیکی محمدحافظ رو به اختلال رفته و کسی نتوانسته آن را احیا کند، به ناچار سراغ فن ساعتی بومی رفته اند که با آن آشنا بوده و می توانسته اند آن را راه اندازی کنند. دوام وجود ساعت در این میدان به دو نیروی کار متخصص و عادی احتیاج داشته که جز از طریق ایجاد نهاد وقف امکان پذیر نبوده و هزینه های جاری آن نیز از طریق رقبات متعدد وقف شده بر آن تأمین می شد.
۶۴.

مقایسۀ ساختار تذهیب صفحات مذهّب مُزدوج در چهل نسخه از شاهنامه ها و خمسه های دورۀ صفوی (سده های 10 و 11 هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تذهیب صفحات مذهّب مزدوج سرلوح خمسه شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 507 تعداد دانلود : 537
قدمت و تدوام هنر تذهیب منجر به انجام مطالعات بسیاری در این زمینه شده است ولیکن مطالعه ای که در آن رابطه میان نوع تذهیب با نوع محتوای نسخه (ژانر یا گونه اثر) را به صورت اختصاصی مورد سنجش قراردهد تاکنون انجام نشده است. لذا هدف مطالعه پیش رو آن است تا ویژگی های ساختاری تذهیب را در صفحات مذهّب مزدوج هریک از دوگروه شاهنامه ها و خمسه های دوره صفوی (چهل نسخه منتخب از کتابخانه ها و موزه های کشورهای مختلف)، به عنوان نمایندگان ادبیات حماسی و تغزّلی، بر اساس شاخصه های کمّی، تعیین و در نهایت علت وجود تفاوت ها را در تذهیب این دو گروه توضیح دهد. بر این اساس، سؤالات ذیل پاسخ داده شد: ویژگی های شاخص در ساختار تذهیب صفحات مذهّب مزدوج شاهنامه ها و خمسه های سده دهم و یازدهم کدامند؟ و تفاوت های ساختاری آنها چگونه قابل توضیح است؟ یافته های این تحقیق که به روش، کیفی و استقرایی بوده و از نقطه نظر بررسی داده ها، توصیفی-تحلیلی است نشان می دهند که، ساختار صفحات مذهّب مزدوج چه در شاهنامه ها و چه در خمسه ها در نیمه اول سده دهم غالباً هندسی، کادرها ساده و عرض آنها کم و یا متناسب بوده و از نیمه دوم سده دهم ساختارهای غیر هندسی در کنار ساختارهای هندسی رواج یافته و کادرها عریض تر و کنگره ای شده اند و این تغییرات در شاهنامه ها بیش تر از خمسه ها نمود داشته است و علت آن وابسته به نوع متن، یعنی نظم و یا نثر بودن متن در این صفحات است و نه گونه (ژانر) اثر همچنین بررسی ها مشخص نمود که در سده یازدهم این سبک از تزیین (صفحات مذهّب مزدوج) در شاهنامه ها تداوم یافته ولیکن در خمسه ها بسیار محدود بکار رفته است. علاوه براین در هر دو گروه مورد مطالعه (خمسه ها و شاهنامه ها) الگوهای مشترکی شناسایی شد، الگوهایی که در قرآن ها نیز شاهد بکارگیری آنها هستیم که این خود نشان دهنده عدم اختصاصی بودن تذهیب ها در گونه های مختلف (ژانرهای مختلف) است.
۶۵.

شیوه نامۀ ارائۀ شاخصی کمّی برای تبیین پیچیدگی روابط میان پیکره های انسانی و عرصۀ معماری در نگاره های شاهنامۀ شاه طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر صفوی نگارگری مکتب تبریز دوم شاهنامه شاه طهماسبی تصویر پیکر انسان تصویر معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 482 تعداد دانلود : 269
نسخه شکوهمند شاهنامه شاه طهماسبی در مکتب تبریز دوم صفوی (907 تا 938 ق) کتابت و مصورسازی شده است. بنا بر تحقیقات نگارندگان از میان 258 نگاره موجود در آن، 74 نگاره شامل تصویر بناهایی هستند که با درجات متفاوتی از جزئیات، عرصه زیست و تعامل انواع گوناگونی از پیکره ها را به تصویر می کشند. هدف این پژوهش ارائه روشی برای کمّی کردنِ مقدار پیچیدگی روابط میان پیکره های انسانی و عرصه معماری به لحاظ فرمی در این نسخه بوده است؛ به این منظور پس از وضوح بخشیدن به مفهوم «پیچیدگی»، عوامل موثر بر آن شامل تعداد و تنوع پیکره ها از منظر جنسیت و سن، تعداد اجزاء و مساحت عرصه معماری و ارتباط و تعامل آنها با پیکره ها در نظر گرفته شدند و تابع مبیّن شاخص «پیچیدگی» بر اساس آنها ارائه شد. محاسبه مقدار شاخص در نگاره های این نسخه نشان می دهد که نگاره «کابوس ضحاک» دارای بیشترین مقدار پیچیدگی معادل 392، نگاره «خان هفتم اسفندیار» دارای کمترین مقدار پیچیدگی معادل 66، و شاخص پیچیدگی 74 درصد از نگاره های این نسخه مقداری بین 124 تا 266 است. به دنبال رویکردهایی که تا کنون در جهت شناخت هنر نگارگری وجود داشته است، این شیوه نامه راهکاری نوین برای بررسی نگاره ها از جنبه های فرمی و ساختاری را پیش می نهد. با ارائه چنین شاخص هایی می توان نسبت به ارزیابی و دسته بندی نگاره ها از جنبه های گوناگون اقدام نمود، راه حلی مناسب برای انتخاب، مطالعه، و همچنین قیاس آنها با نگاره هایی از دیگر نسخه ها در اختیار داشت و به شناخت بهتری از این میراث گران بها دست یافت. این پژوهش از منظر ماهیت داده ها از نوع کمّی و به لحاظ هدف، کاربردی است و گردآوری اطلاعات با روش کتابخانه ای صورت پذیرفته است.
۶۶.

مطالعه تحلیلی نقوش و خاستگاه احتمالی شکل ظاهری قالیچه های پوستین ساروق با رویکرد نمادشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قالی های تصویری قالیچه های پوستین نقوش نمادین هندوئیسم بودائیسم آیین های درویشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 66 تعداد دانلود : 757
قالیچه های پوستین ساروق را که زیرمجموعه قالی های تصویری دوره قاجار محسوب می شوند و از کمیاب ترین گونه ها هستند، می توان علاوه بر جنبه های زیبایی شناسانه قالی های تصویری هم عصرشان، از منظر محتوا و نمادهای نهفته در آن مورد مطالعه قرار داد. هدف پژوهش، تحلیل خاستگاه شکل ظاهری قالیچه های پوستین ساروق و واکاوی نمادهای تصویری مطرح شده، برای کشف ارتباط آن ها با آیین ها و مراسم تصوف و درویشی است. بنابراین، پرسش مطرح شده آن است که خاستگاه احتمالی شکل ظاهری این قالیچه ها کجا بوده و چه ارتباطی بین نمادهای تصویری آن با آیین های درویشی وجود دارد؟ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای انجام گرفته، همچنین با توجه به آرای میرچا الیاده به نمادهای موجود در این قالیچه ها پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که دو منشأ یکی در شرق دور (سرزمین های هند و تبت) و دیگری در عثمانی می تواند در شکل ظاهری قالیچه های پوستین مطرح باشد که منشأ شرقی محتمل تر است. همچنین کاربست نقوش نمادین دراویش در این نوع قالیچه ها می تواند نشان از کاربرد آئینی و نمادین قالیچه های پوستین ساروق در مراسم دراویش باشد که فراتر از یک کف پوش بوده و به عنوان دیوارآویز استفاده می شده است. با توجه به یافته های تحقیق، ردپای آیین های هندو و بودایی رایج در سرزمین های هند، تبت و مناطق هم جوار در این قالیچه قابل پیگیری است.
۶۷.

خوانش عرفانی نگاره «ساختن کاخ خُورنق» اثر کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خمسه نظامی کاخ خورنق مرصادالعباد نجم الدین رازی کمال الدین بهزاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 970 تعداد دانلود : 500
نسخه مصوّر خمسه نظامیِ محفوظ در موزه بریتانیا که در دوره تیموری تدوین شده است، به دلیل ارزش هنری نگاره ها و حضور نگارگرانی چون میرک، بهزاد و محتملاً قاسمعلی و عبدالرزاق شهرت جهانی دارد. همچنین متن آن، یادگار ارزشمند حکیم نظامی است که در زمره آثار پُراستناد پژوهشی قرار می گیرد. این مجموعه فخیم 22 نگاره را شامل می شود که از نظر نمایش نحوه زندگی مردم در دوره تیموری و انعکاس آن در نگاره ها حائز اهمیت است. ازسویی بهزاد هنرمندی شاخص است که علاوه بر ثبت دقیق زندگی روزانه مردم، به دغدغه های اجتماعی زمانه خویش عمیقاً پایبند بوده و از اشارات عرفانی در لابه لای آثارش سود جُسته که ارتباط وثیق و عمیق وی با عُرفا و شُعرای مطرح زمانه خویش و حلقه های عرفانی آنان گواه این مدعاست. لذا نگاره «ساختن کاخ خورنق» به دلیل پارادوکس خاصِ مُستتر در آن انتخاب گردید که در کارنامه هنری بهزاد مسبوق به سابقه نیست، تا بتوان با کشف منابع عرفانی احتمالی اثر، خوانش عمیق تری ارائه کرد. در این راستا، مرصادالعباد اثر گرانمایه نجم الدین رازی یکی از منابع مهم عرفان اسلامی بوده که مبانی آن در تأویل عرفانی نگاره مفید است و هماهنگی و همخوانی زایدالوصفی با نگاره حاضر دارد. پژوهش پیشِ رو از نوع کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی و تفسیری بوده و از منابع کتابخانه ای (واقعی و مجازی) سود جُسته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بنای کاخ خورنق نمادی سترگ از قالبِ انسانیِ سرگرم شده با تعلقات دنیویِ سیری ناپذیر در جهت فراموشی قربت حق و عالم غیب، و پیوستن به عالم حس است و سنمار نیز نمودی از این دلبستگی است که در خاتمه انوار محرق جلال و قهر خداوندی دامنگیرش شد. عاقبتی تکرارپذیر برای کسانی که دل به دنیای مادی بسته و گرفتار قهر آن شدند.
۶۸.

بهشت گمشده: مطالعه نقش طاووس در نمای بیرونی بناهای تاریخی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقش مایه طاووس ساختار بصری بناهای اصفهان رنگ و فرم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 416 تعداد دانلود : 696
  نقش طاووس با ویژگی های بصری گوناگون در نمای بیرونی برخی بناهای مذهبی و غیرمذهبی شهر اصفهان به طور متنوع یا تکرارشونده جلوه گر شده است. صورت ظاهری این نگاره ها با مفاهیم مختلف اساطیری، باورهای باستانی و اعتقادات اسلامی، در بستر زمانی چندصد سال درمی آمیخته و مهارت هنرمندان ایرانی را آشکار ساخته اند. این پژوهش در ابتدا به بررسی پیشینه طاووس و جایگاه آن در هنر ایران باستان و دوره اسلامی و پس از آن به مطالعه ساختار بصری نقوش طاووس در نمای بیرونی بناهای اصفهان پرداخته است. روش پژوهش بر اساس یافته های میدانی و مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی است. بررسی پیش رو مفاهیم و ریخت شناسی نقوش طاووس و سیر تحول آن را ارزیابی کرده است. شیوه ترسیم نقوش، بیشتر به صورت ترکیبی از شمایلی و استیلیزه است که به اشکال متنوعی ایجاد شده اند. هنرمندان در ترسیمات خود، هم از حالات طبیعی جانور الهام گرفته و هم آن را با بیان ذهنی خود درآمیخته اند که ارتباطی میان دو نوع متفاوت تفکر اسلام شیعی و باورهای پیش از آن به وجود آورده است. نتایج تحقیق نشان می دهد از میان 18 نمونه مطالعاتی، ۱ مورد متعلق به قدیمی ترین نمونه برجای مانده یعنی بنای مسجد جورجیر از دوره دیلمی است. اوج بازتاب نقش مایه طاووس در دوره صفوی (8 مورد) و در بناهای مذهبی است. در دوره قاجار، 2 مورد و در دوره پهلوی و جمهوری اسلامی، 7 نمونه وجود دارد که شباهت فرمی و رنگی آن نشان دهنده احیای کاشی کاری و مضامین دوره صفویه است. در بیشترین حالت، طاووس از نمای جانبی با چتر نیمه بسته (13 مورد)، به عنوان عنصر نگهبان در کنار درخت زندگی است، و از نمای مقابل ۵ نقش تکی با چتر بازشده وجود دارد. همچنین در ترکیب بندی ها بیش از همه رنگ های سبز، آبی فیروزه ای، لاجوردی، قهوه ای و از اواخر صفوی و قاجار رنگ زرد و قرمز وجود دارد، که با قاب های هندسی، مازه دار،تیزه دار و گاهی همراه با کتیبه طراحی شده است.  
۶۹.

مروری بر گونه شناسی نقوش جانوری ظروف زرین فام سده های میانه کاشان موجود در موزه آبگینه و سفالینه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کاشان سفال زرین فام سده های ششم و هفتم نقوش جانوری موزه آبگینه و سفالینه های ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 328 تعداد دانلود : 124
  سفالینه های زرین فام کاشان طی قرون ششم و هفتم هجری قمری بازتابی از نقش پردازی های مختلف است. بر روی ظروف زرین فام به دست آمده از این شهر، ترسیمات مختلف انسانی، گیاهی، اسلیمی، کتیبه نگاری و جانوری نقش شده است. در میان آن ها از زیباترین جلوه های خلاقیت انسان در عرصه تزیین ظروف زرین فام، طراحی نقوش مختلف جانوران است که از جذابیت بصری منحصربه فردی برخوردارند. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و طبقه بندی انواع نقوش حیوانی شامل نقوش مختلف جانوران بر سفال های زرین فام کاشان با محوریت سفالینه های زرین فام موزه آبگینه و سفالینه های ایران است. بنابراین پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که مجموعه سفالینه های زرین فام منتسب به سده های ششم و هفتم هجری قمری کاشان موزه آبگینه و سفالینه های ایران در برگیرنده چه نوع نقش مایه های جانوری هستند؟ در بررسی مقدماتی بیست سفالینه زرین فام در موزه مذکور مورد مطالعه قرار گرفت. برای جلوگیری از درازی سخن از میان سفالینه های مذکور، به جهت مشابهت های نوع تزیینات جانوری ترسیم شده بر این آثار، تنها تعداد دوزاده عدد ظرف با فرم های مختلف شامل کاسه، بشقاب و تنگ که از کیفیت تصویری بهتری برخوردار بودند انتخاب شدند. سپس بر اساس آن ها تقسیم بندی و بررسی نقوش جانوری صورت پذیرفته است. همچنین پس از معرفی هر نقش مایه، مفهوم نمادین آن نیز شرح داده شده است. روش انجام این پژوهش، توصیفی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت مشاهده میدانی نگارنده و مطالعه کتابخانه ای انجام گرفته است. بر اساس پژوهش انجام شده نقوش جانوری سفالینه های زرین فام موزه آبگینه در پنج دسته جداگانه در برگیرنده نقوش حیوانات وحشی (پلنگ، خرگوش)، حیوانات اهلی (سگ، اسب، بز) پرندگان (اردک، طاووس، لک لک)، آبزیان (ماهی) و موجودات ترکیبی (هارپی) هستند. همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن است که نقوش جانوران حضور چشمگیری در تزیین ظروف سفالین زرین فام سده های ششم و هفتم هجری قمری کاشان دارند و اغلب به عنوان عنصر اصلی تزیین بر بستر ظروف ترسیم شده اند.    
۷۰.

بازخوانی و تحلیل دیدگاه هنرپژوهانۀ کوماراسوامی دربارۀ کتاب بدیع الزمان جزری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جزری فی معرفت الحیل الهندسیه علم الحیل کوماراسوامی نگارگری تاریخ هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 116 تعداد دانلود : 47
کتاب «فی معرفت الحیل الهندسیه» اثر بدیع الزمان جزری، مهندس، طراح و هنرمند سده ششم هجری تمدن اسلامی است که در آن پنجاه دستگاه خودکار به شیوه ای دقیق و مشابه فرایند طراحی محصول، همراه با مصورسازی شرح داده شده است. یکی از معدود پژوهش های هنری که درباره این کتاب صورت گرفته، «رساله جزری درباره دستگاه های خودکار» است که در سال 1924 میلادی توسط کوماراسوامی تألیف شده است. این کتابچه که هنوز ترجمه ای به فارسی از آن منتشر نشده، هم به واسطه رویکرد هنرپژوهانه تحقیق و هم جایگاه مؤلف آن، دارای ارزش والایی در تاریخ هنر است که در این پژوهش، بازخوانی و واکاوی شده است. روش این تحقیق، توصیفی – تحلیلی و تاریخی است و در طی آن، متن کتابچه کوماراسوامی پیرامون رساله جزری به فارسی ترجمه شد و به همراه برخی داده های کتابخانه ای دیگر مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفت. سئوال اصلی در این تحقیق آن است که کوماراسوامی به عنوان یک هنرپژوه بر کدام ویژگی های کتاب جزری تأکید می کند؟ بنابراین هدف این پژوهش یافتن ویژگی های هنری کتاب جزری از نگاه کوماراسوامی بود که در 7 مورد از متن کتابچه مذکور استخراج گردید. به طور کلی می توان گفت کوماراسوامی کوشیده با توجه به اطلاعات محدود زمان تألیف متن، با بهره گیری از استدلال های بصری و تصویری، برخی ابهامات و اشتباهات را پاسخ دهد و ویژگی های هنری و خصوصا وجوه مرتبط با تاریخ این اثر هنری و علمی، مانند نوشته ها، نام سلاطین، نشانه گذاری ها، ویژگی های خاص سبک شناسی و غیره را بررسی نماید، اما اکثر نکات کوماراسوامی، بیش از آن که مبتنی بر زیبایی شناسی و سبک شناسی باشد، بر پایه دانش تاریخ هنر است و این کتابچه را شاید بتوان نخستین تاریخ نگاری هنر از کتاب جزری دانست؛ نکته قابل توجه آن است که کوماراسوامی، جزری را ابتدا یک هنرمند و نهایتا در درجه دوم یک اندیشمند می خواند و این استنباط از سوی یک تاریخ دان هنر می تواند بسیار پراهمیت باشد.
۷۱.

ابوالحسن مستوفی از ورای متن و تصویر

نویسنده:

کلید واژه ها: ابوالحسن مستوفی غفاری آیکونوگرافی انتقادی کیفی - تطبیقی ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 232 تعداد دانلود : 655
گرچه ابوالحسن مستوفی غفاری به عنوان اولین نقاش از سلسله نقاشان خاندان غفاری از اهمیت برخوردار است اما آنچه او را حتی از دیگر هنرمندان عرصه تصویرگری ایران متمایز و برجسته می نماید، حیات دوگانه وی از یک سو به عنوان تاریخ نگار و دبیر دربار و از سوی دیگر هنرمندی نقاش است. این مهم رویکرد نوینی را در ارتباط با تبیین شخصیت، افکار و هنر او می گشاید. از این رو در نظر است در گستره روش های نوین مطالعات کیفی  تاریخی و با به کارگیری رویکرد آیکونوگرافی از طریق مطالعه تطبیقی متن ارزشمند تاریخی برجای مانده از او (گلشن مراد) و دیگر متون مستند تاریخی به مطالعه آیکونوگرافیک آثار وی پرداخته و ضمن تبیین زوایای هنر و افکار وی، ضمن تحلیل آثار برجای مانده آراء و نظرات و تحلیل های موجود در رابطه با آثار او را محک و بازنگری کند. از این راه نشان داده شده که تا چه اندازه تعمیم دریافت های بی واسطه حسی مبتنی بر تجربه تمایزنیافته شخصی در انحراف معنای مستتر در آثار هنری می تواند گمراه کننده و نادرست باشد.
۷۲.

مطالعه اصل ضرباهنگ در زیبایی شناسی فرش ایران، با تکیه بر فرش های منتخب موزه ای از کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرش دستباف زیبایی شناسی اسلامی ضرباهنگ فرش موزه ای فرش کرمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 690 تعداد دانلود : 85
ارکان حائز اهمیت هنر ایرانی از فرهنگی دینی سرچشمه گرفته و بر اساس مطالعات انجام شده توسط بزرگان و صاحب نظران این عرصه، می توان گفت که این فرهنگ منطبق با اصول زیبایی شناسی اسلامی است. مطالعاتی که کماکان ادامه دارد و بسیاری از نظریه پردازان ایرانی و خارجی، بر این عقیده اند که فرهنگ ایرانی، اصول اسلامی را هنگامی پذیرفت که آن ها را مطابق با فرهنگ خویش دید. هنرهای ایرانی اصولاً در بسیاری از موارد، دارای مفاهیمی مشترک اند که در اکثر هنرهای ایرانی-اسلامی وجود دارد. فرشبافی که مردمی ترین و بومی ترین هنر شهری، عشایری و روستایی است، رابطه مشخصی حتی با موسیقی دارد. برای توضیح بیشتر باید یادآوری کرد اصل «ضرباهنگ» که از اصول زیبایی شناسی اسلامی است، بر «تکرار» استوار است و موسیقی نیز در ساده ترین شکل بیان، به نوعی تکرار اصوات است با حالات مختلف. آنچه در فرش ایرانی نیز حضور آشکاری دارد، تکرار نقش مایه ها با درجات گوناگون است که طرح را می سازند. توجه به این نکات در کنار هم، رغبت به یافتن قاعده تکرار را در وجود هر علاقه مندی افزایش می دهد. زیرا تلاش برای شناخت یک مفهوم هنری، همواره به معنای میل در شریک شدن دنیایی است که هنرمند می آفریند، و تحقیق حاضر نیز کوششی است برای کشف مفاهیم نمادین و البته تنها روزنه ای است به سوی افق بیکران معانی پنهان، در آثار هنری ایران. با این توصیف، می توان گفت که وجود قاعده تکرار در فرش، نشانگر آمیختگی الگوی طراحی فرش ایران با اصل ضرباهنگ است. بدیهی است که این آمیختگی در طراحی دیگر فرش های ایران و حتی خارج از مرزها، ازجمله رقبای او –صرف نظر از مسئله تقلید آنان از طراحی فرش وجود دارد؛ اما در این مقاله تنها برخی از فرش های منطقه کرمان، از منظر گفته شده مورد بررسی قرار می گیرند. بنابراین، با عنایت به موارد ذکرشده پژوهش حاضر تلاش داشته است تا نمونه های قابل مطالعه ای از فرش کرمان را که امروزه نیز زینت بخش موزه های مختلف هستند، از منظر ضرباهنگ هنری، مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. داده های این پژوهش که بر مبنای روش کتابخانه ای گردآوری شده و با روش توصیفی–تحلیلی بررسی گشتند، انواع ضرباهنگ را در این فرش ها، با اتکا بر نمونه های موردی معرفی کرده است. در نهایت، نیز نتایج به دست آمده نشانگر آن بودند که طراحان با درنظرگرفتن نقاط پویا و معیار تکرار، به عنوان یکی از مبناهای اصلی، نقوش را بر بستری ترسیم کرده اند که نظر مخاطب را به دنیای ژرف طبیعت معطوف می دارد و درک این ارزش های زیبایی شناسی و ازجمله اصل ضرباهنگ، در ذهن او وجود نیرویی برتر را تداعی می نماید. در نهایت اینکه تکرار و تکرار نه تنها ملال انگیز نیست بلکه همراه با دو مشخصه تقارن و تباین، در فرش و موسیقی حضور پررنگی یافته اند.
۷۳.

مطالعه تفاوت های تکنیکی نگاره بر دارکردن ضحاک در آثار نقاشان عصر صفوی با مطالعه موردی بر اثر محمدقاسم و محمدیوسف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگارگری صفوی بر دار کردن ضحاک محمدقاسم ساخت و ساز محمدیوسف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 703 تعداد دانلود : 260
دوره صفوی نقطه عطفی در تحولات سیاسی-اجتماعی ایران است و همانند سایر حوزه ها، هنر نگارگری نیز از تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و مذهبی این دوره تأثیر پذیرفته است. ازجمله این تأثیرها، می توان به خارج شدن هنر نگارگری از انحصار دربار اشاره نمود. در این دوره افراد عادی جامعه نیز به سفارش آثار نگارگری روی آورده و به طبقه جدید حامی هنر تبدیل شده اند. نتیجه دیگر این وضعیت، آزادی عمل هنرمندان، سبک و قلم، و تکنیک متفاوت هنرمندان با یکدیگر است. موضوعی که امروزه کارآمدی بسیاری در نسخه شناسی و تفکیک آثار بدون رقم هنرمندان از یکدیگر دارد. در این پژوهش به دو اثر با موضوعی واحد و تأکید بر قلم خاص هر هنرمند، از دو نگارگر دوره صفوی پرداخته شده است،"محمدقاسم" و"محمدیوسف". موضوع انتخاب شده، "بر دارکردن ضحاک" از دو شاهنامه وینزور و رشیدا است؛ که پس از روایت تصویر، با کنار هم قرارگرفتن این دو اثر و تطبیق آن ها بر اساس سبک کار هر هنرمند و مقایسه تکنیکِ پرداز و ساخت و ساز، سعی شده است قلم هر هنرمند شناسایی و سبک کار هریک توضیح داده شود. پرسش اصلی پژوهش، وجود تفاوت قلم و تکنیک ساخت و ساز محمدقاسم و محمدیوسف و دلایل آن، علی رغم هم دوره بودن در عصر صفوی است. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و مطالعه اسناد کتابخانه ای و مشاهده و تحلیل آثار انجام شده است. در این مطالعه، جامعه آماری، شامل سه نگاره صحنه به دارآویختن ضحاک است که به روش کیفی و از طریق استدلال قیاسی و استقرایی مورد تحلیل و تطبیق قرارگرفته است. بر اساس یافته های این پژوهش، به دلیل وضعیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در زمان محمدقاسم و محمدیوسف، می توان به تفاوتی مشخص میان قلم و تکنیک های ساخت و ساز این دو هنرمند پی بُرد، موضوعی که دلیل عمده آن وجود طبقه جدید حامی هنرمندان در عصر صفوی است.
۷۴.

حُسن شناسی در تفکر روزبهان بَقلی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیبایی شناسی روزبهان بقلی شیرازی زیبایی عشق تجربه عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 713 تعداد دانلود : 112
مفهوم زیبایی از دیرباز تا دوران معاصر همواره در کانون توجه عارفان و اندیشمندان حوزه عرفان اسلامی جای داشته است. از این رو، مسائلی فراوان نیز در خصوص زیبایی و چیستی و چگونگی آن مطرح شده و دیدگاه های گوناگونی درباره ابعاد مختلف زیبایی، ازجمله وجوه معرفت شناختی و ارزش شناختی آن شکل گرفته است. روزبهان بَقلی شیرازی ازجمله عارفانی است که در آثارش، به صورت مستقیم و غیرمستقیم به این موضوع اشاره کرده است. اما تاکنون مفهوم زیبایی در اندیشه وی با توجه به ساختار تفکر عرفانی اش به طورجدی مورد بررسی و تحلیل قرار نگرفته است. بر این اساس، هدف از این پژوهش این است که به شیوه توصیفی تحلیلی با بررسی ابعاد معرفتی مشرب عرفانی روزبهان و تحلیل توصیفاتی از زیبایی که او از کشف و شهودات خود به دست آورده، کیفیت و ویژگی های مشخصه تلقّی عرفانی روزبهان از مقوله زیبایی سنجیده شود. از مهم ترین نتایج این پژوهش، تبیین روایت گسترده تر روزبهان، نسبت به دیگر عرفا، از مفهوم و مصادیق زیبایی است. یافته های این پژوهش حاکی از توجه ویژه روزبهان به جایگاه مفهوم زیبایی در حیطه های گونا گونی همچون تفسیر آیات قرآنی، کشف و شهودات و تجارب عرفانی است. افزون بر این، پژوهش حاضر نشان می دهد که اگرچه مواجهه او با مفهوم زیبایی، گاه با وجود اشتراکاتی با سنت فلسفی پیش از خود و از طریق تفکرات انتزاعی و ذهنی صورت گرفته است، اغلب جنبه ای تخیلی و شهودی دارد و از این رو، او با واژگان ابداعی خود نیز در مورد زیبایی سخن گفته است. از مهم ترین واژگانی که او در این مباحث به کار می بَرد، حُسن، جمال، مستحسن و مُستقبَح هستند. در نهایت، نتایج این پژوهش نشان می دهد که واژگان ابداعی روزبهان درباره زیبایی، بسته به نوع کشف و شهودات عرفانی و تنوع تجارب عرفانی تنوع یافته است.
۷۵.

الگوهای معراج نگاری در عصر ایلخانی و تیموری بازخوانی الگوی بصری معراج به وساطت عنصر «زمین» و «براق» با اتکا به متون معراجیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: معراج نگارگری ایلخانی معراج نگاری تیموری زمین براق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 470 تعداد دانلود : 532
«حدیث» را اگرچه می توان پایه سنت معراج نامه دانست، این سنت در متون تفسیری بارور شد و بعدتر در متون مستقل منثور و نیز مقدمه های منظوم ادامه یافت. در مقابلِ سنتِ بالنسبه روشن متون معراجیه، سرآغازِ تاریخِ نگاره های معراج معلوم نیست. آنچنان که مشهور است قدیمی ترین معراج نگاره های ایرانی اسلامی، بازمانده عصر مغول هستند؛ نیز یکی از دو نمونه سلسله نگاره ای معراج (منسوب به احمدموسی) متعلق به همین عصر دانسته می شود اما تا امروز متن قابل استناد نگارگران، به طور متقن، شناخته نشده است. شناختی که در معراج نگاره های متأخری که برای منظومه ها ساخته شده، روشن تر است. متن حاضر با فرض گرفتن ارتباط میان متون و تصاویر معراجیه ها، تلاش داشت با اتکا به روایت های مختلف معراج در هر دوره، به دسته بندی معراج نگاره های متقدم بپردازد و الگوهای بصری نگاره های معراج را تبیین کند تا پاسخی برای این پرسش که «چه ارتباطی میان الگوهای روایی و الگوهای بصری معراج وجود دارد؟» به دست دهد. در این راستا، در کنار «براق» (از اصلی ترین عناصر معراج)، از عنصر «زمین» که عنصری غیرضروری در روایت عمومی معراج می نمایاند، در مقام «راهنما» استفاده شد که به ایجاد سه الگوی بصری معراج برای نگاره های قرن هشتم و نهم انجامید؛ الگوهایی که هریک، رویکرد متفاوتی نسبت به نقش کردن عنصر زمین (خاک، ساختمان و...) اخذ کرده بودند. برای روشن تر شدن دلایل خلق این الگوهای بصری، به متون منثور معراج رجوع شد تا ضمن یافتن الگوهای روایی معراج، از شباهت های موجود در الگوهای بصری و روایی اطلاع حاصل شود. در نهایت، استناد به عنصر زمین در این دو نوع رفتار (متنی و تصویری)، توانست سه الگوی بصری معراج نگاره ها را معنادار سازد. در این سه الگو، دسته ای از نگارگران به زمین نقشی محوری در نمایش معراج بخشیده اند، دسته ای زمین را حذف کرده و در نهایت معراج نگارانی نیز اگرچه زمین یا نشانه های زمینی را تصویر کرده اند، رفتاری مغایر با نص معراج داشته اند. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای شکل گرفته است.  
۷۶.

نشانه شناسی پوشاک بانوان سریال «در چشم باد» با تکیه بر آرا ء رولان بارت

کلید واژه ها: سریال درچشم باد نشانه شناسی پوشاک پوشاک بانوان رولان بارت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 170 تعداد دانلود : 552
رولان بارت به عنوان یکی از مهم ترین نظریه پردازان حوزه فرهنگ، نظام پوشاک را مطرح و مورد خوانش قرار داد. نظام پوشاک به عنوان یک نظام نشانه ای  دارای عناصر متعددی است که برای انتقال مفاهیم کارکرد ویژه ای دارد. این نظام در توصیف حالات و روحیات افراد، طبقه اجتماعی، اقلیم، قومیت و هویّت اجتماعی نقش به سزایی را ایفا می کند. در صنعت تولید فیلم و سریال از این عنصر نشانه ای برای شخصیت پردازی در فیلم و بهتر دیده شدن نقش بازیگر استفاده می کنند. در پژوهش حاضر سعی بر این است که پوشاک بانوان سریال در چشم باد به عنوان عنصر نشانه ای از منظر رولان بارت مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است و اطلاعات ضروری و مورد نیاز به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. نتایج به دست آمده نشانگر آن است که طراحی لباس به همراه مجموعه ای از رمزگان های نمادین و عناصر نشانه ای که شامل فرم، شکل، حجم، بافت، طرح، رنگ، جنس و پارچه است، نقش قابل ملاحظه ای در توصیف موقعیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بانوان سریال مذکور داشته و همسو با سیر روایتی داستان و بازی بازیگران قرار گرفته است.
۷۷.

تحلیل استعاره مفهومی جنسیت در دیوارنگاره های بزم و رزم کاخ چهلستون براساس آرای لیکاف و جانسون

کلید واژه ها: جنسیت استعاره مفهومی هنر صفوی دیوارنگاره کاخ چهلستون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 357 تعداد دانلود : 985
جنسیت از مهم ترین مفاهیمی است که با قدرت در ارتباط بوده و برمبنای آن معناسازی می شود.. گفتمان های مختلف جنسیت در هر عصر پاره ای از گزاره ها و احکام پیرامون زنانگی و مردانگی تعریف کرده و برمبنای آن روابط اجتماعی را تنظیم می کنند. در این میان استعاره های مفهومی یکی از مهم ترین ابزار گفتمان ها برای این معناسازی است. استعاره مفهومی، که لیکاف و جانسون زبان شناسان شناختی مطرح کردند، ساختار ادراک و نظام مفهومی انسان ها را استعاری می داند. بر مبنای این نظریه، مفهوم سازی یک حوزه تجربه برحسب حوزه تجربی دیگر و درک کردن چیزی بر اساس چیز دیگر امکان پذیر است. بر این مبنا این پژوهش در نظر دارد استعاره مفهومی جنسیت در عصر صفوی را بررسی و به پیامدهای آن در هنر، جامعه و روابط اجتماعی بپردازد. این تحقیق با هدف توصیفی-تحلیلی و به روش کیفی با مطالعه منابع کتابخانه ای صورت گرفته و در آن از نظریه استعاره مفهومی، به عنوان چارچوب نظری برای تحلیل دیوارنگاره های کاخ چهل ستون استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که با توجه به تغییرات گفتمانی پادشاهی در عصر شاه عباس صفوی مسئله جنسیت نیز رنگ و بوی زمینی گرفته و به جهان واقعیت نزدیک تر شده است. همچنین در عصر صفوی، دوگانه انگاری جنسیتی مدرن وجود نداشته و زنانگی و مردانگی صرفاً در ارتباط با قدرت شاه معنا می شدند؛ به این معنا که در این دوران زنان و مردان هم می توانند سوژه و هم ابژه های میل باشند؛ اما در برابر شخص شاه، همه در مقام ابژه قرار می گیرند.
۷۸.

بررسی حسن همجواری در آثار چلیپایی میرعماد با تاکید بر کرسی های سیال

کلید واژه ها: میرعماد چلیپا کرسی های سیال حسن همجواری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 592 تعداد دانلود : 250
شناخت و نیل به ادراک صحیح در خوشنویسی نیازمند غور است . در این طریق چه چیز شایسته تر از مطالعه آثار بزرگان و مفاخر خوشنویسی و چه کس نیک تر از میرعماد الحسنی؛ حضور این حجم از زیبایی بصری در آثار میر، نتیجه متغیرهای متفاوتی است که با مداقه در آثار او می توان وجوهی از آن را آشکار و از رازهای پنهان آن پرده برداشت. پژوهش حاضر کوشیده است تا با بررسی یکی از قواعد و اصول خوشنویسی یعنی حسن همجواری و تاکید بر کرسی حروف و واژگان؛ نوع و زاویه نگاه میر در این مورد را بررسی و تحلیل نموده و به چرایی چینش خاص واژگان توسط میر با استفاده از کرسی های سیال در حد بضاعت پاسخ دهد. بدین خاطر پس از پرداختن به تعاریف اولیه، با انتخاب سطرهایی از آثار چلیپایی میرعماد و انتخاب برش هایی از آن، کرسی سطرها، سپس حروف و واژگان ترسیم شد و جزئیات با تصویر اشکال، فضاهای منفی و حسن همجواری کلمات واکاوی شد. روش تدوین اطلاعات در این مقاله در بخش هایی به صورت میدانی بوده و با استفاده از منابع مکتوب و کتابخانه ای صورت گرفته و در بررسی آثار با نگاهی تحلیلی و توصیفی، هدفی بنیادی را دنبال کرده است. بر اساس نتایج به دست آمده، حسن همجواری در چینش حروف و واژگان در ترکیب، از منظر میرعماد ، از جایگاهی خاص برخوردار بوده و کمابیش بر قاعده کرسی رجحان دارد.
۷۹.

شناخت و تحلیل عوامل بصری مؤثر در تصویرگری بازی چوگان در سه نگاره از شاهنامه طهماسبی با تأکید بر نقش مایه اسب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه طهماسبی بازی چوگان نقش مایه اسب ساختار بصری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 268 تعداد دانلود : 258
چوگان یکی از ورزش های باستانی ایرانی محسوب می شود که از نام چوبی که در آن استفاده می شود، برگرفته شده است. این بازی که در آغاز جنبه نظامی و جنگی داشت و سوارکاران ایرانی در آن استعداد اسب های جنگی خود را به نمایش می گذاشتند، به تدریج فراگیر شد. در این میان، اسب یکی از محوری ترین اجزا در این بازی محسوب می شود که در تاریخ هنر ایران، هنرمندان بسیاری سعی در نشان دادن نقش مهم آن در به تصویرکشیدن صحنه های این بازی داشته اند. به این ترتیب که اسب یکی از مهم ترین نقش مایه های صحنه های پهلوانی در بازی چوگان است که بسیار مورد توجه نگارگران خصوصاً در ترسیم نگاره های شاهنامه طهماسبی بوده است و در صحنه آرایی بازی چوگان در این نگاره ها با محوریت شیوه خاص ترسیم نقش مایه اسب توجه شده است. مقاله حاضر کوششی برای شناخت و تحلیل ساختار بصری شیوه ترسیم نقش مایه اسب و عوامل مؤثر در تصویرگری بازی چوگان با تأکید بر سه نگاره از شاهنامه طهماسبی است. از این رو، در این نوشتار با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و گردآوری مطالب به روش کتابخانه ای و اسنادی به این پرسش پاسخ می دهد که در به تصویرکشیدن بازی چوگان، از چه ویژگی های خلاقانه بصری برای نشان دادن عمق داستان استفاده شده است؟ بر اساس یافته های پژوهش، در ترسیم این نگاره ها به حفظ تعادل، آرایش و ترکیب بندی اسب توجه شده است. بنابراین، در نگاره های بازی چوگان، نمودی واضح مبنی بر خروجی بصری هنرمند با هماهنگی سازمان یافته نسبت به روایت شاهنامه اعمال گردیده است. از این رو، نقش مایه اسب که در عناصر بصری نگاره های بازی چوگان نقش کلیدی بازی می کند، در عین وفاداری به متن دارای نقش تکمیل کننده ای در فضاسازی نگاره ها دارد. همچنین، چینش و ترکیب بندی عناصر بصری نگاره ها بر اساس محوریت این نقش مایه به تصویر کشیده شده است.
۸۰.

قورخانه: کارخانه صنعت و هنر (نگاهی به کارکردهای هنری قورخانه در عصر قاجار)

نویسنده:

کلید واژه ها: قاجار قورخانه مجسمه سازی ریخته گری صنعت هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 269 تعداد دانلود : 451
قورخانه از دوره صفوی، بخش مهمی از تشکیلات و بیوتات حکومتی بوده و در دوره قاجار نیز ادامه داشته است. در این تشکیلات حکومتی، امور مربوط به ساخت وساز ابزارآلات و ادوات جنگی انجام می گرفته است اما از دوره قاجار و به دستور ناصرالدین شاه، عملکرد قورخانه متفاو ت تر از قبل می شود. به امر وی ساختمان قورخانه در ضلع شمالی ارگ سلطنتی، حد فاصل میدان توپخانه، خیابان مریضخانه(سپه) و جلیل آباد(خیام) بنا می شود. این ساختمان شامل کارگاه ها و کارخانه های متعددی بوده که با عنوان "قورخانه مبارکه" و ذیل یک "وزارتخانه" اداره شده و مورد توجه و حمایت مستقیم پادشاه بوده است. امروزه از ساختمان قدیم، فقط سردر آجری و بخشی از دیوار باقی مانده و بقیه به ایستگاه مترو تبدیل شده است. در اهمیت قورخانه باید خاطرنشان کرد که این تشکیلات منحصر به وجه نظامی اش نبوده بلکه تأثیرش در عرصه هنر نیز مشهود است. این پژوهش، عملکرد قورخانه را بررسی کرده و پاسخگوی این سؤال است که آیا قورخانه منحصراً کارخانه تولید جنگ افزار بوده یا محصولات دیگری نیز داشته که بتوانند در زمره آثار هنری قرار گیرند؟ این مقاله برای اولین بار با روش تحلیلی تاریخی، به موضوع تولیدات آثار هنری در قورخانه می پردازد. بررسی مدارک و اسناد تاریخی، و نمونه های موجود، این یافته را تأیید می کند که متأثر از جریان های اثرگذار صنعت غرب، قورخانه مهم ترین کارگاه بزرگ و مجهز صنعت و هنر در آن دوران بوده که علاوه بر ساخت تجهیزات جنگی مانند توپ، تفنگ و...، تولیدات با ارزش زیبایی شناسانه و هنری از جمله انواع مجسمه ها، درهای بزرگ ریخته گری شده فلزی و آثار چوبی و بلورجات و موارد متنوع دیگر نیز داشته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان